تلاقی امروز و آینده

گروه گزارش: در اصفهان، دروازه شیراز یا دروازه تهران نام‌های آشنایی هستند، اگرچه چیزی به عنوان دروازه با آن مختصات تاریخی در این محل‌ها وجود ندارد. سالها گذشته از زمانی که شهرها در حصاری قرارداشتند و با چند دروازه با دنیای بیرون ارتباط برقراری می کردند و در کنار آنها، کاروان‌های بار و مسافر یا سربازان و کشاورزان، میدان‌های برون شهری نیز شکل می‌گرفت.خرید و فروش، انبار کردن کالا، ارتباط و کسب اخبار از مسافران و اسکان موقت آنان در کاروانسراهای اطراف از کارکردهای این میدان‌ها بوده است. به دلیل موقعیت جغرافیایی و تاریخی، مثل قرارگرفتن درکریدور جنوب به شمال یا شرق به غرب، قطب صنعت کشور و چندین دوره پایتخت بودن، اصفهان به نوعی دروازه جنوب به شمال کشور و پایتخت آن است. اما شهرها همیشه به میدان برون شهری نیاز دارند و به ویژه امروز با گسترش حمل ونقل ماشینی یکی از کارکردهای میدان، تقسیم سفر است. اما امروز با گسترش افقی شهرها این میادین در داخل محیط شهری قرارگرفته، یا تخریب شده‌اند.آنچه از دروازه‌ها باقی‌مانده، فلکه‌هایی هستند که به اشتباه میدان خوانده می‌شوند، هرچند دروازه تهران هنوز یکی از کارکردهای دروازه را - خروج مسافرها سوار بر تاکسی های بین شهری به سمت تهران -حفظ کرده، آنهم دور از چشم قانونی که همه آنها را در پایانه کاوه جمع می‌کند!

به سوی شمال، فرصتی برای داد و ستد یا تهران زدگی؟

میدان استقلال در شمال شهر نقطه ای بسیار مهم و استراتژیک است. از همین نقطه است که اصفهان می‌تواند میزبان مسافران برای اقامت‌های کاری، تفریحی یا محل زندگی موقت باشد و برای کالاهای سرمایه‌ای یا مواد اولیه نقشی بازتولیدکننده داشته باشد و پس از طی مراحلی با ایجاد ارزش افزوده آن را به دیگر نقاط صادرکند. نیازهای چنین میدانی فقط یک کالبد فیزیکی تقسیم کننده سفر نیست. بلکه شکل گیری حلقه‌های جانبی مثل بازار، مراکز مبادلات مالی و بورس کالا وخدمات برای صاحبان صنایع و تجارت، باعث رونق مناطق ورودی و کاهش سفرهای درون شهری می‌شود. از این رو مسافرانی که به قصد توقف یا عبور، به دروازه شهر می رسند باید با فضایی خلاصه از فرهنگ و مشخصه های اصفهان مواجه شوند.

معماری اصیل، میهمان نوازی، فرهنگ کار و همچنین جاذبه‌های هنری و فرهنگی شهر، می تواند زمینه شناخت و سازگاری مخاطب را فراهم آورد تا مشخص شود شهر اصفهان در تولید صنایع دستی در ایران چه جایگاهی دارد یا در صنایع هایتک مرجعی برای تولیدکنندگان باشد. هرچند شکل‌گیری مراکز خدماتی مثل میهمان پذیر یا اقامتگاه‌های موقت با رده بندی های گوناگون، رستوران‌ها و امثال آن، مدتی است که آغازشده اما نیاز به مدیریت و ساماندهی شکلی و محتوایی آن هنوز احساس می شود و اگر ساماندهی صحیحی اعمال نشود، خطر رشد بی رویه و همجواری‌های به هم ریخته، کلونی بی نظمی در ورودی شهر ایجاد خواهدکرد که تصحیح آن سخت و پرهزینه خواهد بود.

جنوب و جای خالی میدان

در جنوب اصفهان جای یک میدان واقعی و ورودی خالیست. وجود پایانه مسافربری صفه، گمرک و فاصله زیاد ایستگاه راه آهن، باعث شده تا فرصت بهره برداری مناسب از این پتانسیل وجود نداشته باشد. در جنوب غربی اصفهان نیز، فولاد مبارکه، پلی اکریل و چندین واحد بزرگ صنعتی قراردارند که بهترین راه ارتباطی آنها، دروازه جنوبی شهر است. نیاز این واحدهای صنعتی به مواد اولیه که معمولا از بنادر جنوب یا پالایشگاه مختلف کشور به آنجا ترانزیت می شوند، دلیل دیگر برای ساخت میدانی جامع است. چراکه مقصد بسیاری از سفرهای کاری و سیاحتی ساکنان نیمه جنوبی استان اصفهان است و اگر کسی به تهران برود باز باید از اصفهان عبور کند. البته با وجود مراکز صنعتی و تولیدی در جنوب و جنوب غرب، باید با درنظرگرفتن مختصات اجتماعی و خاستگاه حقیقی و حقوقی کسانی که از جنوب وارد شهر می شوند، برای تامین نیازهای آنان اقدام کرد.

