جامعهشناسی شادمانی در گفتوگو با دکتر غلامرضا علیزاده:
شادیهای خودجوش؛ مثبت یا منفی
تهیه و تنظیم: آرزو نوری Arezoo. nouri@yahoo. com انسانها مفهوم غم و شادی را میدانند و بروز این احساسات در جوامع مختلف مشابهتهای زیادی دارد، از جمله جشنهای خیابانی که نمونههای آن را میتوان همه جای جهان سراغ گرفت. در روزهای اخیر نیز به خاطر نتایج انتخابات و راهیابی تیم ملی به جام جهانی ۲۰۱۴ مردم ایران به جشن و پایکوبی در خیابانها پرداختند، اما آنچه نظر بسیاری را جلب کرد، مدیریت خودجوش این جشنها توسط جوانان ایرانی بود. این مدیریت فراگیر، خبر از بلوغ اجتماعی و سیاسی بالایی داشت و نشان میداد ارکستر جوانان در جشنهای خیابانی آنقدر همنوا و هماهنگ است که تکمضرابهای گاه و بیگاه را نیز به همنوایی و نظم میکشاند و در برابر هرگونه کنش هیجانی، حراست از امکانات شهری و امنیت شهروندان را ارج مینهد.
تهیه و تنظیم: آرزو نوری Arezoo.nouri@yahoo.com انسانها مفهوم غم و شادی را میدانند و بروز این احساسات در جوامع مختلف مشابهتهای زیادی دارد، از جمله جشنهای خیابانی که نمونههای آن را میتوان همه جای جهان سراغ گرفت. در روزهای اخیر نیز به خاطر نتایج انتخابات و راهیابی تیم ملی به جام جهانی 2014 مردم ایران به جشن و پایکوبی در خیابانها پرداختند، اما آنچه نظر بسیاری را جلب کرد، مدیریت خودجوش این جشنها توسط جوانان ایرانی بود. این مدیریت فراگیر، خبر از بلوغ اجتماعی و سیاسی بالایی داشت و نشان میداد ارکستر جوانان در جشنهای خیابانی آنقدر همنوا و هماهنگ است که تکمضرابهای گاه و بیگاه را نیز به همنوایی و نظم میکشاند و در برابر هرگونه کنش هیجانی، حراست از امکانات شهری و امنیت شهروندان را ارج مینهد. پیش از این نیز شاهد جشنهایی از این گونه بودیم که به تبعیت از نسخه باستانی آن یعنی چهارشنبهسوری تا شامگاه طول میکشید، اما جشنهایی که طی روزهای اخیر برگزار شد، در برخی جنبهها رنگ و بویی متفاوت داشت که ما را بر آن داشت در گفتوگو با دکتر غلامرضا علیزاده جامعهشناس، محقق و مدرس دانشگاه به ابعاد سیاسی و اقتصادی آن
بپردازیم و زوایای مختلف آن را بررسی کنیم. رویکرد جامعه ایرانی به نشاط و شادمانی چیست و این نشاط و شادمانی چه تاثیری در مناسبات و ساختارهای اجتماعی دارد؟ اصولا نشاط و شادمانی را به عنوان بروز و ظهور عواطف و رفتارهای مثبت انسانی در فرایند اجتماعی شدن یا جامعهپذیری تلقی میکنند. از بُعد جامعهشناختی، نسبت به نشاط و شادمانی در جامعه دو دیدگاه وجود دارد: دیدگاه منفی با کارکرد منفیگرایانه و دیدگاه مثبت با کارکرد مثبتگرایانه. با وجود آنکه جامعهشناسان دارای نگرش منفیگرایانه و به نوعی بدبینانه به شادمانیهای جمعی در اقلیت هستند، اما متاسفانه در برخی از جوامعی که دارای هرم سنی جوان هستند، روی دیدگاه منفیگرایانه تاکید بیشتری میشود. این دیدگاه معتقد است پتانسیلها و ظرفیتهای نهفته در جوانان از طریق رفتارهای شادیبخش و نشاطآور میتواند به پدیدههای مخل نظم عمومی و اجتماعی بیانجامد و در مواردی هم به خاطر کنشهای متقابل اجتماعی به خلق و خوی «وندالیسم» یا همان تخریب فیزیکی امکانات اجتماعی ختم شود. بنابراین این گروه از متفکران اجتماعی و سیاسی معتقدند باید دامنه و گسترده این نوع انفجار عواطف و احساسات مثبت را در
