رابطه خشم با افسردگی
نویسنده: میترا فری‌نژاد فتحی (دریا حقی)
Farinezhad_mitra@yahoo.com
خشم سالم یکی از طبیعی‌ترین احساسات ما است. خشم یکی از واکنش‌های دفاع روانی است برای تخلیه‌ ترس و اضطراب، و به صورت غیرارادی رخ می‌دهد و ما قادر به حذف آن نیستیم.
از کودکی به ما آموزش دادند که خشم بد است و انسان خوب خشمگین نمی‌شود، اما در حقیقت خشم نیرومندترین احساس جدایی‌ناپذیر از وجود ما است که هر چه در مقابلش مقاومت و آن را سرکوب کنیم قوی‌تر خواهد شد. در واقع آنچه باید مذمّت می‌شده، رفتار ناشی از خشم است. ما می‌توانیم به خود اجازه دهیم که خشمگین شویم و خشم خود را ببینیم، بپذیریم و به آن توجه کنیم. تمامی احساسات ما با زبان بی‌زبانی با ما صحبت می‌کنند و حرف‌هایی از درون ما برای ما دارند، چه خوب است که به جای سرکوب و نادیده گرفتنشان، به آنها توجه کنیم.

خشم گاهی ما را از خطرات حفظ می‌کند. و اما خشم ناسالم، خشمی است که منشأ اصلی آن ترس‌های ما و یکی از مهم‌ترین دلایل افسردگی و بیماری‌های جسمی است. آنچه در رابطه با این خشم، مخرب می‌باشد، خشونت است. خشونت رفتار عصبی‌ای است که ما هنگام خشم از خود نشان می‌دهیم.

دلایل خشم
• ترس (ترس از دست دادن، ترس از کافی نبودن، ترس از طرد شدن و...)
• خود کم‌بینی
• احساسات اعتیادگونه
• احساس گناه شدید
•‌رنجش حل نشده
• محرومیت و محدودیت از دوران کودکی
• عدم بخشش خود
• شرم
• دوست نداشتن خود
• میل به تنبیه و تربیت دیگران
• خودمحوری
• غرورها

«گاهی خود کم‌بینی ما موجب ایجاد خشم می‌شود. انسانی که خود را کم و ناکافی می‌بیند یکی از سیستم‌های دفاع‌اش از خود، بروز خشم و خشونت است. انسانی که قدرت خود را کم می‌بیند، رفتار خشونت‌آمیز خود را بالا می‌برد.
«گاهی خشم ما ریشه در عادات، رفتارها، خواسته‌ها و احساسات اعتیادگونه‌ ما دارد. فرد وابسته برای حفظ آنچه فکر می‌کند دارد به کنترل و گاه استفاده از خشم و خشونت متوسل می‌شود.
«کسانی که در خود احساس گناه شدید دارند و درونشان به سرزنش خود مشغولند غالبا:

1- اگر شخصیت برتری‌طلب داشته باشند دیکتاتورهایی ظالم می‌شوند.
۲- اگر شخصیت مهرطلب داشته باشند سریعا به افسردگی دچار می‌شوند.

«رنجش‌های حل نشده ما از دیگران از دوران کودکی تا به حال چشمه‌ای برای تولید خشم و خشونت محسوب می‌شوند. گاهی خشونت ما نسبت به افراد به خاطر رنجشی است که از آنها داریم و به هر دلیلی آن را سرکوب کرده‌ایم.
«انسان طبیعتا موجودی آزادی طلب است. آزادی یعنی حفظ شدن حریم شخصی افراد و نه بی‌قید و بند بودن، و نه نقض قوانین یا هتک حرمت و تجاوز به حریم دیگران. آزادی یعنی احترام به ارزش‌ها و حقوق انسانی. اگر این نوع آزادی را از کودکی از ما بگیرند و ما را در معرض محدودیت‌ها و محرومیت‌ها قرار دهند ما دچار خشمی می‌شویم که تاثیر منفی آن تا پایان زندگی همراه ما خواهد بود مگر اینکه آن را حل و فصل کنیم.»
«عدم بخشش خود موجب ایجاد خشم و بروز خشونت می‌شود. عدم بخشش خود جنگی درونی را برپا می‌کند و نتیجه‌ جنگ خشم است.

