چگونه در بدترین شرایط اقتصادی پسانداز کنیم؟
شاید بارها و بارها شنیده باشید یا به شما پیشنهاد شده باشد که بهتر است «بخشی از درآمد خود را پسانداز کنید. » اما در بسیاری از مواقع در مقابل این پیشنهاد پاسخ دادهاید که «مگر پولی میماند که بخواهیم پسانداز کنیم؟!» کارشناسان اقتصاد خانواده در بررسی این پاسخ حق را به شما میدهند، چراکه با تفکر و اندیشه و عاداتی که نسبت به پول و مدیریت آن در کشور ما وجود دارد، پسانداز کردن تقریبا غیرممکن است اما بهتر است بدانید که یکی از اقتصادهای قوی جهان یعنی «ژاپن»، این قدرت خود را مدیون عادت مردمانش به پسانداز کردن است.
شاید بارها و بارها شنیده باشید یا به شما پیشنهاد شده باشد که بهتر است «بخشی از درآمد خود را پسانداز کنید.» اما در بسیاری از مواقع در مقابل این پیشنهاد پاسخ دادهاید که «مگر پولی میماند که بخواهیم پسانداز کنیم؟!» کارشناسان اقتصاد خانواده در بررسی این پاسخ حق را به شما میدهند، چراکه با تفکر و اندیشه و عاداتی که نسبت به پول و مدیریت آن در کشور ما وجود دارد، پسانداز کردن تقریبا غیرممکن است اما بهتر است بدانید که یکی از اقتصادهای قوی جهان یعنی «ژاپن»، این قدرت خود را مدیون عادت مردمانش به پسانداز کردن است. بنابراین چالش اصلی این است که «چگونه با هر میزان درآمدی میتوانیم پسانداز کنیم؟»
کارشناسان اقتصاد خانواده پاسخ به این سوال را در نحوه «مدیریت مالی» میدانند که باید در زندگی خود اعمال کنید. به این ترتیب که برای هر بخش از نیازهای گوناگون خود، پاسخ مناسب مالی و اقتصادی بیابید. نخستین نیاز هر یک از ما، برآورده شدن احتیاجات ضروری زندگیمان است؛ غذا، پوشاک، مسکن، بهداشت، تحصیل و جابهجاییهای روزمره، مهمترین نیازهای روزمره زندگی ما هستند و بعد از آن نیاز به تامین آتیه و امنیت درآمد است. یعنی بدانیم در صورت از کارافتادگی یا رسیدن به زمان بازنشستگی، درآمد کافی برای یک زندگی راحت و شایسته را خواهیم داشت. سومین آنها، نیاز به تفریح، لذت و خوشی است؛ سفر، تفریحات سالم و هر کاری که انجامش به زندگی ما لذت و خوشی سالم و قانونی و اخلاقی میدهد در این دسته قرار میگیرند. چهارمین نیازی که باید تامین شود، نیاز به انجام کارهای خیر و درستی است که به ما آرامش درون میدهد و به زندگیمان معنا میبخشد؛ کارهایی همچون کمک به دیگران، بیماران، نیازمندان واقعی و... نیز در این گروه قرار دارند. برای سروسامان دادن به مدیریت مالی درآمد خود باید با خودتان پیمان ببندید که از این پس، درآمد خود را «در هر شرایطی» مطابق فرمول پیشنهادی در چهار حساب مستقل تقسیم و مدیریت کنید. در حساب اول، معادل ۶۰ درصد از درآمد خود را صرف هزینههای ضروری کنید. در حساب دوم ۲۰ درصد درآمد خود را به حساب پسانداز واریز کنید. ۱۵ درصد از درآمدتان باید در حساب «لذت و خوشی» گذاشته شود و میتوانید ۵ درصد را هم به حساب «امور خیر و نیکوکاری» اختصاص بدهید.
