گفت وگوی «دنیای اقتصاد» با مدیرکل میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی خراسان رضوی:
تفاوت قائل شدن بین زائر و گردشگر غیرمنطقی است
دنیای اقتصاد، سید مهرداد امیرکلالی- سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری از جمله سازمانهای مهم در سپهر فرهنگی و تاریخی کشورمان است و اینکه رئیس این سازمان، معاون رئیس جمهوری است جایگاه این سازمان را مشخص میکند. حفظ و نگهداری از میراث ارزشمند تاریخی، رشد و توسعه صنایع دستی و بخصوص توجه و فراهم کردن امکانات برای صنعت درآمدزای گردشگری از وظایف مهم این مجموعه بزرگ است. در مهر سال ۱۳۹۲، رجبعلی لباف خانیکی مدیرکل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری استان خراسان رضوی شد. وی که کارشناسی ارشد در رشته باستانشناسی دارد، در سالهای گذشته مسئولیتهایی همچون معاون پژوهشی اداره کل میراث فرهنگی استان خراسان، عضویت در شورای فنی و عضویت در شورای ثبت سازمان میراث فرهنگی و عضویت در شورای پژوهشی سازمان میراث فرهنگی و گردشگری خراسان رضوی را در کارنامه مدیریتی و اجرایی خود دارد.
دنیای اقتصاد، سید مهرداد امیرکلالی- سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری از جمله سازمانهای مهم در سپهر فرهنگی و تاریخی کشورمان است و اینکه رئیس این سازمان، معاون رئیس جمهوری است جایگاه این سازمان را مشخص میکند. حفظ و نگهداری از میراث ارزشمند تاریخی، رشد و توسعه صنایع دستی و بخصوص توجه و فراهم کردن امکانات برای صنعت درآمدزای گردشگری از وظایف مهم این مجموعه بزرگ است. در مهر سال 1392، رجبعلی لباف خانیکی مدیرکل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری استان خراسان رضوی شد. وی که کارشناسی ارشد در رشته باستانشناسی دارد، در سالهای گذشته مسئولیتهایی همچون معاون پژوهشی اداره کل میراث فرهنگی استان خراسان، عضویت در شورای فنی و عضویت در شورای ثبت سازمان میراث فرهنگی و عضویت در شورای پژوهشی سازمان میراث فرهنگی و گردشگری خراسان رضوی را در کارنامه مدیریتی و اجرایی خود دارد. با او در مورد استفاده از توان بخشخصوصی در حوزههای کاری اداره میراث فرهنگی صحبت کردیم. وی تاکید داشت شرکتها و موسسات خصوصی برای همکاری با این اداره کل باید با دید کارشناسی و با دغدغه کافی وارد شوند و نگاه صرفا اقتصادی نداشته باشند. لباف خانیکی
معتقد است که بین زائر و گردشگر در مشهد تفاوتی نیست و هر دو یک ماهیت دارد و دیدگاهی که بین این دو مقوله تفکیک قائل میشود را غیرمنطقی میداند. همچنین در مورد تغییرات و تحولات بعد از به عهده گرفتن مسئولیت میراث فرهنگی میگوید که به تخصص و علم افراد اهمیت بیشتری میدهد. با او در روزهای نخست سال جدید در دفترش به گفتوگو نشستیم که در ادامه میخوانید.
از وقتی ریاست سازمان را بر عهده گرفتهاید چه میزان از ظرفیتهای بخش خصوصی استفاده شده است و چه راهکارهایی برای استفاده از توان این بخش دارید؟
در سه بخش میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری، نیاز مبرمی به مشارکت بخشخصوصی داریم و مسلما بیش از همه در حوزه گردشگری این نیاز احساس میشود. در گذشته هم مشارکتهای بخش خصوصی بوده است اما از وقتی که بنده این مسئولیت را برعهده گرفتهام، سعی کردم که مشارکت بخشخصوصی در امور مربوط به اداره کل را سازماندهی کنم. تلاش کردیم تعریف مجددی برای استفاده از این بخش ارائه کنیم و روال قانونمند شود و تحت شرایط و ضوابط خاصی انجام پذیرد. به عنوان مثال در بخش میراث فرهنگی میتوانیم در امر تشکیل پروندههای ثبتی و بررسیهای باستان شناسی و یا حتی کاوشهای باستانشناسی و مرمت و احیای بناهای تاریخی با بخش خصوصی وارد مذاکره شویم.
