رابطه Uوارونه بین ایمنی ترافیک و رشد اقتصادی*

امروزه حمل‌ونقل و ترافیک یکی از اجزای مهم اقتصاد ملی به حساب می‌آید و به دلیل داشتن نقش زیربنایی، تاثیر فراوانی بر فرآیند رشد اقتصادی کشورها دارد. این بخش در برگیرنده فعالیت‌هایی است که به شکلی گسترده در تمامی زمینه‌های تولید، توزیع و مصرف کالا و خدمات جریان داشته و در مجموعه فعالیت‌های اقتصادی نقش غیرقابل انکاری ایفا می‌کند. بدون وجود شبکه حمل‌ونقل، تاسیسات و تجهیزات جانبی و ناوگان مطلوب تصور رشد و توسعه عمومی کشور غیرممکن به نظر می‌رسد. از سوی دیگر، با گسترش زندگی ماشینی و افزایش روزافزون ترافیک در شهرها و جاده‌ها در نیم قرن اخیر، در مقابل فواید اقتصادی و رفاهی گسترش ارتباطات و سرعت جابه‌جایی کالا و مسافر، به سرعت بر میزان هزینه‌های ترافیک جاده‌ای و شهری افزوده شده است. از این‌رو بحث تصادفات و ضایعات مالی و جانی ناشی از آن به یکی از چالش‌های جوامع بشری تبدیل شده است.

یک مقایسه بین کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه، نشان می‌دهد که کشورهای صنعتی با وجود نرخ بالای مالکیت وسایل نقلیه موتوری، در طول نیم قرن گذشته نحوه برخورد با پدیده افزایش تعداد خودرو و کاربران را تا حدودی آموخته‌اند. در مقابل اما، کشورهای در حال توسعه به دلایل مختلفی از این فرصت استفاده نکرده‌اند و در حال حاضر بسیاری از این کشورها با معضل جدی و روبه وخامت تصادفات جاده‌ای و تلفات ناشی از آن، روبه‌رو هستند. از سوی دیگر، باوجود گسترش سیستم‌های حمل‌ونقل در کشورهای درحال توسعه متاسفانه اقدامات اندکی درخصوص جلوگیری از سوانح جاده‌ای و یا کاهش شدت آنها صورت گرفته است. در این کشورها به‌رغم بالا بودن نرخ تصادفات، منابع کافی برای حفظ جان مجروحان و کمک به کسانی که در اثر این سوانح دچار معلولیت‌های دائمی شده‌اند، وجود ندارد.

وضعیت ایران چطور است؟

ایران نیز یکی از کشورهایی است که بیشترین موارد مرگ و میر و جراحت ناشی از تصادفات را دارد. آمارهای سازمان پزشکی قانونی کشور نشان می‌دهد از سال ۱۳۸۰ تا ۱۳۹۳، ۳۱۵ هزار و ۲۶۴ شهروند ایرانی جان خود را بر اثر سوانح رانندگی در جاده‌های کشور از دست داده‌اند؛ رقمی که نشان‌دهنده خسارت‌های چند صد میلیاردی به کشور است و در مقایسه با سایر کشورها، ایران را در موقعیت بسیار نگران‌کننده‌ای قرار داده است. از طرف دیگر، مطالعات و بررسی‌های بانک جهانی در سال‌های اخیر رسما وضعیت ایمنی ترافیک در ایران را بحرانی اعلام کرده است. ایران به‌عنوان کشوری وسیع و پرجمعیت، فاقد یک شبکه کافی و مدرن راه آهن است و این موضوع، باعث فشاری سنگین از جهت ترابری بار و مسافر بر شبکه جاده‌ای کشور شده است. شبکه راه‌های برون‌شهری و درون‌شهری ما، چه از نظر کمیت و چه کیفیت و نگهداری دچار ضعف شدیدی است و این وضعیت در ترکیب با ناآگاهی و فقدان آموزشی عمومی، ناوگان فرسوده، بی‌نظمی شدید در ترافیک و عدم رعایت قوانین راهنمایی و رانندگی، ضعف خدمات اورژانس و عدم مشاهده یک عزم ملی در برخورد با این پدیده خطرناک، وضعیتی را به‌وجود آورده است که در حال حاضر هر کسی قدم در جاده‌ها و خیابان‌های کشورمان بگذارد، گویا خود را در معرض یک ریسک بالای کشته شدن یا زخمی شدن قرار داده است.

