تقابل با دولت‌مردان در اقتصاد دولتی!؟

دنیای اقتصاد، زهرا صفدری- توسعه تجارت و رشد اقتصادی شاهرگ حیات هر کشور است و بسیاری از روابط کشورها وابسته به نوع و چگونگی روابط اقتصادی آنها با یکدیگر است. افغانستان کشوری است که بیشترین مرز زمینی با ایران را نسبت به دیگر همسایگان کشور ما دارد و خراسان رضوی به دلیل بیشترین میزان هم‌مرزی با این کشور در صادرات ایران و روابط تجاری میان دو کشور از اهمیت بالایی برخوردار است. اتاق مشترک ایران و افغانستان از جمله تشکل‌هایی است که با هدف بهبود روابط اقتصادی دو کشور راه‌اندازی شده و تاثیر فعالیت‌های این اتاق در چگونگی روند صادرات و واردات کالاهای دو کشور قابل تامل است. محمود سیادت یکی از چهره‌های فعال اقتصادی در مشهد است که علاوه بر مدیریت واحدهای تولیدی در دوران کاری خود، در تشکل‌های اقتصادی خراسان رضوی نیز نقشی فعال داشته و در میان تولیدکنندگان و صادرکنندگان فردی شناخته شده است. او که امروز ریاست اتاق مشترک ایران و افغانستان شعبه مشهد را برعهده دارد، عضو هیات نمایندگان اتاق بازرگانی استان و مسئول کمیسیونهای راهبردی آن نیز هست و در گذشته به عنوان رئیس اتحادیه صادرکنندگان خراسان رضوی فعالیت داشته است. گفت‌وگوی ما با سیادت درباره اهمیت روابط تجاری با افغانستان، موانع و مشکلات بر سر راه این تجارت، وضعیت صادرات و... را در زیر می‌خوانید:

برایمان از فعالیت خودتان در اتاق مشترک ایران و افغانستان و اهمیت این تشکل اقتصادی بگویید.

در طول سه سالی که در اتاق مشترک ایران و افغانستان شعبه خراسان رضوی فعالیت می‌کنم، با هدایت هیات اجرایی اتاق و کمک‌های موثر اتاق بازرگانی مشهد و نیز تعامل خوبی که با بخش‌های مختلف و مرتبط استان داشته‌ایم، تعداد اعضای اتاق را از ۳۰ نفر به حدود ۲۰۰ نفر افزایش دادیم و در همه مسائلی که مرتبط با بحث‌های اقتصادی افغانستان است، حضور و فعالیت موثر داشته‌ایم. امروز ۴۴ درصد صادرات کشور و استان به افغانستان از مرز دوغارون به عنوان قدیمی‌ترین مرز مشترک ایران و افغانستان انجام می‌شود و این سهم بسیار خوبی است. ما نه تنها روابط تجاری گسترده‌ای با این کشور داریم بلکه روابط اجتماعی، فرهنگی، مذهبی و دیگر روابطی که بین دو ملت می‌تواند وجود داشته باشد در بالاترین سطح بین دو کشور ساری و جاری است و دلیل آن مرز گسترده، زبان، دین، فرهنگ مشترک و نیز حضور چند میلیون مهاجر افغانستانی در طول این ۳۰ سال در ایران و همچنین به عنوان گردشگر سیاحتی و زیارتی و درمانی در کشورمان است و این عوامل باعث شده نوع و جنس روابط ما با افغانستان با هر ملتی در دنیا متمایز باشد.

وقتی مسایل اقتصادی را به عنوان محور فعالیت‌هایمان در اتاق مشترک در نظر می‌گیریم نمی‌توانیم دیگر فعالیت‌ها و مسایل را از آن تفکیک کنیم بنابراین، پیگیری‌های مربوط به گواهینامه رانندگی فعالان اقتصادی افغانستانی مقیم ایران تا تحصیل و ثبت‌نام فرزندانشان، پیگیری مشکلات مرز در بحث گذرنامه و ورود آنها و یا صدور ویزا برای تجار افغانستانی از طریق ۵ نمایندگی سیاسی که در افغانستان داریم از جمله فعالیت‌های ما به شمار می‌رود. علاوه بر این، برای فعالان اقتصادی ایرانی که عازم افغانستان هستند، تعامل خوبی با سرکنسولگری افغان در ایران و نمایندگی‌ها در آن کشور داریم و علی‌رغم محدود بودن پرسنل و امکانات‌مان، گستره فعالیت‌ها باید در همه این حوزه‌ها باشد تا در روابط تجاری رشد داشته باشیم.