به دلیل حساسیتهایی که داریم ما نمیتوانیم به هر شرکت خصوصی کار را واگذار کنیم، قاعدتا باید آن شرکت یا موسسه و یا شخصی که کار را بر عهده میگیرد، تخصص و تعهد آن کار را داشته و از آگاهی کافی نسبت به تاریخ و باستانشناسی و معماری برخوردار باشد و کاملا امانتداری کند. به عنوان مثال اگر مرمت یک بنا را به بخش خصوصی واگذار میکنیم مسلما مرمت بنای تاریخی با مرمت یا بازسازی یک بنای معاصر و معمولی متفاوت است. در یک بنای تاریخی زوایا و ظرایفی است که حتما باید رعایت شود و ایجاب میکند که آگاهی کاملی نسبت به شیوههای معماری دورههای مختلف تاریخی داشته باشد. در کاوشهای باستانشناسی حساسیت بیشتری داریم چون دنبال طلا و نقره و جواهرات نیستیم بلکه دنبال آگاهی و اطلاع گرفتن از لایههای تمدنی خفته در خاک هستیم و در این زمینه تعهداتی داریم که آن را رعایت میکنیم.
قاعدتا بخش خصوصی که توان همکاری در امر بررسیهای باستان شناسی را دارد باید دغدغههای ما را درک کند و شناخت کافی نسبت به اهداف سازمان داشته باشد. در بخش صنایعدستی معتقدیم که در حال حاضر تنها رشته و پدیدهای است که فرهنگ کشورمان را ترویج میدهد، کسی که صنایع دستی را مدنظرش قرار داده است حتما باید نسبت به فرهنگ و تمدن و پیشینه فرهنگی کشورش آگاهی داشته باشد. در این صورت صنایع دستی که ساخته میشود از اصالت کافی برخوردار است.
در بخش گردشگری بیشتر به بخش خصوصی متکی هستیم، بخش خصوصی میتواند تمامی تاسیسات گردشگری را ساماندهی کند و مورد استفاده و بهرهبرداری قرار دهد. در این بخش هم از این جهت که گردشگری را وسیله انتقال فرهنگ کشورمان به دیگر کشورها میدانیم، شرایطی داریم.
کسیکه قصد دارد تاسیسات گردشگری مثل واحد اقامتی یا دفتر خدماتی مسافربری، ایجاد کند باید فرهنگمداری را مدنظر قرار دهد. در مجموع بخشخصوصی میتواند در ارتباط با سازمان بسیار فعال باشد، اما شرایط آن هم ساده نیست البته برای کسانیکه بخواهند با عشق و ایمان و علاقمندی کار کنند، بسیار ساده است ولی کسانیکه با نگاه کسب ثروت و صرفا جنبه اقتصادی کار مدنظرشان باشد، بنده تصور نمیکنم که خیلی به نفع آنها باشد چون ما در اولین فرصت که احساس کنیم کسیکه با ما همکاری میکند در جهت اهداف سازمان و دولت تدبیر و امید حرکت نمیکند، قطع همکاری میکنیم.
به نظر شما موانع رشد صنعت گردشگری در استان چیست؟
تصور بنده این است که صنعت گردشگری هنوز تبدیل به یک فرهنگ نشده و تعریف مشخصی از آن ارائه نشده است، حتی برخی از مسئولان نیز تکلیف گردشگری را مشخص نکردهاند. در مشهد پدیده زائر و پدیده گردشگر را داریم . بنده معتقدم که زائر و گردشگر تفاوتی ندارند یعنی همان گروههایی که از اصفهان و شیراز دید و بازدید میکنند، همان گروه مسیر خود را تغییر میدهند و به مشهد میآیند. مسلما هر نوع گردشگری که به مشهد میآید، هدف اول خود را زیارت حرم امام رضا(ع) قرار میدهد و بعد از آن به گردشگری میپردازد. گردشگر یا زائری که به مشهد میآید حداکثر در روز دوساعت از وقت خود را به زیارت حرم مطهر اختصاص میدهد و ساعات زیادی را برای گشتوگذار در مشهد در اختیار دارد و این ساعات را میتواند در بازدید از آثار تاریخی و اماکن تاریخی و باستانی و جاذبههای طبیعی صرف کند.