«انسانی که همیشه خجالت‌زده و شرمسار است به دلیل اینکه خیلی موارد رفتارهای، اخلاقی و احساسی خود را به خاطر مهرطلبی و تایید طلبی خود پنهان و سرکوب می‌کند، دچار خشم و پس از مدتی، دچار خشونت می‌شود.»
«گاهی طبق تیپ شخصیتی برتری‌طلب افراد میل به تنبیه و تربیت دیگران دارند؛ یا همچنین بر اساس شخصیت مهرطلب، خشم و خشونت را وسیله‌ای برای دستیابی به نیاز خود به مهر و تایید می‌بینند. پس در نتیجه خشم خود را با خشونت نشان می‌دهند تا دیگران را تنبیه و تربیت کنند. یا مثلا، « قهر کردن» یکی از ناپسند‌ترین ترفندهای ناشی از خشم برای تنبیه و تربیت دیگران است.
خشم، دارای انرژی پتانسیل منفی است که اگر با آن درست برخورد نشود و سرکوب شود، این انرژی منفی روی هم انباشته شده و رفته‌رفته تمام وجود فرد را مسموم کرده و او را دچار بیماری افسردگی می‌کند.

برخی تکنیک‌های کاهش خشم
۱- خشم ناسالم خود را نه سرکوب کنیم و نه با خشونت آن را بروز دهیم. خشم خود را ببینید، بشناسید، بپذیرید، به آن توجه کنید، دلایل آن را پیدا کنید و با شروع پروسه خودشناسی و بهبودی آن را حل کنید.
2- بخشش خود یکی از موثرترین راهکارهای حل خشم ناسالم است. به خود سخت نگیرید. توقعات عصبی بیش از توان خود را کنار بگذارید. خود را بابت اشتباهات گذشته ببخشید. و بدانیم که انسان باید اشتباه کند تا راه درست را بیابد. اشتباهات ما به دلیل کمبود آگاهی ما است. آن روزی که اشتباه کردید، آگاهیتان در همان حد بوده است وگرنه قصد آزار خود را نداشتید.

3- بخشش دیگران راهکاری دیگر است که باعث می‌شود خشم ما کاهش یابد. اما بخشیدن، ابتدا ظرفیت می‌خواهد و این‌طور نیست که ما بگوییم آن را بخشیدم و بخشش صورت گیرد. بسیاری مواقع ما از فرد می‌گذریم و سعی بر فراموشی داریم. اولین کار برای بخشش دیگران دعا در حق آنها است. این دعا موجب می‌شود که درون خود ما ظرفیتی ایجاد شود برای بخشش واقعی و همچنین آسیب‌های ناشی از خشم درون ما کمتر شود. به همین دلیل است که پیامبران ما گفته‌اند: «برای دشمنان خود نیز دعا کنید.» دومین اقدام پیدا کردن رنجش‌هایمان از دیگران و حل آنها با کمک گرفتن از یک مشاور کاردان است.

4- بینش‌های خود را در رابطه با مسائل یک بار مرور کنید و بینش‌های غلط را تغییر دهید. در این امر کتاب‌های آموزشی و یک مشاور یا مربی معنوی می‌تواند کمک خوبی برای شما باشد.
۵- هنگام خشم بر تنفس خود تمرکز کنید. ورزش کنید؛ پیاده‌روی یکی از موثرترین ورزش‌ها برای رفع خشم و سموم ناشی از آن است.

با خشم خود، چه سالم و چه ناسالم، مهربان باشیم و به آن توجه کنیم، زیرا آن هم جزئی از وجود خود ما است.