گفتوگوی «دنیای اقتصاد» با محمدرضا عباسی، مالک باشگاه سیاهجامگان ابومسلم:
برای فوتبال شهر با یکدیگر بیگانهایم
دنیای اقتصاد، سیدمهرداد امیرکلالی- پس از اتفاقاتی که برای باشگاه ابومسلم خراسان رخ داد و بهدلیل مسائل سیاسی با تغییر دولت، باشگاه ابومسلم نیز منحل شد. در این باشگاه جمعی از پیشکسوتان درباره سرنوشت فوتبال خراسان احساس خطر کرده و درصدد ایجاد قطب سوم در فوتبال استان در کنار تیمهای پیام و ابومسلم برآمدند، برهمین اساس باشگاه جدیدی در تابستان سال ۹۰ با نام «سیاهجامگان ابومسلم» توسط محمدرضا عباسی، مدیرعامل سابق باشگاه ابومسلم، تشکیل شد.
در روزهایی که پیام در آستانه سقوط به لیگ دو بود و ابومسلم درگیر مسائل مالکیتی، بدهی و محرومیتهایش بود، تولد یک تیم جدید، اتفاقی خوشایند برای فوتبال بحرانزده مشهد بهحساب میآمد و نوید روزهای بهتر را به هواداران میداد.
دنیای اقتصاد، سیدمهرداد امیرکلالی- پس از اتفاقاتی که برای باشگاه ابومسلم خراسان رخ داد و بهدلیل مسائل سیاسی با تغییر دولت، باشگاه ابومسلم نیز منحل شد. در این باشگاه جمعی از پیشکسوتان درباره سرنوشت فوتبال خراسان احساس خطر کرده و درصدد ایجاد قطب سوم در فوتبال استان در کنار تیمهای پیام و ابومسلم برآمدند، برهمین اساس باشگاه جدیدی در تابستان سال ۹۰ با نام «سیاهجامگان ابومسلم» توسط محمدرضا عباسی، مدیرعامل سابق باشگاه ابومسلم، تشکیل شد.
در روزهایی که پیام در آستانه سقوط به لیگ دو بود و ابومسلم درگیر مسائل مالکیتی، بدهی و محرومیتهایش بود، تولد یک تیم جدید، اتفاقی خوشایند برای فوتبال بحرانزده مشهد بهحساب میآمد و نوید روزهای بهتر را به هواداران میداد. این تیم که با لباس و پرچمی مانند ابومسلم در زمین فوتبال حاضر میشد، قرار بود امید دوباره مشهدیها باشد. در ابتدا خداداد عزیزی بهعنوان مدیر فنی و مرحوم سیدکاظم غیاثیان بهعنوان سرمربی، سیاهجامگان را همراهی میکردند اما در ادامه فصل با رفتن غیاثیان به تیم ابومسلم، این تیم مدتی بدون سرمربی ماند و با حضور آرمین رهبر و حمید حسینیپور به کار خود ادامه داد تا اینکه سرمربی جدیدی در آبانماه سال ۹۰ به تیم پیوست؛ محمدرضا مهاجری کسی بود که با حضورش توانست شرایط تیم را تاحدودی بهبود ببخشد و تا رده چهارم جدول آن را بالا بیاورد.
در دومین سال تشکیل و در فصل ۹۱-۹۲ سیاه جامگان توانست با اقتدار و بدون تحمل حتی یک شکست در مشهد قهرمان گروه خود شود و به لیگ دسته اول صعود کند. اما یک سال بعد یعنی در روزهای پایانی سال ۹۱ سیاهجامگان ابومسلم تا مرحله پلیآف نیز پیش رفت اما با بدشانسی از صعود به لیگ برتر بازماند. چیزی نگذشت که این تیم توانست در آستانه پنجمین سال تولدش، صعود به لیگ برتر را جشن بگیرد و این موقعیت را تثبیت کند. در این شماره تصمیم گرفتیم با محمدرضا عباسی، مالک باشگاه سیاهجامگان ابومسلم گفتوگویی داشته باشیم تا از نظراتش پیرامون چرایی ورودش به ورزش حرفهای، نحوه تامین هزینههای باشگاه و وضعیت حمایت مسئولان از تیم پرطرفدار فوتبال شهر مشهد، آگاه شویم. عباسی معتقد است که مردم و مسئولان اصفهان با تمام وجود از تیمهای شهرشان حمایت می کنند اما در مشهد وضعیت بهگونهای است که بهتنهایی باید کار کرد. وی علاقه و عشق به فوتبال را عامل اصلی ورودش به باشگاهداری حرفهای عنوان میکند و میگوید قصد دارند که از سالهای بعد به مقوله تیمهای پایه نیز بپردازند. عباسی ادعا میکند صرفا برای تامین منافع اقتصادی پا به این عرصه نگذاشته و تا به امروز از اندوختههای مالی شخصی برای این باشگاه هزینه کرده است. مشروح گفتوگو را میخوانید.
