دکه مطبوعات - ۱۴ اردیبهشت ۹۶
The Economist
یک پایان خوب
چگونه یک مرگ خوب داشته باشیم؟ آیا تا به حال به مرگ فکر کردهاید؟ جملهای هست که میگوید مرگ چاره ندارد، مرگ بد چرا؟ اگر دوست دارید پاسخ به این سوالات را بدانید، سرمقاله این هفته اکونومیست را بخوانید. مجله اکونومیست در این شماره مینویسد: تا قرن بیستم میلادی طول عمر انسان بهطور متوسط به اندازه عمر یک شامپانزه بود. امروزه اما پیشرفت علم و رشد اقتصادی به این معناست که طول عمر هیچگونه پستانداری در جهان بیشتر از طول عمر انسان نیست.
The Economist
یک پایان خوب
چگونه یک مرگ خوب داشته باشیم؟ آیا تا به حال به مرگ فکر کردهاید؟ جملهای هست که میگوید مرگ چاره ندارد، مرگ بد چرا؟ اگر دوست دارید پاسخ به این سوالات را بدانید، سرمقاله این هفته اکونومیست را بخوانید. مجله اکونومیست در این شماره مینویسد: تا قرن بیستم میلادی طول عمر انسان بهطور متوسط به اندازه عمر یک شامپانزه بود. امروزه اما پیشرفت علم و رشد اقتصادی به این معناست که طول عمر هیچگونه پستانداری در جهان بیشتر از طول عمر انسان نیست. اما یک نتیجه ناخواسته آن هم این است که مرگ به یک تجربه پزشکی تبدیل شده است. طی قرن گذشته، چگونگی، زمان و مکان وقوع مرگ تغییر کرده است. اغلب مرگها در کشورهای ثروتمند در پی چند سال کهولت پرفراز و نشیب رخ میدهد. حدود دوسوم از مرگومیرها در بیمارستانهای خصوصی یا دولتی و پس از اوجگیری درمانهای سخت اتفاق میافتند. آمارها نشان میدهند نزدیک به یک سوم آمریکاییهایی که پس از ۶۵ سالگی میمیرند، سه ماه پایانی عمر خود را در یک واحد درمانی و تحت درمانهای شدید میگذرانند. حدود یک پنجم آنها هم در یکماه آخر عمر خود تحت عمل جراحی قرار میگیرند و این چیزی است که اغلب افراد نمیخواهند.
یک نظرسنجی جدید نشان میدهد که اغلب افراد میخواهند وقتی زمانش میرسد، در خانه بمیرند. بهنظر میرسد باید تغییراتی در مسیر نظامهای درمان در مواجهه با بیماران صعبالعلاج رخ دهد. بخش اعظم مراقبت از این بیماران باید خارج از بیمارستانها و به شکل حمایتهای اجتماعی انجام شود. مشوقهای مالی پزشکان و بیمارستانها نیز باید تغییر کند؛ چون آنها بهخاطر کارهایی که روی بیماران انجام میدهند از سوی بیمهها و دولتها وجه دریافت میکنند. این در شرایطی است که در آمریکا برنامه جدیدی تدوین شده تا به دکترها بابت گفتوگوهای عمیقی که با بیماران لاعلاج خود دارند، پرداخت صورت گیرد. سایر بخشهای درمانی نیز باید از این روند تبعیت کنند. گفتوگوی صادقانه و سرگشاده با بیماران در حال مرگ باید همچون تجویز دارو یا جاانداختن استخوانهای شکسته، بخشی از درمان دنیای مدرن باشد؛ چون یک مرگ بهتر به معنای یک زندگی بهتر، تا دم مرگ است.
