ریسکپذیری و فرهنگ - ۲۴ مرداد ۹۲
سعید حسین زاده Saeid. hoseinzade@bc. edu درباره نویسنده: سعید حسینزاده دانشآموخته کارشناسی و کارشناسی ارشد مهندسی صنایع از دانشگاه صنعتی شریف است با سابقه کار در صنایع خودروسازی و پتروشیمی در ایران. وی در حال حاضر در دوره دکترای «اقتصاد مالی» (فاینانس) در «بوستون کالج» آمریکا مشغول به تحصیل است.
یکی از مواردی که در سیستم دانشگاهی آمریکا جلب توجه میکند، این است که برخلاف ایران که دانشجوها ترجیح میدهند در شهر خود و کنار خانواده به دانشگاه بروند، اینجا دانشجوها دوست دارند تا جایی که میشود از خانواده دور باشند و چهار پنج سالی را مستقل زندگی کنند.
یکی از مواردی که در سیستم دانشگاهی آمریکا جلب توجه میکند، این است که برخلاف ایران که دانشجوها ترجیح میدهند در شهر خود و کنار خانواده به دانشگاه بروند، اینجا دانشجوها دوست دارند تا جایی که میشود از خانواده دور باشند و چهار پنج سالی را مستقل زندگی کنند.
سعید حسین زاده Saeid.hoseinzade@bc.edu درباره نویسنده: سعید حسینزاده دانشآموخته کارشناسی و کارشناسی ارشد مهندسی صنایع از دانشگاه صنعتی شریف است با سابقه کار در صنایع خودروسازی و پتروشیمی در ایران. وی در حال حاضر در دوره دکترای «اقتصاد مالی» (فاینانس) در «بوستون کالج» آمریکا مشغول به تحصیل است.
یکی از مواردی که در سیستم دانشگاهی آمریکا جلب توجه میکند، این است که برخلاف ایران که دانشجوها ترجیح میدهند در شهر خود و کنار خانواده به دانشگاه بروند، اینجا دانشجوها دوست دارند تا جایی که میشود از خانواده دور باشند و چهار پنج سالی را مستقل زندگی کنند. جدای از اینکه تنها زندگی کردن بدون نظارت خانواده ممکن است چه تاثیرات خوب یا بدی بر اخلاق فردی یا اجتماعی داشته باشد، بدون شک میتواند قابلیت ریسکپذیری افراد را افزایش بدهد.
تسلط فرهنگی خانواده و بعضا فامیل بر افراد، باعث به وجود آمدن یک مسیر زندگی تقریبا از پیش تعریف شده برای افراد میشود. با توجه به میزان تحصیلات یا سنتی بودن خانوادهها، انحراف از این مسیر از پیش تعیین شده ممکن است عواقب خوبی برای یک فرد نداشته باشد و حتی به درگیری با خانواده ختم شود. اما وقتی مثل آمریکا بخش بزرگی از بچهها دور از خانواده زندگی میکنند، بهرغم داشتن پشتوانه مالی خانواده، فرصت این را دارند که مسیر زندگی را آنطور که میخواهند نه آنطور که خانواده میخواهد تعریف کنند. به همین خاطر هم هست که میانگین ریسکپذیری افراد جامعه از شروع جوانی بالا میرود و در این کشور هر ساله کسبوکارهای جدید با ایدههای جدید توسط افراد جوان مستعد تولید میشود. در حالیکه نمونههای داخلی، این افراد مستعد در داخل کشور که در بهترین دانشگاهها هم درس میخوانند، ترجیح میدهند ریسک نکنند و از مسیری که برای آنها تعریف شده منحرف نشوند. این مسیر میزان تقریبی درآمد ماهیانه، سن ازدواج، سن خرید منزل، سن بچهدار شدن و... را برای آنها از پیش تعیین کرده؛ بنابراین ترجیح میدهند در یک شرکت با یک درآمد ثابت کار کنند تا
اینکه بروند دنبال کاری که دوست دارند و فکر میکنند در آن موفق میشوند. چون به هر تقدیر ممکن است شکست بخورند و کار به سرزنش خانواده و فامیل ختم بشود که شما که اینقدر بچه با استعداد و درسخوانی بودید، چرا الان که به این سن رسیدهای، هنوز نه خانه داری، نه ماشین و نه زن/شوهر و بچه !!
لذا سوغات این حقیر از غربت که اصل ابتدایی «اقتصاد مالی» (فاینانس) هم هست، عبارت است از: برای افزایش پویایی یک جامعه، چارهای جز افزایش ریسکپذیری افراد جامعه وجود ندارد، آن هم از همان دوره نوجوانی و جوانی
ارسال نظر