اما دیدگاهی که بعضا در بین برخی مسئولان شهری مشهد دیده میشود، موید این موضوع است که مقوله زائر و گردشگر را از هم تفکیک میکنند و به سبب همین دیدگاه امکانات و
بستر سازی کمتری برای صنعت گردشگری در مشهد ایجاد میشود.
در حال حاضر چه بخواهیم و چه نخواهیم، زائر و یا گردشگر برنامهاش را تنظیم میکند که در وقت خود، برنامه سیاحتی داشته باشد. به عنوان مثال اگر در همین ایام تعطیلات نوروزی به طرقبه و شاندیز بروید، مردمی را میبینید که اکثرا گردشگران و یا زائران هستند و حتی بخشی از آنها از کشورهای حوزه خلیج فارس وقت خود را در آنجا سپری میکنند.
نمیتوان برای مردم تعیین تکیلف کرد، مسافران تصمیم گرفتهاند به مشهد بیایند و به شوق زیارت امام رضا(ع) آمدهاند و این حق را باید به آنها داد که از اماکن تاریخی و جاذبههای گردشگری بازدید کنند. به همین دلیل باید امکانات و زیرساختهای لازم برای جذب گردشگر فراهم شود تا درآمد غیرنفتی کشور هم افزایش پیدا کند.
مشاهده کردهایم که اقتصاد متکی به نفت در طول این سالیان چه آثار زیانبار اقتصادی، سیاسی و فرهنگی به بار آورده است. یکی از بهترین و پاکترین درآمدهایی که عاید کشور میشود، استفاده از توان صنعت گردشگری است. در قرآن کریم بارها به سیر و گردش در زمین توصیه شده است حال میتواند این سیر و گردش برای عبرت گرفتن و یا دانستن و فهمیدن باشد که همراه با بهرهگیری و معرفت است.
حال که در قرآن و سیره معصومین به سیر و گردش توصیه شده است چرا باید کمتر به این امر توجه شود؟ همانطور که اکثریت ملت ایران مسلمان و شیعه هستند و ائمه معصوم برای شیعیان جایگاه والایی دارند و همیشه به آنها متوسل میشویم، از طرفی ایرانی هم هستیم و به تمدن و فرهنگ و تاریخ کشورمان علاقه داریم. اشکال شرعی هم ندارد چون در بین این مکانهای تاریخی، مکانهای مذهبی مثل گنبدسبز و بقعه خواجه ربیع و... وجود دارد و چرا نباید به دیدن این آثار تاریخی رفت؟ آیا نباید با تمدن و فرهنگ ایرانی اسلامی آشنا شد؟ و این موضوع جدا کردن مقوله زائر و گردشگر و اینکه در مشهد گردشگر نداریم وفقط زائر داریم، به نظرم چندان منطقی نیست.
این تفکیک کردن جفای به گردشگری است، مگر ما از گذشته کشورمان شرم داریم؟ ما از قرن سوم تا قرن پنجم هجری علمدار علم و فرهنگ و تمدن و هنر بودیم بنابراین باید افتخار کنیم بازماندهها و یادمانهای آن دوران طلایی را به مردم نشان میدهیم. باید تلاش کنیم که زیارت و گردشگری را آشتی دهیم و به یکدیگر نزدیک کنیم به این دلیل که بسیاری از مساجد و امام زادهها و مقابر بزرگان این منطقه زیارتگاه هستند و آثار تاریخی و فرهنگی محسوب میشوند. حرم امام رضا(ع) به علاوه جنبههای معنوی و قدسی که دارد بزرگترین کانون پرجنبوجوش فرهنگ و هنر ایران و جهان محسوب میشود، در حرم مطهر تمامی صنایع دستی را به کمال داریم؛ مانند کاشیکاری، کتیبه، گچبری، کار چوب و فلز و همچنین معماریهای دورههای مختلف تاریخی به وضوح دیده میشود.
