منابع داخلی را دریابید
محمدرضا بهرامن
رئیس هیات مدیره خانه معدن ایران
کمپین «ساخت ایران» که تقریبا ۸ روز از آغاز به کار آن در شبکههای اجتماعی میگذرد، باهدف ارزیابی دوباره توانایی و ناتوانی تولید داخل است.
کمپین ساخت ایران یک حرکت خودجوش مردمی در فضای مجازی برای نقد تولیدات بیکیفیت یا حمایت از کالاهای باکیفیت داخلی است و در این راستا در واقع ارزیاب، خود جامعه مصرفی است و لذا مدیران و مسوولان از جمله بخش خصوصی یا دولتی هیچ دخل و تصرفی در آن ندارند. این کمپین فرصتی است تا صاحبان نامهای تجاری با توجه به نظراتی که درفضای مجازی به اشتراک گذاشته شده، ارزیابی نسبی از جایگاه محصولات خود در بازار داشته باشند.
رئیس هیات مدیره خانه معدن ایران
کمپین «ساخت ایران» که تقریبا ۸ روز از آغاز به کار آن در شبکههای اجتماعی میگذرد، باهدف ارزیابی دوباره توانایی و ناتوانی تولید داخل است.
کمپین ساخت ایران یک حرکت خودجوش مردمی در فضای مجازی برای نقد تولیدات بیکیفیت یا حمایت از کالاهای باکیفیت داخلی است و در این راستا در واقع ارزیاب، خود جامعه مصرفی است و لذا مدیران و مسوولان از جمله بخش خصوصی یا دولتی هیچ دخل و تصرفی در آن ندارند. این کمپین فرصتی است تا صاحبان نامهای تجاری با توجه به نظراتی که درفضای مجازی به اشتراک گذاشته شده، ارزیابی نسبی از جایگاه محصولات خود در بازار داشته باشند.
محمدرضا بهرامن
رئیس هیات مدیره خانه معدن ایران
کمپین «ساخت ایران» که تقریبا ۸ روز از آغاز به کار آن در شبکههای اجتماعی میگذرد، باهدف ارزیابی دوباره توانایی و ناتوانی تولید داخل است.
کمپین ساخت ایران یک حرکت خودجوش مردمی در فضای مجازی برای نقد تولیدات بیکیفیت یا حمایت از کالاهای باکیفیت داخلی است و در این راستا در واقع ارزیاب، خود جامعه مصرفی است و لذا مدیران و مسوولان از جمله بخش خصوصی یا دولتی هیچ دخل و تصرفی در آن ندارند. این کمپین فرصتی است تا صاحبان نامهای تجاری با توجه به نظراتی که درفضای مجازی به اشتراک گذاشته شده، ارزیابی نسبی از جایگاه محصولات خود در بازار داشته باشند.
در این کمپین، کاربران نام پنج کالا و خدمات خوب و برتر و پنج کالا و خدمات بیکیفیت داخلی را که از آن استفاده کردهاند، به اشتراک میگذارند. بسیاری از کمپینهایی که در گذشته در ارتباط با تولید داخل شکل گرفت، جنبه شعاری داشت و با پیشنهاد کلی خرید کالای ایرانی همراه بود. اما کمپین تازه، نگاهی نقادانه و غیرشعاری به تولید داخل دارد و هدفش ارزیابی وضعیت کنونی و تاثیر آثار مخرب تحریمها در کیفیت تولیدات با هدف اصلاح آن است.
شعار «ایرانی، ایرانی بخر» طی ۱۰ سال گذشته برای حمایت از تولید داخل خلق شد اما بهرغم این شعارها و تبلیغات فراوانی که با هدف توجه به تولید ملی در رسانهها صورت گرفت، متاسفانه تولید محصول بیکیفیت در داخل توسط برخی از تولیدکنندگان که عمدتا انحصاری بوده و بازشدن دروازههای کشورمان به روی واردات و بنابراین ناتوانی رقابت تولید داخل با کالاهای وارداتی و تبلیغات اغراق آمیز و کمفروشیها، اثر این دست از شعارها را خنثی کرد و در نتیجه به بیاعتمادی مشتریان و جامعه به کالای داخلی دامن زد. این در حالی است که در بازار امروز کالاهایی متعلق به بسیاری از تولیدکنندگان داخلی وجود دارد که حتی از کارآمدی کالاهای مشابه خارجی برخوردار بوده، اما هنوز به دلیل عدم اعتماد مردم و بالا بودن هزینههای بازاریابی برای تولیدکنندگان در داخل، نتوانستهاند اعتماد مشتریان را به دست بیاورند. کمپین «ساخت ایران» میتواند گامی مهم برای برخوردی انتقادی، آسیبشناسانه و سازنده نسبت به تولید داخل باشد.
