ویژگیهای ترانهسرایی که نظر آکادمی را به خود جلب کرد
ادامه سکوت «باب دیلن» پدیده نوبل ۲۰۱۶
جایزه نوبل ادبیات مدتها است که شگفتیآفرین و پر حاشیه بوده؛ آنچنان که گویی یکی از تعهداتش متعجب کردن نویسندگان بزرگ و نا امید کردن علاقهمندان آثار آنها است. در ده سال اخیر کمتر نویسنده یا شاعری بوده که پس از برگزیده شدن حرف و حدیث بهدنبال نداشته باشد؛ در اغلب اوقات کمتر کسی نامی از او پس از انتخاب شنیده بود یا منتقدان، وی را در حد و اندازه این جایزه بزرگ نمیدانستند، و اگر هیچکدام از ایندو نبود مانند «یوسا» عقاید سیاسیاش در مظان اتهامهای گوناگون قرار داشت.
این بار هم آکادمی نوبل بسیاری را با اعلام نام «باب دیلن» شوکه کرد ولی نه به دلایلی که گفته شده یا به این دلیل که فردی ناشناخته بود - هنرمندی که حدود ۳۹ میلیون مدخل درباره او در گوگل یافت میشود- بلکه به این دلیل که در عرصه موسیقی و خوانندگی بیشتر از ادبیات شهرت دارد.
جایزه نوبل ادبیات مدتها است که شگفتیآفرین و پر حاشیه بوده؛ آنچنان که گویی یکی از تعهداتش متعجب کردن نویسندگان بزرگ و نا امید کردن علاقهمندان آثار آنها است. در ده سال اخیر کمتر نویسنده یا شاعری بوده که پس از برگزیده شدن حرف و حدیث بهدنبال نداشته باشد؛ در اغلب اوقات کمتر کسی نامی از او پس از انتخاب شنیده بود یا منتقدان، وی را در حد و اندازه این جایزه بزرگ نمیدانستند، و اگر هیچکدام از ایندو نبود مانند «یوسا» عقاید سیاسیاش در مظان اتهامهای گوناگون قرار داشت.
این بار هم آکادمی نوبل بسیاری را با اعلام نام «باب دیلن» شوکه کرد ولی نه به دلایلی که گفته شده یا به این دلیل که فردی ناشناخته بود - هنرمندی که حدود ۳۹ میلیون مدخل درباره او در گوگل یافت میشود- بلکه به این دلیل که در عرصه موسیقی و خوانندگی بیشتر از ادبیات شهرت دارد. در دو هفتهای که گذشت بیش از آنکه درباره خود این هنرمند و ارزشهایی که او را واجد دریافت این جایزه کند سخن گفته شود، درباره بازتابها و سخنان دیگر شخصیتها از چنین انتخابی حرف به میان آمده است. بهقدری که بیم آن میرود در میان هیاهو و جملات طعنهآمیز، ویژگیهای وی فراموش شود.
