بوداپست شهری با حملونقل عمومی «آبی»
سعید انورینژاد در قسمت پیش، از ورودمان به بوداپست و فرهنگ و تاریخ مجارستان گفتم. در این قسمت و قسمت آینده به دیدنیهای بوداپست و بخشهایی از شهر که کمتر توجه توریستها را برمیانگیزد خواهم پرداخت. تعطیلات تابستانی به پایان رسیده بود و صبح روز اول هفته خیابانها شلوغ و مردم در حال رفتن به سر کار و درس خویش بودند و در ایستگاههای اتوبوس جمعیت بسیاری در حال پیاده و سوار شدن. اتوبوسهای ایکاروس که از اوایل دهه ۷۰ پایشان به ایران هم باز شد، به وفور در خیابانها به چشم میخورد. این اتوبوسها ساخت خود مجارستان است و حالا تمام بار حملونقل درونشهری اتوبوسی بر عهده این کارخانه است.
سعید انورینژاد در قسمت پیش، از ورودمان به بوداپست و فرهنگ و تاریخ مجارستان گفتم. در این قسمت و قسمت آینده به دیدنیهای بوداپست و بخشهایی از شهر که کمتر توجه توریستها را برمیانگیزد خواهم پرداخت. تعطیلات تابستانی به پایان رسیده بود و صبح روز اول هفته خیابانها شلوغ و مردم در حال رفتن به سر کار و درس خویش بودند و در ایستگاههای اتوبوس جمعیت بسیاری در حال پیاده و سوار شدن. اتوبوسهای ایکاروس که از اوایل دهه 70 پایشان به ایران هم باز شد، به وفور در خیابانها به چشم میخورد. این اتوبوسها ساخت خود مجارستان است و حالا تمام بار حملونقل درونشهری اتوبوسی بر عهده این کارخانه است. در بوداپست پنج سیستم حملونقل وجود دارد: اتوبوسهای یک یا دو کابین که آبی است، اتوبوسهای برقی قرمزرنگ، ترامواهای زرد رنگ که ریلهایشان بخشی از خیابانها را پوشانده و نرده و حفاظی هم اطراف ریلها نیست، مترو و دست آخر قایق. مترو از چهار خط به رنگهای مختلف تشکیل شده و یکی از آنها که از ابتدا تا انتها در بخش تاریخی شهر قرار دارد قدیمیترین خط مترو اروپا و دومین در جهان است. این خط که اکنون با رنگ زرد مشخص میشود در سال 1896 مورد
بهرهبرداری قرار گرفته و از کنار دانوب تا میدان قهرمانان (Heroes Square) در مجاورت پارک شهر ادامه پیدا میکند. غیر از اینها، چهار خط قطار هم به حومه شهر میروند و در ایستگاههای مختلف با خطوط مترو تقاطع دارد. اما نکته جالب در بوداپست وجود حملونقل عمومی آبی است که دارای سه خط است و در ایستگاههای مختلفی در ساحل دانوب میتوان سوار آنها شد. استفاده از تمام این شبکه حمل ونقل با بلیتی یکسان امکانپذیر و قیمت آن بنا به نوع بلیتی که انتخاب میشود، متفاوت است. زمان کار حملونقل عمومی از پنج صبح تا یازده و نیم شب است و برخی خطوط اتوبوس به خصوص در مناطق مرکزی شهر در تمام شبانهروز کار میکنند. بلیتها را میتوان از دستگاههای خودکار در ایستگاهها دریافت کرد، اما اگر کسی مجبور شود همان بلیت را از راننده بخرد گرانتر حساب میشود.