جامعه کنترل و سرکوب کرد. شما اول به دیدگاه منفیگرایانه اشاره کردید که گویا در جامعه ما هم معتقدان خاص خود را دارد. دیدگاه دوم یا همان دیدگاه خوشبینانه چه تحلیلی ارائه میدهد؟ دیدگاه دوم که با نگاه مثبت به پدیده نشاط و شادمانی در جامعه مینگرد، معتقد است که نشاط و شادمانی رمز و راز بقای جامعه سالم است و میزان سلامت جامعه را باید با رجوع به میزان نشاط و شادمانی مردم آن جامعه، به ویژه نسل جوان مورد سنجش و اندازهگیری قرار دهیم. این گروه از جامعهشناسان معتقدند که دامنه و گستره پدیدههایی آسیبشناختی ارتباط و همبستگی شدیدی با نشاط و شادمانی اجتماعی دارد. هر قدر شادی و نشاط افزایش مییابد، به همان میزان پدیدههایی مانند اعتیاد و طلاق، بزهکاری، رفتارهای تخریبگرانه (وندالیسم) و دیگر رفتارهای مجرمانه کاهش مییابد. این گروه معتقدند جوانان نیاز به برونریزی بخش بزرگی از عواطف و انرژیهای درونی دارند و جامعه باید امکان و بستر برونریزی هیجانات و عواطف مثبت را ایجاد کند. ممانعت از آن باعث میشود افسردگی در جامعه رشد یافته و افراد از مشارکت اجتماعی، وفاق اجتماعی و حرکت در راستای برنامههای توسعه دور مانده، به عناصری
منفعل، دلمرده و مایوس تبدیل شوند که چشمانداز مثبت و امیدوارکنندهای ندارند. این عوامل میتواند در بُعد فردی و خانوادگی به انسان لطمه بزند. در بُعد اجتماعی، افرادی که دچار یاس شدهاند در هیچ حرکت اجتماعی مشارکت نمیکنند و دوری گزیدن آنها از جامعه باعث میشود این افراد به مرور عناصری ضداجتماعی شوند و به تبع آن اعتماد اجتماعی شدیدا آسیب دیده و سرمایه اجتماعی مختل گردد. آقای دکتر علیزاده، به نظر شما کارکردهای شادی و نشاط در جامعه در دید مثبتگرایانه دارای چه مولفههایی است؟ اصولا شادی و نشاط در جامعه در دید مثبتگرایانه دارای چهار کارکرد اصلی است. در بُعد اقتصادی، شادی و نشاط باعث افزایش بهرهوری میشود، زیرا افراد بانشاط علاقهمند به کار و فعالیت هستند و سازمان اجتماعی و محیط کار برایشان امری آرامشبخش و رفتاری نهادینه توام با شعف میشود و به نوعی کار و انجام وظیفه محوله را لذتبخش تلقی کرده و آن را با کمال میل انجام میدهند. این افرد حس مفید بودن دارند و در راستای اهداف سازمانی خویش حرکت میکنند و با توجه به داشتن نشاط و شادمانی در کنش متقابل شغلی از قاعده همافزایی بهرهمند شده و با همراستا کردن نیروهای
خویش با تصاعد هندسی در بالا بردن ضریب تولید و کاهش ضایعات در محیطهای کاری خویش نقش بیبدیلی را عهدهدار میشوند و از این طریق قدرت رقابت تولیدات سازمانی و ملی خویش را در سپهر جهانی افزایش میدهند. از طرفی در جامعهای که نشاط وجود دارد پساندازها به سمت بازارهای مالی سوق مییابد و از دلالی و واسطهگری جلوگیری میشود. در مقابل هر قدر زمینههای دلالی و واسطهگری و کارهای غیرمولد و غیراقتصادی در جامعهای افزیش یابد، به همان میزان افراد جامعه از آینده خویش مایوس و دلنگران هستند و سعی میکنند داراییهای خویش را به امکاناتی که قدرت خرید آنها را ثابت نگه میدارد سوق دهند و این عامل باعث