آیا برای حمایت از تولید داخلی باید صرفا از ورود اجناس خارجی جلوگیری شود؟ آیا حمایت از تولید داخل با استفاده از کالای خارجی متناقض است؟
فراموش نباید کرد، هر چند، افزایش تولید داخل و ورود به صنایع مختلف امری مطلوب خصوصا برای افزایش اشتغال در کشور به شمار میآید اما نبود دانش و فناوریهای روز باعث میشود، کالا با کمترین کیفیت به دست مشتری برسد و طبیعی است که بازار مصرف هم این کالا را پس خواهد زد و باید پذیرفت استراتژی تامین کالایی که هنوز ظرفیت و توان ساخت آن در کشور وجود ندارد، از خارج منطقی به نظر میرسد. کشور ما هنوز در تولید برخی از کالاها مزیت رقابتی و راهبردی ندارد و در میدان بینالمللی بازار را به حریف واگذار میکند. بنابراین لزومی ندارد که برای افزایش تولید داخلی وارد هر صنعتی شویم و به جای آن میتوانیم این انرژی و منابع مالی و نیروی انسانی را در صنایعی که مزیت رقابتی در تولید آن وجود دارد صرف کنیم.
متاسفانه در کشور امروز مسالهای که دائما با آن دستوپنجه نرم میکنیم نبود تعریف صحیح ارزشهای اقتصادی است که در واقع با تعریف صحیح این موضوع، تکلیف سرمایهگذاران از هر نوع اهلیت مشخص خواهد شد.
تولیدکننده وقتی در شرایط اقتصادی متساوی، مشابه امروز کشور که بحران رکود بر همه جا حاکم بوده خود را در مقایسه با فعالان اقتصادی غیرتولیدی آسیبپذیرتر میبیند و سایه چتر حمایتی دولت را نیز در این مواقع کمرنگتر از غیرتولیدیها میبیند و حتی بانکها نیز رغبتی به تامین نقدینگی آنان نداشته و ترجیح می دهند از بنگاه ها غیر تولیدی حمایت کنند، دیگر انگیزهای برای توسعه سرمایهگذاری در بخش تولید نمیبیند.
اقتصاد مقاومتی به گمان من تکلیف رویکردهای کلان اقتصادی و سرمایهگذاری صنعتی در کشور ما را واضح و شفاف مشخص ساخته است. اقتصاد مقاومتی نقطه عزیمت خود را منابع و مواد اولیه داخلی قرار داده است. رشد تولیدبهطور کلی مبتنی بر دو استراتژی کلان است: 1- استراتژی تولید بر مبنای منابع خارجی مانند تولید قطعات پیچیده الکترونیک 2- استراتژی تولید بر مبنای منابع مزیتهای طبیعی و معدنی و نفت و گاز.
استراتژی تولید بر مبنای منابع و مزیتهای طبیعی و معدنی و نفت و گاز. استراتژی اول به تجربه ثابت کرده است که توان تولید کالای رقابتپذیر حتی در بازار داخلی را ندارد، بنابراین تنها راه پیش روی ما در کشور تولید کالاها و خدماتی است که منشا داخلی دارند.
چنانچه این استراتژی مورد قبول واقع شود آن وقت لوازم و ملزومات آن را باید فراهم کنیم و تحقق آن منوط به گسترش فضای سرمایهگذاری صنعتی و صنعتگستری بر مبنای مزیتهای طبیعی، معدنی و تمامی پتانسیلهای گردشگری کشور خواهد بود. بانکها در راهاندازی این استراتژی نقش کلیدی دارند یعنی منابع اعتباری و تسهیلات بانکی کشور باید به سمت تحقق این استراتژی معطوف شود. نفت و گاز بهعنوان مثال مزیت اقتصادی و برگ برنده صنایع معدنی در کشور ماست، نباید با افزایش بیرویه قیمت نفت وگاز این مزیت را از صنایع معدنی کشور سلب کنیم همپنین ایجاد تاسیسات و زیرساختهای فیزیکی نظیر آب و برق و گاز و راه یک عامل تعیینکننده قطعی برای بهرهبرداری از بخش عمدهای از ذخایر معدنی کشور است که به دلیل نداشتن راههای دسترسی امکان بهرهبرداری از آنها منتفی شده است.