با توجه به این فرمول، اگر شما یک میلیون تومان درآمد ماهیانه دارید، سهم هر حساب در هر ماه به این شکل میشود. در حساب هزینههای ضروری ۶۰۰ هزار تومان، در حساب استقلال مالی ۲۰۰ هزار تومان،در حساب لذت و خوشی ۱۵۰ هزار تومان و نهایتا در حساب امور خیر ۵۰ هزار تومان واریز میشود. برای رسیدن به استقلال مالی باید در هر شرایطی خود را موظف بدانید که این فرمول را رعایت کنید و در راه رسیدن به اهداف ارزشمندتان صبور و متین باشید. اما ممکن است با حساب و کتابی سرانگشتی درخصوص اجرای این فرمول شما اعتراض کنید! مثل این جمله که: یک میلیون تمام هم هزینههای ضروری مرا پاسخ نمیدهد؛ چه برسد به ۶۰۰ هزار تومان! در پاسخ به این اعتراض، کارشناسان اقتصاد خانواده میگویند دو راه بیشتر پیش روی شما قرار ندارد؛ راه نخست این که هزینههایتان را کاهش دهید و راه دوم درآمدتان را افزایش دهید. به غیر این دو راه، راه سومی وجود ندارد.از نکات قابلتوجه در اقتصاد خانواده این است که افزایش درآمد به معنی بهبود معاش خانواده نیست بلکه افزایش درآمد، افزایش هزینهها را بهدنبال خواهد داشت بنابراین مدیریت هزینهها است که هنر گردانندگان اقتصاد خانواده را آشکار میکند.خانوادهها نمیتوانند هنگام مواجهه با کمبود بودجهشان یک متمم بودجه بیاورند و قال هزینههای اضافی را بکنند بنابر این باید قادر باشند هزینهها را مدیریت کنند.مدیریت اقتصاد خانواده هم مثل تمامی شاخههای علم اقتصاد نیاز به اطلاعات دارد تا به بهترین نحو تصمیمگیری کند. پیش از تصمیمگیری درخصوص هر مطلبی باید از خودتان بپرسید آیا هزینههای این کار از عهده من بر میآید؟ یا اصلا نیازی به انجام این کار و هزینههایش هست؟
آنچه اقتصاد خانواده را منحصر به فرد میکند وجود ارتباطات درونی بین نقشهای شغلی و خانوادگی است. با این وجود نباید فعالیتهای اقتصاد خانواده را شوخی و سرگرمی دانست بلکه باید با جدیت و برنامهریزی دقیق آنها را پیگیری کرد. این به آن معنا است که تمام اعضای خانواده موظفند از سیاستهای اقتصادی خانواده در جهت پیشبرد اهداف آن تبعیت کنند.مدیریت اقتصادی خانواده در شرایط عادی باید براساس میزان درآمدهای هر یک از اعضای خانواده و هزینهها تنظیم شود. همانطور که در خانواده، والدین باید مدیریت عاطفی، روانی و اجتماعی را اعمال کنند، در بحث هزینه کردن و ایجاد تعادل بین دخل و خرج نیز نیاز به مدیریت است.موضوع دیگری که ممکن است ذهن شما را درگیر خود کند این است که با ماهی دویست هزار تومان پسانداز مگر میشود کاری کرد؟ مجموع این پسانداز در پایان سال دو میلیون و چهار صد هزار تومان خواهد شد که پسانداز مهمی محسوب نمیشود. اما کارشناسان اقتصاد خانواده میگویند اگر میخواهید که زندگیتان عوض شود، باید نخست باورها و اندیشههایتان نسبت به پول و ثروت عوض شوند. «عادت به پسانداز» مهمتر است تا میزان پسانداز. عادت کنید که پسانداز کنید!