همانطور که قبلا نیز اشاره کردم، هنگام ورود به بوداپست از کنار میدانی بزرگ با مجسمههای بسیار رد شدیم و سپس در بلواری پردرخت با ساختمانهایی زیبا افتادیم. این میدان جایی نبود جز میدان قهرمانان که در کنار پارک شهر قرار گرفته و در گذشته یکی از ورودیهای شهر محسوب میشده است. در این میدان وسیع در دو قطاع دایرهای متقارن، ستونهایی قرار دارد و مجسمه هفت رئیس قبیله تشکیلدهنده مجارستان و تعدادی دیگر از مردان بزرگ و مشهور تاریخ آن کشور نصب شده است. در میانه میدان هم ستون سنگی بلندی است که در پایش مجسمه چند اسبسوار قرار دارد و بر بلندای ستون، مجسمه منسوب به جبرئیل فرشته با صلیبی در یک دست و تاج پادشاهی در دست دیگر خودنمایی میکند و بیانگر مشروعیت دینی و عرفی پادشاهان امپراتوری بوده است. این میدان در پایان قرن نوزدهم کمی پس از برقراری اتحاد میان مجارستان و اتریش و تشکیل امپراتوری ساخته شده است. جنس ستونها از سنگ مرمر است و مجسمهها از برنز. در دو سوی این میدان بزرگ موزه هنرهای زیبا و یک گالری بزرگ هنری قرار دارد. به نظر میآید فضای وسیع میدان برای انجام مراسمهای بزرگ و ملی بسیار مناسب باشد.
ایستگاه نخستین خط زرد مترو یا همان قدیمیترین خط مترو اروپا نیز در همین میدان قرار دارد. علامت مترو یک M بزرگ است. ایستگاههای این خط نسبت به دیگر خطوط بسیار کوچکتر است. هر ایستگاه دو راهپله خروجی به دو سوی خیابان دارد. قطارها نیز به همین ترتیب کوتاهتر و قدیمیتر هستند و مسافر با عبور از پلهها یکراست وارد سکوی سوار شدن به مترو میشود که سقفی کوتاه و دیوارهایی با سنگهای سفید دارد. ستونهای فلزی پرتعدادی در هر ایستگاه هست. رنگ آنها سبز و سرستونهایی با اندک تزئین دارد. اتاقک بلیتفروشی در کنار راهپلهها است و درها همه چوبی هستند و یک سوی دیوار نیز کمدهایی چوبی قرار دارند. دو واگن کوچک و با ارتفاع کم که شمایلی قدیمی دارند، مسافران را در این خط جابهجا میکنند.بوداپست همچون هر شهر قدیمی اروپایی دیگری دارای یک هسته قدیمی و دایرهایشکل است. بنابراین خیابانهای اصلی در جهتهای مختلف رو به یک مرکز دارند. این ساختار تفاوتی اساسی با معماری شهرهای ما دارد که خیابانها در دو جهت اصلی، موازی و عمود بر هم به وجود آمدهاند. با نگاهی به نقشه شهرهای مهم و قدیمی ایران و اروپا میتوان متوجه این امر شد. در اروپا بهعنوان یک توریست میتوان مطمئن بود که بخش زیادی از دیدنیهای شهر در یک دایره کوچک متمرکز شده است. خیابان آندراشی هم یکی از خیابانهای اصلی بوداپست است که بهصورت مورب از پارک شهر و میدان قهرمانان به مرکز شهر و حاشیه دانوب میرسد. در طول این خیابان چهار کیلومتری بناهایی زیبا قرار دارد.