سه عامل مخل ایمنی ترافیک

مطالعات انجام‌شده مشخص می‌کند عواملی که در بروز حوادث جاده‌ای دخیل هستند، در سه عنوان کلی راه، وسیله نقلیه و عامل انسانی تقسیم می‌شوند و هر کدام از این عوامل هم زیرمجموعه‌های گوناگونی را دربرمی‌گیرند. اما در میان ارکان اصلی تصادف، انسان قوی‌ترین عنصر است. بنابراین منطقی است که جامعه تمام تلاش‌های خود را بر انسان متمرکز کند. از طرفی می‌توان گفت که تصادف یک پدیده اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی است که امروزه در بیشتر برنامه‌ریزی‌های مرتبط با این موضوع در کشور ما مورد غفلت واقع شده است. در همین حال، بررسی رابطه بین تصادفات جاده‌ای و شاخص‌های اقتصادی که در آن فاکتورهایی مثل درآمد سرانه، سرمایه‌گذاری در بخش جاده‌ای، سرانه اتومبیل، فرهنگ و نرخ جمعیت مورد مطالعه قرار گرفته، حاکی از آن است که بین درآمد سرانه و میزان تصادفات جاده‌ای، رابطه‌ای به شکل U وارونه برقرار است و در واقع فرضیه کوزنتس را در این رابطه برای ایران تایید می‌کند. سیمون کوزنتس در سال ۱۹۹۵ رابطه درآمد سرانه و نابرابری درآمدی را به‌صورت یک رابطه U معکوس مطرح کرد، اما بعدها مفهوم منحنی کوزنتس در سایر حوزه‌ها نیز به‌کار گرفته شد.

مطالعات تجربی رابطه میان متغیرهای زیست‌محیطی و درآمد سرانه را نیز شبیه منحنی کوزنتس اولیه و به‌صورت U معکوس نشان می‌دهد. پس از آن، منحنی کوزنتس برای توصیف رابطه بین کیفیت محیط‌زیست و درآمد سرانه نیز مورد توجه قرار گرفت. براساس مطالعات مذکور، در مراحل اولیه رشد اقتصادی، نرخ تصادفات جاده‌ای افزایش پیدا می‌کند و در نهایت به سبب پیشرفت‌‌های تکنیکی، افزایش میزان سرمایه‌گذاری در بخش‌های مرتبط و آموزش‌های مناسب، این نرخ در سطوح بالای درآمد سرانه کاهش پیدا می‌کند. همچنین نتایج به‌دست آمده نشان‌دهنده آن است که بین سرمایه‌گذاری در زیرساخت‌های جاده‌ای و سطح سواد افراد، با میزان تصادفات جاده‌ای ارتباط معکوس وجود دارد، اما نرخ رشد جمعیت و متغیر سرانه اتومبیل با تصادفات جاده‌ای رابطه‌ای مثبت دارند.

با توجه به نتایجی که از یافته‌های این مطالعه به‌دست آمده است، سرمایه‌گذاری در زیرساخت‌های جاده‌ای به‌عنوان یکی از متغیرهای مهم و تاثیرگذار در کاهش نرخ تصادفات جاده‌ای معرفی می‌شود. با این وجود، کارشناسان پیشنهاد می‌کنند با تخصیص سرمایه‌گذاری‌های مناسب در بخش جاده و اقدامات لازم جهت ایمن‌سازی راه‌ها، می‌توان در کاهش نرخ تصادفات جاده‌ای موثر واقع شد. همچنین می‌توان با ارتقای سطح ایمنی اتومبیل‌ها و از رده خارج ساختن ناوگان‌های فرسوده در بخش جاده، گامی موثر در جهت کاهش هرچه بیشتر تصادفات جاده‌ای برداشت. نهایتا اینکه براساس این پژوهش، سطح سواد به‌عنوان یک متغیر کاهش‌دهنده‌ حوادث جاده‌ای شناخته شده است. بنابراین به‌نظر می‌رسد می‌توان از طریق فرهنگ‌سازی و آموزش‌‌های تخصصی در کنار سایر سیاست‌ها، زمینه کاهش تصادفات را فراهم کرد.

*برگرفته از مقاله علمی «بررسی رابطه بین ایمنی ترافیک و رشد اقتصادی در ایران»؛ به قلم نادر مهرگان، علی‌اکبر قلی‌زاده و فریبرز محمدی