The Week
100 روز کاری ترامپ
ترامپ برای ۱۰۰ روز نخست کاری خود چگونه عمل کرده است؟ آیا او توانسته است به اهداف خود برسد؟ او توانست به وعدههای خود عمل کند. ترامپ در روز شنبه در جمع مردم پنسیلوانیا حضور پیدا کرد و خود را فردی موفق خواند، اما آیا واقعا بر حسب گفتههای او، ترامپ فردی موفق بوده است؟ مجله ویک مینویسد: او در این مدت چندین طرح و برنامه خود را رونمایی یا اینکه با فرمان اجرایی به نهادهای آمریکایی ابلاغ کرده است. او در این صد روز دو فرمان اجرایی داشت. یکی از این فرمانها که به قانون مهاجرتی مربوط میشد، به مانع سخت نهادهای قضایی این کشور برخورد کرد و فعلا مسکوت مانده است. دیگری نیز فرمان دیوارکشی در مرز مکزیک است که آن نیز به مانع سخت تامین بودجه برخورده است. ترامپ همچنین در این اواخر از طرح کاهش مالیاتی خود نیز رونمایی کرده است.
ترامپ همچنین برای واردات از کانادا، به عنوان یکی از شرکای مهم تجاری آمریکا، تعرفههای جدیدی تصویب کرده است. او موانع پیشین را برای حفاری دریایی در حوزه نفتی لغو کرده، قرارداد چندجانبه نفتا (بین آمریکا، مکزیک و کانادا) را مشروط زنده نگه داشته و گفته است که باید آن را مجددا بررسی کند. اما مهمترین برنامه کاری ترامپ در این ۱۰۰ روز کاهش تند و تیز مالیاتی در این کشور بوده است. او در طرحی اعلام کرده است قصد دارد میزان مالیات شرکتهای بزرگ و کوچک را از ۳۵ درصد به ۱۵ درصد کاهش دهد. اقتصاددانها معتقدند این سیاست ترامپ چند تریلیون دلار به کسری بودجه این کشور در دهههای آینده اضافه خواهد کرد؛ اما منوخین گفته است این طرح، از طریق «افزایش رشد اقتصادی، کاهش و بستن راههای گریز مالیاتی» از پس هزینههای خودش برخواهد آمد. همچنین طرح پیشنهادی میگوید که نرخ مالیاتی شرکتهای بزرگ و کوچک تا ۱۵ درصد است. مالیات بر درآمد افراد هم از ۷ درصد به ۳ درصد خواهد رسید. همچنین نرخ مالیاتی افراد که سقف آن در حال حاضر ۶/ ۳۹ است، به ۱۰ درصد سقوط خواهد کرد.
Newsweek
جنگی با یک میلیون کشته
تنشها در شبهجزیره کره بالاتر رفته است. حضور پر رنگ نظامی آمریکا در شبهجزیره کره و آزمایشهای موشکی گاه و بیگاه پیونگیانگ این منطقه را تبدیل به بشکهای از باروت کرده است. مجله نیوزویک مینویسد: در این سوی شبهجزیره هزاران توپ وجود دارد که عملا این شبهجزیره را به دو نقطه نظامی و غیرنظامی تقسیم کرده است. هزاران عدد از این توپها مخفی هستند و برخی دیگر نیز آشکارا بر روی زمین قرار گرفتهاند. شبکهای از تونلهای مخفی در این کشور وجود دارد که زرادخانه توپخانهای این کشور است. هر چند بسیاری از مهمات این کشور قدیمیاند اما بدون شک در جنگ با آمریکا موثر هستند. در این سوی شبهجزیره، یعنی در بخش جنوبی آن، از ۴۰ مایلی شهر سئول ۲۴ میلیون نفر ساکن هستند. بهرغم اینکه از سال ۱۹۵۳ به این سو، بین دو کشور آتشبس برقرار است اما مردم کرهجنوبی همواره به این نکته میاندیشند که هر آن ممکن است بین دو کشور مجددا جنگی صورت گیرد.
