انقلاب ۱۳۵۷ و سرنوشت آرمان های آن!
حمیدرضا موحدی زاده* بخش اول
۳۸ سال از پیروزی مردم ایران در ۲۲ بهمن ۱۳۵۷ میگذرد. پایان یافتن دستگاه سلطنت و استقرار جمهوری اسلامی، مسیر تاریخ پرفراز و نشیب این سرزمین را تغییر داد. ورود به دوران جمهوریت، بزرگترین دستاورد و تجربه ملت ایران قلمداد میشود. نقش محوری امام خمینی(ره) و اتحاد کمنظیر ملی، کانون این حادثه بزرگ پایان قرن بیستم را تشکیل میدهد. این گذار تاریخی و انتقال از دوران پادشاهی به جمهوری، در نتیجه با هم بودن مردم ایران و مهیا شدن شرایط بینالمللی رخ نمایاند.
حمیدرضا موحدی زاده* بخش اول
۳۸ سال از پیروزی مردم ایران در ۲۲ بهمن ۱۳۵۷ میگذرد. پایان یافتن دستگاه سلطنت و استقرار جمهوری اسلامی، مسیر تاریخ پرفراز و نشیب این سرزمین را تغییر داد. ورود به دوران جمهوریت، بزرگترین دستاورد و تجربه ملت ایران قلمداد میشود. نقش محوری امام خمینی(ره) و اتحاد کمنظیر ملی، کانون این حادثه بزرگ پایان قرن بیستم را تشکیل میدهد. این گذار تاریخی و انتقال از دوران پادشاهی به جمهوری، در نتیجه با هم بودن مردم ایران و مهیا شدن شرایط بینالمللی رخ نمایاند.
قیام و انقلاب مردم ایران علیه استبداد و انحراف اخلاقی خانواده هزار فامیل درباری، پایان دادن به سلطه و نفوذ بیگانگان و مناسبات تبعیض آمیز شاهنشاهی صورت گرفت. رفع فاصله طبقاتی میان قشر مرفه و پر درآمد و طبقات مستضعف و فقیر جامعه که عمدتاً در جنوب شهرها زندگی میکردند، از دیگر مقاصد انقلاب میباشد. در وجه ایجابی آن حاکمیت عدالت اجتماعی، ارزشهای اسلامی، آزادیهای سیاسی و حزبی، برقراری حکومت مردمسالار از طریق انتخابات آزاد و دستیابی به توسعه و پیشرفت همهجانبه کشور و جامعه از عناصرتشکیلدهنده آرمانهای انقلاب اسلامی در سالهای منتهی به ۱۳۵۷ بوده است.
اینک در دهه چهارم انقلاب زمان آن فرا رسیده است که دوباره از خود سؤال کنیم ما در چه موقعیتی قرار گرفتهایم و به چه دلیل یا علت اتحاد فراگیر و ملی آغازین انقلاب، هماکنون مشاهده نمیشود و اینکه سرانجام مردمی ترین انقلاب عصر ما چه خواهد شد؟ اینک آرمانها و دستاوردها را بار دیگر مرور کرده تا شعلههای امید روشن و بذر هویت ما همچنان شکوفا باقی بماند. علل و ریشههای ناکامی در برخی از ارزشهای اولیه انقلاب یعنی "استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی" را رصد و در دایره تجزیه، تحلیل و نقد قرار خواهیم داد، تا شاید راه برونرفتی از شرایط نه چندان مطلوب کنونی کشور شناسایی و با به کار بستن آن راهبرد، چشمانداز راهگشای آینده ترسیم شود.
آرمان ها و اهداف چه بودند؟
داشتن آرمان برای یک جامعه همانند شناخت ستاره قطبی میماند که ممکن است هرگز به انتها و ایدهآل آن دست نیافت، لیکن مسیریابی، حرکت صحیح و گم نکردن راه و هدف از خواص آن میباشد. در جریان تظاهرات و اعتصابات سراسری، شعار و خواست اکثریت قاطع مردم ایران "استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی" بود. اکنون سرنوشت طی شده این آرمانها را بررسی خواهیم کرد.
منشور 5 وجهی آرمان ها و اهداف
انقلاب شکوهمند اسلامی ایران بر پایههای استقلال، آزادی، جمهوریت، اسلامیت و ایرانیت استوار بوده است. دستکم دستیابی به استقلال سیاسی، برخورداری از آزادیهای نسبی و ناتمام سیاسی، برگزاری ۳۶ انتخابات با مشارکت بالای مردم، بروز جلوههای الهامبخش و انرژیآفرین تعالیم اسلامی و رهبری امام (ره) در دهه اول انقلاب و دفاع مقدس، تداوم نظام فراهم آمده از خون شهیدان و مجاهدت مردم ایران تحت رهبری هوشمندانه نظام تاکنون و در نهایت حفظ تمامیت ارضی و یکپارچگی ایران از آثار مثبت و امیدبخش آرمانهای انقلاب بوده است. میتوان همچنان خوشبینانه به این دستاورد بزرگ تاریخساز نگاه کرد، اما دغدغه و نگرانی خود را نیز نسبت به آینده و سرنوشت ارزشها و آرمانهای اولیه پنهان نکرد!