دستنویسی به قیمت جایزه نوبل
اینکه گفته میشود نوشتههای کسی چون زر خریدار دارد درباره دیلن مصداق دارد؛ کسی که بیش از ۵۰ سال در شهرت بهسر میبرد و از آلبومهای موسیقیاش تاکنون بیش از ۱۰۰میلیون نسخه فروش رفته است. گذشته از صدا و تسلط وی بر موسیقی، بخش اعظم محبوبیتش بهدلیل ترانههایی است که میسراید. همانطور که در بیانیه آکادمی نوبل هم آمده، این جایزه برای ابداع زبانی نو و بیانی شاعرانه در ترانه سرایی به وی تعلق گرفته است. دیلن در طول فعالیت هنریاش با انواع مختلف مکاتب ادبی آشنا شد و با درونی کردن آنها توانست سبکی منحصر به خود ایجاد کند. در ترانههای وی رگههایی از زبان پر استعاره سمبولیستهای فرانسه چون شارل بودلر، آرتور رمبو و مالارمه، همچنین فضاهای ذهنی سوررئالیست، تهمایهای از شاعران «نسل بیت» و بازیهای کلامی و مفاهیم روشنفکرانه شعر مدرن تا تلخی و سوزناکی موسیقی بومی آمریکا یافت میشود.شاعران سمبولیست فرانسه بسیار مورد توجه باب دیلن بودند. تاثیر دنیای رازآلود و زبان پر استعاره سمبولیستها را در برخی تصنیفها و ترانههای باب دیلن میتوان یافت. ترانههای وی آن چنان بین مردم محبوبیت یافته است که چند سال پیش چرکنویسی از او در یک حراجی به قیمت دو میلیون دلار به فروش رفت. این دستنوشته، طرح اولیهای برای ترانهای به سبک راک بود که دیلن بیش از ۵۰ سال پیش روی کاغذ نامه یک هتل یادداشت کرده بود. این مبلغ تقریبا با مبلغ جایزه نوبل برابری میکند. شاید به همین دلیل باشد که پس از شنیدن برنده شدن این جایزه واکنش خاصی از وی دیده نشده است حتی در کنسرت عصر پنجشنبهای که نوبل ادبیات اعلام شد، به برنامه کنسرت خود مطابق معمول ادامه داد و از سخن گفتن دراینباره خودداری کرد؛ البته چنین خویشتنداریای بهویژگیهای فردی وی نیز بر میگردد. دیلن عادت ندارد درباره خود و شعرهایش زیاد صحبت کند. تعداد مصاحبههایش محدود است و در زمینه ترانههایش کمتر حرف میزند. خود دراینباره معتقد است که تفسیر شعر کار دیگران است نه خود شاعر (ترانهسرا).
دیلن و تعهد اجتماعی
دیلن بدون اینکه تاکیدی بر تعهد اجتماعی یا طرفداری از ایده «هنر برای هنر» داشته باشد در عمل نشان داده که به مسائل پیرامونش بیتفاوت نیست و از ترانههایش بهعنوان سلاحی برای مبارزه با جنگطلبی سیاستمداران استفاده میکند. با این حال هیچگاه خود را نه پرچمدار جنبشهای مدنی میداند و نه مصلح اجتماعی. همانطور که در سال ۱۹۷۴ در ترانهای فروتنانه تاکید میکند: «هیچگاه وظیفه نداشتم که کل جهان را از نو بیافرینم / و هرگز قصد نکردهام فرمان حمله صادر کنم.»
هنرمندی با ابعاد مختلف
تعلق خاطر دیلن به موسیقی، خوانندگی و ترانهسرایی محدود نمیشود. علاوه بر نوشتن رمان، نقاشی یکی از علایق شخصی وی است و حتی چند سال پیش نمایشگاهی نیز از آثارش در آلمان برگزار شد. منتقدان بر این باورند کارهای نقاشى دیلن هم مثل ترانههایش پراحساس و موثرهستند و تاثیر نقاشهاى امپرسیونیست و کارهاى ادوارد مونش را مىتوان در نقاشیهایش مشاهده کرد.
واکنش به برنده شدن نوبلیستها
هرچند اغلب منتقدان اهدای جایزه نوبل ادبیات به دیلن، بر هنر و استعداد وی صحه میگذارند و او را از بزرگترین ترانهسراها و خوانندگان معاصر میدانند ولی بیشتر نقد آنها به این موضوع برمیگردد که وقتی جوایز معتبر بینالمللی در زمینه موسیقی وجود دارد که دیلن میتواند آنها را دریافت کند و در حالی که نویسندگان مطرحی چون فیلپراث، میلان کوندرا و موراکامی در قید حیات هستند چرا آکادمی، جایزه خود را خرج یک ترانهسرا میکند. هر چند بسیاری بر این قول متفقند، مسوولان آکادمی نوبل با نوعی عدم اعتماد به نفس که در لحن دبیر دائمیاش مشهود است اینگونه توجیه میکند که « شاید انتخاب «دیلن» به نظر غافلگیرکننده باشد اما اگر به عقب برگردید، به ۵۰۰۰ سال پیش، به «هومر» و «سافو» میرسید. آنها متونی شاعرانه میگفتند تا روی صحنه اجرا شود و همین در مورد «باب دیلن» هم صدق میکند. ما هنوز هم آثار «هومر» و «سافو» را میخوانیم و لذت میبریم. ما میتوانیم و باید کارهای او را بخوانیم.»