درست این است که این دو مقوله به یکدیگر نزدیک شوند و سعی نکنیم که از هم جدا شوند. مقوله زیارت و زائر هم در نوع خود یک سفر محسوب میشود مانند انواع سفرهایی که وجود دارد و همه اینها در ذیل نام گردشگری جمع شده است و متولی اصلی همه این مسائل سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری است. این صنعت نیز به زعم همه مسئولان کشوری پتانسیل بسیار قوی برای جایگزینی درآمدهای نفتی دارد.
در بقیه حوزههای مرتبط با سازمان وضعیت به چه صورت است؟
باید در سه حوزه میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری این فرهنگ عمومی ایجاد شود که مردم بیشتر به سمت دید و بازدید از این آثار روی بیاورند.
همانطور که مستحضرید دولتهای اروپایی در بحث موزه و یا پرداختن به صنایع دستی درآمدهای بسیار کلانی کسب میکنند. ما باید صنایع دستی کشورمان را صادر کنیم اما باید شرم داشت که در بازارهای داخلی صنایع دستی ایرانی ساخت چین عرضه میشود و باید سوال شود که چرا در مبادی ورودی و گمرک کشور اجازه ورود این اقلام داده می شود. رسانههای گروهی وظیفه دارند که گردشگری را به یک فرهنگ تبدیل کنند.
میتوانید میزان درآمدی که در سال از گردشگری عاید مشهد میشود را تخمین بزنید؟
نمیتوان رقم مشخصی را گفت و البته این درآمد عاید سازمان نمیشود. به طور متوسط هر گردشگری که از مبدا ( خارج کشور) حرکت میکند و مثلا پنج روز در ایران سیر و اقامت دارد حدود ۱۰هزار دلار هزینه میکند. حال وقتی ۲۵ میلیون نفر در سال مسافر داخلی و خارجی وارد مشهد میشوند و متوسط بین چهار الی پنج روز در مشهد اقامت دارند مطمئنا برای مشهد میتواند شکوفایی ایجاد کند. به همین دلیل برای هتلسازی ترغیب وجود دارد و بحمدالله مردم استقبال خوبی از هتلها دارند به عبارتی ظرفیت هتلها تقریبا تکمیل میشود. پیشرفت افقی و عمودی مشهد در طول سالیان گذشته مرهون صنعت گردشگری و یا زیارت است.
با توجه به پیام انتخابات 92 و تغییر رویکردهای گذشته، دلیل کند بودن تغییرات در معاونتهای اداره کل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری استان خراسان رضوی چه بوده است؟
سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری یک مجموعه علمی و تخصصی است و در هر زمینه متکی به علم و تخصص است. کسانیکه در راس امور معاونت میراث فرهنگی هستند باید عالم به وظایف خود باشند و حتی برای این معاونت بخشنامهای وجود دارد که حتما معاون میراث فرهنگی، معمار یا مرمت کار و یا باستانشناس باشد. در بخش صنایع دستی هم معاون این بخش باید متخصص این حوزه باشد. در معاونت گردشگری هم باید با موازین و اصول و تاسیسات و حتی اشخاص موثر در صنعت گردشگری آشنا باشد. بنده آنچنان معتقد به تغییرات گسترده نیستم، چون معتقدم کسی که در یک مجموعه برای یک پست منصوب شده است لابد شایستگی آن پست را داشته است. در این مدت تغییر و تحول به کندی نبوده است، در بخش صنایع دستی و میراث فرهنگی تغییراتی داشتیم، در مدیریت توس تغییر ایجاد شد. در بخش گردشگری تغییر و تحولاتی انجام شد اما معاون این بخش تغییر پیدا نکرد، سعی بر این است که تخصصهای گردشگری در جای خود قرار بگیرد.
در مورد انتقاداتی که به معاونت گردشگری شما وارد می شود چه نظری دارید؟
بنده اعتقاد دارم که اگر شخصی برای پستی در نظر گرفته شده است و توانایی و تخصص خود را در آن سمت نشان دهد باید به کار خود ادامه دهد. در بخش گردشگری باید ارتباطات قوی باشد و بتواند با دستاندرکاران گردشگری مانند هتلداران، مهمانپذیرها و دفاتر خدماتی مسافربری تعامل کند.
