ذکر احوال حاکمان و استانداران خراسان در دوره قاجاریه – ۱۰
هادی پژوهش محمدمیرزا پسر عباسمیرزا نایب السلطنه و نوه فتحعلی شاه قاجار پس از آنکه به جای پدر به عنوان ولیعهد ایران انتخاب گردید برادر خود قهرمانمیرزا را سرپرست استانداری خراسان نمود و عازم تبریز شد. (۱) در این هنگام شرایط عمومی خراسان تحت تاثیر اوضاع و شرایط هرات و دخالت و رقابت روسها وانگلیسها در بخش شرقی و شمالشرق ایران بود و عوامل موثر از جمله خوانین و روسای ایلات و عشایر متوجه شرایط حاکم بر منطقه و استان بوده ودر تاریخ گزارشی که دال بر همسویی آنها با عوامل خارجی باشد در دست نیست.
در سال ۱۲۵۰ ه.
در سال ۱۲۵۰ ه.
هادی پژوهش محمدمیرزا پسر عباسمیرزا نایب السلطنه و نوه فتحعلی شاه قاجار پس از آنکه به جای پدر به عنوان ولیعهد ایران انتخاب گردید برادر خود قهرمانمیرزا را سرپرست استانداری خراسان نمود و عازم تبریز شد. (1) در این هنگام شرایط عمومی خراسان تحت تاثیر اوضاع و شرایط هرات و دخالت و رقابت روسها وانگلیسها در بخش شرقی و شمالشرق ایران بود و عوامل موثر از جمله خوانین و روسای ایلات و عشایر متوجه شرایط حاکم بر منطقه و استان بوده ودر تاریخ گزارشی که دال بر همسویی آنها با عوامل خارجی باشد در دست نیست.
در سال ۱۲۵۰ ه.ق فتحعلی شاه در اصفهان دار فانی را وادع گفت و محمدمیرزا در میان ادعاها و اختلافات کثیر پسران بازمانده از فتحعلی شاه که هریک خود را لایق و ذیحق پادشاهی میدانستند و البته با کمک میرزاابوالقاسم فراهانی، قائممقام و مساعدت دولتهای روس و انگلیس در سن ۲۸ سالگی در تبریز با عنوان محمد شاه قاجار به سلطنت رسید. با تدابیر قائم مقام فراهانی، شاه جوان خود را به تهران رسانید و بر تختطاووس تکیه زد.
در سال 1252 ه.ق پس از تثبیت موقعیت خود به قصد اتمام کار ناتمام در خراسان در راس ارتش ایران به مشهد عزیمت نمود تا نسبت به سرکوب طاغیان و حاکم متمرد هرات اقدام نماید. در ماه شعبان همان سال ارتش ایران هرات را به مدت 10 ماه محاصره نمود.
حاکم وقت هرات، یارمحمد خان چند بار تصمیم به تسلیم در برابر شاه ایران گرفت؛ لکن هر بار افسران انگلیسی که نزد او بودند و با او همکاری داشتند او را از تسلیم شدن برحذر داشتند و از طرفی چنانچه قبلا ذکر شد عوامل پیر استعمار به انحاء مختلف درصدد فشار بر در بار ایران بودند تا هر چه سریعتر ارتش ایران دست از محاصره برداشته و شاه قاجارهم از هرات چشمپوشی نماید (۲) تا منافع بریتانیا که از جانب روسها بهواسطه ضعف دولت مرکزی ایران در خطربود با ایجاد منطقه حائل بین هندوستان و ایران دست روسها را از هند دور کنند.