البته این نخستینباری نیست که جامعه جهانی و نویسندگان در مواجهه با برنده نوبل ادبیات جبهه میگیرند. در سال ۱۹۵۳ نیز وقتی وینستون چرچیل جایزه نوبل ادبیات را برای نوشتن خاطراتش از آن خود کرد بسیاری از اینکه جایزه به جای ادبا به فردی سیاستمدار داده شده متعجب و ناخرسند بودند.
همچنین وقتی جایزه سال ۱۹۹۷ را به «داریو فو» نویسنده ایتالیایی که همزمان با اعلام برنده شدن دیلن (پنجشنبه ۲۲ مهر) فوت کرد، دادند برخی منتقدان با «سبکوزن» خواندن او، این انتخاب را زیر سوال بردند. او پیش از نویسنده شدن، در حرفه بازیگری شهرت داشت و کارهایش از سوی کلیسای کاتولیک سانسور میشد. یکی دیگر از نادرترین رویدادهای مراسم اعطای این جایزه، انتخاب نویسندهای مرده بهعنوان برنده است. اعضای آکادمی نوبل تنها یکبار در سال ۱۹۳۱ نام «اریک آکسل کارلفلدت» فقید را بهعنوان برنده اعلام کردند. البته آکادمی سوئد بعدها در سال ۱۹۷۴ به این نتیجه رسید که دیگر هیچ نویسندهای را پس از مرگ بهعنوان برنده معرفی نکند؛ مگر آنکه او بعد از اعلام نتایج درگذشته باشد. همچنین زمانی که «الفرید یلینک» اتریشی بهعنوان برنده سال ۲۰۰۴ این جایزه معرفی شد، «کورت آنلوند» از عضویت آکادمی نوبل استعفا کرد و گفت: انتخاب «یلینک» ضربه غیرقابل جبرانی به اعتبار این جایزه وارد کرد. چنین واکنشی نهتنها مقابل اورهان پاموک (نویسنده اهل ترکیه)، هرتا مولر(رومانیایی- آلمانی) تکرار شد، بلکه با اینکه اغلب اهل ادبیات بر وجاهت ادبی ماریو باراگاس یوسا صحه میگذارند وی نیز از نمونههای بحثبرانگیز نوبل ادبیات بود. وقتی سال ۲۰۱۰ نام وی بهعنوان برنده اعلام شد، موجی از اعتراضها بهپا خاست. علت این امر عقاید سیاسی نویسنده «سور بز» و فعالیتهای ریشهدار و چپگرای او بود. اختلافها تا جایی پیش رفت که او را «پادشاه حواشی» خواندند. با این حال «یوسا» پس از گذشت ۶ سال هنوز به فعالیتهای سیاسیاش ادامه میدهد و دست از رماننویسی هم برنداشته است. کتابهای او به زبانهای مختلف ترجمه میشوند و فروش بالایی هم دارند.