اما به عقیده منتقدان اینطور احساس میشود که ایشان در امر توبیخ آژانسهای متخلف بیشتر فعال هستند تا توسعه صنعت گردشگری.
تاسیسات گردشگری بر اساس نص صریح قانون نظارت بر این مجموعهها از وظایف سازمان است. مواردی بوده است که بدلیل تخلفات هزینههای سنگینی بر مجموعه گردشگری تحمیل شده و حتی در خارج از کشور برای هموطنان مشکلات زیادی ایجاد کرده است. تمام سعی بنده بر این است که در جهت اهداف دولت تدبیر و امید حرکت کنم و اگر انتخابی برای پستها داشتهام، مطمئن باشید که حداقل از نظر بنده درست است.
دلیل انتقال اداره کل به بلوار وکیلآباد چه بوده است؟ خیلی از سازمانهای دولتی در بلوار خیام و محدوده قبلی سازمان میراث فرهنگی بودند.
یکی از نقاط ضعف ما پراکندگی ساختمانهای اداره کل است. در سطح شهر مشهد چهار ساختمان داریم که در نقاط دور از هم پخش شده است. قسمتی هم در بلوار سازمان آب بود که در آنجا سه معاونت وجود دارد که از نظر کاری خودکار است، اما صنایع دستی و میراث فرهنگی ارباب رجوع مشخصی ندارد و بیشتر علمی و پژوهشی است. این دو معاونت و روابط عمومی و ستاد سفر و ریاست اداره کل نیز به این قسمت شهر منتقل شده است.
از وقتی ریاست سازمان را بر عهده گرفتهاید چه میزان از ظرفیتهای بخش خصوصی استفاده شده است و چه راهکارهایی برای استفاده از توان این بخش دارید؟
در سه بخش میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری، نیاز مبرمی به مشارکت بخشخصوصی داریم و مسلما بیش از همه در حوزه گردشگری این نیاز احساس میشود. در گذشته هم مشارکتهای بخش خصوصی بوده است اما از وقتی که بنده این مسئولیت را برعهده گرفتهام، سعی کردم که مشارکت بخشخصوصی در امور مربوط به اداره کل را سازماندهی کنم. تلاش کردیم تعریف مجددی برای استفاده از این بخش ارائه کنیم و روال قانونمند شود و تحت شرایط و ضوابط خاصی انجام پذیرد. به عنوان مثال در بخش میراث فرهنگی میتوانیم در امر تشکیل پروندههای ثبتی و بررسیهای باستان شناسی و یا حتی کاوشهای باستانشناسی و مرمت و احیای بناهای تاریخی با بخش خصوصی وارد مذاکره شویم.
به دلیل حساسیتهایی که داریم ما نمیتوانیم به هر شرکت خصوصی کار را واگذار کنیم، قاعدتا باید آن شرکت یا موسسه و یا شخصی که کار را بر عهده میگیرد، تخصص و تعهد آن کار را داشته و از آگاهی کافی نسبت به تاریخ و باستانشناسی و معماری برخوردار باشد و کاملا امانتداری کند. به عنوان مثال اگر مرمت یک بنا را به بخش خصوصی واگذار میکنیم مسلما مرمت بنای تاریخی با مرمت یا بازسازی یک بنای معاصر و معمولی متفاوت است. در یک بنای تاریخی زوایا و ظرایفی است که حتما باید رعایت شود و ایجاب میکند که آگاهی کاملی نسبت به شیوههای معماری دورههای مختلف تاریخی داشته باشد. در کاوشهای باستانشناسی حساسیت بیشتری داریم چون دنبال طلا و نقره و جواهرات نیستیم بلکه دنبال آگاهی و اطلاع گرفتن از لایههای تمدنی خفته در خاک هستیم و در این زمینه تعهداتی داریم که آن را رعایت میکنیم.