وضعیت باشگاه درحال حاضر به چه صورت است و چه برنامههایی را برای آینده این تیم درنظر دارید؟
سیاهجامگان از ردههای پایین در لیگ دسته دوم شروع بهکار کرد و با برنامه مدون پنج ساله به لیگ برتر راه پیدا کرد و تمام اهداف باشگاه در برنامه پنج ساله محقق شد. از سال گذشته در لیگ برتر تثبیت شدیم و این هدف نهایی ما در برنامه ۵ ساله اول بود. برنامهریزی مدونی برای فعالیت پنج ساله دوم باشگاه مدنظر داریم و اهداف بسیار بلند و خوبی ازجمله حضور در بازیهای آسیایی را پیشبینی کردهایم.
چه اقدامات زیربنایی برای پرورش بازیکن درنظر دارید؟
یکی از برنامههای پنج ساله ما راهاندازی آکادمی فوتبال است. قصد داریم کارخانه بازیکنسازی را برای سیاهجامگان راهاندازی کنیم و بهصورت موقت آکادمی را تاسیس کردیم تا مدرسه فوتبال دائمی تشکیل شود.
بعضی معتقدندترکیب جدید هیات مدیره باشگاه، نشاندهنده وحدت جناحین سیاسی برای ورزش فوتبال شهر است. نظر شما چیست؟
ما برای اولین بار قصد داریم این موضوع را نهادینه کنیم که ورزش مقوله جدایی از سیاست است. در صحنه سیاسی ایران همواره به این صورت بوده که با روی کار آمدن یک جناح سیاسی، جناح دیگر از صحنه خارج شده است. ما قصد داریم در سیاهجامگان این مسئله را حل کنیم و هر دو طیف سیاسی یکدیگر را تحمل کنند. تیم سیاهجامگان متعلق به شهر مشهد است و برای یک جناح خاص نیست. هیات مدیره سیاهجامگان، تمرینی برای تحمل یکدیگر با وجود اختلاف سلیقههاست.
با وجود بیمهریهای زیادی که به فوتبال می شود، بهطور مشخص نیت شما از تشکیل باشگاه و ادامه این مسیر چه بوده است؟
قصد من از ورود به باشگاهداری درآمدزایی نبود بلکه بنده برای عشق و علاقهام به فوتبال وارد این عرصه شدم. امروزه در دنیا، صنعت مساوی با درآمدزایی است؛ اگر در کشور ما هم در زمینه فوتبال سرمایهگذاری صورت گیرد باعث رونق اقتصادی می شود. بهعنوان مثال برزیل در تمام کشورها و در تمام ردهها بازیکن دارد و از این راه درآمدهای سرشاری نصیب آنها می شود.
اما نوید پیگیری هایی هم از سوی مسوولان صورت گرفته است.
با آقای پژمانفر صحبتی داشتیم و پیشنهاد دادیم که تسهیلات بلندمدتی با بهره کم در اختیار باشگاهها قرار دهند تا بتوانند زیرساختهایی ایجاد و از حواشی ورزش درآمدزایی کنند. ظاهرا حق پخش در تلویزیون را در برنامه ششم توسعه حذف کردهاند اما به بنده گفتند که راههای جایگزینی اندیشیدهاند. درحال حاضر فقط هزینه میکنیم اما توان رقابت نداریم. سال گذشته صحبتهایی شد که از طریق حق پخش یا تبلیغات دور زمین بتوانیم مبالغی را دریافت کنیم اما به سرانجام نرسید.