بهیاد داشته باشید: «پسانداز، بدهی شما به آیندهتان است. اهمیت این بدهی کمتر از اقساط وام بانکی یا پول آب و برق و گاز نیست.» نکته مهمی که در مورد حساب پسانداز خود باید بدانید این است که تحت هیچ شرایطی مجاز به خرج کردن آن نیستید. حتی برای بدهیهایی که اگر پرداخت نکنید به زندان میروید. حتی برای پرداخت هزینه بیمارستان و درمان و هر هزینه دیگری که بهظاهر بسیار مهم و اخلاقی و... میآید. هرگز به این پول دست نزنید!(شما باید برای پرداخت اینگونه هزینهها یک حساب اضطراری کنار گذاشته باشید) بهخاطر داشته باشید که ذهن غیرثروتمند ما، بهخصوص در آغاز کار، به صد حیله میخواهد ما را به وضعیت پیشین که تنگدستی و ثروتمند نبودن است برگرداند و این وظیفه شماست که برای ایجاد این عادت پسندیده و ارزشمند (یعنی عادت به پسانداز) و ساختن آیندهای روشن، سخت و استوار به روش جدید خود بچسبید و آن را رها نکنید. آگاه باشید که ممکن است ناخودآگاه، خود یا دیگران تلاش کنید دلیل یا دلایلی بیاورید که بخواهید عادات جدید و سازنده خود را رها کنید. سالیان سال باور عمومی بر این بوده که تقسیم پول در حسابهای متعدد بانکی، فرد را تشویق به پسانداز کردن میکند. اما با توجه به تحقیقات جدید دستیار پروفسور در دانشکده بازرگانی دانشگاه کانزاس آقای پروموتش چترجی، این باور تغییر کرد.در نتیجه تحقیقات وی اعلام کرد: ما به این نتیجه رسیدیم افرادی که تنها دارای یک حساب اصلی هستند نسبت به سایرین بیشتر به پسانداز کردن روی میآورند.
اساسا افراد به دنبال بهانهای برای خرج تراشی هستند که داشتن حسابهای متعدد باعث میشود بهانه کافی برای آسان کردن این امر در اختیار فرد قرار گیرد.تنها موردی که شما میتوانید از حساب استقلال مالی خود برداشت کنید، زمانی است که بخواهید با آن «مرغ تخمطلا» بخرید. یعنی سرمایهگذاری مطمئن و بدون هرگونه ریسک، که خودش برای خودش سود ایجاد کند؛ مانند خرید طلا (بهویژه طلای خالص که روی آن کار نشده باشد که مجبور شوید دستمزد ساخت پرداخت کنید)، خرید زمین، ملک و ماشینآلات تولیدی و هرگونه سرمایهگذاری که سودآور باشد بیآنکه شما مجبور باشید برای سودآور شدن آن کاری کنید. در این مورد میتوانید با افراد موفق و صاحبنظر مشورت کنید. تنها هنگامی که به «استقلال مالی» رسیدید (تعریف استقلال مالی را بالاتر گفته بودم)، میتوانید از «سود» ایجادشده (و نه «اصل» آن)، برای رفاه بیشتر خود هزینه کنید.
پیش از آن، اجازه دهید که این «مرغ تخمطلا» بهقدر کافی رشد کند.یک موضوع دیگر را هم به یاد داشته باشید. بخشی از نگرانی مالی خانوادهها، به این برمی گردد که آخر ماه، وقتی که حساب و کتاب میکنند و دخل و خرج را به چرتکه میسپارند، تازه متوجه میشوند که خرجشان با دخلشان مساوی نبوده و احتمالا خرج، کمی تا قسمت قابلتوجهی بیشتر بوده است. همین بیشتر بودن نیز، باعث میشود این فکر به ذهن برسد که بله، ما چقدر فقیریم و در نتیجه، احساس و باوری از فقر به فرد منتقل شود.این در صورتی است که ما میدانیم عادتهای غلطی در حوزه فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی داریم که با شناسایی و رفع آنها، میتوانیم از این بیتعادلی دخل و خرج، و در نتیجه از بروز این احساس فقر و ناامنی مالی جلوگیری کنیم. قسمتی از عادتهای غلط مالی و اقتصادیای را که در حوزه خانوادهها وجود دارد، با هم مرور میکنیم؛ عادتهایی که شاید از وجود برخی از آنها آگاهی لازم را نداشته باشیم و چون از قبل بودهاند، ما هم زیاد به آنها توجه نکردهایم.هر عادتی را با پرسیدن کلمه چرا، میتوان به چالش کشید و اگر علتهایی که برای این کلمه چرا میآوریم، قابل قبول باشد، در آن صورت عادتی خوب و در غیر این صورت، عادتی است که از دیگران به ما رسیده و میتوانیم و گاهی باید، کنارشان بگذاریم.
