مسوولیت اجتماعی شرکتها در سوانح طبیعی
سیامک خرمی s. khorrami@gmail. com درباره نویسنده: سیامک خرمی دانشجوی کارشناسی ارشد اقتصاد توسعه محلی است. تحقیقات او در مورد مسوولیت اجتماعی شرکتها، سیاستگذاری انرژی و تجاریسازی فناوریهای سبز با تکیه بر سرمایهگذاریهای خطرپذیر در این حوزه متمرکز شده است. وی هماکنون با انجمن شرکتهای نوپای انرژیهای پاک کانادا همکاری دارد. در اوایل تیرماه، سیلی بیسابقه در شهر «کلگری» در استان «آلبرتا» سرازیر شد که در تاریخ صد ساله شهر تقریبا بیسابقه بود. در پی این سیل بخشهای وسیعی از شهر زیر آب رفت، بیش از صد هزار نفر مجبور به تخلیه محل زندگی شدند و خدمات شهری دچار اختلال شد.
سیامک خرمی s.khorrami@gmail.com درباره نویسنده: سیامک خرمی دانشجوی کارشناسی ارشد اقتصاد توسعه محلی است. تحقیقات او در مورد مسوولیت اجتماعی شرکتها، سیاستگذاری انرژی و تجاریسازی فناوریهای سبز با تکیه بر سرمایهگذاریهای خطرپذیر در این حوزه متمرکز شده است. وی هماکنون با انجمن شرکتهای نوپای انرژیهای پاک کانادا همکاری دارد.
در اوایل تیرماه، سیلی بیسابقه در شهر «کلگری» در استان «آلبرتا» سرازیر شد که در تاریخ صد ساله شهر تقریبا بیسابقه بود. در پی این سیل بخشهای وسیعی از شهر زیر آب رفت، بیش از صد هزار نفر مجبور به تخلیه محل زندگی شدند و خدمات شهری دچار اختلال شد. با این وجود، مدیریت خوب شهری، مشارکت گسترده و داوطلبانه شهروندان و همکاری برخی شرکت ها و واحدهای تجاری موجب شد تا خسارت های ناشی از سیل به ویژه از نظر جانی به حداقل ممکن برسد. همچنین شهر به سرعت هر چه تمام تر توانست ظرف چند روز به حالت اولیه و با ثبات برگردد.
یکی از جنبههایی که در مدیریت بحران سیل اخیر جلب توجه می نمود، نحوه مشارکت و واکنش شرکتها به این مساله بود. از نگاه من میزان تعهد و مسوولیت پذیری شرکت ها در برابر جامعه - یا همان مسوولیت اجتماعی شرکت ها- در این سانحه مورد آزمون جدی قرار گرفت. این شیوه برخورد و مسوولیتپذیری میتواند برای جامعه ایرانی که به صورت مداوم در معرض سوانح طبیعی گوناگون زلزله، سیل، طوفان و ... است بسیار آموزنده باشد. شرکت ها را از حیث میزان مسوولیت پذیری به جامعه آسیب دیده ، کارکنان و دولت محلی در سیل اخیر به چهار دسته سوءاستفاده گر، منفعل، سازشگر و پیشرو می توان تقسیم کرد.
سوء استفاده گر
این گروه از شرکت ها( یا واحد های تجاری) به محض وقوع سیل سعی در افزایش سودآوری بدون توجه به آسیب های وارده به مردم نمودند. بارزترین مصداق آن فروشگاهی بود که قیمت یک بسته یخ ۴ دلاری را ناگهان به ۲۰ دلار افزایش داد. از آن جا که در ساعات اولیه وقوع سیل بیم قطع شدن آب میرفت، مردم برای خرید آب معدنی و یخ به فروشگاه ها هجوم آوردند و بنابراین عرضه یخ برای حجم بالای تقاضا با مشکل جدی مواجه شد. این معضل زمینه سودآوری با حداقل زحمت را برای بسیاری از فروشگاه ها به همراه آورد و قیمت یخ و آب در برخی فروشگاه ها به شدت بالا رفت. در مثالی دیگر معدود هتل هایی بودند که نرخ اتاق های خود را دو تا سه برابر افزایش دادند. همچنین برخی از موسسات بیمه از درخواست سیل زدگان برای جبران خسارت ناشی از سیل سر باز زدند که منجر به شکایت گسترده آسیب دیدگان و رسانه ای شدن این موضوع شده است.
این نوع اقدامات سودجویانه، بلافاصله در شبکه های اجتماعی واکنش مردم را بر انگیخت و حتی یکی از فروشگاه ها مجبور شد قیمت یخ را به حالت سابق برگرداند.
منفعل
این دسته از شرکت ها هیچ گونه موضع مثبت یا منفی در برابر سانحه رخ داده نگرفتند و کاملا بی تفاوت از کنار این مساله گذشتند.