خیابان آندراشی
خیابانهای بوداپست پرهیاهو و غوغا نیست. عصرها شلوغ میشود اما گره کوری در خود ندارد و خبری از بوق و عجله هم نیست. ماشینها نه چندان لوکساند و نه خیلی قدیمی، چیزی در وسط. مناظر شهری نیز به همین ترتیب است. در پیادهروها و معابر زرق و برق و چهره لوکس همه چیز را اشباع نکرده است. نماهای قدیمی در ساختمانها و مجسمه بسیار است. این روایت را برای بسیاری از شهرهای اروپا یا دست کم برای بافت تاریخی این شهرها میتوان گفت. اما آنچه بوداپست را از آنها متمایز میسازد همین سادگی در عین غنای آن است؛ وضعیتی که در پوشش و ظاهر آدمها هم دیده میشود. خیابان آندراشی که بیش از دو دهه قبل از میدان قهرمانان ساخته شده است به خاطر وجود دهها بنا و عمارت با نماها و معماریهای داخلی چشمگیر بهعنوان یکی از سه میراث ثبتشده جهانی یونسکو در بوداپست قرار گرفته است. بلواری عریض با درختان بسیار و چراغهای روشنایی بلند و قدیمی و دهها کافه و رستوران و تئاتر، فضایی جالب خلق کرده است. در بخشی از این خیابان آکادمی موسیقی و سالن بزرگ موسیقی به نام«فرانتز لیست»، آهنگساز مجاری قرن 19 قرار دارد که نمای تیره بیرونی آن با چندین مجسمه و کاشیکاریهای ظریف سالن داخلی بسیار زیبا و چشمگیر است. pic1
در آخرین روز حضور ما در بوداپست که آخر هفته هم به حساب میآمد فستیوالی در این خیابان برقرار بود و تمام خیابان را به روی ماشینها بسته بودند. غرفههایی در سراسر خیابان، محل حضور گروههای مختلفی از کشورهای همسایه مجارستان بود که صنایع دستی و غذا و پوشاک خود را عرضه میکردند و گروههایی برای آموزش کودکان فعالیتهای جالبی تدارک دیده بودند. چند نفری دیواره سنگنوردی با طرحی جذاب در آن وسط برپا کرده بودند و بچهها با پوشیدن وسایل حمایتی سعی بر صعود از آن میکردند یا گروهی دیگر که دوچرخه بزرگی طراحی کرده بودند که بر عکس راه میرفت و بسیاری چیزها شبیه به این.
پلهای دانوب
ایستگاه پایانی خط زرد مترو حدود ۲۰۰ متر با ساحل دانوب فاصله دارد و آن سوی رودخانه مجموعه کاخهای سلطنتی دیده میشود که بر روی تپهای بنا شده است. هماکنون روی دانوب و در قسمت تاریخی شهر بوداپست، چهار پل وجود دارد که هر کدام معماری خاصی دارد. پل اول مارگاریت نام دارد که در جنوب جزیرهای به همین نام ساخته شده است. این جزیره در محلی عریض از دانوب و در بخش شمالی بافت تاریخی قرار گرفته و دارای پوشش انبوه گیاهی است. جذابیت جزیره مارگاریت به مسیرهای پیادهروی و دوچرخهسواری گستردهای است که لابهلای درختها و چمنها ایجاد شده. زاویه پل در نقطه اتصال به جزیره عوض میشود و به همین خاطر مستقیم از این سو به آن طرف نمیرود. در نقطهای شمال پارلمان به ساحل قسمت پِست متصل میشود. پل دوم قدیمیترین پلی است که بر روی دانوب ساخته شده است و اکنون به نام پل فلزی خوانده میشود و به دست معماری انگلیسی در میانه قرن نوزدهم ساخته شده است. در دو سوی پل و به فاصله نه چندان زیادی از ساحل رودخانه، دو دروازه سنگی عظیم قرار دارد که نقش پایههای پل را بازی میکنند. این دروازهها طاقی بلند دارند و چهار کله شیر سنگی در هر سو بالای قوس آن دیده میشود. علامت امپراتوری اتریش-مجارستان هم بالای آن است و سپس گل و بتههایی سنگی به فاصله حدود نیم متر از هم ساخته شده و در انتها کنگرههایی چند