دهه درگیری روی دست بافتههای افغانستان دیده میشود
نقش جنگ روی گلیمهای افغانی
نگار حسینی هرچه گفته و نوشته میشود از خستگی افغانها از جنگ طولانی مدت داخلی و اشغال توسط نیروهای نظامی خارجی است. این البته درست است و خستگی و آزار و آوارگی از نخستین پیامدهای این همه سال جنگ و درگیری در افغانستان بوده است. با این همه به نظر میرسد هنرمندان افغانی جنگ را گرفته و از دل آن چیزی بیرون آوردهاند که گلیم افغانی را از گلیم دیگر کشورهای منطقه متمایز کرده است. این در جایی است که گلیم در کشورهای مختلف از کشورهای شرق ایران تا رومانی و شرق اروپا بافته میشود. به این بافته در افغانستان، گلیم گفته میشود.
نگار حسینی هرچه گفته و نوشته میشود از خستگی افغانها از جنگ طولانی مدت داخلی و اشغال توسط نیروهای نظامی خارجی است. این البته درست است و خستگی و آزار و آوارگی از نخستین پیامدهای این همه سال جنگ و درگیری در افغانستان بوده است. با این همه به نظر میرسد هنرمندان افغانی جنگ را گرفته و از دل آن چیزی بیرون آوردهاند که گلیم افغانی را از گلیم دیگر کشورهای منطقه متمایز کرده است. این در جایی است که گلیم در کشورهای مختلف از کشورهای شرق ایران تا رومانی و شرق اروپا بافته میشود. به این بافته در افغانستان، گلیم گفته میشود. گیلیم در اوکراین، بداس در قفقاز، لیاط در سوریه و لبنان، چیلیم در رومانی و همچنین کیلیم در ترکیه و لهستان و مجارستان و عربستان ازجمله نامهای متفاوت این بافته است. تا مدتهای طولانی آنچه روی گلیمهای افغانی دیده میشد، گل و بوته و جانوران بوده است؛ اما در دهههای اخیر و تحت تاثیر جنگ آنچه در نقش و نگار گلیمهای افغانی دیده میشود نه پرنده و چرنده که جنگندههای تاق و جفت است.
بیش از سه دهه است که افغانها درگیر جنگاند. از حضور نظامیان شوروی سابق در این کشور تا بعدها جنگ داخلی و پس از آن اشغال نظامی این کشور توسط نیروهای نظامی ایالات متحده آمریکا و ناتو. جنگ، تاثیرات خود را نهتنها بر سیاست و اقتصاد که بر فرهنگ این کشور هم گذاشته است، کما اینکه نقش گلیمهای افغانی حالا دیگر نه گل و بوته، که تانک و هلی کوپتر و هواپیماست.
«کوین»، یکی از مجموعهدارانی که بهکار گردآوری گلیم مشغول است در مورد این گلیمها میگوید: «چیزی که برای من عجیب و غریب است کنار هم قرار گرفتن هنری است که ریشه در گذشته و میراث کهن افغانستان دارد با آنچه در سالهای اخیر در این کشور رخ داده است.» کوین البته اشاره نمیکند به اینکه چیزی که از اساس افغانها از آن دل خوشی نداشتهاند چگونه توانسته است پای ثابت بافتههای افغانی شود.
او میگوید که بعد از دهه ۱۹۹۰ و زمانی که نیروهای ارتش سرخ شوروی سابق از مرزهای افغانستان بیرون رفتند، نقش هلیکوپترها به حاشیه گلیمهای افغانی افزوده شده است.
یکی از نخستین گلیمهایی با این مضمون که کوین توانست آن را خریداری کند با نقشهایی از کلاشنیکف، تانک و هلیکوپتر پوشیده شده بود: «یک گلیم قرمز خریدم، حاشیه آن را کلاشنیکف گرفته بود و در میانه آن نقشهایی مختلط از هلی کوپتر و تانکهای جنگی دیده میشد.»
یک بررسی اجمالی از گلیمهایی که در سالهای اخیر در افغانستان بافته شده است میتواند به اجمال آنچه را که در این سالها بر افغانها گذشته است، نشان دهد. در واقع تاریخ افغانستان را میتوان در نقش گلیمهای این کشور مشاهده کرد. در دهه هشتاد، هنگامی که افغانستان بر اثر جنگ ویران شده بود، نقش گلیمها آوارگان افغانی را نشان میدهد که به پاکستان میگریزند. در دهه ۹۰ نیز نقشها، نظامیان ارتش سرخ را نشان میدهندکه از افغانستان خارج میشدند. با ادامه جنگ و درگیری در افغانستان و به روز شدن ادوات جنگی، نقش گلیمهای افغانی نیز بهروز شد.
بعد از ماجرای یازده سپتامبر و اشغال نظامی افغانستان توسط آمریکا نقش جنگندههای اف 16 نیز به گلیمهای افغانی افزوده شد و با خروج نیروهای نظامی آمریکایی در سال گذشته از افغانستان احتمالا نقش بعدی خروج ارتش آمریکا از افغانستان را به تصویر خواهد کشید.
اما با وجودی که جنگ بخش مهمی از زندگی افغانها را تحتتاثیر قرار داده است، گلیمهای با نقش و نگار جنگ تنها یک درصد از گلیمهای افغانی را دربرمیگیرند. این گلیمها بهطور معمول در ایالات متحده آمریکا به نمایش درنمیآیند؛ هرچند برخی مجموعهدارهایی که خوششانستر هستند، توانستهاند تعدادی از این گلیمها را نمایش دهند. برای مثال در یک نمایشگاه فرش و گلیم در فلوریدا تعداد ۴۰ تخته از این گلیمهای جنگی در معرض دید عموم قرار گرفته است.
