هشدار درباره پدیده خودکشی تقلیدی (Copycat)
این روزها مرتب اخباری از خودکشی افراد مختلف در سطح شهر تهران و در شرایطی میشنویم که در ملاء عام و در معرض دید جامعه انجام میشوند. بررسی زمینههای فردی و اجتماعی این نوع از خودکشی اهمیت دارد و در کنار آن با افزایش تعداد این موارد در روزها و هفتههای اخیر، این نگرانی وجود دارد که این نوع خودکشی تبدیل به یک مشکل اجتماعی شود وگسترش یابد. یکی از عوامل و پدیدههایی که در نوشتارهای مربوط به خودکشی و عوامل موثر بر آن، به آن پرداخته شده است، احتمال افزایش موارد خودکشی به دنبال خودکشی افراد صاحبنام و انتشار وسیع اخبار مربوط به آن است.
این روزها مرتب اخباری از خودکشی افراد مختلف در سطح شهر تهران و در شرایطی میشنویم که در ملاء عام و در معرض دید جامعه انجام میشوند. بررسی زمینههای فردی و اجتماعی این نوع از خودکشی اهمیت دارد و در کنار آن با افزایش تعداد این موارد در روزها و هفتههای اخیر، این نگرانی وجود دارد که این نوع خودکشی تبدیل به یک مشکل اجتماعی شود وگسترش یابد. یکی از عوامل و پدیدههایی که در نوشتارهای مربوط به خودکشی و عوامل موثر بر آن، به آن پرداخته شده است، احتمال افزایش موارد خودکشی به دنبال خودکشی افراد صاحبنام و انتشار وسیع اخبار مربوط به آن است. نمونههای متعددی وجود دارند که به دنبال خودکشی افراد محبوب و سرشناس و انعکاس رسانهای وسیع آن، دستکم تا مدتی، شیوع خودکشی بهطور کل، و خودکشی با همان روش بهطور خاص، ممکن است افزایش پیدا کند. این موارد باعث شده است تا به موضوع خودکشی تقلیدی بهعنوان یک پدیده اجتماعی مرتبط با خودکشی پرداخته شود و از جمله به نقش رسانهها در افزایش آن توجه شود. مراجع معتبر مرتبط با سلامت روان و پیشگیری از خودکشی راهنماها و دستورالعملهای مفیدی برای رسانهها پیشنهاد و در آن شرح دادهاند که نحوه انتشار اخبار مرتبط با خودکشی به چه شکلی باشد و نباشد و تاثیر آن بر میزان موارد خودکشی موردتوجه قرار گرفته است.
در هفتهها و روزهای اخیر با خبر چندین مورد خودکشی در خیابانها و مکانهای عمومی مواجه بودهایم. در دوران نفوذ همه گیر رسانهها و شبکههای اجتماعی، این اخبار به شکلی وسیع و با ذکر جزئیات و عکس منتشر میشوند و به سرعت هم در معرض دید تعداد زیادی از افراد قرار میگیرند. با تکرار این موارد، این نگرانی وجود دارد که انعکاس و انتشار وسیع این اخبار، بدون در نظر گرفتن ظرایف مربوط به آن موجب گسترش این پدیده شود و موضوع را به پدیدهای اجتماعی و فراگیر تبدیل کند. به نظر میرسد، انجمنها و سازمانهای مرتبط با سلامت و بهداشت روان، وزارت بهداشت و رسانهها و سازمانهای مرتبط با آن لازم است در این زمینه اطلاعرسانی کنند تا هم رسانههایی مانند صداوسیما و نشریات و هم افراد در رسانهها و شبکههای مجازی درباره این پدیده بیشتر بدانند و از پیآمد انتشار این نوع اخبار آگاه شوند و در انعکاس اخبار مربوط به خودکشی از راهنماهای مربوط به آن استفاده کنند.در ذیل به بایدها و نبایدها و همچنین آمار خودکشی در ایران و سایر نقاط جهان اشاره میشود.
نرخ خودکشی در ایران
بهدلیل نوپا بودن نظام ثبت موارد خودکشی در ایران و کاستیهایی که در گزارشدهی و نیز انتشار موارد خودکشی وجود دارد، درباره آمار خودکشی در ایران تردیدهایی وجود داشته است. از سوی دیگر، اظهارنظرهایی مبنی بر افزایش نرخ خودکشی در ایران که گاه اعلام میشده است، بدون اتکا به آمار درست در این زمینه، نمیتواند مورد اعتماد باشد. گزارش سازمان جهانی بهداشت (۲۰۱۴) نرخ خودکشی در ایران در سالهای ۲۰۰۲ و ۲۰۱۲ و روند تغییر آن را چنین ذکر کرده است جدول(۱)
براساس این آمار، نرخ خودکشی در ایران، طی ۱۰ سال، از سال ۲۰۰۲ تا ۲۰۱۲ کاهش داشته است.
باور غلط
حرف زدن درباره خودکشی [با کسی که این فکر را دارد] کار بدی است و میتواند بهعنوان تشویق برای انجام این کار تلقی شود.
واقعیت:
با توجه به انگ شدید همراه با خودکشی، اغلبِ افرادی که در فکر اقدام به خودکشی هستند، نمیدانند با چه کسی درباره این افکارشان صحبت کنند.