کاهش سرمایهگذاری در کشور شده و طبیعتا امکانات توسعه اقتصادی و اشتغال را از بین برده و جامعه را به سمت بیکاریهای بحرانزا سوق میدهد. در بعد اجتماعی نیز عدم وجود نشاط و شادمانی، افراد جامعه به ویژه نسل جوان را به سمت آسیبهای اجتماعی، انزوا و دور شدن از مشارکت و همکاری در فرایند فعالیتهای اجتماعی سوق داده، باعث میشود توان اجتماعی لازم را در پیشبرد اهداف نداشته باشند. در چنین شرایطی فرد امیدواری به آینده را از دست داده، کار را در
حد انجام وظیفه جلو برده از حرکت به سمت توسعه کشور مایوس شده و در این فرایند نقشی برای خود در نظر نمیگیرد. در نهایت ممکن است به دلیل همین افسردگیهای ناشی از عدم نشاط، برای فرار از واقعیتهای تلخ به فعالیت آسیبشناختی از جمله اعتیاد روی آورد. منشا اعتیاد و طلاق به افسردگی، عدم امید به آینده، و احساس حقارت اجتماعی برمیگردد. در مجموع منبع و منشا صدها جرم و عمل بزهکارانه عدم وجود امکانات برای برونریزی عواطف و فعالیتهای اجتماعی به ویژه برای جوانان است. در بعد فرهنگی هم عدم وجود نشاط و شادمانی در جامعه باعث میشود افراد به هم اعتماد نداشته باشند. از این طریق فعالان اجتماعی و فرهنگی صدمه دیده و هر کسی سعی میکند گلیم خود را از آب بیرون بکشد و عامل وحدت نگرش و بینش و عمل اجتماعی شدیدا آسیب دیده، افراد به انسانهای تک ساحتی با درک بیمارگونه از منافع فردی تبدیل میشوند که برای رسیدن به اهداف خویش هر فعل یا ترک فعلی را مجاز و مباح تلقی میکنند. به این ترتیب، عدم توسعه نشاط و شادمانی اجتماعی باعث سقوط اخلاق و در نهایت سقوط جامعه میشود. به قول شاعر: مردان روزگار به اخلاق زندهاند قومی که گشت فاقد اخلاق مردنی است
جشنهای خیابانی کارکرد سیاسی نیز دارند. کشورها برای تحقق روابط بینالمللی نیاز به تایید و همکاری لایهها و قشرهای مختلف اجتماعی در فرایند مناسبات اجتماعی و تحکیم این نوع معادلات و مناسبات دارند. فقدان نشاط و شادمانی افراد را از فرایند تلاش برای نشان دادن علایق خویش در این مناسبات دور میسازد و باعث میشود چشمانداز حاصل برای کشورهای دیگر برای ایجاد تعاملات افق روشنی را متبادر به ذهن نسازد و بالطبع آن کشورها روابط خود را با کشور مذکور جدی نگیرند. برخیها بر این عقیده هستند که چنین پایکوبیهای خیابانی اغلب از وضعیت جامعهای خبر دارد که از هر چیز کوچک و بزرگی برای ایجاد بازتولید دلخوشی در خود استفاده میکند. نظر شما در این مورد چیست؟ در کشور ما بنگاههای شادمانی و نشاطبخش برای مردم تعبیه نشده است. شاید فکر کردهایم شادمانی و نشاط بهویژه در جوانان نظم عمومی را به مخاطره میاندازد، در حالی که حرکتهای اخیر در جامعه نشان داد جوانان قادرند شهر را با نشاط خویش پر از جلوههای زیبای مشارکت، همکاری و درک مناسب از روند مناسبات اجتماعی کنند، بیآنکه به هیچ سازه شهری آسیبی وارد شود. این اقدام اجتماعی نشان داد که