مهمترین اقداماتی که برای بهبود روابط تجاری ایران و افغانستان انجام داده‌اید، چه بوده است؟

با وجود اینکه در سال‌های گذشته بیش از ۲.۵ میلیارد دلار صادرات به این کشور داشتیم، واردات بسیار محدود بوده و تلاش کردیم موانع در این مسیر را کم کنیم و توانستیم با کمک دولت و اتاق بازرگانی تعرفه‌های ترجیحی برای واردات اقلام کشاورزی و نباتی افغانستان در سال جاری ایجاد کنیم، این موضوع باعث شده میزان واردات کنجد از افغانستان به شدت افزایش پیدا کند، این محصول از نظر کیفیت مطلوب بوده و ما هم به آن نیاز داریم به همین دلیل توانستیم مسئولان را مجاب به اعمال این تعرفه ترجیحی کنیم.

در سال جاری چند کارگروه مشترک همچون حمل‌ونقل و سوخت برگزار کردیم و برگزاری کارگروه محصولات کشاورزی نیز در دست بررسی است و تلاش داریم کار را به متخصصان بسپاریم و نتیجه مذاکرات در این کارگروه‌ها را به عنوان دستور کار قرار دهیم. همچنین به دنبال ایجاد شرکت‌های مدیریت صادرات تخصصی برای افغانستان در استان هستیم، در حوزه‌های معدن، کشاورزی، مشاوره و گردشگری سلامت ظرفیت‌های خوبی در این کشور برای کار مشترک وجود دارد که تاکنون کمتر نگاه تخصصی داشته‌ایم. می‌توانیم جوانان بیکار و متخصص را با حمایت مالی و اداری دوستان دولتی در شرکت‌های تخصصی گرد هم جمع کنیم زیرا بسیاری از این کارها مثل معدن و کشت فراسرزمینی در افغانستان بازده طولانی مدت دارند و باید چند سال مورد حمایت قرار گیرند تا در بازار رقابتی دوام بیاورند و در سال‌های آینده بتوانند به فعالان اقتصادی ایران در آن کشور کمک کنند.

به کشت فراسرزمینی در افغانستان اشاره کردید، آیا این نوع کشت برای استان خراسان توجیه اقتصادی دارد؟

این یکی از بحث‌های ارزشمند است که بین دو کشور مغفول مانده، افغانستان زمین‌های حاصلخیز، نیروی کار ارزان و آب فراوان دارد و اگر کشت فراسرزمینی در یک جای دنیا برای خراسان توجیه اقتصادی داشته باشد، افغانستان است و استان‌های همجوار با خراسان در این کشور برای این موضوع پتانسیل خوبی دارند. برای شروع کار، امسال کشت چغندر قند در هرات انجام شده و محصول آن برای کارخانه تربت جام فرستاده می‌شود اما مشکلی که در این میان وجود دارد، گرفتاری در حوزه قرنطینه است که امیدواریم مسئولان با سعه صدر بیشتری در این زمینه برخورد کنند. برای ورود چغندر قند شرایط سختی توسط جهاد کشاورزی قرار داده شده و نگرانی بابت ورود نماتد با خاک افغانستان وجود دارد و برخی کارشناسان معتقدند به دلیل اینکه به تازگی چغندر در آن کشور کشت شده، امکان وجود نماتد نیست.

با همه اینها، کسانی که در این کشت فراسرزمینی سرمایه‌گذاری کرده‌اند حاضرند همه کارها شامل شستشوی چغندر در افغانستان و خاک‌زدایی و تمیز کردن آن را انجام داده و سپس محصول را وارد ایران کنند و امیدواریم با حمایت سازمان جهاد کشاورزی خراسان رضوی، پروسه اعزام مامور و بازدید از این محصول کوتاه‌تر شود تا محصولات در فصل کنونی فعالیت کارخانه‌ها وارد شود. در غیر این‌صورت، پروسه کشت فراسرزمینی در افغانستان که می‌تواند کمک زیادی به ما به دلیل کم‌آبی و به افغانستان به دلیل اشتغال‌زایی داشته باشد، موفقیت چندانی نخواهد داشت. ما معتقدیم طالبان و داعش از بیکاری جوانان افغانستانی سوء‌استفاده می‌کنند و آنها را به کار می‌گیرند و ما با کشت فراسرزمینی و اشتغال‌زایی برای جوانان آن کشور، امنیت مرزهای خودمان و صادرات‌مان را تضمین می‌کنیم چون اگر به میزان مناسب از آن کشور واردات نداشته باشیم، در درازمدت صادرات‌مان به خطر می‌افتد.

