در گفتوگو با پدرکویرشناسی ایران مطرح شد
دو پیشنهاد برای احیای قناتها
هما کبیری روزگاری بزرگترین منبع آب مورد نیاز ایرانیان، چاههایی بود که زنجیروار در امتداد هم «قنات» را ایجاد کرده بودند. سابقه استفاده از قنات در ایران به دوران هخامنشیان برمیگردد و عمیقترین قنات ایران به نام «قصبه» در گناباد قرار دارد که عمق آن به ۳۰۰متر هم میرسد. «ابراهیمآباد» اراک، قدیمیترین قنات ایران را در خود جای داده و پرآبترین قنات ایران در «اکبرآباد» فسا در کنار رودخانه قرار دارد. حالا در شرایطی که بنا به پیشنهاد وزارت نیرو قرار است آب مورد نیاز کشاورزی به نصف کاهش پیدا کند، «دنیای اقتصاد» چند و چون استفاده دوباره از قناتها را بررسی کرده است.
هما کبیری روزگاری بزرگترین منبع آب مورد نیاز ایرانیان، چاههایی بود که زنجیروار در امتداد هم «قنات» را ایجاد کرده بودند. سابقه استفاده از قنات در ایران به دوران هخامنشیان برمیگردد و عمیقترین قنات ایران به نام «قصبه» در گناباد قرار دارد که عمق آن به 300متر هم میرسد. «ابراهیمآباد» اراک، قدیمیترین قنات ایران را در خود جای داده و پرآبترین قنات ایران در «اکبرآباد» فسا در کنار رودخانه قرار دارد. حالا در شرایطی که بنا به پیشنهاد وزارت نیرو قرار است آب مورد نیاز کشاورزی به نصف کاهش پیدا کند، «دنیای اقتصاد» چند و چون استفاده دوباره از قناتها را بررسی کرده است. گفتوگو با دکتر« پرویز کردوانی»، چهره ماندگار جغرافیا و استاد نمونه دانشگاه تهران که از او تحت عنوان «پدر علم کویرشناسی» نیز یاد میشود، ابعاد جدیدی از این موضوع را مورد بررسی قرار داده که در ادامه میخوانید.
چه شد که قناتها در ایران فراموش شدند؟
واقعیت این است که کشاورزی در کشور ما در دست فراموشی است. وقتی مقام مسوولی که سالها در حوزه کشاورزی کار کرده اعلام میکند اگر کشوری روی کشاورزی تمرکز کند، فقیرتر میشود و برای احیای دریاچه ارومیه اعلام میکنند که باید زمینهای اطراف نکاشت داشته باشند، خیلی لازم نیست بهدنبال دلایل بیشتری بود. برخی مقامهای مسوول اعلام کردهاند که امسال کشاورزان حوزه دریاچه ارومیه به دلیل اینکه کاشت نخواهند داشت، سود نقدی دریافت میکنند تا با این اقدام ۴۰۰میلیون مترمکعب آب برای دریاچه ارومیه تامین شود. همچنین برای خسارت کشاورزان حوزه زایندهرود هم ۲۱۰میلیارد تومان پیشبینی شده که به آنها پرداخت خواهد شد. اگر قرار باشد این فرهنگ رواج پیدا کند که با کمآب شدن منطقهای به دلیل اینکه اولویت اول مصرف آب، تامین آب شرب و صنعت است، به کسانی که ضرر کردهاند پول نقد پرداخت شود، اتفاقات خوبی در حوزه کشاورزی نخواهد افتاد و بیشتر کشاورزان به سمت شهرها هجوم میآورند.