یک مثال دیگر، خودروسازی ما است که نیازهای ساخت اتاق و سایر قطعات فولادی خود را در اغلب موارد از منابع خارجی تامین میکنند، این در حالی است که کارخانه فولاد مبارکه بعد از حدود 20 سال که از راهاندازی آن میگذرد هنوز به ظرفیت کامل نرسیده و طرح توسعهای آن همچنان بلاتکلیف باقی مانده است. کشور ظرفیتهای عظیمی برای رشد چند برابری تولید انواع ورقهای فولادی دارد و جا دارد که بیش از اینها برای ایجاد و گسترش این ظرفیتها چارهاندیشی جدی به عمل آوریم. تولید صنایعی مانند ورقهای فولادی و انواع محصولات مسی، سیمان، گچ و آجر و بیشمار فرآوردههای صنعتی دیگر امکان رقابتپذیری منطقهای و جهانی بالایی دارند، نظام بانکی کشور ما باید به این باور برسد که تولیدات مبتنی بر منابع داخلی هم ارزش افزوده بالا دارند و هم حلقه اتصال ما به بازارهای بزرگ بینالمللی به شمار میروند.
رئیس هیات مدیره خانه معدن ایران
کمپین «ساخت ایران» که تقریبا ۸ روز از آغاز به کار آن در شبکههای اجتماعی میگذرد، باهدف ارزیابی دوباره توانایی و ناتوانی تولید داخل است.
کمپین ساخت ایران یک حرکت خودجوش مردمی در فضای مجازی برای نقد تولیدات بیکیفیت یا حمایت از کالاهای باکیفیت داخلی است و در این راستا در واقع ارزیاب، خود جامعه مصرفی است و لذا مدیران و مسوولان از جمله بخش خصوصی یا دولتی هیچ دخل و تصرفی در آن ندارند. این کمپین فرصتی است تا صاحبان نامهای تجاری با توجه به نظراتی که درفضای مجازی به اشتراک گذاشته شده، ارزیابی نسبی از جایگاه محصولات خود در بازار داشته باشند.
در این کمپین، کاربران نام پنج کالا و خدمات خوب و برتر و پنج کالا و خدمات بیکیفیت داخلی را که از آن استفاده کردهاند، به اشتراک میگذارند. بسیاری از کمپینهایی که در گذشته در ارتباط با تولید داخل شکل گرفت، جنبه شعاری داشت و با پیشنهاد کلی خرید کالای ایرانی همراه بود. اما کمپین تازه، نگاهی نقادانه و غیرشعاری به تولید داخل دارد و هدفش ارزیابی وضعیت کنونی و تاثیر آثار مخرب تحریمها در کیفیت تولیدات با هدف اصلاح آن است.
شعار «ایرانی، ایرانی بخر» طی ۱۰ سال گذشته برای حمایت از تولید داخل خلق شد اما بهرغم این شعارها و تبلیغات فراوانی که با هدف توجه به تولید ملی در رسانهها صورت گرفت، متاسفانه تولید محصول بیکیفیت در داخل توسط برخی از تولیدکنندگان که عمدتا انحصاری بوده و بازشدن دروازههای کشورمان به روی واردات و بنابراین ناتوانی رقابت تولید داخل با کالاهای وارداتی و تبلیغات اغراق آمیز و کمفروشیها، اثر این دست از شعارها را خنثی کرد و در نتیجه به بیاعتمادی مشتریان و جامعه به کالای داخلی دامن زد. این در حالی است که در بازار امروز کالاهایی متعلق به بسیاری از تولیدکنندگان داخلی وجود دارد که حتی از کارآمدی کالاهای مشابه خارجی برخوردار بوده، اما هنوز به دلیل عدم اعتماد مردم و بالا بودن هزینههای بازاریابی برای تولیدکنندگان در داخل، نتوانستهاند اعتماد مشتریان را به دست بیاورند. کمپین «ساخت ایران» میتواند گامی مهم برای برخوردی انتقادی، آسیبشناسانه و سازنده نسبت به تولید داخل باشد.
آیا برای حمایت از تولید داخلی باید صرفا از ورود اجناس خارجی جلوگیری شود؟ آیا حمایت از تولید داخل با استفاده از کالای خارجی متناقض است؟
فراموش نباید کرد، هر چند، افزایش تولید داخل و ورود به صنایع مختلف امری مطلوب خصوصا برای افزایش اشتغال در کشور به شمار میآید اما نبود دانش و فناوریهای روز باعث میشود، کالا با کمترین کیفیت به دست مشتری برسد و طبیعی است که بازار مصرف هم این کالا را پس خواهد زد و باید پذیرفت استراتژی تامین کالایی که هنوز ظرفیت و توان ساخت آن در کشور وجود ندارد، از خارج منطقی به نظر میرسد. کشور ما هنوز در تولید برخی از کالاها مزیت رقابتی و راهبردی ندارد و در میدان بینالمللی بازار را به حریف واگذار میکند. بنابراین لزومی ندارد که برای افزایش تولید داخلی وارد هر صنعتی شویم و به جای آن میتوانیم این انرژی و منابع مالی و نیروی انسانی را در صنایعی که مزیت رقابتی در تولید آن وجود دارد صرف کنیم.