قاعدتا بخش خصوصی که توان همکاری در امر بررسیهای باستان شناسی را دارد باید دغدغههای ما را درک کند و شناخت کافی نسبت به اهداف سازمان داشته باشد. در بخش صنایعدستی معتقدیم که در حال حاضر تنها رشته و پدیدهای است که فرهنگ کشورمان را ترویج میدهد، کسی که صنایع دستی را مدنظرش قرار داده است حتما باید نسبت به فرهنگ و تمدن و پیشینه فرهنگی کشورش آگاهی داشته باشد. در این صورت صنایع دستی که ساخته میشود از اصالت کافی برخوردار است.
در بخش گردشگری بیشتر به بخش خصوصی متکی هستیم، بخش خصوصی میتواند تمامی تاسیسات گردشگری را ساماندهی کند و مورد استفاده و بهرهبرداری قرار دهد. در این بخش هم از این جهت که گردشگری را وسیله انتقال فرهنگ کشورمان به دیگر کشورها میدانیم، شرایطی داریم.
کسیکه قصد دارد تاسیسات گردشگری مثل واحد اقامتی یا دفتر خدماتی مسافربری، ایجاد کند باید فرهنگمداری را مدنظر قرار دهد. در مجموع بخشخصوصی میتواند در ارتباط با سازمان بسیار فعال باشد، اما شرایط آن هم ساده نیست البته برای کسانیکه بخواهند با عشق و ایمان و علاقمندی کار کنند، بسیار ساده است ولی کسانیکه با نگاه کسب ثروت و صرفا جنبه اقتصادی کار مدنظرشان باشد، بنده تصور نمیکنم که خیلی به نفع آنها باشد چون ما در اولین فرصت که احساس کنیم کسیکه با ما همکاری میکند در جهت اهداف سازمان و دولت تدبیر و امید حرکت نمیکند، قطع همکاری میکنیم.
به نظر شما موانع رشد صنعت گردشگری در استان چیست؟
تصور بنده این است که صنعت گردشگری هنوز تبدیل به یک فرهنگ نشده و تعریف مشخصی از آن ارائه نشده است، حتی برخی از مسئولان نیز تکلیف گردشگری را مشخص نکردهاند. در مشهد پدیده زائر و پدیده گردشگر را داریم . بنده معتقدم که زائر و گردشگر تفاوتی ندارند یعنی همان گروههایی که از اصفهان و شیراز دید و بازدید میکنند، همان گروه مسیر خود را تغییر میدهند و به مشهد میآیند. مسلما هر نوع گردشگری که به مشهد میآید، هدف اول خود را زیارت حرم امام رضا(ع) قرار میدهد و بعد از آن به گردشگری میپردازد. گردشگر یا زائری که به مشهد میآید حداکثر در روز دوساعت از وقت خود را به زیارت حرم مطهر اختصاص میدهد و ساعات زیادی را برای گشتوگذار در مشهد در اختیار دارد و این ساعات را میتواند در بازدید از آثار تاریخی و اماکن تاریخی و باستانی و جاذبههای طبیعی صرف کند.
اما دیدگاهی که بعضا در بین برخی مسئولان شهری مشهد دیده میشود، موید این موضوع است که مقوله زائر و گردشگر را از هم تفکیک میکنند و به سبب همین دیدگاه امکانات و
بستر سازی کمتری برای صنعت گردشگری در مشهد ایجاد میشود.
در حال حاضر چه بخواهیم و چه نخواهیم، زائر و یا گردشگر برنامهاش را تنظیم میکند که در وقت خود، برنامه سیاحتی داشته باشد. به عنوان مثال اگر در همین ایام تعطیلات نوروزی به طرقبه و شاندیز بروید، مردمی را میبینید که اکثرا گردشگران و یا زائران هستند و حتی بخشی از آنها از کشورهای حوزه خلیج فارس وقت خود را در آنجا سپری میکنند.
نمیتوان برای مردم تعیین تکیلف کرد، مسافران تصمیم گرفتهاند به مشهد بیایند و به شوق زیارت امام رضا(ع) آمدهاند و این حق را باید به آنها داد که از اماکن تاریخی و جاذبههای گردشگری بازدید کنند. به همین دلیل باید امکانات و زیرساختهای لازم برای جذب گردشگر فراهم شود تا درآمد غیرنفتی کشور هم افزایش پیدا کند.