گفته شده که قرار است آب مورد نیاز کشاورزی به نصف کاهش پیدا کند. آیا این موضوع کشاورزان را به سمت استفاده از آب قناتها سوق نمیدهد؟
یکی از روشهایی که وزارت نیرو از طریق آن میتواند آب موقت را برای کشاورزان مهیا کند، حفر چاه است که نباید این اتفاق بیفتد. چون چاه پسانداز آب است. برای تامین آب مورد نیاز کشاورزان در منطقه ارومیه تاکنون ۲۱۳حلقه چاه حفر شده و ۵۰ حلقه چاه هم اجاره شده است. اما باید به این نکته توجه داشت که مملکت به مواد غذایی نیاز دارد اما متاسفانه اینقدر به این موضوع کمتوجهی شده که وزیر کشاورزی سرمایهگذاران را برای توسعه کشت فراسرزمینی در کشورهای روسیه، قزاقستان، آفریقای جنوبی، آمریکای لاتین و کنیا تشویق میکند. اما واقعیت این است که اگر به جای صنایع ما که در اروپا نمیتوانند رقابت کنند، اگر دولت روی کشاورزی تمرکز میکرد، آیا اقتصادیتر نبود؟
به تعداد چاههای حفر شده و اجاره شده اشاره کردید و از سوی دیگر گفتید که استفاده از چاه راهکار درستی نیست. دلایل شما برای این امر چیست؟
حدود ۳۰ سال پیش برای کشاورزی ۱۶۷هزار حلقه چاه در کشور حفر شده بود که این رقم هماکنون به ۷۴۳هزار حلقه رسیده؛ یعنی ۵/۴برابر شده است. این در حالی است که میزان آبی که ۳۰ سال پیش قابل برداشت بود، ۱۸میلیارد مترمکعب و آب قابل برداشت در حال حاضر ۲۸میلیارد مترمکعب است. یعنی میزان آب قابل برداشت با حفر این همه چاه هنوز دو برابر نشده است. چاهها یا قانونی حفر میشوند یا غیرقانونی؛ اگر غیرقانونی باشند با پروانه وزارت نیرو میتواند قانونی باشد!
افزایش این چاهها که در نهایت قانونی به حساب میآیند، بالاخره به بهبود وضعیت آب کمک میکنند یا خیر؟
چاه، آفت قنات است. چون عمق چاه پایین است. در هر دشتی که چاه وارد آن شده قناتها خشک شدند، مگر در بالادست که هنوز قناتها دایر هستند.
آیا راهی وجود دارد که بتوان قناتها را نجات داد؟
اگر آب قنات پایین رفته ولی هنوز خشک نشده باشد، میتوان قنات را نجات داد. به این ترتیب که باید آن چاه را که در نزدیکی قنات حفر شده، بست و به تعداد چاههای قنات اضافه کرد تا قنات احیا شود. حالا اگر آب قنات پایین رفته و خشک هم شده باشد، اگر جلوی چاه را بگیرند و به ازای هر یک متری که آب قنات پایین رفته ۲۰۰متر به عمق چاه قنات اضافه کنند، قنات احیا میشود. اما نکته اینجا است که چاهها در حال حاضر ۱۵۰متر پایین رفتهاند؛ پس اگر هزار سال دیگر هم تلاش کنند تا قنات احیا شود، این اتفاق نمیافتد.
با این وجود آیا قنات صرفه اقتصادی دارد؟
هزینه حفر قناتها یا حتی احیای آنها بسیار زیاد است. تا ۲۰، ۳۰ سال آینده دیگر همه قناتها خشک میشوند و چیزی از آنها باقی نمی ماند جز آثار باستانی. از سوی دیگر امروز کسی نیست که شغلش مقنی باشد. چون دستمزد آنها به دلیل شرایط کارشان زیاد است و اصلا به صرفه نیست.
قناتها چطور از بین میروند؟ آیا امکان احیای آنها وجود دارد؟
نابودی قنات در دو حالت اتفاق میافتد. اول اینکه حریم ساختمانی آن از بین برود که در این صورت چاهها فرو میریزند و قنات دیگر قابل احیا نیست. حالت دوم این است که حریم آبی از بین برود. قبلا میگفتند به شعاع ۲۵زرعی (یک زرع ۱۰۴سانتیمتر است) قنات، نباید آب بیفتد. یعنی تا شعاع یک کیلومتری قنات نباید چاه زده شود. اما حالا به فاصله ۵۰۰متری قنات، چاه میزنند و حریم آبی قنات از بین میرود.