تقسیم صحیح سفرهای مسافران، ساخت حلقه‌های جانبی برای انبار کالا و ارایه خدمات پذیرایی، اسکان و خرید با استانداردهای بالا، از وظایف میدانی است که ناگزیر از همجواری با شهر جدید بهارستان باید از سرریز جمعیت به اصفهان جلوگیری کند. علاوه بر آن طراحی یک میدان بزرگ و عرصه‌های مکمل، باعث ایجاد دسترسی هموار برای مشاغل خواهدشد تا جهشی در سرمایه پذیرکردن شهر و پایین آوردن ریسک سرمایه گذاری ایجادکند. با گسترش حمل ونقل عمومی، قطار شهری و دیگر امکانات، این منطقه می‌تواند مکان خوبی برای احداث هتل ها یا مراکز خرید مشابه سیتی سنتر و جایگاه تلاقی صاحبان صنعت و ایده با خریداران آن باشد و باعث جلوگیری از سرازیری سرمایه ها و نیروی کار مفید به تهران گردد. در واقع چنین میدانی، فاصله نیمه جنوبی کشور با تهران را در جغرافیای اجتماعی، صنعتی و علمی کاهش می دهد و حلقه وصل این دو خواهد بود.

دروازه ای رو به آسمان، به هرکجا و از هر کجا!

فرودگاه اصفهان، دیگر دروازه شهر است که بیشترین حجم ورود و خروج را مسافران گردشگر، مدیران، یا کارکنان شاغل در پروژه‌های صنعتی جنوب کشور تشکیل می‌دهند. این منطقه هنوز به شبکه حمل و نقل ریلی( قطار، مترو یا تراموا) متصل نیست و شاید هیچگونه جاذبه بصری یا گره ذهنی برای مخاطب ارایه نمی‌کند، امکانات رفاهی در فرودگاه و پیرامون آن موجود نیست و حضور پایگاه نظامی ارتش در جوار آن اجازه حضور صنایع خدماتی و تفریحی را نمی دهد. اما اگر قراراست مسیر توسعه اصفهان از صنایع سنگین به سمت علم و فناوری بالاتر و گردشگری توسعه یافته تغییرکند، فرودگاه دروازه اصلی خواهدبود. شکل گرفتن مفهوم میدان در قالب خدمات پذیرایی، محیط های گپ و گفت وگو، معرفی جاذبه‌ها و فرصت‌های اصفهان، تشکیل گروه های خوش‌آمدگویی و ایجاد فضای دلپذیر برای گردشگران خارجی، می‌تواند بخشی از فرآیند ایجاد یک دروازه باشکوه از نصف جهان به کل جهان باشد.

غرب و برداشتن بند جغرافیا

اصفهان برای شرق و غرب کشور، طلسمی است که نفرین جغرافیا را می شکند، و در طول تاریخ دروازه ای امن برای ارتباط مردم، عرضه محصولات و تولیدات غیر صنعتی و کشاورزی آنان بوده است. با احداث راه آهن خوزستان به اصفهان در میان مدت، چندین استان از بن بست خارج خواهند شد که نقطه کانونی اتصال‌شان اصفهان است. در برنامه ریزی شهری این اتصال از لحاظ منطقه ای و ملی، نقش مهمی در بهبود ارتباطات فرهنگی و اقتصادی دو سمت کشور دارد، اما آسیب های احتمالی درهم آمیختگی اجتماعی مورد انتظار، با به وجود آوردن میدانی جامع، قابل حل است. به صورتی که با تامین نیاز مخاطبان بتوان تاثیرات متقابل را حول یک مجموعه از بازارها و فضاهای سازگارساز مدیریت کرد.

به سامان رساندن دروازه های اصفهان تنها به قالب فیزیکی آن نیست، بلکه مفهوم یک ورودی مناسب، آغوش گشاده و تفکر توسعه خواه را طلب می کند و در این راه تکمیل هرچه سریعتر رینگ‌های ترافیکی و هدایت انواع سفرها به محل درست در کنار یک سیستم حمل ونقل عمومی جامع برای رسیدن به یک اصفهان زنده نیازی ضروری است. زیرا دروازه فقط محل ورود و خروج نیست بلکه بخشی از هویت شهر و نمایشی از قصد آن جامعه است که آیا درهایشان به آینده بسته است یا آغوشش شهرشان گشوده است!