قوانین حساب لذت و خوشی
در صورت امکان، مبلغ این حساب را در یک ظرف شیشهای که در آن بسته است بریزید (از طریق شکافی که روی در آن ایجاد کردهاید)، تا آن را ببینید. مبلغ جمعآوریشده باید در مدت «یک هفته تا حداکثر سه ماه» بهطور کامل هزینه شود. (فقط میتوانید یک مبلغ ناچیز همیشه در ظرف باقی بگذارید که ذهن ناخودآگاهتان امید و شوق پر کردن آن را از دست ندهد.) تمام مبلغ پساندازشده باید برای «لذت و خوشی» هزینه شود و نه برای هیچ کار دیگری. آن را برای هر کاری که شما را خشنود میسازد میتوانید هزینه کنید؛ مثل: سفر، تفریح، ماساژ، خوراکیهای خوشمزه، خرید چیزی که کودک درونتان را خوشحال میکند، رستوران یا مکانی خاص که در آرزوی رفتن به آنجا بودهاید یا هستید و....یک نکته مهم در این بخش آن است که اگر سفری میخواهید بروید که هزینه آن بیش از مبلغ پساندازشده است، سعی کنید که نروید. اگر هم ترجیح میدهید که این کار انجام شود، برای تامین آن وام بگیرید (از بانک یا جایی که به پرداخت و بازگرداندن آن «اجبار داشته باشید»). هرگز، هرگز و هرگز وسوسه نشوید که از سایر حسابها به این منظور برداشت کنید. یا درآمدتان را بالاتر ببرید یا هزینهها را کاهش دهید و در سختترین حالت از یک منبع خارجی وام بگیرید.
قوانین حساب امور خیر
این مبلغ را میتوانید ماهانه یا سالانه به روشی که آیین یا باورهای شما حکم میکند و از انجام آن احساس آرامش میکنید، هزینه کنید. بسیار مهم است که این کار خیر، بدون چشمداشت صورت پذیرد و تا حد امکان هیچکس متوجه نشود این امر خیر از طریق چه کسی صورت پذیرفته است. یک نکته مهم در این بخش این است که اگر مبلغ این حساب تکافوی خواستههای خیر شما را نمیکند، باید درآمدتان را افزایش دهید، نه اینکه از حسابهای دیگر برداشت کنید. گاهی ممکن است ناخودآگاه بخواهید این قوانین را زیر پا بگذارید و به عادتهای گذشته خود برگردید و بگویید: «این مبلغ کم است و من چون قصد خیر دارم بهتر است مثلا از حساب استقلال مالی یا لذت و خوشیام برداشت کنم.» بدانید که این میتواند نیرنگی از سوی عادتهای گذشته شما باشد. فریب نخورید و به تعهدات خود و مدیریت مالی که برگزیدهاید، پایبند باشید.در کنار اینکه شما خود را به روشهای پسانداز و چگونگی خرج کردن درآمد ماهیانه خود عادت میدهید روش تقسیم درآمد را نیز میتوانید به فرزندانتان آموزش دهید و این باور را در آنان به وجود بیاورید که میتوانند زودتر از آنچه که در باور عموم است، خانه خود را داشته باشند، کسبوکار خود را راه بیندازند و ماشین یا وسیله مورد علاقهشان را خودشان بخرند.