سازشگر
بخش عمده ای از شرکت ها و واحدهای تجاری تلاش نمودند تا حداقل مشارکتی را که جامعه از آنها انتظار دارد برای جبران آسیب های وارده داشته باشند. برای مثال بسیاری از شرکت های معظم نفتی حجم قابل توجهی از پول را به سازمان صلیب سرخ و یا سازمان های خیریه اعطا کردند. اکثر فروشگاههای زنجیره ای ضمن آن که تغییری در قیمت کالاهای خود ندادند، در جمع آوری کمک های نقدی مردم و پیام رسانی در رابطه با وضعیت سیل زده ها مشارکت فعال داشتند. برخی از بانک ها سرویسی را به مشتریان آسیب دیده خود ارائه نمودند که آنها را راهنمایی کنند چگونه می توانند با کمترین هزینه به بازسازی و تعمیر خانه و یا اتومبیل خود اقدام نمایند. به طور کلی نقش عمده این گونه شرکت ها در کمک به دولت محلی برای تسریع در رساندن اخبار مرتبط با بحران، خلوت نگه داشتن مناطق آسیب دیده و جمع آوری کمک های نقدی یا غیر نقدی مردمی و ارائه خدمات برای کاهش خسارتهای وارده بود.
پیشرو
تعداد کم اما قابل توجهی از شرکت ها، با عکسالعملی سریع خدمات و اقداماتی فراتر از انتظار را برای ساکنین کلگری فراهم آوردند. برای مثال یکی از شرکتهای مخابراتی برای منطقه وسیعی از شهر اینترنت بیسیم رایگان فراهم کرد. یکی از شرکت های نفتی در همان ساعت اولیه یک میلیون دلار را به عنوان کمک به آسیب دیدگان اختصاص داد و همچنین کمپ هایی را برای پناه گرفتن کارمندان آسیب دیده خود در نظر گرفت. یکی از مجتمع های تجاری، تمامی فضای ساختمان خود را به عنوان پناهگاهی برای آسیب دیدگان اختصاص داد. بسیاری از شرکت های خدمات ورزشی و بهداشتی برای مدتی محدود سرویس های رایگان مانند امکان گرفتن دوش و تعویض لباس، ماساژ، پیرایش موی رایگان و ... به اهالی شهر ارایه نمودند.
برخی از کسب و کارهای خرد واکنش هایی خارقالعاده از خود نشان دادند. برای مثال مالک یک شرکت تاسیساتی از مرکز استان همجوار که حدود هزار کیلومتر با کلگری فاصله دارد، در روز دوم به این شهر آمده و به همراه پسربجه خود ، یکی یکی به خانه های آسیب دیده سر میزد و با پمپ آب جمع شده در زیر خانههای آنها را خالی میکرد. با توجه به لیستی که یکی از خبرگزاریهای معتبر ارایه نمود، نزدیک به ۶۰ بنگاه و واحد تجاری خرد و کوچک دست به اقدامات مشابه زدند و مورد استقبال مردم قرار گرفت.
همان طور که در قبل اشاره شد، شرکت های پیشرو- خصوصا شرکت های بزرگ و معظم- در فعالیت های خود سعی کردند ذینفعان مختلف مانند کارمندان، اهالی شهر و دولت محلی را در نظر بگیرند و به هر یک از ایشان در زمینه های مختلف مالی و غیر مالی کمک رسانی لازم را به عمل آورند. صد البته این نوع همکاری های انسان دوستانه مورد توجه مردم شهر نیز قرار گرفت و در شبکه های اجتماعی این پیام بسیار دیده میشد که " اکنون نوبت مردم کلگری است. پول خود را صرف خرید کالای محلی نمایید" و اینگونه حمایت خود را از کسب و کارهای شهر
اعلام نمودند.
جای مشارکت فعالانه شرکت ها و واحدهای تجاری " به صورت سازمان یافته" در مدیریت بحران و دوران پس از سوانح طبیعی در کشور ما بسیار خالی است. نهایت همکاری "برخی" شرکت ها که عموما دولتی نیز هستند اختصاص کمک های ناچیز مالی به آسیب دیدگان می باشد. در هنگامه سوانح طبیعی ایجاد حس همدلی و همکاری در جامعه محلی به همراه تقویت امید برای رسیدن به روزهای بهتر نقش کلیدی را در بازگشت جامعه به نقطه قبلی بازی می کند. در این بین شرکتهای محلی اعم از واحدهای تجاری و صنعتی خرد و کوچک و بزرگ می توانند تاثیر شگرفی داشته باشند که برخی از مثالهای آن در بالا آمده است و طبیعتا با توجه به نوع سوانح و نیازها و ارزشهای اجتماعی جامعه ایرانی و در شهرهای مختلف نوع این همکاریها می تواند متفاوت باشد.
آن چه مهم است، میزان آمادگی قبلی شرکت ها برای ارایه چنین خدماتی به همراه نگرش مسولانه و همدلانه و نه وظیفه گرانه به کلیه ذینفعان در جامعه محلی است. حداقل انتظار آن است که به تدریج در کشور تعداد بیشتری از شرکت ها در زمره گروه شرکتهای سازشگر مشاهده کنیم. بی شک، شرکتها نیز در بلند مدت پاسخ مناسب را از مردم دریافت خواهند کرد و شاهد پایداری اقتصادی کسب و کار خود با حمایت مردم محلی خواهند بود. بدون شک، جامعه ارزشی ایرانی، بارها حس انسان دوستی و هم نوع دوستی خود را به هنگام رویدادها و سوانح مختلف چون دو زلزله اخیر آذربایجان و بوشهر نشان داده است. اما متاسفانه از این ظرفیت و سرمایه اجتماعی چندان بهره گرفته نشده است. شرکتها میتوانند در قالب برنامه های مسوولیت اجتماعی و در کنار سازمانهای امدادی ، موجب شکوفایی و اثر بخشی این سرمایه گرانبها گردند.
ارسال نظر