سالها پیش آقای دادکان گفتند که اگر میخواهیم فوتبال ایران وضعیت بهتری پیدا کند، دو سال آن را تعطیل کنیم! شما چه راهکاری برای سالمسازی اقتصاد بیمار ورزش فوتبال و بهبود وضعیت آن پیشنهاد میکنید؟
بله با این نظر موافقم. افرادی مانند زالو به بدنه فوتبال چسبیدهاند و واقعا بعید میدانم کسی دلسوز فوتبال باشد. فوتبال برای عدهای حکم نردبان ترقی برای رسیدن به اهدافشان را دارد و به عقیده من تنها باشگاهی که به فکر مقاصد اقتصادی نیست، سیاهجامگان است.
تا بهحال سعی کردهاید که پیشکسوتان فوتبال مشهد را دور هم جمع کنید تا از این طریق بتوان از تیم شهر حمایت بیشتری کرد؟
سالها پیش مرحوم غیاثیان، خداداد عزیزی و برخی افراد را گردهم آوردیم اما بعد از مدتی اصول کاری مدنظرمان زیر سوال رفت و افرادی که حمایتشان کردیم علیه باشگاه مسائلی را مطرح کردند. متاسفانه آن افراد مستقل نبودند. آقای عزیزی با باشگاه پدیده که رقیب ما بود همکاری میکرد. رفتار مردم و مسئولان دیگر شهرها مانند اصفهان واقعا با مشهدیها متفاوت است، آنها کنار یکدیگر هستند و از هم حمایت می کنند. بهنظر من مشکل اساسی فوتبال استان این است که هیچگاه زیر یک پرچم نبوده و همه باهم غریبه و بیگانه هستیم و هیچ وقت نهادهای دولتی و خصوصی دور یک میز ننشستند که برای فوتبال استان تصمیم بگیرند. متاسفانه هیچ برنامهای برای حمایت از استعدادهای جوانان وجود ندارد.چرا نباید از بازیکن جوان سیاهجامگان که متعلق به خود مشهد است، تقدیر شود؟ چرا سازمانهای مسئول، زمینی را در اختیار این جوانان قرار نمیدهد؟ مگر این جوانان نخبه نیستند؟ چرا به آنها در این استان توجهی نمی شود؟
اما شما از جمله فعالان اقتصادی هستید که به فعالیت های سیاسی هم ورود پیدا کرده اید.آیا از اینکه همزمان در عرصه باشگاهداری فوتبال و فعالیتهای سیاسی و اجتماعی حضور دارید، راضی هستید؟
همواره علاقه داشتهام که کار عامالمنفعهای برای جامعه انجام دهم تا از ناهنجاریها جلوگیری شود و معتقدم این مسئله حتی بر روی فرزندانم نیز تاثیر خواهد داشت. حال که با عشق و علاقه در این حوزه قدم گذاشتم و با تجربه ۳۰ ساله و مطالعه وارد عرصه شدهام، برای آن برنامه دارم. اینکه هیات مدیره را قویتر کردهایم برای این بود که درآمدزایی را افزایش دهیم. بنگاههای اقتصادی زیادی در استان وجود دارد که می توان از آنها برای باشگاه سیاهجامگان بهره برد.
هزینههای سیاهجامگان در سال چقدر است؟
هزینههای امسال ۱۰ میلیارد تومان خواهد بود.
باتوجه به اینکه در صنعت ساختوساز فعالیت دارید و الان این صنعت در رکود است. این هزینهها از چه منبعی تامین می شود؟
فعلا که از اندوخته مالی که دارم برای باشگاه هزینه میکنم. شاید بهترین راه این بود که باشگاه را به فروش میگذاشتم اما نگاه من به فوتبال صرفا اقتصادی نبود و از مردم خجالت میکشم که باشگاه را بفروشم چون با این تیم عجین شدهاند. مسئولان این اطمینان را دادهاند که از سال دیگر وضعیت مالی برای باشگاههای خصوصی بهتر می شود و ما هم امیدوار هستیم. ۷۰ الی ۸۰ درصد هزینههای باشگاه صرف بازیکن و مربی می شود با این حال کمهزینهترین تیم لیگ، سیاهجامگان است. بنده از این راهی که آمدهام پشیمان نیستم.
وضعیت تغییر نام باشگاه به کجا رسید؟
اگر نتوانیم مجوزهای لازم را اخذ کنیم، مجبوریم نام باشگاه را تغییر دهیم. قصد داریم که تعدادی نام انتخاب و از مردم مشهد نظرسنجی کنیم تا از این طریق بهترین نام انتخاب شود.
ارسال نظر