قرار دارد. میان این دو دروازه سنگی یک قوس بزرگ فلزی با دهنهای رو به بالا با ردیفی طولانی از کابلهای قطور نقش نگهدارنده سطح پل را بازی میکند. در هر دو سوی پل و در نقطه اتصال آن به خشکی، دو شیر نشسته در هر سو قرار دارد. این شیرهای سنگی را با دقت بسیاری در توجه به جزئیات ساختهاند. هر چهار شیر در حالتی آرام و با سری افراشته و نگاهی رو به جلو خلق شدهاند و ابهتی دو چندان به این پل میبخشند. در پایان جنگ دوم جهانی این پل و دیگر پلهای بوداپست توسط نازیها تخریب شدند و آنچه امروزه دیده میشود بعد از جنگ و کاملا مشابه نمونه اصلی ساخته شده است. پل سوم پل الیزابت است که در نزدیکترین نقطه به قلب بافت تاریخی قرار دارد و در کمعرضترین بخش دانوب ساخته شده است و پل چهارم به نام آزادی در بخش جنوبی بافت تاریخی قرار گرفته و بی شباهت به پل فلزی نیست، اما در این پل به جای دو دروازه سنگی، دروازههایی فلزی ساخته شده است و چهار پرنده بزرگ اساطیری بالای آن دیده میشود. در دو سوی همه این پلها پیاده راه وجود دارد و میتوان مناظری زیبا از سواحل دانوب در نقاط مختلف شهر قدیم را دید.pic۲
در تمام شهر مسیرهای ویژه دوچرخهسواری وجود دارد و همیشه تعداد زیادی دوچرخهسوار در این مسیرها رفت و آمد دارند. زن و مرد، با کوله و کیف و بچه و حتی کت و شلوار به تن. سرتاسر ساحل دانوب در هر دو سمت چنین مسیری در کنار پیادهرو قرار دارد. برای ما که عادت به این امر نداشتیم گاه دردسرساز میشد و بیآنکه حواسمان باشد در آن مسیر راه میرفتیم و صدای زنگ دوچرخهها برایمان به هوا میرفت. در نقاط بسیاری به خصوص در مرکز شهر، ایستگاههایی برای کرایه دوچرخه وجود دارد. دوچرخههایی سبز رنگ با دو سبد در پشت که میتوان وسایل یا کوله پشتی خود را داخل آن گذاشت.
آبگرم در بوداپست
در روز نخست پس از رسیدن به مرکز شهر قصد داشتیم به کنار مجسمه آزادی که در بالای تپهای پوشیده از درخت و در بخش بودا قرار دارد برویم. از پل آزادی عبور کردیم و به مسیر سرسبزی که به بالای تپه میرفت رسیدیم. آن سوی خیابان ساختمانی قدیمی و بزرگ دیدیم که چند نگهبان داشت و تعدادی ماشین روبهرویش بود و رفت و آمد بسیاری به آن انجام میشد. حدس زدیم که ساختمان هتل است اما رفت و آمد بسیار برایمان جلب توجه کرد و تصمیم گرفتیم سری به آن بزنیم. ساختمانی پنج طبقه و بزرگ، نمایی از سنگ، مجسمههای بسیاری در پایه-های طاقی ورودی و چندین گنبد بزرگ و سقفی سفالین اولین مناظری بود که دیدیم. در داخل اما دنیایی از رنگ بود. ستونهای سنگی قرمز، سقفهای گنبدی با شیشههای رنگی، مجسمههای مرمرین در دیوارها، کفهای کاشیکاری شده با نقوشی ریز و سایه روشنهای رنگی بسیار دیده میشد. اینجا مجموعه هتل و استخر آبگرم است. بوداپست به آبگرمهای فراوانش مشهور است. در تمام شهر تعداد بسیار زیادی از چنین استخرهای آبگرم که اغلب شان قدمت بالایی هم دارند ساخته شده است. آنچه ما دیدیم به نام گلرت (Gellert) خوانده میشد و یکی از قدیمیترین مجموعههای آبگرم بوداپست بود که در ابتدای قرن بیستم ساخته شده است. استخر آب گرم نیز فضایی بزرگ و معماری زیبایی دارد. اطراف استخر دهها ستون سنگی با کندهکاری قرار دارد و روی دیوارهایی که با کاشیهایی به رنگهای مختلف نقوشی زیبا در آوردهاند مجسمههای مرمرین ساخته شده است.