بر اساس گفتههای شما، تعداد چاهها در حریم قناتها رو به افزایش است. بنابراین قناتها دیگر حریم امن ندارند. آیا با همه این اوصاف جایی هست که قناتها بتوانند از تخریبهای ساختمانی و آبی در امان باشند؟
اگر قناتها در درههای کوهستانی مانند جوی آب اما به شکل عمیق ایجاد شوند و تا بالا سنگچین شوند، میتوانند همیشگی باشند. کوهنوردانی که از جادههای کوهستانی عبور کردهاند، در سمت کوه راهی را میبینند که اغلب اوقات تبدیل به جوی آب شده است. این مسیر میتواند به شکل جوی عمیق در آید و روی آن هم سنگچین شود و به قنات دائمی تبدیل شود. ضمن اینکه گیلان و مازندران هم جای خوبی است که باید به سراغ قنات رفت. در این مناطق یک هفتهای میتوان قنات داشت و این کار اقتصادی هم هست.
آیا تجربه ایجاد قنات در مناطق معتدل در کشورهای دیگر نتیجه داده است؟
این کاری است که ژاپن هم انجام داده و امروز با ۱۵۰۰ میلیمتر بارندگی در سال، صاحب قنات است. به این ترتیب که بر خلاف جهت دریا یعنی رو به جنوب ارتفاعات، اگر زمین را ۳ تا ۴ متر بکنند، به آب میرسند که برای ایجاد قنات لازم است به طول یک کیلومتر این کار انجام شود. بعد کولها (چیزی شبیه بلوکچینی که در قنات به آن کول میگویند) را قرار میدهند و روی آن را خاک میریزند به جز دهانه چاه که باید باز باشد. در بالادست هم میتوانند سد درست کنند تا این قنات آبدار شود.
نمونههای این قنات تا به حال در کشور خودمان به صورت آزمایشی اجرا نشده است؟
باید در علم نوآوری کنند. من پیشنهاد دادم و این کار هزینه چندانی هم ندارد و نیاز به لایروبی هم ندارد؛ چون کارگر برای کار لایروبی گران است. فقط لازم است کولها اندازه قد انسان باشد و بعد بهصورت مکانیزه ریل و واگن بگذارند و بهراحتی گل و لای را خارج کنند. اگر این کار را مقنی انجام دهد، هزینه بسیار زیادی دارد.
چقدر طول میکشد تا یک قنات آبدار شود؟
حداقل ۳۰ سال زمان لازم است تا قنات در مناطق کویری آبدار شود، اما چاه این طور نیست و به همین دلیل هم هست که یکباره مردم به سمت چاهها رفتند. چون به این نتیجه رسیدند قنات برای یک منطقه کوچک است و با قنات نمیشود هم آب شرب و هم آب کشاورزی را تهیه کرد. بنابراین هر جا که نمیشد قنات زد به سراغ چاه رفتند و البته راه درستی هم بود؛ اما اینقدر از این چاهها سوءاستفاده شد که هم قناتها را خشک کرد و هم درنهایت خودشان خشک شدند. فقط باید به این نکته توجه داشت که با کاهش آب کشاورزی و آب چاههای محلی، اقتصاد کشاورزی نابود میشود.