اظهارنظر نویسندگان ایرانی
داود غفارزادگان از نویسندگانی است که نهتنها درباره باب دیلن که به کلی درباره جایزه نوبل خوشبین نیست. وی میگوید: «من نمیفهمم چه چیزی در ذهن داوران نوبل ادبیات میگذرد اما فکر میکنم مثل اغلب چیزهایی که از سالها قبل ارزششان از بین رفته نوبل هم به همین سمت حرکت کرده است. در گذشته چیزهایی دارای ارزش بود که امروزه آن ارزش را ندارد. مثلا امروز میبینیم تحصیلکردهای دکترای فلسفه گرفته و عضو داعش شده است. این نشان میدهد که خیلی چیزها ارزش خود را از دست دادهاند مثل وقتی که در آلمان که مهد فلسفه است در کنار خانههای فیلسوفها کورههای آدمسوزی راهانداخته بودند. به نظرم از جنگ جهانی دوم به بعد همه چیز ارزش خود را از دست داد و روی هوا بنا شد. به همین دلیل اگر سال آینده بشنوم که به یکی از خانمهای خواننده ایرانی جایزه نوبل دادهاند، تعجب نمیکنم!»۱
اسدالله امرایی، مترجم و روزنامهنگار نیز نظری مشابه دارد و میگوید بهتر بود به دیلن جایزه نوبل صلح را اعطا کنند نه نوبل ادبیات! او درباره این موضوع میگوید: «باب دیلن و ترانههایش را دوست دارم. تلاش او را برای صلح و مخالفتش با جنگ ویتنام و همدلیهایش را با ستمدیدگان و قربانیان شکنجه میستایم. کاش جایزه نوبل صلح را به او میدادند. اعطای جایزه نوبل به دیلن را جفا در حق نویسندگانی مثل فیلیپ راث و جویس کرول اوتس میدانم.»
اصغر نوری، مترجم آثار ادبی اما نظری خلاف این گفتهها دارد. وی معتقد است: «دلیل این همه بحث درباره برحق بودن یا نبودن انتخاب باب دیلن را نمیفهمم. دیلن کم آدمی نیست و این جایزه را هم بیدلیل به کسی اعطا نکردهاند. البته این را هم باید در نظر گرفت که هر جایزهای سیاستی دارد و هر داوری هم سلایق خاص خود را. رفاقت و پارتیبازی هم در همه جشنوارهها و در جریان داوریها حضور دارد اما با این همه معتقدم دیلن در حد و اندازه دریافت نوبل بود.» ۲
ادامه سکوت کلافهکننده
دو هفته پس از اعلام برگزیده شدن باب دیلن، این هنرمند هنوز واکنش مناسبی به آکادمی از خود نشان نداده است و حتی از پاسخ تلفنی به آنها خودداری میکند. چنین عکسالعملی ابتدا سعی شد نادیده گرفته شود و احتمالا آن را به حساب شوریدگیهای هنرمندانهاش بگذارند ولی کمکم چنین بیاعتناییای نگرانی برخی اعضای آکادمی را درپی داشت و نوعی دهنکجی تلقی شد. «پر واستبرگ» از اعضای آکادمی نوبل، امتناع «دیلن» از پاسخگویی به تماسهای مکرر آنها را بیادبانه خواند، اما تنها اتفاقی که افتاد این بود که عنوان «برنده نوبل ادبیات ۲۰۱۶» از وبسایت این خواننده و ترانهسرای آمریکایی حذف شد.حالا این آکادمی سوئدی اعلام کرده است که اظهارات «واستبرگ»، دیدگاه کلی این موسسه نیست و حضوریافتن یا حضور نیافتن «دیلن» در مراسم دریافت جایزه نوبل، به تصمیم خودش بستگی دارد.
«سارا دانیوس» دبیر دائمی آکادمی نوبل در بیانیه جدیدش به نمایندگی از آکادمی اعلام کرد: نویسندهای که موفق به کسب جایزه نوبل شده، با توجه به مراسمی که برای اعطای جایزه برگزار میشود، تصمیم خود را میگیرد. آکادمی سوئدی، صرفنظر از هر تصمیمی که گرفته شود، هرگز اظهارنظری در مورد تصمیم برندگان نوبل نداشته و نخواهد داشت.»
حال باید دید سرانجام دیلن در مراسم اعطای جوایز نوبل که دهم دسامبر در استکهلم سوئد برگزار میشود شرکت خواهد کرد یا نه. بیشک در صورت حاضر شدن در این مراسم، نطقی شگفتیسازتر از سکوتش از وی خواهیم شنید.
پانوشت:
1- خبرگزاری ایسنا، دوشنبه 26 مهر 1395
2- جامجم آنلاین شنبه 24 مهر 1395
ارسال نظر