در مناطقی از تهران که بورس مجتمع‌های مسکونی پُر واحد -ساختمان‌هایی با بیش‌‌از 20 واحد مسکونی- محله‌ها را مملو از مکعب مستطیل‌های راست‌پا کرده است، اختلافات همسایه‌ها برسر موضوعات مرتبط با آپارتمان‌نشینی افزایش پیدا کرده است.
این اختلافات که نتیجه‌اش را می‌توان به‌راحتی از روی ظاهر آشفته و مریض این ساختمان‌ها مشاهده کرد، عمدتا به بی‌اخلاقی دسته‌ای از ساکنان مجتمع‌ها برمی‌گردد که با بی‌تفاوتی محض نسبت به «هزینه‌ونگهداری» محلی که در آن ساکن هستند، سکونت را برای سایر اهالی ساختمان سخت می‌کنند. در کمتر از ۴ منطقه شهری در تهران، انبوهی از مجتمع‌های مسکونی ۴۰ تا ۷۵ واحدی وجود دارد. در این مناطق، قطعات زمین‌های قابل‌ساخت در ۵ سال اخیر به‌گونه‌ای بوده که شهرداری مجوز احداث چنین ساختمان‌هایی را صادر می‌کرده و عملا در زمینی که در حالت معمولی باید سه بلوک ساختمانی مجزا در آن ساخته می‌شد، یک ساختمان پرتراکم -به لحاظ تعداد واحدهای مسکونی- احداث شده است. این تغییر در ساخت‌وساز مسکونی در شرایطی اتفاق افتاده که فرهنگ آپارتمان‌نشینی، همان سبک‌وسیاق گذشته را دارد و خانواده‌ها بی‌آنکه متوجه تغییر شرایط سکونت شده باشند و فرق زندگی در ساختمان ۶۰ واحدی را با سکونت در آپارتمان ۱۰ واحدی تشخیص دهند، هم‌اکنون ساکن چنین مجتمع‌هایی شده‌اند.
در گذشته نه‌چندان دور، عمده آپارتمان‌ها در شهر تهران حداکثر در ۴ طبقه و به‌صورت ۸ واحدی ساخته می‌شد. در چنین ساختمان‌هایی، یک نفر از بین ساکنان به‌عنوان مدیر ساختمان تعیین می‌شد و مسوولیت نگهداری، جمع‌آوری شارژ ماهانه، رسیدگی به قسمت‌های مشاعات ساختمان و در نهایت تعمیرات جزئی و کلی مجتمع را برعهده می‌گرفت. مدیر ساختمان در این مجتمع‌های کم‌واحد به ۲ شکل اختیاری یا قرعه‌کشی انتخاب می‌شود و مسوولیت بعد از حداکثر یکسال، به همسایه بعدی انتقال پیدا می‌کند. اما اکنون در مجتمع‌های چند ده واحدی، در حالی‌که منطق حکم می‌کند شیوه‌ای متفاوت از مدیریت در ساختمان به اجرا گذاشته شود، اما ساکنان همچنان به انتخاب همان یک نفر مدیر قناعت می‌کنند.
نتیجه انتقال مسوولیت نگهداری ساختمان‌های پُرواحد به یک نفر، این شده که امروز مشاهده می‌شود اختلافات شدید بین ساکنان این مجتمع‌ها، به «چالش‌‌اجتماعی» آپارتمان‌نشینی در پایتخت تبدیل شده است و ماحصل آن، آرامش سکونتی در این ‌آپارتمان‌ها را مختل کرده است.