کاخ سلطنتی
مجموعه کاخهای سلطنتی در شمال این هتل و آبگرم قرار دارد که روی تپهای بلندتر از پیرامون خویش بنا شده است و اکنون طبق تایید یونسکو بهعنوان یکی از میراثهای جهانی شناخته میشود. مساحت این مجموعه بسیار بزرگ است و مجموعهای از چندین کلیسا و کاخ سلطنتی و موزه به همراه تعداد زیادی خانه و ساختمانهای حکومتی دیگر را تشکیل میدهد. برای ورود به کاخ یا باید مسیر طولانی تپه را بالا رفت یا از قطاری که با شیب بسیار از این تپه بالا میروند استفاده کرد. در ورودی مجموعه سلطنتی مجسمه بزرگ پرنده اساطیری که شمشیری را با پاهایش نگه داشته است دیده میشود و در حال باز کردن بالهایش برای شروع پرواز به نظر میرسد. یکی از زیباترین ساختمانهای این مجموعه کلیسای ماتیوس است. معماری گوتیک، سقفی با سفالهای رنگی و در داخل، شیشههای رنگی با نقوشی فراوان و تودرتو، محراب سنگی پر کار و نقاشیهای جالب توجه، بسیار دیدنی است. ستونها و سقفهای هلالی شکل با طرحهای متقاطع و مدور با ترکیب رنگهایی متنوع یکی از ویژهترین تزئیناتی بوده است که تاکنون در کلیساهای اروپا دیده بودیم. در بالای منار این کلیسا و در دروازه ورودی مجموعه کاخهای سلطنتی مجسمه فلزی دو کلاغ وجود دارد که حلقهای طلایی به منقار گرفته اند. این مجموعه در کنار رود دانوب است و به خاطر ارتفاع زیاد آن می توان منظرهای گسترده و زیبا از شهر را از بالای آن دید.
همانطور که قبلا نیز اشاره کردم، هنگام ورود به بوداپست از کنار میدانی بزرگ با مجسمههای بسیار رد شدیم و سپس در بلواری پردرخت با ساختمانهایی زیبا افتادیم. این میدان جایی نبود جز میدان قهرمانان که در کنار پارک شهر قرار گرفته و در گذشته یکی از ورودیهای شهر محسوب میشده است. در این میدان وسیع در دو قطاع دایرهای متقارن، ستونهایی قرار دارد و مجسمه هفت رئیس قبیله تشکیلدهنده مجارستان و تعدادی دیگر از مردان بزرگ و مشهور تاریخ آن کشور نصب شده است. در میانه میدان هم ستون سنگی بلندی است که در پایش مجسمه چند اسبسوار قرار دارد و بر بلندای ستون، مجسمه منسوب به جبرئیل فرشته با صلیبی در یک دست و تاج پادشاهی در دست دیگر خودنمایی میکند و بیانگر مشروعیت دینی و عرفی پادشاهان امپراتوری بوده است. این میدان در پایان قرن نوزدهم کمی پس از برقراری اتحاد میان مجارستان و اتریش و تشکیل امپراتوری ساخته شده است. جنس ستونها از سنگ مرمر است و مجسمهها از برنز. در دو سوی این میدان بزرگ موزه هنرهای زیبا و یک گالری بزرگ هنری قرار دارد. به نظر میآید فضای وسیع میدان برای انجام مراسمهای بزرگ و ملی بسیار مناسب باشد.