در ابتدای صحبتهایتان اشاره کردید که قرار است 40درصد آب مورد نیاز کشاورزان اطراف دریاچه ارومیه را به دریاچه بریزند. اگر این کار انجام شود، تکلیف باغهای اطراف چه میشود؟
برای این منظور فکرهایی شده که به نظر من شدنی نیست. اول آبیاری قطرهای و بارانی است که برای باغهای با عمر بالا امکان ندارد. آبیاری قطرهای برای باغهای جدید است؛ بنابراین باغهایی که قدمت دارند با این روش خشک میشوند. ضمن اینکه گفته شده برای کاهش مصرف آب در این باغها از تاسیسات تحت فشار استفاده خواهد شد که اگر این دستگاهها برقی باشند، قطعا هزینه بسیار زیادی برای باغدار به همراه دارند. به جز بهای برق مصرفی، برای هر ۱۰۰متر کابل برق باید ۱۴میلیون تومان هزینه شود. برای آبیاری بارانی هم به لوله شماره ۲ پلیاتیلن نیاز است که هر متر آن تا چند وقت پیش ۱۳هزار تومان بود، بنابراین، این روش بسیار هزینهبر است. هرچند که دولت اعلام کرده ۸۵درصد این هزینهها را متقبل میشود، اما به هر حال با یک حساب سرانگشتی، سهم کشاورز برای هر هکتار ۱۰ تا ۱۲ میلیون تومان خواهد بود که رقم زیادی است، ضمن اینکه روش آبیاری قطرهای برای مناطقی مانند گرمسار مناسب است که بادهای زیادی ندارد وگرنه آبیاری بارانی روشی است که در این مناطق قابلیت عملیاتی شدن ندارد.
روشهای دیگر آبیاری نیز مشکل هزینه را دارند یا مسائل دیگر مطرح است؟
دومین پیشنهاد دولت این است که در منطقه ارومیه و جاهایی که قرار است حوزه آبی ترمیم شود، گیاهانی کاشته شود که به آب کمتری نیاز دارند. اعتقاد کارشناسانی که این طرح را پیشنهاد دادهاند این است که در این صورت کشاورزی اقتصادی است، اما باید به این نکته توجه داشت که کشاورز درصورتی تن به تغییر کشت میدهد که برایش هزینه نداشته باشد و محصولش به خوبی در بازار به فروش برسد. بهعنوان مثال پیشنهاد شده پسته و زعفران به جای محصولات آببر کاشته شوند. اما مگر چقدر به این محصولات نیاز است؟ پیشنهاد سوم این است که کشاورزان سطح زیر کشت را کاهش دهند اما بذرهایی کاشته شود که تولید را دو برابر میکند. چند سال پیش در ارومیه بذر اصلاحشده چغندر به کشاورزان داده شد اما بهعنوان مثال بهجای ۱۰۰ تن محصول، ۱۵۰ تن محصول برداشت شد، یعنی محصول ۵/۱ برابر شد. اما نکته اینجاست که کارخانهای که طرف قرارداد بود، با توجه به ظرفیتی که داشت، محصول اضافه را قبول نکرد و این محصول بعد از چند روز جابهجا شدن، سرمازده شد و قیمت آن افت کرد و در نهایت از بین رفت. به همین دلیل دیگر کشاورزان این نوع بذر را نکاشتند.
چهارمین پیشنهاد دولت هم این بود که به کشاورزان پول پرداخت کنند که به طور مفصل درباره آن صحبت کردم که فرهنگ نادرستی است.
بنابراین شما معتقدید احیای قنات میتواند این چالش کشاورزان را تا حد خوبی مرتفع کند؟
به آن دو روشی که توضیح دادم یعنی در حاشیه جادههای کوهستان و شمال کشور میتوان شکل جدیدی از قنات را ایجاد کرد که صرفه دارد و سالها آب مورد نیاز را تامین خواهد کرد.
چه شد که قناتها در ایران فراموش شدند؟
واقعیت این است که کشاورزی در کشور ما در دست فراموشی است. وقتی مقام مسوولی که سالها در حوزه کشاورزی کار کرده اعلام میکند اگر کشوری روی کشاورزی تمرکز کند، فقیرتر میشود و برای احیای دریاچه ارومیه اعلام میکنند که باید زمینهای اطراف نکاشت داشته باشند، خیلی لازم نیست بهدنبال دلایل بیشتری بود. برخی مقامهای مسوول اعلام کردهاند که امسال کشاورزان حوزه دریاچه ارومیه به دلیل اینکه کاشت نخواهند داشت، سود نقدی دریافت میکنند تا با این اقدام ۴۰۰میلیون مترمکعب آب برای دریاچه ارومیه تامین شود. همچنین برای خسارت کشاورزان حوزه زایندهرود هم ۲۱۰میلیارد تومان پیشبینی شده که به آنها پرداخت خواهد شد. اگر قرار باشد این فرهنگ رواج پیدا کند که با کمآب شدن منطقهای به دلیل اینکه اولویت اول مصرف آب، تامین آب شرب و صنعت است، به کسانی که ضرر کردهاند پول نقد پرداخت شود، اتفاقات خوبی در حوزه کشاورزی نخواهد افتاد و بیشتر کشاورزان به سمت شهرها هجوم میآورند.