مشاهده کردهایم که اقتصاد متکی به نفت در طول این سالیان چه آثار زیانبار اقتصادی، سیاسی و فرهنگی به بار آورده است. یکی از بهترین و پاکترین درآمدهایی که عاید کشور میشود، استفاده از توان صنعت گردشگری است. در قرآن کریم بارها به سیر و گردش در زمین توصیه شده است حال میتواند این سیر و گردش برای عبرت گرفتن و یا دانستن و فهمیدن باشد که همراه با بهرهگیری و معرفت است.
حال که در قرآن و سیره معصومین به سیر و گردش توصیه شده است چرا باید کمتر به این امر توجه شود؟ همانطور که اکثریت ملت ایران مسلمان و شیعه هستند و ائمه معصوم برای شیعیان جایگاه والایی دارند و همیشه به آنها متوسل میشویم، از طرفی ایرانی هم هستیم و به تمدن و فرهنگ و تاریخ کشورمان علاقه داریم. اشکال شرعی هم ندارد چون در بین این مکانهای تاریخی، مکانهای مذهبی مثل گنبدسبز و بقعه خواجه ربیع و... وجود دارد و چرا نباید به دیدن این آثار تاریخی رفت؟ آیا نباید با تمدن و فرهنگ ایرانی اسلامی آشنا شد؟ و این موضوع جدا کردن مقوله زائر و گردشگر و اینکه در مشهد گردشگر نداریم وفقط زائر داریم، به نظرم چندان منطقی نیست.
این تفکیک کردن جفای به گردشگری است، مگر ما از گذشته کشورمان شرم داریم؟ ما از قرن سوم تا قرن پنجم هجری علمدار علم و فرهنگ و تمدن و هنر بودیم بنابراین باید افتخار کنیم بازماندهها و یادمانهای آن دوران طلایی را به مردم نشان میدهیم. باید تلاش کنیم که زیارت و گردشگری را آشتی دهیم و به یکدیگر نزدیک کنیم به این دلیل که بسیاری از مساجد و امام زادهها و مقابر بزرگان این منطقه زیارتگاه هستند و آثار تاریخی و فرهنگی محسوب میشوند. حرم امام رضا(ع) به علاوه جنبههای معنوی و قدسی که دارد بزرگترین کانون پرجنبوجوش فرهنگ و هنر ایران و جهان محسوب میشود، در حرم مطهر تمامی صنایع دستی را به کمال داریم؛ مانند کاشیکاری، کتیبه، گچبری، کار چوب و فلز و همچنین معماریهای دورههای مختلف تاریخی به وضوح دیده میشود.
درست این است که این دو مقوله به یکدیگر نزدیک شوند و سعی نکنیم که از هم جدا شوند. مقوله زیارت و زائر هم در نوع خود یک سفر محسوب میشود مانند انواع سفرهایی که وجود دارد و همه اینها در ذیل نام گردشگری جمع شده است و متولی اصلی همه این مسائل سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری است. این صنعت نیز به زعم همه مسئولان کشوری پتانسیل بسیار قوی برای جایگزینی درآمدهای نفتی دارد.
در بقیه حوزههای مرتبط با سازمان وضعیت به چه صورت است؟
باید در سه حوزه میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری این فرهنگ عمومی ایجاد شود که مردم بیشتر به سمت دید و بازدید از این آثار روی بیاورند.
همانطور که مستحضرید دولتهای اروپایی در بحث موزه و یا پرداختن به صنایع دستی درآمدهای بسیار کلانی کسب میکنند. ما باید صنایع دستی کشورمان را صادر کنیم اما باید شرم داشت که در بازارهای داخلی صنایع دستی ایرانی ساخت چین عرضه میشود و باید سوال شود که چرا در مبادی ورودی و گمرک کشور اجازه ورود این اقلام داده می شود. رسانههای گروهی وظیفه دارند که گردشگری را به یک فرهنگ تبدیل کنند.