در مورد میزان صادرات امسال به افغانستان توضیح دهید.

در هفت ماهه امسال ۵۷ درصد از صادرات استان خراسان رضوی به افغانستان انجام شده و در مجموع حدود ۵۰۰ میلیون دلار صادرات از استان و یک میلیارد و ۴۰۰میلیون دلار صادرات از کل کشور به افغانستان انجام شده است که در استان نسبت به سال گذشته در این زمینه افزایشی جزئی داشته‌ایم. با این‌حال چون افغانستان در رکود بسیار شدید اقتصادی قرار داشته و بعد از سال ۲۰۱۴ با خروج نیروهای خارجی از آن کشور، تزریق نقدینگی به اقتصادش محدود شده و ساخت‌وسازها کاهش یافته، عمده کاهش صادرات ما در حوزه محصولات فولادی و سیمان بوده که هم با رقابت جدی پاکستان در زمینه سیمان مواجه هستیم و هم امتیازات مرزهای بیرجند و زابل، در مرزهای خراسان وجود ندارد. امسال در صادرات برخی اقلام مثل رب گوجه کاهش داشته‌ایم اما در اقلامی مثل میوه به ویژه سیب و برخی اقلام مثل پلی‌فرم برای تولید قوطی نوشابه و اقلامی این‌چنین در سال گذشته افزایش خوبی داشته‌ایم و اگر بتوانیم ظرفیت‌های بالقوه کمتر مورد توجه قرار گرفته در افغانستان مثل کشت فراسرزمینی، ارائه مشاوره‌ها و ساماندهی گردشگری سلامت و خیلی از این موارد که مغفول مانده در دستور کار قرار دهیم، به رشد خوبی در زمینه صادرات خواهیم رسید. همچنین در آینده و پس از تامین امنیت می‌توانیم در بحث معدن ورود پیدا کنیم و عدد فعلی چندین برابر رشد خواهد داشت.

مرز مشترک خراسان رضوی با افغانستان نسبت به مرز بیرجند و زابل با این کشور چه محدودیت‌هایی دارد؟

متاسفانه گران‌ترین ویزا را ما و افغان‌ها برای تردد به دو کشور باید بپردازیم و همینطور عوارضی در مزرها برای ورود و خروج کامیون‌های دو طرف وجود دارد که این مورد بیشتر از سوی افغان‌ها صورت گرفته و باعث گرانتر شدن تجارت ما با افغانستان نسبت به دیگر کشورها شده و برای کالاهای سنگین مثل سیمان و فولاد اثر بیشتری دارد. ما باید به سمت حذف این تعرفه‌ها و عوارض توسط دو طرف برویم تا قدرت رقابت کالاهای سنگین‌مان مثل سیمان با پاکستان افزایش یابد، زیرا مرز پاکستان با افغانستان نسبت به مرز دوغارون کنترل کمتری می‌شود و امیدواریم با اعمال سیاست‌های صحیح، فضای رقابتی برای همه کشورها منصفانه و یکسان شود.

عوارض متقابل حمل‌ونقل به ایران و افغانستان هنوز حذف نشده است؟

در این مورد طرف ایرانی اعلام آمادگی کرده اما افغانستانی‌ها هنوز به نتیجه نهایی نرسیدند و سرکنسول افغانستان در مشهد در حال پیگیری است و امیدواریم این موضوع به زودی یا حداکثر در اجلاس مشترک اقتصادی دو کشور نهایی شود.

با این تفاسیر، در حال حاضر کالاهای صادراتی استان به افغانستان از طریق ناوگان افغانستانی حمل می‌شود؟

بله به دلیل فرسودگی و سرمایه‌بر بودن ناوگان ایرانی و اینکه حق گمرکی زیادی از ماشین‌های سنگین دریافت می‌شود و نیز به دلیل ارزان‌تر بودن هزینه حمل توسط کامیون افغان‌ها، عمده باری که به افغانستان می‌رود توسط ناوگان آن کشور حمل می‌شود و حتی ناوگان افغانی کالاهای ترانزیتی که از بندرعباس به مسیر کشورشان می‌رود را حمل می‌کنند. ما از طرفی خوشحالیم که برای ناوگان افغانستانی ایجاد اشتغال کردیم و از طرفی معتقدیم باید با دقت بیشتری برنامه‌ریزی کنیم تا فرصت برای ناوگان ایرانی هم ایجاد شود.