دستاوردها و ناکامیهای انقلاب
عرصه اقتصادی و اجتماعی: با شاخصهای موجود، گسترش امکانات زندگی بین طبقات محروم و کم درآمد جامعه را می توان مشاهده کرد. ساختن اتوبان، راه، راه آهن، بندر، فرودگاه، پتروشیمی، مسکن، بیمارستان، مدرسه، دانشگاه، مجتمعهای توریستی و گردشگری در سراسر کشور و مناطق جنوب شهر وگسترش بهداشت و بیمههای درمانی در روستاها و اقشار ضعیف جامعه و دهها مورد دیگر که در حوصله این نوشتار نمیباشد، نشانگر موفقیت نسبی دولتهای پس از انقلاب در تحقق بخشیدن به بخشی از وعدههای داده شده به مردم میباشد. انتقال امکانات آب بهداشتی، برق، تلفن، گاز و اینترنت به روستاها و دسترسی آسان شهروندان به اطلاعات و اخبار از طریق شبکههای مجازی و اجتماعی و تشکیل شوراهای شهر و روستا از دیگر برکات انقلاب بوده است. در این میانه دوربودن دستیابی به زندگی توأم با احساس خوشبختی و امید به آینده و عدم برخورداری از مشاغل پردرآمد وقدرت پایین خرید مردم از ناکامیهای موجود میباشد و فاصله زیادی با آرمانشهری که انقلاب وعده داده بود، دارد.
عرصه فرهنگی و سیاسی: اعتلای فرهنگ ایرانی و اسلامی، کرامت و عزت انسان و به خصوص در بین زنان، احساس عزت و غرور ملی، گسترش ارزشهای مذهبی، ارتقاء جایگاه روحانیان انقلابی و مردمی، برچیدهشدن اماکن آشکار فساد و بیبند و باری، گسترش فرهنگ ایثار و جهاد، روی آوردن نسل جوان به یکتاپرستی و برپاداشتن نماز به ویژه در دهه اول انقلاب از دیگر نتایج انکارناپذیر انقلاب اسلامی ایران بوده است. اداره امور کشور به دست مردم از طریق برگزاری هر سال یک انتخابات، جلوه دیگری از توسعه سیاسی کشور بوده است. فقدان یک برنامه جامع و قابل اجرا برای گسترش و تثبیت فرهنگ و تمدن ایرانی، اسلامی و عدم ارائه الگو، سبک و مدل زندگی مردم، پروندهسازی، عادی شدن توسل به دروغ و ریاکاری موجبات گسست فرهنگی و سیاسی بین نسل اول انقلاب با نسلهای بعدی را فراهم نموده است. به طوری که اگر چارهاندیشی نشود خطرات و آسیبهای جبرانناپذیری را در عرصههای فرهنگی، اجتماعی و سیاسی به دنبال خواهد داشت.
عرصه علمی و آموزشی: آموزش عمومی و رایگان برای باسواد کردن مردم از دیگر وعدههای داده شده میباشد. اگر از جاده انصاف فاصله نگیریم گسترش آموزش و پرورش (افزایش دانش آموزان از ۰۰۰/ ۶۰۰/ ۶ به ۶۴۹/ ۳۶۲/ ۱۲)، مدارس شبانهروزی، مراکز آموزش استعدادهای درخشان ( افزایش از ۲۰ به ۶۷۰ مرکز)، گسترش انجمنهای خیرین و مدرسهسازی ( افزایش مدارس از ۰۰۰/ ۴۷ به ۰۰۰/ ۹۲)، بهداشت و تغذیه دانشآموزان و برخورداری از شیوههای نوین تعلیم و تربیت از دیگر نتایج آشکار آن میباشد. گسترش دانشگاهها و مراکز تحقیقاتی به خصوص دانشگاه آزاد اسلامی (از ۲۲۳ واحد به ۲۵۴۰ واحد) موجب شده است تا بیش از ۷ میلیون نفر فارغالتحصیل و جذب بازارکار بشوند و قریب به ۵ میلیون دانشجو و تربیت هزاران استاد و معلم حکایت از موفقیت نسبی گسترش علم ودانش در سرتاسر کشور بوده است. این درحالی است که تعداد دانشجویان قبل از انقلاب ۰۰۰/ ۲۰۰ نفر بوده است. نهادینه نشدن شکل و محتوای علمی و آموزشی متناسب با نیازهای جامعه و بخش کار، کشاورزی و صنعت از آسیبهای این عرصه مهم میباشد. بیکاری بیش از ۲۰ درصد فارغالتحصیلان و نداشتن امید به آینده، مهاجرت بدون بازگشت دانشجویان به خارج از کشور و فراهم نبودن زمینههای مساعد تشکیل زندگی، مسکن، اشتغال، ازدواج، تفریحات سالم و... از نقاط بحرانزا میباشد.
پایان بخش اول
* فعال سیاسی- اجتماعی
ارسال نظر