میتوانید میزان درآمدی که در سال از گردشگری عاید مشهد میشود را تخمین بزنید؟
نمیتوان رقم مشخصی را گفت و البته این درآمد عاید سازمان نمیشود. به طور متوسط هر گردشگری که از مبدا ( خارج کشور) حرکت میکند و مثلا پنج روز در ایران سیر و اقامت دارد حدود ۱۰هزار دلار هزینه میکند. حال وقتی ۲۵ میلیون نفر در سال مسافر داخلی و خارجی وارد مشهد میشوند و متوسط بین چهار الی پنج روز در مشهد اقامت دارند مطمئنا برای مشهد میتواند شکوفایی ایجاد کند. به همین دلیل برای هتلسازی ترغیب وجود دارد و بحمدالله مردم استقبال خوبی از هتلها دارند به عبارتی ظرفیت هتلها تقریبا تکمیل میشود. پیشرفت افقی و عمودی مشهد در طول سالیان گذشته مرهون صنعت گردشگری و یا زیارت است.
با توجه به پیام انتخابات 92 و تغییر رویکردهای گذشته، دلیل کند بودن تغییرات در معاونتهای اداره کل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری استان خراسان رضوی چه بوده است؟
سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری یک مجموعه علمی و تخصصی است و در هر زمینه متکی به علم و تخصص است. کسانیکه در راس امور معاونت میراث فرهنگی هستند باید عالم به وظایف خود باشند و حتی برای این معاونت بخشنامهای وجود دارد که حتما معاون میراث فرهنگی، معمار یا مرمت کار و یا باستانشناس باشد. در بخش صنایع دستی هم معاون این بخش باید متخصص این حوزه باشد. در معاونت گردشگری هم باید با موازین و اصول و تاسیسات و حتی اشخاص موثر در صنعت گردشگری آشنا باشد. بنده آنچنان معتقد به تغییرات گسترده نیستم، چون معتقدم کسی که در یک مجموعه برای یک پست منصوب شده است لابد شایستگی آن پست را داشته است. در این مدت تغییر و تحول به کندی نبوده است، در بخش صنایع دستی و میراث فرهنگی تغییراتی داشتیم، در مدیریت توس تغییر ایجاد شد. در بخش گردشگری تغییر و تحولاتی انجام شد اما معاون این بخش تغییر پیدا نکرد، سعی بر این است که تخصصهای گردشگری در جای خود قرار بگیرد.
در مورد انتقاداتی که به معاونت گردشگری شما وارد می شود چه نظری دارید؟
بنده اعتقاد دارم که اگر شخصی برای پستی در نظر گرفته شده است و توانایی و تخصص خود را در آن سمت نشان دهد باید به کار خود ادامه دهد. در بخش گردشگری باید ارتباطات قوی باشد و بتواند با دستاندرکاران گردشگری مانند هتلداران، مهمانپذیرها و دفاتر خدماتی مسافربری تعامل کند.
اما به عقیده منتقدان اینطور احساس میشود که ایشان در امر توبیخ آژانسهای متخلف بیشتر فعال هستند تا توسعه صنعت گردشگری.
تاسیسات گردشگری بر اساس نص صریح قانون نظارت بر این مجموعهها از وظایف سازمان است. مواردی بوده است که بدلیل تخلفات هزینههای سنگینی بر مجموعه گردشگری تحمیل شده و حتی در خارج از کشور برای هموطنان مشکلات زیادی ایجاد کرده است. تمام سعی بنده بر این است که در جهت اهداف دولت تدبیر و امید حرکت کنم و اگر انتخابی برای پستها داشتهام، مطمئن باشید که حداقل از نظر بنده درست است.
دلیل انتقال اداره کل به بلوار وکیلآباد چه بوده است؟ خیلی از سازمانهای دولتی در بلوار خیام و محدوده قبلی سازمان میراث فرهنگی بودند.
یکی از نقاط ضعف ما پراکندگی ساختمانهای اداره کل است. در سطح شهر مشهد چهار ساختمان داریم که در نقاط دور از هم پخش شده است. قسمتی هم در بلوار سازمان آب بود که در آنجا سه معاونت وجود دارد که از نظر کاری خودکار است، اما صنایع دستی و میراث فرهنگی ارباب رجوع مشخصی ندارد و بیشتر علمی و پژوهشی است. این دو معاونت و روابط عمومی و ستاد سفر و ریاست اداره کل نیز به این قسمت شهر منتقل شده است.
ارسال نظر