بازرگان و بازرگانتر
از دیرباز تاکنون کلمه بازرگان و یا تاجر طیف وسیعی از فعالیتهای اقتصادی را در بر میگیرد که مفهومی گسترده با کیفیتهای مختلف را در ذهن ایجاد میکند، مفهومی که به تنهایی گویای شان آن بازرگان نمیتواند باشد. امروزه که در دنیای مدرن مفاهیمی عامی چون بازرگانی کاربرد خود را به معنای قدیم از دست داده است و اکثر صفتها در قیاس و نسبت با دیگران یا دیگر چیزها معنی پیدا میکند، لزوم بازنگری در این مفهوم مهم و اساسی نیز ضروری به نظر می رسد. در دنیایی که مفاهیم کلی جای خود را به مفاهیم نسبی داده است چگونه می توانیم بگوییم: فلان شخص بازرگان است و دیگری بازرگانتر؟ یا دیگری کمتر بازرگان است؟ در طول چند دهه گذشته در اکثر واژههای تخصصی این اتفاق افتاده است.
از دیرباز تاکنون کلمه بازرگان و یا تاجر طیف وسیعی از فعالیتهای اقتصادی را در بر میگیرد که مفهومی گسترده با کیفیتهای مختلف را در ذهن ایجاد میکند، مفهومی که به تنهایی گویای شان آن بازرگان نمیتواند باشد. امروزه که در دنیای مدرن مفاهیمی عامی چون بازرگانی کاربرد خود را به معنای قدیم از دست داده است و اکثر صفتها در قیاس و نسبت با دیگران یا دیگر چیزها معنی پیدا میکند، لزوم بازنگری در این مفهوم مهم و اساسی نیز ضروری به نظر می رسد.
در دنیایی که مفاهیم کلی جای خود را به مفاهیم نسبی داده است چگونه می توانیم بگوییم: فلان شخص بازرگان است و دیگری بازرگانتر؟ یا دیگری کمتر بازرگان است؟ در طول چند دهه گذشته در اکثر واژههای تخصصی این اتفاق افتاده است. مثلا واژه حکیم که جای خود را به پزشک عمومی، متخصص ، فوق تخصص و ... داده است اما در بازرگانی چطور؟ با شنیدن واژه بازرگان چگونه می توان پی به رتبه و درجه شخص مذکور برد. حجم فعالیت و توان آن را چگونه میتوان در این واژه عام تشخیص داد و اگر شخصی بخواهد برای انجام اموری، بازرگانی را انتخاب نماید، چگونه میتواند بدون داشتن مقیاسی برای رتبه بندی این انتخاب را انجام دهد و چهقدر میتواند به راه حلهای سلیقهای چون تحقیقات و پرسش از دیگران بسنده کند؟
در این شرایط است که لزوم رتبه بندی تجار و بازرگانان بیش از پیش ضروری به نظر می رسد. بازرگانی که در تجارت، کیفیت ورود و خروج کالایش را به دقت کنترل می کند، در وفای به عهد پایبند است و اصول حاکم بر تجارت و قوانین و مقررات را چه در مناسبات دولتی و چه قراردادهای خصوصی محترم می شمارد، فرار از مالیات و قانون گریزی را افتخار نمیداند و استاندارد بودن کالایش چه در واردات که از حقوق اساسی مصرف کننده است و چه در صادرات که آبروی کشور است را فرض مسلم می شمارد، مسلما با بازرگانی که به هر نحو موارد یاد شده برایش از اهمیت کمتری برخوردار است باید متفاوت باشد، چه در اذهان عمومی و چه در قانون.
شاید رتبهبندی کارتهای بازرگانی که به تازگی طرح آن آغاز شده است، اولین گام و به تعبیری یکی از مهمترین گامهای آن باشد تا علاوه بر تشخیص وضعیت بازرگانان بر اساس رویه و دستور العملی متحد و قیاس آنها بر اساس استانداردی واحد فارغ از سلیقه های شخصی، دولت و نهاد های ذیربط هم که قرار است به بازرگانان خدمت ارائه نمایند از ثبت سفارش و گمرک گرفته تا اداره مالیات و اتاق های بازرگانی ، همه و همه بتوانند خدمتی نیکو و در خور به بازرگانان دارای رتبه بندی بالاتر ارائه نمایند. اینگونه بازرگانان معتبر که کمیت کاری بالایی دارند نیز نیازی نسیت که در صف های طویل به انتظار بنشینند و یا به دنبال رابطهای برای تسهیل در امور باشند زیرا دیگر قانونگذار است که باید به فکر تسهیل شرایط آنها باشد.
ارسال نظر