گفته شده که قرار است آب مورد نیاز کشاورزی به نصف کاهش پیدا کند. آیا این موضوع کشاورزان را به سمت استفاده از آب قناتها سوق نمیدهد؟
یکی از روشهایی که وزارت نیرو از طریق آن میتواند آب موقت را برای کشاورزان مهیا کند، حفر چاه است که نباید این اتفاق بیفتد. چون چاه پسانداز آب است. برای تامین آب مورد نیاز کشاورزان در منطقه ارومیه تاکنون ۲۱۳حلقه چاه حفر شده و ۵۰ حلقه چاه هم اجاره شده است. اما باید به این نکته توجه داشت که مملکت به مواد غذایی نیاز دارد اما متاسفانه اینقدر به این موضوع کمتوجهی شده که وزیر کشاورزی سرمایهگذاران را برای توسعه کشت فراسرزمینی در کشورهای روسیه، قزاقستان، آفریقای جنوبی، آمریکای لاتین و کنیا تشویق میکند. اما واقعیت این است که اگر به جای صنایع ما که در اروپا نمیتوانند رقابت کنند، اگر دولت روی کشاورزی تمرکز میکرد، آیا اقتصادیتر نبود؟
به تعداد چاههای حفر شده و اجاره شده اشاره کردید و از سوی دیگر گفتید که استفاده از چاه راهکار درستی نیست. دلایل شما برای این امر چیست؟
حدود ۳۰ سال پیش برای کشاورزی ۱۶۷هزار حلقه چاه در کشور حفر شده بود که این رقم هماکنون به ۷۴۳هزار حلقه رسیده؛ یعنی ۵/۴برابر شده است. این در حالی است که میزان آبی که ۳۰ سال پیش قابل برداشت بود، ۱۸میلیارد مترمکعب و آب قابل برداشت در حال حاضر ۲۸میلیارد مترمکعب است. یعنی میزان آب قابل برداشت با حفر این همه چاه هنوز دو برابر نشده است. چاهها یا قانونی حفر میشوند یا غیرقانونی؛ اگر غیرقانونی باشند با پروانه وزارت نیرو میتواند قانونی باشد!
افزایش این چاهها که در نهایت قانونی به حساب میآیند، بالاخره به بهبود وضعیت آب کمک میکنند یا خیر؟
چاه، آفت قنات است. چون عمق چاه پایین است. در هر دشتی که چاه وارد آن شده قناتها خشک شدند، مگر در بالادست که هنوز قناتها دایر هستند.
آیا راهی وجود دارد که بتوان قناتها را نجات داد؟
اگر آب قنات پایین رفته ولی هنوز خشک نشده باشد، میتوان قنات را نجات داد. به این ترتیب که باید آن چاه را که در نزدیکی قنات حفر شده، بست و به تعداد چاههای قنات اضافه کرد تا قنات احیا شود. حالا اگر آب قنات پایین رفته و خشک هم شده باشد، اگر جلوی چاه را بگیرند و به ازای هر یک متری که آب قنات پایین رفته ۲۰۰متر به عمق چاه قنات اضافه کنند، قنات احیا میشود. اما نکته اینجا است که چاهها در حال حاضر ۱۵۰متر پایین رفتهاند؛ پس اگر هزار سال دیگر هم تلاش کنند تا قنات احیا شود، این اتفاق نمیافتد.