ایستگاه نخستین خط زرد مترو یا همان قدیمیترین خط مترو اروپا نیز در همین میدان قرار دارد. علامت مترو یک M بزرگ است. ایستگاههای این خط نسبت به دیگر خطوط بسیار کوچکتر است. هر ایستگاه دو راهپله خروجی به دو سوی خیابان دارد. قطارها نیز به همین ترتیب کوتاهتر و قدیمیتر هستند و مسافر با عبور از پلهها یکراست وارد سکوی سوار شدن به مترو میشود که سقفی کوتاه و دیوارهایی با سنگهای سفید دارد. ستونهای فلزی پرتعدادی در هر ایستگاه هست. رنگ آنها سبز و سرستونهایی با اندک تزئین دارد. اتاقک بلیتفروشی در کنار راهپلهها است و درها همه چوبی هستند و یک سوی دیوار نیز کمدهایی چوبی قرار دارند. دو واگن کوچک و با ارتفاع کم که شمایلی قدیمی دارند، مسافران را در این خط جابهجا میکنند.بوداپست همچون هر شهر قدیمی اروپایی دیگری دارای یک هسته قدیمی و دایرهایشکل است. بنابراین خیابانهای اصلی در جهتهای مختلف رو به یک مرکز دارند. این ساختار تفاوتی اساسی با معماری شهرهای ما دارد که خیابانها در دو جهت اصلی، موازی و عمود بر هم به وجود آمدهاند. با نگاهی به نقشه شهرهای مهم و قدیمی ایران و اروپا میتوان متوجه این امر شد. در اروپا بهعنوان یک توریست میتوان مطمئن بود که بخش زیادی از دیدنیهای شهر در یک دایره کوچک متمرکز شده است. خیابان آندراشی هم یکی از خیابانهای اصلی بوداپست است که بهصورت مورب از پارک شهر و میدان قهرمانان به مرکز شهر و حاشیه دانوب میرسد. در طول این خیابان چهار کیلومتری بناهایی زیبا قرار دارد.
خیابان آندراشی
خیابانهای بوداپست پرهیاهو و غوغا نیست. عصرها شلوغ میشود اما گره کوری در خود ندارد و خبری از بوق و عجله هم نیست. ماشینها نه چندان لوکساند و نه خیلی قدیمی، چیزی در وسط. مناظر شهری نیز به همین ترتیب است. در پیادهروها و معابر زرق و برق و چهره لوکس همه چیز را اشباع نکرده است. نماهای قدیمی در ساختمانها و مجسمه بسیار است. این روایت را برای بسیاری از شهرهای اروپا یا دست کم برای بافت تاریخی این شهرها میتوان گفت. اما آنچه بوداپست را از آنها متمایز میسازد همین سادگی در عین غنای آن است؛ وضعیتی که در پوشش و ظاهر آدمها هم دیده میشود. خیابان آندراشی که بیش از دو دهه قبل از میدان قهرمانان ساخته شده است به خاطر وجود دهها بنا و عمارت با نماها و معماریهای داخلی چشمگیر بهعنوان یکی از سه میراث ثبتشده جهانی یونسکو در بوداپست قرار گرفته است. بلواری عریض با درختان بسیار و چراغهای روشنایی بلند و قدیمی و دهها کافه و رستوران و تئاتر، فضایی جالب خلق کرده است. در بخشی از این خیابان آکادمی موسیقی و سالن بزرگ موسیقی به نام«فرانتز لیست»، آهنگساز مجاری قرن 19 قرار دارد که نمای تیره بیرونی آن با چندین مجسمه و کاشیکاریهای ظریف سالن داخلی بسیار زیبا و چشمگیر است. pic1
در آخرین روز حضور ما در بوداپست که آخر هفته هم به حساب میآمد فستیوالی در این خیابان برقرار بود و تمام خیابان را به روی ماشینها بسته بودند. غرفههایی در سراسر خیابان، محل حضور گروههای مختلفی از کشورهای همسایه مجارستان بود که صنایع دستی و غذا و پوشاک خود را عرضه میکردند و گروههایی برای آموزش کودکان فعالیتهای جالبی تدارک دیده بودند. چند نفری دیواره سنگنوردی با طرحی جذاب در آن وسط برپا کرده بودند و بچهها با پوشیدن وسایل حمایتی سعی بر صعود از آن میکردند یا گروهی دیگر که دوچرخه بزرگی طراحی کرده بودند که بر عکس راه میرفت و بسیاری چیزها شبیه به این.