در گذشته نبود امنیت یکی از موضوعاتی بود که موجب امتناع رانندگان ایرانی از حمل کالاها در افغانستان می‌شد، وضعیت امنیت راه‌های این کشور در حال حاضر چگونه است؟

ناامنی راه‌ها از مرز خراسان تا هرات کمتر شده چون در گذشته ناامنی‌هایی بوجود آمده بود و استاندار هرات برای ایجاد امنیت تعهد کرد و تا حدود زیادی به این تعهدات عمل شد اما هرچه از هرات دورتر شویم و به سمت مناطق دیگر برویم، شاهد ناامنی‌هایی بوده‌ایم هرچند این موضوع در برابر ناامنی‌های امروز عراق قابل مقایسه نیست. از طرفی دیگر دلیل امتناع رانندگان ایرانی برای حمل کالا به افغانستان این است که آنها نمی‌توانند با قیمت ارائه شده از سوی رانندگان افغانستانی رقابت کنند و برایشان صرفه اقتصادی ندارد و به همین دلیل رانندگان ما بیشتر در نوار مرزی تردد می‌کنند و به عمق افغانستان وارد نمی‌شوند. البته عمده کالاهایی که به استانهای شمالی افغانستان به ویژه مزارشریف و شمال غرب این کشور صادر می‌کنیم، بیشتر از طریق واگن و از مسیر سرخس و ترکمنستان حمل می‌شود و با این حال بیش از ۸۰ درصد کالاهایی که به افغانستان صادر می‌شود، از طریق مرزهای مشترک زمینی و حمل با کامیون است.

موضوع کمبود واگن که سال گذشته مطرح شده بود، چقدر به صادرات استان به افغانستان ضربه زد و الان به طور کامل این مشکل حل شده است؟

خوشبختانه با پیگیری‌های مدیرکل راه آهن خراسان و نیز اتحادیه صادرکنندگان استان در حال حاضر چنین مشکلی نداریم اما چون از اساس واگن و حمل و نقل ریلی ما وابسته به واگن‌های ورودی از آسیای میانه است، این مشکل هر از گاهی خودش را نشان می‌دهد به خصوص زمانی که ترانزیت پنبه انجام نمی‌شود و این کمبود واگن در سال گذشته قطعا روی کالاهای مقصد افغانستان هم تاثیری داشته اما این تاثیر تعیین‌کننده نبوده است.

در یکی دو سال اخیر، ترکیه و چین برای به دست گرفتن بازارهای افغانستان تلاش زیادی داشته‌اند، ایران و به ویژه استان خراسان برای حفظ بازارهای خود چطور می‌تواند در این زمینه رقابت کند؟

ما باید با قیمت و کیفیت کالاهایمان و نیز اعطای تسهیلات به صادرکنندگان، با این کشورها رقابت کنیم و اگر در صادرات‌مان روان‌سازی کنیم و همه عوامل از کنسولگری‌ها و نماینده‌های سیاسی تا بخش‌های داخلی که با مسئولان افغانستانی تعامل دارند، این اراده را داشته باشند، می‌توانیم به خوبی رقابت کنیم زیرا امتیازات بسیار بالاتری نسبت به چین و ترکیه در افغانستان داریم به ویژه زبان مشترک که به عنوان بزرگترین سرمایه دو ملت برای ارتباط و تعامل با یکدیگر است. اما دو مشکل اساسی کیفیت و قیمت وجود دارد؛ ما در چند سال گذشته (به جز یک ماه اخیر که ارز افزایش نسبی داشته)، به هر دلیل از افزایش نرخ ارز جلوگیری کردیم یا با عرضه زیاد ارز دولتی و ناشی از صادرات نفت اجازه ندادیم ارز به قیمت واقعی خودش برسد و ماحصل کار صادرکننده هم ارز خارجی است، به همین دلیل از نظر قیمت نتوانسته‌ایم به خوبی رقابت کنیم. از طرفی به دلیل تحریم‌ها و محدودیت ورود ماشین‌آلات جدید در بحث کیفیت در بخش‌هایی دچار مشکل شده‌ایم، با این‌حال روند یکی دو سال اخیر در رفع این مشکلات تا حدودی مثبت بوده و توانسته‌ایم این میزان صادرات را داشته باشیم.