با این وجود آیا قنات صرفه اقتصادی دارد؟
هزینه حفر قناتها یا حتی احیای آنها بسیار زیاد است. تا ۲۰، ۳۰ سال آینده دیگر همه قناتها خشک میشوند و چیزی از آنها باقی نمی ماند جز آثار باستانی. از سوی دیگر امروز کسی نیست که شغلش مقنی باشد. چون دستمزد آنها به دلیل شرایط کارشان زیاد است و اصلا به صرفه نیست.
قناتها چطور از بین میروند؟ آیا امکان احیای آنها وجود دارد؟
نابودی قنات در دو حالت اتفاق میافتد. اول اینکه حریم ساختمانی آن از بین برود که در این صورت چاهها فرو میریزند و قنات دیگر قابل احیا نیست. حالت دوم این است که حریم آبی از بین برود. قبلا میگفتند به شعاع ۲۵زرعی (یک زرع ۱۰۴سانتیمتر است) قنات، نباید آب بیفتد. یعنی تا شعاع یک کیلومتری قنات نباید چاه زده شود. اما حالا به فاصله ۵۰۰متری قنات، چاه میزنند و حریم آبی قنات از بین میرود.
بر اساس گفتههای شما، تعداد چاهها در حریم قناتها رو به افزایش است. بنابراین قناتها دیگر حریم امن ندارند. آیا با همه این اوصاف جایی هست که قناتها بتوانند از تخریبهای ساختمانی و آبی در امان باشند؟
اگر قناتها در درههای کوهستانی مانند جوی آب اما به شکل عمیق ایجاد شوند و تا بالا سنگچین شوند، میتوانند همیشگی باشند. کوهنوردانی که از جادههای کوهستانی عبور کردهاند، در سمت کوه راهی را میبینند که اغلب اوقات تبدیل به جوی آب شده است. این مسیر میتواند به شکل جوی عمیق در آید و روی آن هم سنگچین شود و به قنات دائمی تبدیل شود. ضمن اینکه گیلان و مازندران هم جای خوبی است که باید به سراغ قنات رفت. در این مناطق یک هفتهای میتوان قنات داشت و این کار اقتصادی هم هست.
آیا تجربه ایجاد قنات در مناطق معتدل در کشورهای دیگر نتیجه داده است؟
این کاری است که ژاپن هم انجام داده و امروز با ۱۵۰۰ میلیمتر بارندگی در سال، صاحب قنات است. به این ترتیب که بر خلاف جهت دریا یعنی رو به جنوب ارتفاعات، اگر زمین را ۳ تا ۴ متر بکنند، به آب میرسند که برای ایجاد قنات لازم است به طول یک کیلومتر این کار انجام شود. بعد کولها (چیزی شبیه بلوکچینی که در قنات به آن کول میگویند) را قرار میدهند و روی آن را خاک میریزند به جز دهانه چاه که باید باز باشد. در بالادست هم میتوانند سد درست کنند تا این قنات آبدار شود.
نمونههای این قنات تا به حال در کشور خودمان به صورت آزمایشی اجرا نشده است؟
باید در علم نوآوری کنند. من پیشنهاد دادم و این کار هزینه چندانی هم ندارد و نیاز به لایروبی هم ندارد؛ چون کارگر برای کار لایروبی گران است. فقط لازم است کولها اندازه قد انسان باشد و بعد بهصورت مکانیزه ریل و واگن بگذارند و بهراحتی گل و لای را خارج کنند. اگر این کار را مقنی انجام دهد، هزینه بسیار زیادی دارد.
چقدر طول میکشد تا یک قنات آبدار شود؟
حداقل ۳۰ سال زمان لازم است تا قنات در مناطق کویری آبدار شود، اما چاه این طور نیست و به همین دلیل هم هست که یکباره مردم به سمت چاهها رفتند. چون به این نتیجه رسیدند قنات برای یک منطقه کوچک است و با قنات نمیشود هم آب شرب و هم آب کشاورزی را تهیه کرد. بنابراین هر جا که نمیشد قنات زد به سراغ چاه رفتند و البته راه درستی هم بود؛ اما اینقدر از این چاهها سوءاستفاده شد که هم قناتها را خشک کرد و هم درنهایت خودشان خشک شدند. فقط باید به این نکته توجه داشت که با کاهش آب کشاورزی و آب چاههای محلی، اقتصاد کشاورزی نابود میشود.