پلهای دانوب
ایستگاه پایانی خط زرد مترو حدود ۲۰۰ متر با ساحل دانوب فاصله دارد و آن سوی رودخانه مجموعه کاخهای سلطنتی دیده میشود که بر روی تپهای بنا شده است. هماکنون روی دانوب و در قسمت تاریخی شهر بوداپست، چهار پل وجود دارد که هر کدام معماری خاصی دارد. پل اول مارگاریت نام دارد که در جنوب جزیرهای به همین نام ساخته شده است. این جزیره در محلی عریض از دانوب و در بخش شمالی بافت تاریخی قرار گرفته و دارای پوشش انبوه گیاهی است. جذابیت جزیره مارگاریت به مسیرهای پیادهروی و دوچرخهسواری گستردهای است که لابهلای درختها و چمنها ایجاد شده. زاویه پل در نقطه اتصال به جزیره عوض میشود و به همین خاطر مستقیم از این سو به آن طرف نمیرود. در نقطهای شمال پارلمان به ساحل قسمت پِست متصل میشود. پل دوم قدیمیترین پلی است که بر روی دانوب ساخته شده است و اکنون به نام پل فلزی خوانده میشود و به دست معماری انگلیسی در میانه قرن نوزدهم ساخته شده است. در دو سوی پل و به فاصله نه چندان زیادی از ساحل رودخانه، دو دروازه سنگی عظیم قرار دارد که نقش پایههای پل را بازی میکنند. این دروازهها طاقی بلند دارند و چهار کله شیر سنگی در هر سو بالای قوس آن دیده میشود. علامت امپراتوری اتریش-مجارستان هم بالای آن است و سپس گل و بتههایی سنگی به فاصله حدود نیم متر از هم ساخته شده و در انتها کنگرههایی چند قرار دارد. میان این دو دروازه سنگی یک قوس بزرگ فلزی با دهنهای رو به بالا با ردیفی طولانی از کابلهای قطور نقش نگهدارنده سطح پل را بازی میکند. در هر دو سوی پل و در نقطه اتصال آن به خشکی، دو شیر نشسته در هر سو قرار دارد. این شیرهای سنگی را با دقت بسیاری در توجه به جزئیات ساختهاند. هر چهار شیر در حالتی آرام و با سری افراشته و نگاهی رو به جلو خلق شدهاند و ابهتی دو چندان به این پل میبخشند. در پایان جنگ دوم جهانی این پل و دیگر پلهای بوداپست توسط نازیها تخریب شدند و آنچه امروزه دیده میشود بعد از جنگ و کاملا مشابه نمونه اصلی ساخته شده است. پل سوم پل الیزابت است که در نزدیکترین نقطه به قلب بافت تاریخی قرار دارد و در کمعرضترین بخش دانوب ساخته شده است و پل چهارم به نام آزادی در بخش جنوبی بافت تاریخی قرار گرفته و بی شباهت به پل فلزی نیست، اما در این پل به جای دو دروازه سنگی، دروازههایی فلزی ساخته شده است و چهار پرنده بزرگ اساطیری بالای آن دیده میشود. در دو سوی همه این پلها پیاده راه وجود دارد و میتوان مناظری زیبا از سواحل دانوب در نقاط مختلف شهر قدیم را دید.pic۲
در تمام شهر مسیرهای ویژه دوچرخهسواری وجود دارد و همیشه تعداد زیادی دوچرخهسوار در این مسیرها رفت و آمد دارند. زن و مرد، با کوله و کیف و بچه و حتی کت و شلوار به تن. سرتاسر ساحل دانوب در هر دو سمت چنین مسیری در کنار پیادهرو قرار دارد. برای ما که عادت به این امر نداشتیم گاه دردسرساز میشد و بیآنکه حواسمان باشد در آن مسیر راه میرفتیم و صدای زنگ دوچرخهها برایمان به هوا میرفت. در نقاط بسیاری به خصوص در مرکز شهر، ایستگاههایی برای کرایه دوچرخه وجود دارد. دوچرخههایی سبز رنگ با دو سبد در پشت که میتوان وسایل یا کوله پشتی خود را داخل آن گذاشت.