این ترس همیشه در بین مردم کرهجنوبی شایع بوده است، اما از زمانی که ترامپ بر روی کار آمده است شدیدتر هم شده است. از زمانی که ترامپ وارد کاخ سفید شده است او و تیم خارجیاش بر آتش تنشها دمیدهاند و منطقه را در آستانه یک جنگ قرار دادهاند. آمریکا به رهبری ترامپ اصرار دارد که سیاست صبوری در برابر کرهشمالی دیگر پاسخگو نیست. پیونگیانگ هم عملا در این لفاظیها سنگ تمام گذاشته است و تهدیدات واشنگتن را با تهدید پاسخ میدهد. در روز ۲۰ آوریل، یک روزنامه حکومتی پیونگیانگ، آمریکا را به حمله پیشدستانه تهدید کرد. گفته میشود در صورتی که جنگی بین کرهشمالی و آمریکا رخ دهد افزون بر یک میلیون کشته بر جای خواهد گذاشت. این در حالی است که در کرهجنوبی هنوز مردم فاقد پناهگاه هستند و درصورتیکه جنگ رخ دهد تلفات غیرنظامیان در این منطقه افزایش پیدا خواهد کرد. اگر این جنگ رخ دهد، سئول آسیب خواهد دید. بنا به نوشته این مجله ضربهای که سئول خواهد خورد سختتر است.
Bloomberg Businessweek
ضدترامپ
بسیاری میگویند که ترودو در کانادا نقطه مقابلترامپ است. به گفته برخی، او پرچمدار لیبرالیسم در آمریکای شمالی است و بیراه نیست که او را ضدترامپ بنامیم. مجله بیزینس ویک در این شماره به سراغ سیاستهای ترودو رفته و با بررسی سیاستهای وی، ترودو را ضدترامپ نامیده است. نخستوزیر کانادا در این شماره به گفتوگو با این مجله نشسته و در باب موضوعاتی همچون ترامپ، حباب مسکن و ماریجوانا صحبت کرده است. در این شماره زمانی که ترودو درخصوص اظهارنظر ترامپ در ویسکانسین، مبنی بر تغییر قانون تجاری مورد پرسش قرار میگیرد میگوید: یکی از بزرگترین چالشهایی که ما در رشد پوپولیستها و ملیگراها در دنیا میبینیم این است که در دنیای تجارت همه به یک اندازه سود نبردهاند و همین امر موجب رشد پوپولیستها شده است. او اضافه میکند: برخی از شرکتهای چند ملیتی در دنیای تجاری امروز برنده واقعی هستند و شرکتها و تجارتهای کوچک قافیه را به آنها باختهاند، اما اگر شما دنبالهروی سیاستهای حمایتگرایانه بروید، اگر شما دیوار تعرفهها را بالاتر ببرید و موانع زیادی ایجاد کنید، در نهایت چرخ اقتصاد شما به کندی حرکت میکند.
با وجود این ترودو میگوید تاکنون از حضور ترامپ درسهای زیادی گرفته است. او تاکید میکند که ترامپ شبیه سایر سیاستمداران نیست و مردم هم به مرور زمان یاد میگیرند چگونه با حضور ترامپ کنار بیایند و در نهایت راه سودمند را پیدا کنند. ترودو اما خطر حضور پوپولیستها را در کانادا منتفی نمیداند اما میگوید که سیاست وی این است که مردم را در کنار یکدیگر نگه دارد. یکی از عواقب حضور پوپولیستها در سیاست دو دستگی مردم است. در آمریکا و در بریتانیا بهدلیل همهپرسی برگزیت مردمان این دو کشور به دو دستگی دچار شدهاند. او اما میگوید که از همه اقلیتهای مذهبی دفاع میکند و اجازه نمیدهد جامعه دو دسته شود.
NME
آناتومی انتخابات انگلستان
مجله تین ایجری و بریتانیایی NME در این شماره به موضوع انتخابات زودهنگام بریتانیا پرداخته است. در حال حاضر مهمترین مساله سیاسی در بریتانیا، انتخابات زودهنگامی است که از سوی ترزا می، نخستوزیر بریتانیا درخواست شده است. این مجله مینویسد: قرار است در ماه ژوئن یک انتخابات عمومی برگزار شود و این بهترین فرصت برای ماست تا صدای جوانان شنیده شود. به نوشته این مجله جوانان در این دوره چهرهای متفاوت از بریتانیا نشان خواهند داد. براساس آخرین آماری که از انتخابات پیشین به دست آمده است آمار مردمی که در انتخابات شرکت نکردهاند قابلتوجه بوده است. آخرین انتخاباتی که در این کشور برگزار شد مربوط به حق انتخاب مردم در ماندن یا بیرون رفتن از اتحادیه اروپا بود. در انگلستان این گمانهزنی وجود دارد که بیشتر جوانان با ماندن بریتانیا در اتحادیه اروپا موافق هستند. در انگلستان ۷۱ درصد جوانانی که زیر ۲۵ سال سن داشتند به گزینه ماندن در اتحادیه اروپا رای دادند.