حرف زدنِ روشن درباره خودکشی باعث تشویق به انجام خودکشی نمیشود، بلکه انتخابهای دیگری پیشِ روی کسی میگذارد که در فکر خودکشی است و به او زمان میدهد تا درباره تصمیمش دوباره فکر کند بنابراین باعث جلوگیری از خودکشی میشود.
باور غلط
اغلب خودکشیها ناگهانی و بدون وجود علایم هشداردهنده قبلی رخ میدهند.
واقعیت
پیش از وقوع اکثر خودکشیها علایمی کلامی یا رفتاری وجود دارد که هشداردهنده وقوع این اتفاق در آینده است.
گرچه مواردی از خودکشی هم وجود دارند که بدون هیچگونه هشداری رخ میدهند، اما مهم است که این علایم هشداردهنده را بشناسیم و مراقب وجود آن در افراد باشیم.
باور غلط
کسی که فکر خودکشی دارد، بالاخره خودش را خواهد کشت.
واقعیت
برعکس، کسانی که فکر خودکشی دارند، اغلب درباره مرگ و زندگی احساس دوگانهای دارند.
مثلا، ممکن است کسی ناگهانی و بهطور تکانشی برای خودکشی سم بخورد و چند روز بعد در حالی بمیرد که دلش میخواسته به زندگی ادامه بدهد.
دسترسیِ افراد به حمایتِ عاطفی [و تخصصی] در زمان مناسب میتواند جلوی خودکشی را بگیرد.
باور غلط
کسانی که تهدید یا اقدام به خودکشی میکنند، صرفا میخواهند جلب توجه کنند.
واقعیت
گرچه بعضی از افراد به این خاطر خودکشی میکنند که جلب توجه کنند، اما توجهی که به دنبالش هستند، از جنس «کمک و یاری گرفتن» است.
اقدام به خودکشی آخرین تیر ترکشِ این افراد است، برای اینکه به دیگران خبر بدهند وضعیتشان تحملناپذیر است و نمیتوانند با آن سازگاری پیدا کنند. [هر گونه نشانهای در کلام و رفتار فرد یا] هرگونه تهدید به خودکشی باید جدی گرفته شود [و از مراکز و متخصصان روانپزشکی کمک گرفته شود].
توجه و کمک [عاطفی و تخصصی] به این افراد میتواند زندگیشان را حفظ کند.
خودکشی و رسانه. گزارش دادن و به تصویر کشیدن خودکشی در رسانه (وزارت بهداشت نیوزلند، ۱۹۹۹)
علایم هشداردهنده خودکشی
وجود علایم زیر در افراد را باید جدی گرفت و بهعنوان هشدارهایی برای احتمال خودکشی در نظر گرفت:
حرف زدن درباره میل به مرگ و مردن.
جستوجو و پرسش کردن درباره روشهای خودکشی.
حرف زدن از احساس ناامیدی و نداشتن هدفی برای زندگی.
حرف زدن درباره احساس درماندگی و گیر افتادن یا احساس دردی غیرقابلتحمل.
ابراز اینکه خودشان را باری بر دوش دیگران و مزاحم زندگی آنان میبینند.
افزایش مصرف الکل یا مواد.
رفتار حاکی از اضطراب و بیقراری یا رفتارهای بیمحابا.
کم یا زیاد شدنِ بیش از حد خواب.
کنارهگیری از حضور در جمعها و احساس انزوا.
نشان دادن خشم [نامتناسب] یا حرف زدن از میل به انتقام گرفتن.
بالا و پایین شدن خلق و روحیه فرد.
در صورت برخورد با علایم هشدار دهنده خودکشی در اطرافیان چه باید کرد؟
فرد را تنها نگذارید. هر وسیلهای که میتواند برای آسیب زدن به خود مورد استفاده قرار بگیرد (مثل داروها، طناب، اشیاء برنده) را از دسترس خارج کنید.
[همان موقع] فرد را برای رفتن به اورژانس بیمارستان یا کمک گرفتن از متخصص سلامت روان و روانپزشک ترغیب و همراهی کنید.
باور غلط
اختلالهای روانپزشکی شایع نیستند و فقط افرادی خاص ممکن است دچارشان شوند.
واقعیت
در تمام دنیا، اختلالهای روانپزشکی شایعتر از آن هستند که بسیاری از مردم تصور میکنند. براساس آخرین پیمایش ملی انجامشده در ایران، در هر سال ۲۳/ ۶ درصد از افراد جامعه (تقریبا یک نفر از هر ۴ نفر) حداقل یک اختلال روانپزشکی را تجربه میکنند. اختلالهای روانپزشکی میتوانند هر فردی را در هر سن و جنس و نژاد و طبقه اقتصادی-اجتماعی و مذهبی مبتلا کنند. اگر اختلالهای روانپزشکی درمان نشوند، علاوهبر ایجاد ناراحتی برای خود فرد، میتوانند باعث افت عملکرد و مشکلاتی در حوزههای فردی، بینفردی، خانوادگی، اجتماعی، شغلی، و تحصیلی فرد مبتلا شوند. با مراجعه به روانپزشکان میتوان اختلالهای روانپزشکی را تشخیص داد و با کمک گرفتن از روشهای دارویی و غیردارویی، توسط روانپزشکان و سایر متخصصان سلامت روان، آنها را درمان کرد.
ارسال نظر