کارکردهای مثبتگرایانه به مقوله شادی میتواند عامل اساسی برای انسجام و مشارکت اجتماعی باشد. طبیعی است اگر جامعهای امکان برونریزی هیجات خویش را محدود و محصور ببیند، از هر امکانی برای برونریزی این احساسات و عواطف استفاده میکند، البته جوانان ما نشان دادند که به بلوغ اجتماعی بالایی دست یافتهاند تا جایی که قادرند به عنوان الگویی مرجع برای میانسالان خود قرار بگیرند و با رفتار خویش خواستها و علایق و سلایق خود را با زبانی فاجر به جامعه منتقل میکنند. در دنیای کنونی فعالیتهای سیاسی شکل گفتمان به خود گرفته و با اقدامات فیزیکی فاصله گرفته است، اما همچنان برخی نگران هستند که جشنها و پایکوبیهای خیابانی از حالت یک حرکت اجتماعی به یک حرکت ناسالم تبدیل شود. به نظر شما برای جلوگیری از بروز چنین اتفاقی چه باید کرد؟ برای اینکه حرکتهای شادیبخش و نشاطزای اجتماعی در راستای توسعه و ارتقای اجتماعی باشد و آثار مثبت خود را نشان دهد نیاز به گردش اطلاعات است. هر قدر میزان گردش اطلاعات در جامعه افزایش یابد، به همان میزان رفتارهای گروهی و جمعی حول محور مغناطیس مثبت گروهی شکل میگیرد، به طوری که از جنبههای سلبی دور شده و
جنبههای ایجابی مییابد و تعاملات و مناسبات خوبی را با دولتها شکل میدهد، بنابراین دولتها باید گردش اطلاعات را دقیقتر پیگیری کنند و از رسانهها به عنوان رکن چهارم دموکراسی استفاده بیشتری کنند. اگر مردم در مناسبات اجتماعی محرم شناخته شوند، رفتارهای اجتماعی آنها بیش از پیش در چهارچوب قانون و همراستا با برنامههای دولت خواهد بود، بنابراین لازم است ترکیبی از مناسبات میان مردم و دولت شکل بگیرد که پایه و مایه این امتزاج گردش اطلاعات و اعتمادسازی از طریق رسانهها باشد. بیشک رسانهها به مثابه چراغی هستند که درباره رفتارهای مثبت یا منفی نهادهای اجتماعی علامت میدهد و باید از این توانمندیها به نحو شایسته و بایسته استفاده شود. زمانی که افراد نتوانند از طریق رسانهها و احزاب حرف خود را بزنند، احتمال دارد از پارهای از فعالیتها و جشنهای اجتماعی با کارکرد حزبی استفاده گردد، در حالی که هر قدر جامعه از طریق رسانهها بازتر شود، این جشنها کارکردهای اجتماعیتری یافته، در سطح خرد و میانه عمل کرده و به برونریزی سیستماتیک هیجانات و برقراری تعادل میانجامد. ما باید به جوانان اعتماد کرده فضای لازم را برای ابراز وجود آنان
تدارک ببینیم. ضمن این که نهادهایی برای ایجاد و حفظ نشاط اجتماعی ایجاد کنیم. به عنوان آخرین پرسش، جشنها و پایکوبیهای خیابانی حاوی چه درس یا نکتهای برای مسوولان کشور هستند؟ توقعات، انتظارات و آرمانهای اجتماعی افراد از طریق رفتار اجتماعی آنها منعکس میشود که سیاستگذاران و برنامهریزان میتوانند از این نظرات سمبلیک و نمادین برای درونفهمی ذهنیت افراد جامعه و مخصوصا جوانان استفاده کنند. با چنین مکانیزمی میتوان بدون هزینه زیاد، آرزوها، نگرشها و توقعات نسل جوان را شناخت و مطابق با آن برنامهریزی کرد. بر دولتمردان فرض است که این مشارکت را ارج نهاده و از این پتانسیل شگفتیآور به نفع جامعه و حل مسائل استفاده کنند و با فراهم کردن امکاناتی برای چنین جشنهایی حتی اگر لازم باشد هزینه لازم را برای نشاط و شادمانی جوانان بپردازند. وقتی کشورهای دیگر برای نشاط جوانان خود جشنهای مصنوعی تدارک میبینند، ما با دارا بودن تاریخ و فرهنگ شادمانی، از گنجینه و ذخایر شادمانیهای اجتماعی خویش باید بیش از اینها بهرهبرداری بهینه کنیم.
ارسال نظر