استانداران خراسان در عهد پهلوی- 21(بخش اول)

هادی پژوهش

عبدالعظیم ولیان در سال ۱۳۰۴ متولد شد و پس از اتمام تحصیلات ابتدایی وارد دبیرستان نظام و دانشکده افسری شد و به درجه افسری نائل آمد، در همان زمان دوره دانشکده حقوق تهران را نیز به پایان رساند. وی مراحل نظامی را تدریجا طی کرد و مدت‌ها آجودان لشکر لرستان و سپاه فارس بود و مدتی نیز در دادگاه‌های نظامی به وکالت اشتغال داشت. در سال ۱۳۴۱ با درجه سرهنگی به وزارت کشاورزی منتقل شد و ریاست حوزه بازرسی به‌عهده او قرار گرفت. پس از انتصاب عباس سالور به استاندارى کرمانشاه، ریاست سازمان اصلاحات ارضی را نیز عهده‌دار شد و پس از مدتی کوتاه با حفظ سمت به معاونت وزارت کشاورزی برگزیده و از خدمات نظامی به خدمات کشوری منتقل شد.

او در زمان ریاست سازمان اصلاحات ارضی، مرحله اول و دوم قانون را اجرا کرد. در سال ۱۳۴۶ وزارت کشاورزی به دو وزارتخانه تقسیم شد و وزارتخانه جدیدی به نام وزارت اصلاحات ارضی به‌وجود آمد که ولیان در رأس آن قرار گرفت. در زمانی که رئیس سازمان اصلاحات ارضی بود درجه دکتری خود را در رشته علوم سیاسی دریافت کرد. بعد از آنکه دو وزارتخانه تولیدات کشاورزی و منابع طبیعی منحل شدند قسمت اعظم آن دو وزارتخانه ضمیمه اصلاحات ارضی شد و نام وزارتخانه به وزارت تعاون و امور روستاها تغییر یافت و عبدالعظیم ولیان در رأس وزارتخانه جدید قرار گرفت. وی مدت شش سال و نیم در رأس این وزارتخانه بوده. ولیان در سال ۱۳۵۳ از وزارت تعاون و امور روستاها کنار رفت و به مقام نیابت تولیت آستان قدس رضوی و استانداری خراسان منصوب شد. او در زمان دولت غلامرضا ازهاری توسط دولت نظامی بازداشت شد. وی در سال ۱۳۷۳ در آمریکا به مرگ طبیعی درگذشت.

رابطه نزدیک با محمدرضا پهلوی

در اسناد مرکز بررسی اسناد تاریخی آمده است نزاعی میان عبدالعظیم ولیان که از چهره‌های بانفوذ رژیم و از دوستان نزدیک محمدرضا پهلوی بود با یکی از نمایندگان مجلس شورای ملی بر سر مسائل مربوط به کشت خشخاش درگرفته بود. این سند نشان می‌دهد که عبدالعظیم ولیان از رابطه‌ نزدیکش با محمدرضا پهلوی برای ارعاب و تهدید مخالفانش استفاده می‌کرد. در بخشی از این سند آمده است: «الموتی و حاضران با اصرار، اردلان (نماینده مجلس) را وادار می‌کنند که از ولیان معذرت بخواهد و اردلان که معتقد بوده کاری نکرده که عذرخواهی کند بالاخره این کار را می‌کند. البته خانم هما زاهدی (دختر فضل‌اله زاهدی) هم در مراسم آشتی‌کنان یا در واقع تسلیم آقای اردلان و رضایت ولیان نقش موثری داشته است. الموتی پس از این ماجرا در حضور عده‌ای گفته است که به هرصورت ولیان یک مرد دریده و بی‌چاک و دهن است و هر روز هم امکان این که شرف‌یاب شود، وجود دارد، درحالی که اردلان هیچ وقت امکانی برایش وجود ندارد. او می‌رود و ذهن اعلی‌حضرت را مشوّش می‌کند و برای اردلان گران تمام می‌شود. من برای این، آن‌ها را آشتی دادم که خطری برای مجلس پیش نیاید.»

عبدالعظیم ولیان و حفظ آثاری که از آن‌ها بوی مذهب استشمام نشود

کمتر کسی را می‌توان سراغ گرفت که با اوضاع و احوال و رجال سیاسی رژیم پهلوی آشنا باشد و عبدالعظیم ولیان را نشناسد و از خیانت‌ها و تباه‌کاری‌های او بی‌اطلاع باشد.به گزارش خبرآنلاین، کتاب «عبدالعظیم ولیان به روایت اسناد ساواک» که پنجمین کتاب از مجموعه کتاب‌های رجال عصر پهلوی است، به کوشش مرکز بررسی اسناد تاریخی منتشر شده است. این کتاب با زندگینامه ولیان شروع و به چگونگی رشد و نمو و خدمت و آموزش‌های مختلف او در ارتش، آمریکا و دانشکده افسری و دانشگاه تهران، جزء‌به‌جزء پرداخته است. ازجمله مباحث مطرح شده در مقدمه این کتاب، نحوه احراز و ارتقای ولیان به مقامات نظامی و دولتی است. پس از آن خصوصیات اخلاقی ولیان ـ که بهتر است بگوییم انحرافات اخلاقی او ـ به‌گونه‌ای مشروح و مفصل ذکر شده است.صمیمیت ولیان با نصیری و نزدیکی‌اش به دربار موجب شد در شرایط خاص اجرای ـ به اصطلاح ـ اصلاحات ارضی کشور، مسئولیت وزارتخانه تازه‌تأسیس اصلاحات ارضی و تعاون روستایی را به‌عهده گیرد. وی سال‌های بعد به خراسان اعزام شد و با احراز پست استانداری و نیابت تولیت آستان قدس رضوی دست به تخریب اطراف حرم زد که فرجام کار، منجر به اعتراضات مردمی و علمای اسلام علیه وی شد. به‌طوریکه در بخشی از این کتاب می‌خوانیم:

«عملیات اجرایی بعد از گذشت یک سال از انتصاب ولیان و مطالعات مقدماتی، آغاز شد. گرچه در نگاه اول طرح مزبور دارای محاسن مختلفی بود اما در عمل و شیوه اجرا نارسایی‌های گوناگونی بروز کرد که با اهدافی زیرکانه دنبال شد. بخشی از آن اهداف در منابع و مآخذ گوناگون و نیز در اسناد این کتاب ذکر شده و آمده است. کانون این طرح تخریب نخست جدایی بارگاه حضرت رضا (ع) از زندگی روزمره مردم بود. در واقع هدف این بود که حرم را به یک بارگاه مجلل و دورافتاده تبدیل کنند که طرح کشیدن دیوار بلند در اطراف فلکه حضرت ازجمله این اقدامات بود.» متأسفانه مدارس دینی اطراف حرم نیز به طرز ناشایستی در طرح تخریب قرار گرفت. به‌گونه‌ای که عمده مدارس که و جزء آثار تاریخی محسوب می‌شدند به دست ولیان با خاک یکسان شد: «هرچند اغلب مدارس دینی تخریب شده به‌عنوان «آثار تاریخی» هم می‌باید مصون از تخریب می‌ماند، اما ظاهرا شاه به‌عنوان حامی قدرتمند ولیان در این مهم به حفظ آن دسته از آثار تاریخی علاقه‌مند بود که از آن‌ها بوی مذهب استشمام نشود.»

ادامه دارد...