از دیگراقدامات آنها بنا به نوشته لایارد انگلیسی؛ تحریک و تهییج آقاخان محلاتی، حاکم کرمان و رهبر فرقه اسماعیله علیه دولت مرکزی بود. یادشده قصد انتزاع منطقه کرمان و سیستان از ایران و برپا داشتن علم استقلال منطقه مکران بود. محمد شاه که قدرت و توان گشودن جبهه دیگری در کنار هرات نداشت، ناگزیر شد در نهم جمادیالاول سال 1254 ه.ق دست از محاصره هرات بردارد و خود به مشهد و سپس تهران مراجعت و نیروهای نظامی تحت امر را عازم جنوب شرق نماید. (3)در این مرحله انگلیسها موفق به جداسازی هرات از خراسان نشدند؛ ولی حضور عوامل خود را در این شهر باستانی ایرانی تقویت نمودند و از طرفی روسها هم علیرغم وعدههای کمک نظامی و اعزام مستشار به ایران، خود را درگیر این موضوع ننموده و دولت و دربار ضعیف قاجار را تنها گذاشتند.
۱- شهر تبریز در دوران قاجار از اهمیت و جایگاه خاصی برخوردار بود و این شهر به علت استقرار ولیعهد پایتخت دوم ایران محسوب میشد و معمولا هریک از نایبان سلطنت دوران آموزش مدیریتی و سیاسی خود را به عنوان والی وحاکم آذربایجان زیر نظر مباشری که بعضا از افرادی مسن و با تجربه و کاردان بودند در این شهر طی
می نمودند. مضافا اینکه تبریز درمقایسه با سایر شهرهای ایران به جهت برخورداری از موقعیتی سوقالجیشی و همچنین داشتن ارتباطات گسترده تجاری با منطقه قفقاز و اروپا از طریق آسیای صغیر جایگاه خاصی برای خود کسب نموده بود و آثار این برتری در مقاطع تاریخی مختلف خاصه در انقلاب مشروطه خود را نشان داده است .
مرزهای ایران در دوره صفویه
در دوران صفوی هرات مهمترین شهر و مرکز خراسان محسوب میشد. شاه عباس در این شهر به دنیا آمد و تا پیش از به سلطنت رسیدن در این شهر زندگی میکرد. هرات همواره مورد طمع ازبکان بود حتی چندبار این شهر به دست ازبکها افتاد؛ اما سلطه ازبکان بر این شهر کوتاهمدت بود. گفتنی است پس از سقوط صفویان، هرات مدتی در اشغال طایفه ابدالی بود و سپس به دست نادر شاه افشار فتح گردید. پس از مرگ نادر، افغانها بر هرات مسلط شدند و در دوران معروف به بازی بزرگ در دوره قاجاریه، ماموران بریتانیایی در هرات فعال شدند و از جدایی هرات از خاک ایران پشتیبانی میکردند.
2-آقاخان محلاتی رهبر فرقه اسماعیلیه به اشارت انگلیسها در کرمان و سیستان با قصد انتزاع این منطقه از ایران، بلوا و شورشی به پا نمود. نیروهای دولتی طیغانخان محلاتی را سرکوب نمودند و عوامل انگلستان به پاس این خدمت، وی را از طریق قندهار به هندوستان بردند و موقعیت و جایگاه خاصی برایش قائل شدند.
در سال ۱۲۵۰ ه.ق فتحعلی شاه در اصفهان دار فانی را وادع گفت و محمدمیرزا در میان ادعاها و اختلافات کثیر پسران بازمانده از فتحعلی شاه که هریک خود را لایق و ذیحق پادشاهی میدانستند و البته با کمک میرزاابوالقاسم فراهانی، قائممقام و مساعدت دولتهای روس و انگلیس در سن ۲۸ سالگی در تبریز با عنوان محمد شاه قاجار به سلطنت رسید. با تدابیر قائم مقام فراهانی، شاه جوان خود را به تهران رسانید و بر تختطاووس تکیه زد.
در سال 1252 ه.ق پس از تثبیت موقعیت خود به قصد اتمام کار ناتمام در خراسان در راس ارتش ایران به مشهد عزیمت نمود تا نسبت به سرکوب طاغیان و حاکم متمرد هرات اقدام نماید. در ماه شعبان همان سال ارتش ایران هرات را به مدت 10 ماه محاصره نمود.