کمک کنید تا در حالی که باورهای درست و سالم مالی در آنها شکل میگیرد، بیاموزند که از همان آغاز کودکی و جوانی روی پای خود بایستند و مسوولیت ساختن آینده روشن خود را هر چه زودتر بهعهده بگیرند.ضمن آن که باید به دوران کهنسالی خود نیز بیندیشید. آیا میخواهید برای بازنشستگی خود پسانداز داشته باشید؟ طبق تحقیقات منتشر شده در ژورنال تحقیقات بازاریابی راز این امر آن است که تصویر کهنسالی خود را در ذهنتان مجسم کنید (موی خاکستری، چین و چروک و ...).در این تحقیق محققان به یک گروه از افراد تصویر کنونی فرد و به گروه دوم تصویر ساختگی از فرد در سن ۷۰ سالگی را ارائه دادند. آنگاه به شرکتکنندگان گفته شد تصور کنند در صورتی که ۱۰۰۰ دلار به آنها داده شود، آنها پول را در کدام مورد خرج خواهند کرد: ۱- خرید کالایی زیبا برای فردی خاص، ۲-سرمایهگذاری در صندوق بازنشستگی، ۳- طراحی یک موقعیت عجیب و سرگرمکننده، ۴-گذاشتن در حساب. افرادی که تصویر خود را در سن ۷۰ سالگی دیده بودند ۲ برابر سایرین تمایل به پسانداز پول در صندوق بازنشستگی نشان دادند.شما هم میتوانید با استفاده از روشهای بالا در امر پسانداز پول بیش از پیش موفق باشید.
کارشناسان اقتصاد خانواده پاسخ به این سوال را در نحوه «مدیریت مالی» میدانند که باید در زندگی خود اعمال کنید. به این ترتیب که برای هر بخش از نیازهای گوناگون خود، پاسخ مناسب مالی و اقتصادی بیابید. نخستین نیاز هر یک از ما، برآورده شدن احتیاجات ضروری زندگیمان است؛ غذا، پوشاک، مسکن، بهداشت، تحصیل و جابهجاییهای روزمره، مهمترین نیازهای روزمره زندگی ما هستند و بعد از آن نیاز به تامین آتیه و امنیت درآمد است. یعنی بدانیم در صورت از کارافتادگی یا رسیدن به زمان بازنشستگی، درآمد کافی برای یک زندگی راحت و شایسته را خواهیم داشت. سومین آنها، نیاز به تفریح، لذت و خوشی است؛ سفر، تفریحات سالم و هر کاری که انجامش به زندگی ما لذت و خوشی سالم و قانونی و اخلاقی میدهد در این دسته قرار میگیرند. چهارمین نیازی که باید تامین شود، نیاز به انجام کارهای خیر و درستی است که به ما آرامش درون میدهد و به زندگیمان معنا میبخشد؛ کارهایی همچون کمک به دیگران، بیماران، نیازمندان واقعی و... نیز در این گروه قرار دارند. برای سروسامان دادن به مدیریت مالی درآمد خود باید با خودتان پیمان ببندید که از این پس، درآمد خود را «در هر شرایطی» مطابق فرمول پیشنهادی در چهار حساب مستقل تقسیم و مدیریت کنید. در حساب اول، معادل ۶۰ درصد از درآمد خود را صرف هزینههای ضروری کنید. در حساب دوم ۲۰ درصد درآمد خود را به حساب پسانداز واریز کنید. ۱۵ درصد از درآمدتان باید در حساب «لذت و خوشی» گذاشته شود و میتوانید ۵ درصد را هم به حساب «امور خیر و نیکوکاری» اختصاص بدهید.
