انتقال ایدئولوژی از دروازه‌های سینما

علی فخرموسوی

در سینمای امروز جهان و به‌ویژه سینمای اروپا، شاهد تولید فیلم‌های مشترک بین چند کمپانی از چند کشور مختلف هستیم که با اهداف فرهنگی-سیاسی و تجاری سعی در توسعه تفکر خود و با استفاده از این ابزار قدرتمند - سینما- دارند. به جرات می‌توان گفت که در عصر حاضر تاثیر سینما و پیامد‌های فرهنگی اش بسیار فراتر از تولید خبر برای تلویزیون یا دیگر تولیدات خبری-فرهنگی است. حال وقت آن رسیده که سینمای ایران هم همگام و همسو با این فرآیند تولید مشترک شود و پا را از مرزهای ایران فراتر بگذارد و برای انتقال ایدئولوژی خود، به تولید فیلم‌های مشترک رو بیاورد. تولیداتی که هم نفع فرهنگی و نفع مالی به ویژه برای جریان مستقل و تهیه‌کنندگان غیر‌دولتی سینمای ما دارد. ولی مشکل اصلی برای وارد نشدن سینمای ایران به تولیدات مشترک چیست؟

آیا درخشیدن فلان فیلم از فلان کارگردان در فلان جشنواره دوای درد سینمای بومی و محصور در مرزهای ایران است؟ جواب مسلما منفی است. سینمای ایران چه بخواهد و چه نخواهد دیر یا زود باید وارد پروسه تولید مشترک شود و ‌ای کاش با برنامه‌ریزی مدیران فرهنگی کشور از آزمون و خطا دوری کنیم. سینمای دنیا قواعد و اصولی دارد که ما نه می‌توانیم جلوی آن بایستیم و نه می‌توانیم آن را نفی کنیم. تجربه‌های غیر‌مبتذل در تولید مشترک نشان‌دهنده این موضوع است. اگر تا به امروز تهیه‌کنندگان و کارگردانان سینمای ایران برای جذابیت‌های تصویری به فلان کشور اروپایی می‌رفتند و چند پلانی در آنجا فیلمبرداری می‌کردند تا شاید تماشاگر داخلی بیشتری را جذب خود کنند حال کل قاعده بازی عوض شده و ما باید به تولید مشترک به‌عنوان هدفی عظیم برای شناساندن تفکرات ایرانی-اسلامی خود و در نهایت حضور در اکران کشورهای دیگر - نه به‌صورت محدود بلکه به‌صورت اکران تجاری- نگاه کنیم. مسائل دست‌وپا‌گیری در این بین وجود دارد که جز به همت مسوولان فرهنگی و احترام گذاشتن به اصول سینمای مشترک میسر نیست. اصولی که از نان شب برای سینمای ما واجب‌تر است.

حل معضل قانون کپی رایت در کشور، اطلاعات عمومی واجب برای تهیه‌کنندگان ایرانی، نگاه جهانی نویسندگان و کارگردانان ایرانی به مسائل روز دنیا و صدها مطلب دیگر خود گواه بر این است که راه طولانی تا پیوستن به سینمای روز دنیا و تولیدات مشترک داریم. ولی این راه پرپیچ و خم دلیلی برای از دست دادن زمان نیست و می‌توان با نگاه حقوقی درست و استفاده از تجربیات دیگر کشورها این راه را کوتاه‌تر کرد. خوشبختانه برخی از مسوولان بین‌الملل فرهنگی در وزارت ارشاد و فارابی با درک صحیح از مسائل و تجارب قبلی گرانقدر، در حال انجام کارهایی زیربنایی در این زمینه هستند. بدیهی است که بدون حمایت دولت این زحمت‌ها به نتیجه نمی‌رسد. من به‌عنوان کسی که اولین فیلم مشترک (به معنی واقعی مشترک!) بین سه کشور ایران، جمهوری چک و اوکراین را ساخته‌ام، می‌دانم که این پروسه با نبود قوانین مدون در ایران چقدر غیر‌محتمل به‌نظر می‌رسد ولی با استفاده از حمایت‌های برخی دوستان موفق به این امر شدم و فیلم سینمایی «خاطرات پاییزی» علاوه بر شرکت در چند جشنواره، در چند کشور اکران عمومی داشته و کماکان هم اکران‌های آن ادامه دارد.

انتقال ایدئولوژی از دروازه‌های سینما