آبگرم در بوداپست
در روز نخست پس از رسیدن به مرکز شهر قصد داشتیم به کنار مجسمه آزادی که در بالای تپهای پوشیده از درخت و در بخش بودا قرار دارد برویم. از پل آزادی عبور کردیم و به مسیر سرسبزی که به بالای تپه میرفت رسیدیم. آن سوی خیابان ساختمانی قدیمی و بزرگ دیدیم که چند نگهبان داشت و تعدادی ماشین روبهرویش بود و رفت و آمد بسیاری به آن انجام میشد. حدس زدیم که ساختمان هتل است اما رفت و آمد بسیار برایمان جلب توجه کرد و تصمیم گرفتیم سری به آن بزنیم. ساختمانی پنج طبقه و بزرگ، نمایی از سنگ، مجسمههای بسیاری در پایه-های طاقی ورودی و چندین گنبد بزرگ و سقفی سفالین اولین مناظری بود که دیدیم. در داخل اما دنیایی از رنگ بود. ستونهای سنگی قرمز، سقفهای گنبدی با شیشههای رنگی، مجسمههای مرمرین در دیوارها، کفهای کاشیکاری شده با نقوشی ریز و سایه روشنهای رنگی بسیار دیده میشد. اینجا مجموعه هتل و استخر آبگرم است. بوداپست به آبگرمهای فراوانش مشهور است. در تمام شهر تعداد بسیار زیادی از چنین استخرهای آبگرم که اغلب شان قدمت بالایی هم دارند ساخته شده است. آنچه ما دیدیم به نام گلرت (Gellert) خوانده میشد و یکی از قدیمیترین مجموعههای آبگرم بوداپست بود که در ابتدای قرن بیستم ساخته شده است. استخر آب گرم نیز فضایی بزرگ و معماری زیبایی دارد. اطراف استخر دهها ستون سنگی با کندهکاری قرار دارد و روی دیوارهایی که با کاشیهایی به رنگهای مختلف نقوشی زیبا در آوردهاند مجسمههای مرمرین ساخته شده است.
کاخ سلطنتی
مجموعه کاخهای سلطنتی در شمال این هتل و آبگرم قرار دارد که روی تپهای بلندتر از پیرامون خویش بنا شده است و اکنون طبق تایید یونسکو بهعنوان یکی از میراثهای جهانی شناخته میشود. مساحت این مجموعه بسیار بزرگ است و مجموعهای از چندین کلیسا و کاخ سلطنتی و موزه به همراه تعداد زیادی خانه و ساختمانهای حکومتی دیگر را تشکیل میدهد. برای ورود به کاخ یا باید مسیر طولانی تپه را بالا رفت یا از قطاری که با شیب بسیار از این تپه بالا میروند استفاده کرد. در ورودی مجموعه سلطنتی مجسمه بزرگ پرنده اساطیری که شمشیری را با پاهایش نگه داشته است دیده میشود و در حال باز کردن بالهایش برای شروع پرواز به نظر میرسد. یکی از زیباترین ساختمانهای این مجموعه کلیسای ماتیوس است. معماری گوتیک، سقفی با سفالهای رنگی و در داخل، شیشههای رنگی با نقوشی فراوان و تودرتو، محراب سنگی پر کار و نقاشیهای جالب توجه، بسیار دیدنی است. ستونها و سقفهای هلالی شکل با طرحهای متقاطع و مدور با ترکیب رنگهایی متنوع یکی از ویژهترین تزئیناتی بوده است که تاکنون در کلیساهای اروپا دیده بودیم. در بالای منار این کلیسا و در دروازه ورودی مجموعه کاخهای سلطنتی مجسمه فلزی دو کلاغ وجود دارد که حلقهای طلایی به منقار گرفته اند. این مجموعه در کنار رود دانوب است و به خاطر ارتفاع زیاد آن می توان منظرهای گسترده و زیبا از شهر را از بالای آن دید.
ارسال نظر