با توجه به این فرمول، اگر شما یک میلیون تومان درآمد ماهیانه دارید، سهم هر حساب در هر ماه به این شکل میشود. در حساب هزینههای ضروری ۶۰۰ هزار تومان، در حساب استقلال مالی ۲۰۰ هزار تومان،در حساب لذت و خوشی ۱۵۰ هزار تومان و نهایتا در حساب امور خیر ۵۰ هزار تومان واریز میشود. برای رسیدن به استقلال مالی باید در هر شرایطی خود را موظف بدانید که این فرمول را رعایت کنید و در راه رسیدن به اهداف ارزشمندتان صبور و متین باشید. اما ممکن است با حساب و کتابی سرانگشتی درخصوص اجرای این فرمول شما اعتراض کنید! مثل این جمله که: یک میلیون تمام هم هزینههای ضروری مرا پاسخ نمیدهد؛ چه برسد به ۶۰۰ هزار تومان! در پاسخ به این اعتراض، کارشناسان اقتصاد خانواده میگویند دو راه بیشتر پیش روی شما قرار ندارد؛ راه نخست این که هزینههایتان را کاهش دهید و راه دوم درآمدتان را افزایش دهید. به غیر این دو راه، راه سومی وجود ندارد.از نکات قابلتوجه در اقتصاد خانواده این است که افزایش درآمد به معنی بهبود معاش خانواده نیست بلکه افزایش درآمد، افزایش هزینهها را بهدنبال خواهد داشت بنابراین مدیریت هزینهها است که هنر گردانندگان اقتصاد خانواده را آشکار میکند.خانوادهها نمیتوانند هنگام مواجهه با کمبود بودجهشان یک متمم بودجه بیاورند و قال هزینههای اضافی را بکنند بنابر این باید قادر باشند هزینهها را مدیریت کنند.مدیریت اقتصاد خانواده هم مثل تمامی شاخههای علم اقتصاد نیاز به اطلاعات دارد تا به بهترین نحو تصمیمگیری کند. پیش از تصمیمگیری درخصوص هر مطلبی باید از خودتان بپرسید آیا هزینههای این کار از عهده من بر میآید؟ یا اصلا نیازی به انجام این کار و هزینههایش هست؟
آنچه اقتصاد خانواده را منحصر به فرد میکند وجود ارتباطات درونی بین نقشهای شغلی و خانوادگی است. با این وجود نباید فعالیتهای اقتصاد خانواده را شوخی و سرگرمی دانست بلکه باید با جدیت و برنامهریزی دقیق آنها را پیگیری کرد. این به آن معنا است که تمام اعضای خانواده موظفند از سیاستهای اقتصادی خانواده در جهت پیشبرد اهداف آن تبعیت کنند.مدیریت اقتصادی خانواده در شرایط عادی باید براساس میزان درآمدهای هر یک از اعضای خانواده و هزینهها تنظیم شود. همانطور که در خانواده، والدین باید مدیریت عاطفی، روانی و اجتماعی را اعمال کنند، در بحث هزینه کردن و ایجاد تعادل بین دخل و خرج نیز نیاز به مدیریت است.موضوع دیگری که ممکن است ذهن شما را درگیر خود کند این است که با ماهی دویست هزار تومان پسانداز مگر میشود کاری کرد؟ مجموع این پسانداز در پایان سال دو میلیون و چهار صد هزار تومان خواهد شد که پسانداز مهمی محسوب نمیشود. اما کارشناسان اقتصاد خانواده میگویند اگر میخواهید که زندگیتان عوض شود، باید نخست باورها و اندیشههایتان نسبت به پول و ثروت عوض شوند. «عادت به پسانداز» مهمتر است تا میزان پسانداز. عادت کنید که پسانداز کنید!
بهیاد داشته باشید: «پسانداز، بدهی شما به آیندهتان است. اهمیت این بدهی کمتر از اقساط وام بانکی یا پول آب و برق و گاز نیست.» نکته مهمی که در مورد حساب پسانداز خود باید بدانید این است که تحت هیچ شرایطی مجاز به خرج کردن آن نیستید. حتی برای بدهیهایی که اگر پرداخت نکنید به زندان میروید. حتی برای پرداخت هزینه بیمارستان و درمان و هر هزینه دیگری که بهظاهر بسیار مهم و اخلاقی و... میآید. هرگز به این پول دست نزنید!(شما باید برای پرداخت اینگونه هزینهها یک حساب اضطراری کنار گذاشته باشید) بهخاطر داشته باشید که ذهن غیرثروتمند ما، بهخصوص در آغاز کار، به صد حیله میخواهد ما را به وضعیت پیشین که تنگدستی و ثروتمند نبودن است برگرداند و این وظیفه شماست که برای ایجاد این عادت پسندیده و ارزشمند (یعنی عادت به پسانداز) و ساختن آیندهای روشن، سخت و استوار به روش جدید خود بچسبید و آن را رها نکنید. آگاه باشید که ممکن است ناخودآگاه، خود یا دیگران تلاش کنید دلیل یا دلایلی بیاورید که بخواهید عادات جدید و سازنده خود را رها کنید. سالیان سال باور عمومی بر این بوده که تقسیم پول در حسابهای متعدد بانکی، فرد را تشویق به پسانداز کردن میکند. اما با توجه به تحقیقات جدید دستیار پروفسور در دانشکده بازرگانی دانشگاه کانزاس آقای پروموتش چترجی، این باور تغییر کرد.در نتیجه تحقیقات وی اعلام کرد: ما به این نتیجه رسیدیم افرادی که تنها دارای یک حساب اصلی هستند نسبت به سایرین بیشتر به پسانداز کردن روی میآورند.
