یک جامعهشناس در تحلیل چرایی فقر فرهنگ پیادهروی در کشور میگوید:
کاهش خودکشی با ترویج فرهنگ پیادهروی
هر وقت که صحبت از کاهش آلودگی هوا میشود اولین تصمیمی که گرفته میشوداجرای طرح زوج و فرد از درب منازل است. به جز این شاید این جمله تکراری هم ترجیع بند روزهای آلوده پاییزیمان باشد که «با پیادهروی به کاهش آلودگی شهرمان کمک کنیم. » طی کردن مسیری با پای پیاده شاید در یک روز دل انگیز و هوای پاک بهاری مطلوب باشد، اما خیلیها ترجیح میدهند در هوای آلوده پیاده روی نکنند. به جز این آیا فرهنگ پیاده روی میان مردم ما جا افتاده است؟ آیا اگر هوا خوب باشد هم حوصله داریم پیاده روی کنیم ؟تفکر غالب این است که حداقل پایتختنشینان و اهالی شهرهای بزرگ کشورمان کمتر رغبتی به پیاده روی دارند.
هر وقت که صحبت از کاهش آلودگی هوا میشود اولین تصمیمی که گرفته میشوداجرای طرح زوج و فرد از درب منازل است. به جز این شاید این جمله تکراری هم ترجیع بند روزهای آلوده پاییزیمان باشد که «با پیادهروی به کاهش آلودگی شهرمان کمک کنیم.» طی کردن مسیری با پای پیاده شاید در یک روز دل انگیز و هوای پاک بهاری مطلوب باشد، اما خیلیها ترجیح میدهند در هوای آلوده پیاده روی نکنند. به جز این آیا فرهنگ پیاده روی میان مردم ما جا افتاده است؟ آیا اگر هوا خوب باشد هم حوصله داریم پیاده روی کنیم ؟تفکر غالب این است که حداقل پایتختنشینان و اهالی شهرهای بزرگ کشورمان کمتر رغبتی به پیاده روی دارند. در مورد صحت این گزاره و علت پایین بودن فرهنگ پیاده روی در کشورمان با دکتر امانالله قرایی مقدم جامعهشناس و عضو هیات علمی دانشگاه شهید بهشتی به گفتوگو نشستیم. قرایی مقدم معتقد است افزایش فرهنگ پیاده روی در کشور به جز فوایدی که برای سلامت جسم دارد منجر به از بین رفتن حس تنهایی در فرد و در نتیجه کاهش آمار خودکشی در کشور میشود.امری که البته نیاز به ایجاد زیرساختهایی دارد که ممکن است سالها به طول بینجامد.
شما هم با این جمله موافقید که ایرانیها به خصوص ساکنان شهرهای بزرگ کشورمان کمتر پیادهروی میکنند؟
مساله پیادهروی را باید در دو بافت اجتماعی در نظر گرفت نخست در شهرهای کوچک و روستاها که زندگیشان بر اساس پیادهروی شکل میگیرد و پیاده روی جز لاینفک زندگی شان به شمار میرود و دوم شهرهای بزرگی که زندگی در آنها به دلیل وجود تکنولوژیهای جدید سرعت گرفته است و مردم امکان داشتن فراغ بال برای پیاده روی را کمتر از قبل دارند. به نظر میرسد در سالهای اخیر به ویژه از زمانی که رادیو و تلویزیون اقدام به تولید و پخش برنامههایی با مضمون پیاده روی دستهجمعی کرده، به نوعی این خرده فرهنگ در جامعه ما جای خود را پیدا کرده است، اما در شهر های بزرگ هنوز ما از این نظر دچار فقر فرهنگی هستیم.
بیشتر مسوولان در روزهای آلودگی هوا به این فکر میافتند که باید فرهنگ پیاده روی را در میان مردم جا انداخت یا اینکه فرهنگ پیادهروی در کشور پایین است، نظر شما در این باره چیست؟
آنچه که ارمغان پیاده روی به خصوص پیادهروی در جمع است فارغ از مباحث مربوط به سلامتی آن چیزی است که از دید ما جامعهشناسان بسیار اهمیت دارد.
پیاده روی در روزهای تعطیل پایان هفته و به خصوص در میان جمع از دیدگاه جامعهشناسانه منجر به انسجام اجتماعی و پدید آمدن نوعی همبستگی در میان افراد شده که حس تنهایی و بیکسی را از فرد دور میکند. زندگی در شهرهای بزرگی نظیر تهران و سایر کلانشهرهای کشور اصولا انسان را بیهویت و تنها میکند، انسانها در شهرهای بزرگ به صورت موجوداتی مکانیکال درمیآیند که تنها از کنار هم رد میشوند بدون آنکه توجه یکدیگر را جلب کنند یا برای هم اهمیت داشته باشند. این مساله باعث میشود صدمات روحی جبرانناپذیری به آنها وارد شود که منجر به افزایش افکار مربوط به خودکشی در فرد میشود. نگاهی به آمارهای جهانی نیز همین مساله را تایید میکند. هر جا که فرد در هیاهو و تلاطم زندگی در مترو پولیسها غرق شود خود را میان انبوه جمعیت تنها حس میکند و در نتیجه دست به خودکشی میزند که آمار مربوط به خودکشی در شهرهای بزرگ موید این نکته است.
اما پیادهروی و بودن در کنار جمع و افرادی که با آنها «ما»ی مشترکی تشکیل میدهیم و اهداف هر چند کوتاه مدتی را با آنها داریم میتواند از حس تنهایی و گسترش این افکار در فرد بکاهد.
