تو شمع فروزنده و گیتی شب یلدا
اسدالله قربان‌زاده زیبایی‌های رنگ رنگ خزان اسیر زمان شده؛ این روزها با شنیدن نغمه سرکش و سوزناک زمستان بار و بندیلش را بسته است. تاب و توان همساز شدن با موسم برف و بوران را ندارد. زمان می‌گذرد تا کوتاهی روزها نویدبخش طولانی‌ترین شب سال باشد.«یلدا» نامی آشنا برای مردمان این مرز و بوم کهن؛ بهانه‌ای برای دور هم بودن قوم و خویش برای زدودن غبار کینه و کدورت‌ها است. با آمدنش در نخستین شب زمستان تا پاسی از شب خواب را از چشم همه می‌رباید و همگان در انتظار صبحی روشن و امیدبخش لحظه شماری می‌کنند. به پاس این شب خاطره‌انگیز آداب و رسوم خاصی در شهرهای مختلف ایران زمین برگزار می‌شود؛ آیین‌هایی که برگی از فرهنگ و هویت مناطق ایران را در دل خود جای داده؛ هر چند در گذر زمان برخی از آنها به ورطه فراموشی رفته است: یلدا در فرهنگ ایرانیان جایگاه ویژه‌ای دارد و در آن رسم و رسوماتی است که در نوع خود جالب و خواندنی است. همگان این شب خاطره‌انگیز را فرصتی با دور هم جمع شدن اقوام دور و نزدیک سر می‌کنند. سادگی و بی‌آلایشی برپایی از ویژگی‌‌های شب یلدا بود. مردم مختصر تنقلات و خوراکی‌ها را چاشنی قصه‌های بزرگترها می‌کردند و در آن شب بچه‌ها هاج و واج و با اشتیاق چشم به دهان پدربزرگ‌ها و مادر بزرگ‌ها می‌دوختند. تفأل بر دیوان حافظ، شاهنامه‌خوانی، نقل خاطرات، تزئین سفره‌ مخصوص با انواع میوه‌ها و خشکبار رنگارنگ، تنقلات و شیرینی‌جات و نیز خوردن هندوانه در طولانی‌ترین شب حلاوت و طراوت دیگری دارد.