اساسا افراد به دنبال بهانهای برای خرج تراشی هستند که داشتن حسابهای متعدد باعث میشود بهانه کافی برای آسان کردن این امر در اختیار فرد قرار گیرد.تنها موردی که شما میتوانید از حساب استقلال مالی خود برداشت کنید، زمانی است که بخواهید با آن «مرغ تخمطلا» بخرید. یعنی سرمایهگذاری مطمئن و بدون هرگونه ریسک، که خودش برای خودش سود ایجاد کند؛ مانند خرید طلا (بهویژه طلای خالص که روی آن کار نشده باشد که مجبور شوید دستمزد ساخت پرداخت کنید)، خرید زمین، ملک و ماشینآلات تولیدی و هرگونه سرمایهگذاری که سودآور باشد بیآنکه شما مجبور باشید برای سودآور شدن آن کاری کنید. در این مورد میتوانید با افراد موفق و صاحبنظر مشورت کنید. تنها هنگامی که به «استقلال مالی» رسیدید (تعریف استقلال مالی را بالاتر گفته بودم)، میتوانید از «سود» ایجادشده (و نه «اصل» آن)، برای رفاه بیشتر خود هزینه کنید.
پیش از آن، اجازه دهید که این «مرغ تخمطلا» بهقدر کافی رشد کند.یک موضوع دیگر را هم به یاد داشته باشید. بخشی از نگرانی مالی خانوادهها، به این برمی گردد که آخر ماه، وقتی که حساب و کتاب میکنند و دخل و خرج را به چرتکه میسپارند، تازه متوجه میشوند که خرجشان با دخلشان مساوی نبوده و احتمالا خرج، کمی تا قسمت قابلتوجهی بیشتر بوده است. همین بیشتر بودن نیز، باعث میشود این فکر به ذهن برسد که بله، ما چقدر فقیریم و در نتیجه، احساس و باوری از فقر به فرد منتقل شود.این در صورتی است که ما میدانیم عادتهای غلطی در حوزه فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی داریم که با شناسایی و رفع آنها، میتوانیم از این بیتعادلی دخل و خرج، و در نتیجه از بروز این احساس فقر و ناامنی مالی جلوگیری کنیم. قسمتی از عادتهای غلط مالی و اقتصادیای را که در حوزه خانوادهها وجود دارد، با هم مرور میکنیم؛ عادتهایی که شاید از وجود برخی از آنها آگاهی لازم را نداشته باشیم و چون از قبل بودهاند، ما هم زیاد به آنها توجه نکردهایم.هر عادتی را با پرسیدن کلمه چرا، میتوان به چالش کشید و اگر علتهایی که برای این کلمه چرا میآوریم، قابل قبول باشد، در آن صورت عادتی خوب و در غیر این صورت، عادتی است که از دیگران به ما رسیده و میتوانیم و گاهی باید، کنارشان بگذاریم.