ضمن اینکه ترکیه بعد از محروم شدن از بازار روسیه در مقطعی، برای فروش تولیداتش به بازارهای دیگر از جمله افغانستان روی آورد و در این میان ما از دو طرف ضرر کردیم زیرا در آن بازه زمانی هم نتوانستیم سهمی از بازار روسیه بگیریم و هم رقابت جدی‌تر ترکیه در بازار کشورهای همسایه را دیدیم. چین هم به دلیل داشتن تولید انبوه، کارگران ارزان و قوانین شفاف و آسان برای تولید به راحتی می‌تواند بازارها را در اختیار بگیرد و حتی بسیاری از بخش‌های بازار کشورمان را نیز در دست گرفته اما در کشوری مثل افغانستان که چینی‌ها تعرفه‌های کمتری نسبت به ما می‌پردازند، رقابت سخت‌تر است و به تلاش و همکاری دوستان دولتی و بانک‌ها در ارائه تسهیلات با نرخ رقابتی به صادرکنندگان احتیاج داریم.

به طور کلی بازار افغانستان را نسبت به بازارهای دیگر کشورهای همسایه ایران مثل ترکمنستان چگونه ارزیابی می‌کنید؟ آیا فضای بیشتری برای کالاهای ایرانی در این کشور وجود دارد؟

افغانستان نسبت به کشورهای آسیای میانه از نظر جمعیتی متفاوت است و جمعیت بیشتری نسبت به ترکمنستان، تاجیکستان و قرقیزستان دارد از طرف دیگر فرهنگ مصرف مردم این کشور بسیار شبیه به ما بوده و حتی تبلیغات تلویزیونی کالاهای ما در افغانستان پخش شده و روی مردم اثر می گذارد و این الفبای مشترک برای ما کار را راحت‌تر می‌کند. افغان‌ها هم به دلیل همین هم‌زبانی ترجیح بیشتری می‌دهند که از کالاهای ایرانی استفاده کنند و ما باید خودمان را آماده کنیم تا بعد از بهتر شدن امنیت در افغانستان بتوانیم در حوزه‌های مختلفی که وجود دارد، حضوری پررنگ و تعیین‌کننده داشته باشیم.

شما در گذشته ریاست اتحادیه صادرکنندگان استان را برعهده داشتید و جشن روز صادرات خراسان نیز در دوره شما پایه‌گذاری شد، ادامه کار را چطور ارزیابی می کنید؟

در دوره ریاستم در اتحادیه، از رئیس وقت سازمان بازرگانی تقاضا کردیم که اجرای این موضوع و دبیرخانه دائمی آن را به اتحادیه صادرکنندگان که تشکلی قوی، فراگیر و مورد اعتماد صادرکنندگان است بدهند و حتی در یکسال توفیق داشتیم که با کمک هیات مدیره تلاشگر وقت، هفته صادرات را برای اولین بار در خراسان برگزار کنیم که کار بسیار سنگینی بود و در سالهای بعد توان اجرای آن را نداشتیم. خوشبختانه جشن روز صادرات هر سال توسط مدیریت جدید این اتحادیه برگزار می‌شود و امیدواریم این روند ادامه داشته باشد تا صادرکنندگان نمونه و کسانی که در حوزه صادرات تلاش می‌کنند قدردانی شوند. امروز چون از رکود خارج نشده‌ایم و به رشد اقتصادی مورد نیاز نرسیده‌ایم و یکی از مشکلات ما این است که گردش اقتصادی دچار مشکل شده و انبار بسیاری از کارخانه ها مملو از کالاست، تنها بخشی که می‌تواند بدون ایجاد تورم، گردش اقتصادی را تسریع کند، بخش صادرات است چون در بخشهای دیگر مجبوریم با تزریق نقدینگی حرکت ایجاد کنیم که این خود تورم‌زاست. اما با توسعه صادرات عظمت و قدرت ملت ایران را به نمایش می‌گذاریم کاری که ژاپنی‌ها، چینی‌ها و کره ای‌ها کردند.