در ابتدای صحبتهایتان اشاره کردید که قرار است 40درصد آب مورد نیاز کشاورزان اطراف دریاچه ارومیه را به دریاچه بریزند. اگر این کار انجام شود، تکلیف باغهای اطراف چه میشود؟
برای این منظور فکرهایی شده که به نظر من شدنی نیست. اول آبیاری قطرهای و بارانی است که برای باغهای با عمر بالا امکان ندارد. آبیاری قطرهای برای باغهای جدید است؛ بنابراین باغهایی که قدمت دارند با این روش خشک میشوند. ضمن اینکه گفته شده برای کاهش مصرف آب در این باغها از تاسیسات تحت فشار استفاده خواهد شد که اگر این دستگاهها برقی باشند، قطعا هزینه بسیار زیادی برای باغدار به همراه دارند. به جز بهای برق مصرفی، برای هر ۱۰۰متر کابل برق باید ۱۴میلیون تومان هزینه شود. برای آبیاری بارانی هم به لوله شماره ۲ پلیاتیلن نیاز است که هر متر آن تا چند وقت پیش ۱۳هزار تومان بود، بنابراین، این روش بسیار هزینهبر است. هرچند که دولت اعلام کرده ۸۵درصد این هزینهها را متقبل میشود، اما به هر حال با یک حساب سرانگشتی، سهم کشاورز برای هر هکتار ۱۰ تا ۱۲ میلیون تومان خواهد بود که رقم زیادی است، ضمن اینکه روش آبیاری قطرهای برای مناطقی مانند گرمسار مناسب است که بادهای زیادی ندارد وگرنه آبیاری بارانی روشی است که در این مناطق قابلیت عملیاتی شدن ندارد.
روشهای دیگر آبیاری نیز مشکل هزینه را دارند یا مسائل دیگر مطرح است؟
دومین پیشنهاد دولت این است که در منطقه ارومیه و جاهایی که قرار است حوزه آبی ترمیم شود، گیاهانی کاشته شود که به آب کمتری نیاز دارند. اعتقاد کارشناسانی که این طرح را پیشنهاد دادهاند این است که در این صورت کشاورزی اقتصادی است، اما باید به این نکته توجه داشت که کشاورز درصورتی تن به تغییر کشت میدهد که برایش هزینه نداشته باشد و محصولش به خوبی در بازار به فروش برسد. بهعنوان مثال پیشنهاد شده پسته و زعفران به جای محصولات آببر کاشته شوند. اما مگر چقدر به این محصولات نیاز است؟ پیشنهاد سوم این است که کشاورزان سطح زیر کشت را کاهش دهند اما بذرهایی کاشته شود که تولید را دو برابر میکند. چند سال پیش در ارومیه بذر اصلاحشده چغندر به کشاورزان داده شد اما بهعنوان مثال بهجای ۱۰۰ تن محصول، ۱۵۰ تن محصول برداشت شد، یعنی محصول ۵/۱ برابر شد. اما نکته اینجاست که کارخانهای که طرف قرارداد بود، با توجه به ظرفیتی که داشت، محصول اضافه را قبول نکرد و این محصول بعد از چند روز جابهجا شدن، سرمازده شد و قیمت آن افت کرد و در نهایت از بین رفت. به همین دلیل دیگر کشاورزان این نوع بذر را نکاشتند.
چهارمین پیشنهاد دولت هم این بود که به کشاورزان پول پرداخت کنند که به طور مفصل درباره آن صحبت کردم که فرهنگ نادرستی است.
بنابراین شما معتقدید احیای قنات میتواند این چالش کشاورزان را تا حد خوبی مرتفع کند؟
به آن دو روشی که توضیح دادم یعنی در حاشیه جادههای کوهستان و شمال کشور میتوان شکل جدیدی از قنات را ایجاد کرد که صرفه دارد و سالها آب مورد نیاز را تامین خواهد کرد.
ارسال نظر