آیا غیر از «توافق بینالمللی برجام» راهبرد دیگری وجود داشت؟
حمیدرضا موحدیزاده
فعال سیاسی
یک سال از توافق هستهای ایران با قدرتهای جهانی ۱+ ۵ گذشت. همانهایی که قطعنامههای سازمان ملل متحد را کاغذپاره و بیاثر میدانستند و اقتصاد ملی را تا مرز فلج شدن، اتلاف و نابودی اعتماد عمومی و منابع مالی و انسانی کشور پیش بردند، پس از کسب توافق هستهای که در سایه استراتژی نرمش قهرمانانه رهبر معظم انقلاب، پشتیبانی و حمایت اکثریت مردم ایران و شخصیتهای طراز اول نظام هم چون آیتالله هاشمی رفسنجانی، سیدمحمد خاتمی، دکتر محمدرضا عارف، سیدحسن خمینی، ناطق نوری و سایر پیشکسوتان جمهوری اسلامی ایران و سیاستهای خردمندانه و دلسوزانه دولت تدبیر و امید آقای روحانی و تیم ورزیده و حرفهای مذاکره کننده ایرانی به راهبری دکتر محمد جواد ظریف، حاصل شده است، دوباره با آزمون و خطای تکراری طبق عادت نفسانی و زیادهخواهانه خویش، ساز نابهنجار و یأسآفرین خود را کوک کرده و برای بیحاصل جلوه دادن برجام و ناامید کردن مردم آگاه و هوشیار ایران، نغمه شکست و ناکامی دولت و ملت را سر دادهاند.
حمیدرضا موحدیزاده
فعال سیاسی
یک سال از توافق هستهای ایران با قدرتهای جهانی 1+ 5 گذشت. همانهایی که قطعنامههای سازمان ملل متحد را کاغذپاره و بیاثر میدانستند و اقتصاد ملی را تا مرز فلج شدن، اتلاف و نابودی اعتماد عمومی و منابع مالی و انسانی کشور پیش بردند، پس از کسب توافق هستهای که در سایه استراتژی نرمش قهرمانانه رهبر معظم انقلاب، پشتیبانی و حمایت اکثریت مردم ایران و شخصیتهای طراز اول نظام هم چون آیتالله هاشمی رفسنجانی، سیدمحمد خاتمی، دکتر محمدرضا عارف، سیدحسن خمینی، ناطق نوری و سایر پیشکسوتان جمهوری اسلامی ایران و سیاستهای خردمندانه و دلسوزانه دولت تدبیر و امید آقای روحانی و تیم ورزیده و حرفهای مذاکره کننده ایرانی به راهبری دکتر محمد جواد ظریف، حاصل شده است، دوباره با آزمون و خطای تکراری طبق عادت نفسانی و زیادهخواهانه خویش، ساز نابهنجار و یأسآفرین خود را کوک کرده و برای بیحاصل جلوه دادن برجام و ناامید کردن مردم آگاه و هوشیار ایران، نغمه شکست و ناکامی دولت و ملت را سر دادهاند. غافل از اینکه تلاش بیهوده آنان، سودی را عایدشان نخواهد کرد و موجبات بازگشت و عقبگرد کشور و مردم به سالهای پر رنج و غصه و شرمندگی مردان، زنان و جوانان ایران اسلامی را فراهم نخواهد کرد. اینک مخاطبین و علاقمندان این مرز و بوم که دغدغه اعتلای دین و دنیای مردمان، آینده و سرنوشت فرزندانشان را در ذهن و اندیشه خود میپرورانند، به نکات زیر جلب مینماییم:
1- وجدانهای بیدار مردم ایران به خوبی میدانند، اگر این دولت ملی و این توافق جهانی مستقر و گفتمان غالب و حاکم نبود، امروز نظام، کشور و مردم چه ایام و روزهای تلخ و شومی را بایستی تجربه میکردند. در حالیکه دستکم توافق هستهای برجام، سایه جنگ، قحطی و تحریمهای ظالمانه علیه ملت ایران را از سر کشور عزیزمان ایران دور کرده و حداقل آرامش روانی را در فضای اقتصاد ملی و عرصه روابط بینالمللی برقرار کرده است.