متاسفانه در کشور امروز مسالهای که دائما با آن دستوپنجه نرم میکنیم نبود تعریف صحیح ارزشهای اقتصادی است که در واقع با تعریف صحیح این موضوع، تکلیف سرمایهگذاران از هر نوع اهلیت مشخص خواهد شد.
تولیدکننده وقتی در شرایط اقتصادی متساوی، مشابه امروز کشور که بحران رکود بر همه جا حاکم بوده خود را در مقایسه با فعالان اقتصادی غیرتولیدی آسیبپذیرتر میبیند و سایه چتر حمایتی دولت را نیز در این مواقع کمرنگتر از غیرتولیدیها میبیند و حتی بانکها نیز رغبتی به تامین نقدینگی آنان نداشته و ترجیح می دهند از بنگاه ها غیر تولیدی حمایت کنند، دیگر انگیزهای برای توسعه سرمایهگذاری در بخش تولید نمیبیند.
اقتصاد مقاومتی به گمان من تکلیف رویکردهای کلان اقتصادی و سرمایهگذاری صنعتی در کشور ما را واضح و شفاف مشخص ساخته است. اقتصاد مقاومتی نقطه عزیمت خود را منابع و مواد اولیه داخلی قرار داده است. رشد تولیدبهطور کلی مبتنی بر دو استراتژی کلان است: 1- استراتژی تولید بر مبنای منابع خارجی مانند تولید قطعات پیچیده الکترونیک 2- استراتژی تولید بر مبنای منابع مزیتهای طبیعی و معدنی و نفت و گاز.
استراتژی تولید بر مبنای منابع و مزیتهای طبیعی و معدنی و نفت و گاز. استراتژی اول به تجربه ثابت کرده است که توان تولید کالای رقابتپذیر حتی در بازار داخلی را ندارد، بنابراین تنها راه پیش روی ما در کشور تولید کالاها و خدماتی است که منشا داخلی دارند.
چنانچه این استراتژی مورد قبول واقع شود آن وقت لوازم و ملزومات آن را باید فراهم کنیم و تحقق آن منوط به گسترش فضای سرمایهگذاری صنعتی و صنعتگستری بر مبنای مزیتهای طبیعی، معدنی و تمامی پتانسیلهای گردشگری کشور خواهد بود. بانکها در راهاندازی این استراتژی نقش کلیدی دارند یعنی منابع اعتباری و تسهیلات بانکی کشور باید به سمت تحقق این استراتژی معطوف شود. نفت و گاز بهعنوان مثال مزیت اقتصادی و برگ برنده صنایع معدنی در کشور ماست، نباید با افزایش بیرویه قیمت نفت وگاز این مزیت را از صنایع معدنی کشور سلب کنیم همپنین ایجاد تاسیسات و زیرساختهای فیزیکی نظیر آب و برق و گاز و راه یک عامل تعیینکننده قطعی برای بهرهبرداری از بخش عمدهای از ذخایر معدنی کشور است که به دلیل نداشتن راههای دسترسی امکان بهرهبرداری از آنها منتفی شده است.
یک مثال دیگر، خودروسازی ما است که نیازهای ساخت اتاق و سایر قطعات فولادی خود را در اغلب موارد از منابع خارجی تامین میکنند، این در حالی است که کارخانه فولاد مبارکه بعد از حدود 20 سال که از راهاندازی آن میگذرد هنوز به ظرفیت کامل نرسیده و طرح توسعهای آن همچنان بلاتکلیف باقی مانده است. کشور ظرفیتهای عظیمی برای رشد چند برابری تولید انواع ورقهای فولادی دارد و جا دارد که بیش از اینها برای ایجاد و گسترش این ظرفیتها چارهاندیشی جدی به عمل آوریم. تولید صنایعی مانند ورقهای فولادی و انواع محصولات مسی، سیمان، گچ و آجر و بیشمار فرآوردههای صنعتی دیگر امکان رقابتپذیری منطقهای و جهانی بالایی دارند، نظام بانکی کشور ما باید به این باور برسد که تولیدات مبتنی بر منابع داخلی هم ارزش افزوده بالا دارند و هم حلقه اتصال ما به بازارهای بزرگ بینالمللی به شمار میروند.
ارسال نظر