در حال حاضر رابطه اتحادیه با اتاق مشترک ایران و افغانستان چطور است؟

خوشبختانه ارتباط ما بسیار نزدیک است و شاید بیشترین مباحث مربوط به حوزه بازرگانی خارجی استان را آقای روشنک در جایگاه مسئولیت کمیسیون بازرگانی اتاق و ریاست اتحادیه صادرکنندگان و واردکنندگان و من به عنوان رئیس اتاق مشترک مطرح و دنبال می‌کنیم و با همه دوستانی که در هیات مدیره اتحادیه هستند و نیز کارشناسان ارتباط بسیار نزدیک و خوبی داریم. البته بحث افغانستان را عمدتا به ما واگذار کردند اما هر جا نیاز به کمک داریم از آنها درخواست می‌کنیم. در حوزه آسیای میانه هم هرجا آنها احساس کنند از ما کمک می‌گیرند این تعامل ارزشمند است و در جایگاه مسئول کمیسیون‌های راهبردی اتاق، شاهدیم اتحادیه صادرکنندگان از بهترین‌ها در استان است و یک ظرفیت محسوب می‌شود.

نیاز امروز صادرات استان در زمینه بازاریابی چیست؟

باید بتوانیم بازارهای جدیدی برای صادرات استان تعریف کنیم چون بازارهای فعلی برای جذب توانی که در آینده در استان ایجاد می‌شود کافی نیست. امروز در فولاد با راه‌اندازی دو خط در خواف و خط جدید در فولاد نیشابور ظرفیت‌مان چندین برابر می‌شود، ما دورترین فاصله را از بنادر کشور داریم و فرستادن محصولات سنگین‌مان به بازارهای دور سخت است بنابراین باید در بازارهای موجود هم حفظ سهمیه و هم افزایش سهمیه بدهیم و هم افزایش بازارهای هدف صارداتی را در دستور کار داشته باشیم.

برخی معتقدند بعضی از اعضای دست اندرکار در تشکل‌های اقتصادی بخش خصوصی در مقابل مسئولان محافظه‌کارانه عمل می‌کنند، نظر شما چیست؟

ما در تشکل‌ها به هیچ‌وجه نباید به دنبال تقابل باشیم چون اقتصاد ما دولتی است و نمی‌توان با دولت مردانی که همه قدرت را در اختیار دارند تقابل کرد و دلیلی هم برای تقابل نیست. ما آنها را در مقابل خود نمی‌بینیم چون دوستان ما هستند، اما پروسه مشکل دارد و عمده مشکلات از سیاست‌های غلطی است که در مرکز گذاشته می‌شود و نظر بخش خصوصی پرسیده نمی‌شود. علاوه بر این در اتاق بازرگانی که بیشترین قدرت را نسبت به دیگر تشکل‌ها دارد، قدرت قانونی نداریم و این تشکل به عنوان مشاور سه قوه پذیرفته شده است و ما بعد از چندین سال در شورای گفت‌وگوی دولت و بخش خصوصی این فرصت را یافته‌ایم که در یک چارچوب قانونی با دولتی‌ها گفت‌وگو کنیم. بنابراین انرژی و سهم محدود بخش خصوصی در اقتصاد ملی را اگر به تقابل و درگیری صرف کنیم قطعا وضعیت بهتر نخواهد شد.

شاید در موارد محدودی در تشکلها افرادی هستند که از جایگاهشان استفاده‌های نامطلوب می‌کنند که من چنین افرادی را در تشکل‌های بخش خصوصی نمی‌شناسم و یا کمتر می‌شناسم. اما اکثریت، زندگی و وقت خود را برای اعضای تشکل‌ها وقف کردند. من این موضوع را به خوبی در اتحادیه صادرکنندگان و اتاق بازرگانی شاهدم که دوستان بیشترین تلاش را می‌کنند و حتی برعکس اینکه در برخی از تشکل‌های غیر وابسته به اتاق بازرگانی اعضای حقوق دریافت می‌شود که این موضوع اشکالی هم ندارد، اما در اتاق بازرگانی و ۱۸ تشکل وابسته به اتاق همه از وجود خود مایه می‌گذارند و در بسیاری از تشکل‌ها مدیر تشکل از جیب خود هزینه می‌کند و این کم لطفی است که دوستان را متهم به محافظه‌کاری وسودمحوری و امثال آن کنیم و امیدوارم من و سایرین که وکالت دیگر فعالان اقتصادی را برعهده داریم با درایت عمل کنیم نه با احساسات و خودنمایی.

تقابل با دولت‌مردان در اقتصاد دولتی!؟