2- دولت «تدبیر و امید» برآمده از عقلانیت و اعتدال جامعه و آراء میلیونی مردم و نسل جوان، علیرغم کاهش شدید قیمت نفت، سقوط ارزش پول ملی، کاهش قدرت خرید مردم، ضعف مدیریت و کارآیی، فساد سیستماتیک و نفوذ کرده در ساختار اداری و اقتصادی کشور و قفل شدن سرمایه گذاری و تولید که ریشه در سیاستهای ماجراجویانه و بیحاصل دولت قبلی (علیرغم زحمات فراوان، طاقتفرسا و کمحاصلی که از خود بروز داد ) داشته است، توانسته تورم افسارگسیخته را مهارکرده و آن را از بالای 40 درصد به زیر 10 درصد برساند و بارقه امید را در دل کارآفرینان، تولیدگران، بنگاههای توزیع و صادرکننده و مصرفکنندگان زنده کند. امید آن که در سال جاری و آینده با تداوم دولت روحانی از طریق انتخابات و رأی دوباره و گسترده مردم ایران به سیاستهای صلحجویانه و خردمندانه، رونق لازم به اقتصاد، بازار و مسکن به رکود رفته ملی برگردد و زمینه اشتغال جوانان جویای کار و تحصیلکردهها بهتر از گذشته فراهم آید.
3- شیفتگان قدرت و تخریبکنندگان روحیه مردم، با هدف شکستن عزم دولتمردان، باید بدانند القای شکست برجام، تنها دولت را تضعیف نمیکند، بلکه پایه اعتماد عمومی و امید مردم را نسبت به اصل و اساس نظام جمهوری اسلامی ایران، سست و بیاعتماد کرده و کشور را آبستن حوادث تلخ و بدون برگشت خواهد کرد. چنین مباد! پرواضح است، آسیب رساندن به کشتی متلاطم انقلاب اسلامی و صدمه رساندن به پایگاه اجتماعی گسترده و میلیونی نظام و دولت طرفدار اصلاح و اعتدال، هیچ دستاورد ماندگاری را برای طرز فکر و منافع آنان، فرزندان، خانوادههایشان و پیروانشان نخواهد داشت و اظهار پشیمانی هم در انتهای راه و یا خدای نخواسته هنگام غرق شدن نشستگان کشتی طوفانزده کشور و جامعه، فایده و سودی در برنخواهد داشت و احتمالا جز عذاب وجدان و حسرت چیزی را از خود برجای و باقی نخواهد گذاشت. میتوان با استناد به مطالب فوق و صدها مستند آماری و شاخصهای اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی حاکم بر کشور و جامعه، مخالفان سرسخت و انعطافناپذیر توافق بینالمللی برجام را چنین مورد خطاب قرار داد که آنها باید به وجدان خویش و آیندگان پاسخ دهند، آیا غیر از «توافق بینالمللی برجام»، راهبرد دیگری برای شکستن تحریمهای ناعادلانه سازمان ملل متحد، کشورها و قدرتهای جهانی که علیه ملت ایران و نظام جمهوری اسلامی وضع، تصویب و اجرا کرده بودند، وجود داشت؟
آیا با ادامه تحریمها، اقتصاد ملی به مرز فلج شدن و فروپاشی سوق پیدا نمیکرد و خواسته یا ناخواسته، کشور در پرتگاه جنگ، تفرقه، ناتوانی و خشونت قرار نگرفته و گرفتار نمیآمد؟ امید آنکه اصولگرایان و مخالفان منطقی دولت در جاده تعقل، اعتدال، انصاف و آیندهنگری گام برداشته و با مهار کردن جریانهای وابسته خویش، گوشه چشمی نیز به مواضع جنگجویانه کنگره و سنای آمریکا و خطر پیشروی افراطگرایی مذهبی در منطقه داشته باشند و منافع و امنیت ملی را بر منافع شخصی، زودگذر و گروهی خود، ترجیح دهند. اصلاحطلبان و موافقان «توافق برجام» نیز راه انتقاد سازنده و راهگشا را برای مخالفان منصف و دلسوز، باز نگاه داشته و سعه صدر بیشتری را در اقناع افکار عمومی و منتقدان سیاستهای دولت، در پیش بگیرند. ما همه چشم به راه روزهای خوب، تعالیبخش و کارآمد هستیم.
ارسال نظر