قوانین حساب لذت و خوشی
در صورت امکان، مبلغ این حساب را در یک ظرف شیشهای که در آن بسته است بریزید (از طریق شکافی که روی در آن ایجاد کردهاید)، تا آن را ببینید. مبلغ جمعآوریشده باید در مدت «یک هفته تا حداکثر سه ماه» بهطور کامل هزینه شود. (فقط میتوانید یک مبلغ ناچیز همیشه در ظرف باقی بگذارید که ذهن ناخودآگاهتان امید و شوق پر کردن آن را از دست ندهد.) تمام مبلغ پساندازشده باید برای «لذت و خوشی» هزینه شود و نه برای هیچ کار دیگری. آن را برای هر کاری که شما را خشنود میسازد میتوانید هزینه کنید؛ مثل: سفر، تفریح، ماساژ، خوراکیهای خوشمزه، خرید چیزی که کودک درونتان را خوشحال میکند، رستوران یا مکانی خاص که در آرزوی رفتن به آنجا بودهاید یا هستید و....یک نکته مهم در این بخش آن است که اگر سفری میخواهید بروید که هزینه آن بیش از مبلغ پساندازشده است، سعی کنید که نروید. اگر هم ترجیح میدهید که این کار انجام شود، برای تامین آن وام بگیرید (از بانک یا جایی که به پرداخت و بازگرداندن آن «اجبار داشته باشید»). هرگز، هرگز و هرگز وسوسه نشوید که از سایر حسابها به این منظور برداشت کنید. یا درآمدتان را بالاتر ببرید یا هزینهها را کاهش دهید و در سختترین حالت از یک منبع خارجی وام بگیرید.
قوانین حساب امور خیر
این مبلغ را میتوانید ماهانه یا سالانه به روشی که آیین یا باورهای شما حکم میکند و از انجام آن احساس آرامش میکنید، هزینه کنید. بسیار مهم است که این کار خیر، بدون چشمداشت صورت پذیرد و تا حد امکان هیچکس متوجه نشود این امر خیر از طریق چه کسی صورت پذیرفته است. یک نکته مهم در این بخش این است که اگر مبلغ این حساب تکافوی خواستههای خیر شما را نمیکند، باید درآمدتان را افزایش دهید، نه اینکه از حسابهای دیگر برداشت کنید. گاهی ممکن است ناخودآگاه بخواهید این قوانین را زیر پا بگذارید و به عادتهای گذشته خود برگردید و بگویید: «این مبلغ کم است و من چون قصد خیر دارم بهتر است مثلا از حساب استقلال مالی یا لذت و خوشیام برداشت کنم.» بدانید که این میتواند نیرنگی از سوی عادتهای گذشته شما باشد. فریب نخورید و به تعهدات خود و مدیریت مالی که برگزیدهاید، پایبند باشید.در کنار اینکه شما خود را به روشهای پسانداز و چگونگی خرج کردن درآمد ماهیانه خود عادت میدهید روش تقسیم درآمد را نیز میتوانید به فرزندانتان آموزش دهید و این باور را در آنان به وجود بیاورید که میتوانند زودتر از آنچه که در باور عموم است، خانه خود را داشته باشند، کسبوکار خود را راه بیندازند و ماشین یا وسیله مورد علاقهشان را خودشان بخرند.
کمک کنید تا در حالی که باورهای درست و سالم مالی در آنها شکل میگیرد، بیاموزند که از همان آغاز کودکی و جوانی روی پای خود بایستند و مسوولیت ساختن آینده روشن خود را هر چه زودتر بهعهده بگیرند.ضمن آن که باید به دوران کهنسالی خود نیز بیندیشید. آیا میخواهید برای بازنشستگی خود پسانداز داشته باشید؟ طبق تحقیقات منتشر شده در ژورنال تحقیقات بازاریابی راز این امر آن است که تصویر کهنسالی خود را در ذهنتان مجسم کنید (موی خاکستری، چین و چروک و ...).در این تحقیق محققان به یک گروه از افراد تصویر کنونی فرد و به گروه دوم تصویر ساختگی از فرد در سن ۷۰ سالگی را ارائه دادند. آنگاه به شرکتکنندگان گفته شد تصور کنند در صورتی که ۱۰۰۰ دلار به آنها داده شود، آنها پول را در کدام مورد خرج خواهند کرد: ۱- خرید کالایی زیبا برای فردی خاص، ۲-سرمایهگذاری در صندوق بازنشستگی، ۳- طراحی یک موقعیت عجیب و سرگرمکننده، ۴-گذاشتن در حساب. افرادی که تصویر خود را در سن ۷۰ سالگی دیده بودند ۲ برابر سایرین تمایل به پسانداز پول در صندوق بازنشستگی نشان دادند.شما هم میتوانید با استفاده از روشهای بالا در امر پسانداز پول بیش از پیش موفق باشید.
ارسال نظر