این یعنی فواید پیاده روی به جز بحث سلامتی و کاهش آلودگی هوا در بحث جامعه شناسی هم نمو دارد؟
درست است. زمانی که کسی تنها است مدام فکر میکند که کسی به او اهمیت نمیدهد اما شرکت در جمع به خصوص در همین پیادهرویهای دسته جمعی میتواند منجر به ایجاد دیالوگی ما بین افراد شود. افراد با هم میگویند میشنوند میخندند و با مطرح کردن درد دلهایشان از این تنهایی شهری بیرون میآیند.
کم کم این تفکر در فرد جا میافتد که تنها نیست و افراد دیگری هم مثل او وجود دارند و کسانی هم هستند که او را دوست داشته باشند. ایجاد این حس، با تقویت فرهنگ پیادهروی در کشور در نهایت نتیجهای به دست میدهد که از لحاظ جامعه شناسانه بسیار با اهمیت است. به نظر من باید فرهنگ پیاده روی در کشور را تشویق و مردم را به پیاده روی ترغیب کنیم. اینکه تلویزیون گاهی تصاویر افراد را در حال پیاده روی در پارکهای بزرگ شهر نشان میدهد بسیار خوب است و حس همبستگی را در افراد تقویت میکند.
بسیاری این مساله را مطرح میکنند که چون هوا آلوده است پیادهروی نمیکنند آیا این نوعی بهانه است یا اینکه واقعا فرهنگ پیادهروی میان مردم ما جا نیفتاده است؟
بله، گاهی این مساله عنوان میشود که به خاطر آلوده بودن هوا افراد نمیتوانند پیادهروی کنند. به نظر من این درست نیست هرچند که پاک بودن و تمیز بودن هوا انسان را به وجد میآورد و قطعا در افزایش پیاده روی موثر است اما اینکه بهانه ای به نام آلودگی هوا به این منجر شود که فرد پیادهروی را کنار بگذارد مورد قبول نیست. به هر حال اگر کسی بخواهد که پیاده روی کند و اگر فرهنگ پیاده روی در کشور ما انقدر جاافتاده باشد همه به دنبال موقعیت خواهند بود تا مسیری را هم در طول روز پیاده بپیمایند و کسی دنبال بهانه برای پیاده روی نکردن نیست. متاسفانه فرهنگ پیاده روی در شهر های بزرگ ما بسیار ضعیف است دلیل عمده آن هم زندگی ماشینی است که افراد را تنبل بار آورده است. گاهی حتی میبینیم فردی برای خرید نان از سر کوچه نیز سوار ماشین خود میشود. این به آن معنا است که ما فرهنگ پیادهروی نداریم و این در میان افراد جامعه جا نیفتاده که پیادهروی چقدر میتواند اثرات مثبتی هم برای سلامت جسمی و هم سلامت روحی فرد و جامعه داشته باشد.
آیا ایجاد تمهیداتی برای پیاده روی میتواند در افزایش این موضوع اثرگذار باشد یا نیاز به کار طولانی مدتی در این زمینه داریم؟
ببینید از وقتی که شهرداری ایستگاههای دوچرخه را در سطح شهر تعبیه کرده برخی مردم از آن استفاده میکنند و به نظرم استفاده از دو چرخه بیشتر شده است. این نکته میتواند تا حدودی در ترویج فرهنگ پیاده روی هم موثر باشد یعنی اگر امکانات مربوط به پیاده روی هم در نظر گرفته شود و در کنار آن کارهای مربوط به نهادینه کردن فرهنگ پیادهروی در جامعه نیز انجام شود میتواند به نتیجه دلخواه منتج شود. البته نهادینه کردن یک فرهنگ در جامعه کار یک سال و دو سال و ۵ سال نیست. گاهی سالها طول میکشد تا فرهنگی در جامعهای نهادینه شود.زمانی که خرده فرهنگی در جامعه نهادینه شد یعنی به مرحلهای رسیده که دیگر ثبات و پایداری دارد و هیچ چیزی نمیتواند آن را از بین ببرد. که متاسفانه در خصوص فرهنگ پیاده روی در کشورمان ما هنوز به این مرحله نرسیدهایم و حتی کارهای لازم برای نهادینه کردن این خرده فرهنگ را نیز انجام ندادیم بنابراین توقع اینکه مردم در روزهای سال با پیاده روی به کاهش آلودگی شهرهای بزرگ کمک کنند بیجا است.
برای نهادینه کردن این خرده فرهنگ چه پیشنهادی دارید؟
عمده این کار مربوط به فعالیت رسانههایی نظیر صدا و سیما است. همانطور که صدا و سیما برای برخی از موضوعات مخارج زیادی برای فیلمبرداری صرف میکند برای این موضوع هم باید هزینه کند. نشان دادن ورزش و پیادهروی نباید تنها محدود به شبکه سوم سیما باشد. همچنین این پیامها باید به صورت غیرمستقیم مخاطبان را تشویق و ترغیب به پیاده روی کنند. تحقیقات اخیر دانشمندان در اروپا نشان میدهد هر جا که مردم جمع شوند و با یکدیگر گفتوگو کنند افکار منفی خودکشی نیز میان آنها کمتر میشود. این دور هم جمع شدنها تنها مربوط به پیادهرویهای دسته جمعی نیست. حضور مردم در مساجد، تکایا و حسینیهها هم میتواند از بروز لطمات به روحیه افراد و ترویج افکار منفی جلوگیری کند و تفکر منفی بیگانه بودن از جمع را
از بین ببرد.
ارسال نظر