حاکم وقت هرات، یارمحمد خان چند بار تصمیم به تسلیم در برابر شاه ایران گرفت؛ لکن هر بار افسران انگلیسی که نزد او بودند و با او همکاری داشتند او را از تسلیم شدن برحذر داشتند و از طرفی چنانچه قبلا ذکر شد عوامل پیر استعمار به انحاء مختلف درصدد فشار بر در بار ایران بودند تا هر چه سریعتر ارتش ایران دست از محاصره برداشته و شاه قاجارهم از هرات چشمپوشی نماید (۲) تا منافع بریتانیا که از جانب روسها بهواسطه ضعف دولت مرکزی ایران در خطربود با ایجاد منطقه حائل بین هندوستان و ایران دست روسها را از هند دور کنند.
از دیگراقدامات آنها بنا به نوشته لایارد انگلیسی؛ تحریک و تهییج آقاخان محلاتی، حاکم کرمان و رهبر فرقه اسماعیله علیه دولت مرکزی بود. یادشده قصد انتزاع منطقه کرمان و سیستان از ایران و برپا داشتن علم استقلال منطقه مکران بود. محمد شاه که قدرت و توان گشودن جبهه دیگری در کنار هرات نداشت، ناگزیر شد در نهم جمادیالاول سال 1254 ه.ق دست از محاصره هرات بردارد و خود به مشهد و سپس تهران مراجعت و نیروهای نظامی تحت امر را عازم جنوب شرق نماید. (3)در این مرحله انگلیسها موفق به جداسازی هرات از خراسان نشدند؛ ولی حضور عوامل خود را در این شهر باستانی ایرانی تقویت نمودند و از طرفی روسها هم علیرغم وعدههای کمک نظامی و اعزام مستشار به ایران، خود را درگیر این موضوع ننموده و دولت و دربار ضعیف قاجار را تنها گذاشتند.
۱- شهر تبریز در دوران قاجار از اهمیت و جایگاه خاصی برخوردار بود و این شهر به علت استقرار ولیعهد پایتخت دوم ایران محسوب میشد و معمولا هریک از نایبان سلطنت دوران آموزش مدیریتی و سیاسی خود را به عنوان والی وحاکم آذربایجان زیر نظر مباشری که بعضا از افرادی مسن و با تجربه و کاردان بودند در این شهر طی
می نمودند. مضافا اینکه تبریز درمقایسه با سایر شهرهای ایران به جهت برخورداری از موقعیتی سوقالجیشی و همچنین داشتن ارتباطات گسترده تجاری با منطقه قفقاز و اروپا از طریق آسیای صغیر جایگاه خاصی برای خود کسب نموده بود و آثار این برتری در مقاطع تاریخی مختلف خاصه در انقلاب مشروطه خود را نشان داده است .
مرزهای ایران در دوره صفویه
در دوران صفوی هرات مهمترین شهر و مرکز خراسان محسوب میشد. شاه عباس در این شهر به دنیا آمد و تا پیش از به سلطنت رسیدن در این شهر زندگی میکرد. هرات همواره مورد طمع ازبکان بود حتی چندبار این شهر به دست ازبکها افتاد؛ اما سلطه ازبکان بر این شهر کوتاهمدت بود. گفتنی است پس از سقوط صفویان، هرات مدتی در اشغال طایفه ابدالی بود و سپس به دست نادر شاه افشار فتح گردید. پس از مرگ نادر، افغانها بر هرات مسلط شدند و در دوران معروف به بازی بزرگ در دوره قاجاریه، ماموران بریتانیایی در هرات فعال شدند و از جدایی هرات از خاک ایران پشتیبانی میکردند.
2-آقاخان محلاتی رهبر فرقه اسماعیلیه به اشارت انگلیسها در کرمان و سیستان با قصد انتزاع این منطقه از ایران، بلوا و شورشی به پا نمود. نیروهای دولتی طیغانخان محلاتی را سرکوب نمودند و عوامل انگلستان به پاس این خدمت، وی را از طریق قندهار به هندوستان بردند و موقعیت و جایگاه خاصی برایش قائل شدند.
ارسال نظر