انتخابات اخیر برای محافظهکارانی که موافق برگزیت هستند بسیار مهم است. زیرا در حال حاضر ترزا می، نخستوزیر بریتانیا از برتری شکننده حزب متبوعش، یعنی توریها در مجلس عوام این کشور گلهمند است. ترزا می به این دلیل خواستار برگزاری انتخابات شده است تا با یک پیروزی قاطعانه، راه را برای خروج انگلستان از اتحادیه اروپا هموار کند. او معتقد است با کارشکنیهایی که از سوی مخالفان برگزیت صورت میگیرد، بریتانیا نمیتواند در مذاکره با سران اتحادیه اروپا امتیاز بگیرد. امروز جامعه بریتانیا دو شقه شده است. موافقان برگزیت در انتخابات آخر با برتری اندکی توانستند راه خروج انگلستان از اتحادیه اروپا را باز کنند. این در حالی است که به گفته این مجله تعداد افرادی که در آن انتخابات در حاشیه قرار گرفتند و صدایشان شنیده نشد، زیاد است. در انتخابات اخیر این افراد در حاشیه قرار گرفته و میتوانند نقش موثری را ایفا کنند.
The Newyork Times
نه به دیوارکشی
مجله نیویورکتایمز در این شماره موضوع دیوارکشی ترامپ در مرز مکزیک را بهعنوان گزارش اصلی خود انتخاب کرده است. اخیرا عدهای از مردم آمریکا در مرز مکزیک زنجیره انسانی تشکیل میدهند تا مخالفت خود را با این موضوع اعلام کنند. این در حالی است که ترامپ دیوارکشی را در مرز مکزیک جزو برنامههای اساسی خود اعلام کرده است. با وجود این ترامپ چندین مشکل اساسی در این زمینه دارد. یکی از آنها عدم تامین بودجه برای این موضوع است که اخیرا کنگره به اطلاع ترامپ رسانده است و دیگری مخالفتهایی است که از سوی افراد مختلف ابراز میشود. خبرنگار نیویورکتایمز میگوید: زمانی که به نزدیکی مرز رسیدم و جمع معترضان را دیدم گمان کردم که افراد با ملیتهای مختلف گرد هم آمدهاند اما وقتی از معترضان سوال کردم که اهل کجا هستند متوجه شدم که همگی آنها آمریکایی هستند.
مرزها میتوانند طبیعی باشند، مانند اینکه یک کشور با اقیانوس از کشور دیگری جدا شود. مرزها میتوانند با زنجیرهای از کوهها مشخص شوند. اما زمانی که قرار است با سیم یا بتن دو کشور از هم جدا شوند، شکل خوشایندی ندارد و در عمل مجاورت و همزیستی مسالمتآمیز را به خطر میاندازد. ایالاتمتحده در عصری به سر نمیبرد که جنوبیها را از شمالیها جدا سازد. دیگر زمان بربریت و وحشیگری گذشته است و شما با ایجاد یک دیوار بتنی چنین موضوعی را به جهان القا میکنید: یک طرف دیوار احتمالا از طرف دیگر دیوار کمتر متمدن است. در ماه ژانویه ترامپ دو فرمان اجرایی را امضا کرد. یکی از آنها در باب ورود ممنوعیت مسلمانها به آمریکا بود و دیگری آغاز عملیات اجرایی با دیوارکشی. اولی در پیچ و خمهای قوه قضائیه این کشور گیر افتاده است و دیگری نیز با کمبود اعتبار روبهروست. با وجود این، دو فرمان اجرایی چهره آمریکا را به شدت مخدوش کرد.
ارسال نظر