تحقیقات میدانی صورت گرفته از وضعیت کنونی مجتمع‌های مسکونی دارای حداقل ۲۰ تا ۳۰ واحد مسکونی نشان می‌دهد: غالب این مجتمع‌ها از بابت هزینه کنتورهای مشترک آب و برق و گاز، بدهی‌های چندمیلیون تومانی به شرکت‌های دولتی دارند. کنتورهای مشترک، انشعاباتی هستند که خدمات سه‌گانه قسمت‌های مشاع ساختمان همچون موتورخانه و تاسیسات مرکزی را تامین می‌کنند. همچنین از آنجا که در این مجتمع‌ها، میزان مصرف آب و گاز واحد‌های مسکونی به‌صورت دسته‌جمعی توسط یک کنتور محاسبه می‌شود، به‌ناچار صورتحساب پرداخت آن نیز باید از طریق پرداخت دسته‌جمعی شارژ ماهانه، تامین شود. در این شرایط اگر فقط ۱۰ درصد ساکنان چنین مجتمع‌هایی، به هر دلیل نسبت به تعهداتی که در حیطه مسوولیت آپارتمان‌نشینی بابت پرداخت سرموقع هزینه‌ها و شارژ ساختمان دارند، بی‌تفاوت باشند و به آن عمل نکنند، امکان پرداخت قبوض خدمات سه‌گانه از مدیر مجتمع سلب می‌شود و ساختمان به بدهی می‌خورد.
گذشته از موضوع بدهی، وضعیت ظاهری چنین مجتمع‌هایی در تهران بسیار آشفته شده است. در این ساختمان‌ها، لازم است دستورالعمل‌های مشخص ماهانه برای کنترل و پایش نما، حیاط، تمیزی نما و محوطه ورودی ساختمان و مواردی از این دست، تنظیم شود و تعدادی از ساکنان به عنوان نماینده کل مجتمع، مامور اجرای آن شوند.
اما در این مجتمع‌ها از آنجا که کل مسوولیت وسیع و پیچیده «مدیریت و نگهداری» برعهده فقط یک نفر است، علی‌القاعده فرصت محدود مدیر کفایت رسیدگی به موضوعات ضروری و حیاتی ساختمان همچون جمع‌آوری شارژ و پرداخت قبوض را می‌دهد و سایر موارد که شاید اهمیتش از شارژ و قبض هم بیشتر باشد و در آینده سر باز کند، مورد غفلت قرار می‌گیرد.
نتایج تحقیقات میدانی درباره ابعاد چالش‌اجتماعی بروز کرده در مجتمع‌های مسکونی پُر واحد همچنین بیانگر آن است که بروز یک حادثه غیرطبیعی در یکی از واحدهای مجتمع، گاهی باعث می‌شود استفاده از کل مجتمع برای کل ساکنین مختل شود.
در حال حاضر طبق گزارش آتش‌نشانی، گاز برخی مجتمع‌های چندین واحدی، قطع است. قطع عمدی گاز توسط اداره گاز پس از آن صورت می‌گیرد که یک آتش‌سوزی جزئی در یکی از واحدها رخ دهد و ماموران آتش‌نشانی برای مهار آن به محل اعزام شوند.
اولین اقدامی که ماموران از طریق هماهنگی با اداره گاز انجام می‌دهند، صدور دستور قطع گاز کل مجتمع برای روشن‌شدن علت آتش‌سوزی است.
در چنین مواردی، گاز بعد از اطمینان آتش‌نشانی و اداره گاز از رفع‌شدن مشکلی که به آتش‌سوزی منجر شده، وصل می‌شود.
به این ترتیب در آپارتمان‌های متراکم، اشتباه سهوی یک خانواده، به قیمت مختل‌شدن امورات زندگی سایر ساکنان می‌تواند منجر شود.
کارشناسان اجتماعی برای درمان «چالش‌‌اجتماعی» آپارتمان‌نشینی در ساختمان‌های پر واحد توصیه می‌کنند: دولت و مجلس به اصلاح قانون قدیمی تملک آپارتمان ها رو بیاورند و مرجع اجتماعی-حقوقی مشخصی در محله‌ها برای داوری و قضاوت به اختلافات تاسیس کنند.
همچنین کار روی فرهنگ آپارتمان‌نشینی نیز توصیه دیگری است که کارشناسان برای رفع این چالش آن را مطرح می‌کنند.
در کنار این موارد، باید شهرداری نیز در صدور پروانه‌ساخت برای مجتمع‌های پُرواحد، تامل بیشتری به خرج دهد.