میگویند در دورهای که بخش قابلتوجهی از جهان درگیر جنگ است، طبیعی است که درگیریهای نظامی یکی از سوژههای معمول مورد استفاده در هنر باشد. امروزه بخش مهمی از تولیدات هنری به بررسی جنگ و تاثیرات آن میپردازد.
گلیم نوعی فرش بدون پرز است که با درگیری تاروپود به یکدیگر ایجاد میشود. معمولا تار آن پنبه و پشم وگاهی نخ ابریشم و پود آن از نخهای پشمی و کرک و ابریشم بهصورت رنگی استفاده میشود. این فرش در زبان فارسی نامهای مختلفی دارد.
اما داستان گلیم یک داستان خیلی خیلی قدیمی است. خیلی دقیق نمیتوان گفت که نخستینبار در کجا و توسط چه قوم و قبیلهای بافت پارچههای اولیه که همزمان با شروع بافت گلیم بوده انجام شده است؛ اما بر اساس کاوشهای باستان شناسی شواهدی از بافندگی در میان ساکنان فلات ایران و سرزمینهای همجوار به دست آمده است؛ از جمله در غارهای جنوب شرقی دریای مازندران (غار کمربند و هوتو در نزدیکی بهشهر) آثاری پیدا شده که پرورش گوسفند و بز و ریسیدن پشم و موی آنها را به دست مردمان این منطقه در 8000 سال پیش به اثبات میرساند.
گفته میشود گلیمبافی مقدمهای برای بافت فرش بوده است. تاریخ آغاز قالی بافی را به ۲۰۰۰ تا ۱۵۰۰ق م تخمین زدهاند. میتوان گفت تاریخ آغاز گلیم بافی حدود ۵۰۰۰ تا ۳۰۰۰ قبل از میلاد مسیح بوده است.
منبع: npr
بیش از سه دهه است که افغانها درگیر جنگاند. از حضور نظامیان شوروی سابق در این کشور تا بعدها جنگ داخلی و پس از آن اشغال نظامی این کشور توسط نیروهای نظامی ایالات متحده آمریکا و ناتو. جنگ، تاثیرات خود را نهتنها بر سیاست و اقتصاد که بر فرهنگ این کشور هم گذاشته است، کما اینکه نقش گلیمهای افغانی حالا دیگر نه گل و بوته، که تانک و هلی کوپتر و هواپیماست.
«کوین»، یکی از مجموعهدارانی که بهکار گردآوری گلیم مشغول است در مورد این گلیمها میگوید: «چیزی که برای من عجیب و غریب است کنار هم قرار گرفتن هنری است که ریشه در گذشته و میراث کهن افغانستان دارد با آنچه در سالهای اخیر در این کشور رخ داده است.» کوین البته اشاره نمیکند به اینکه چیزی که از اساس افغانها از آن دل خوشی نداشتهاند چگونه توانسته است پای ثابت بافتههای افغانی شود.
او میگوید که بعد از دهه ۱۹۹۰ و زمانی که نیروهای ارتش سرخ شوروی سابق از مرزهای افغانستان بیرون رفتند، نقش هلیکوپترها به حاشیه گلیمهای افغانی افزوده شده است.
یکی از نخستین گلیمهایی با این مضمون که کوین توانست آن را خریداری کند با نقشهایی از کلاشنیکف، تانک و هلیکوپتر پوشیده شده بود: «یک گلیم قرمز خریدم، حاشیه آن را کلاشنیکف گرفته بود و در میانه آن نقشهایی مختلط از هلی کوپتر و تانکهای جنگی دیده میشد.»
یک بررسی اجمالی از گلیمهایی که در سالهای اخیر در افغانستان بافته شده است میتواند به اجمال آنچه را که در این سالها بر افغانها گذشته است، نشان دهد. در واقع تاریخ افغانستان را میتوان در نقش گلیمهای این کشور مشاهده کرد. در دهه هشتاد، هنگامی که افغانستان بر اثر جنگ ویران شده بود، نقش گلیمها آوارگان افغانی را نشان میدهد که به پاکستان میگریزند. در دهه ۹۰ نیز نقشها، نظامیان ارتش سرخ را نشان میدهندکه از افغانستان خارج میشدند. با ادامه جنگ و درگیری در افغانستان و به روز شدن ادوات جنگی، نقش گلیمهای افغانی نیز بهروز شد.
بعد از ماجرای یازده سپتامبر و اشغال نظامی افغانستان توسط آمریکا نقش جنگندههای اف 16 نیز به گلیمهای افغانی افزوده شد و با خروج نیروهای نظامی آمریکایی در سال گذشته از افغانستان احتمالا نقش بعدی خروج ارتش آمریکا از افغانستان را به تصویر خواهد کشید.
اما با وجودی که جنگ بخش مهمی از زندگی افغانها را تحتتاثیر قرار داده است، گلیمهای با نقش و نگار جنگ تنها یک درصد از گلیمهای افغانی را دربرمیگیرند. این گلیمها بهطور معمول در ایالات متحده آمریکا به نمایش درنمیآیند؛ هرچند برخی مجموعهدارهایی که خوششانستر هستند، توانستهاند تعدادی از این گلیمها را نمایش دهند. برای مثال در یک نمایشگاه فرش و گلیم در فلوریدا تعداد ۴۰ تخته از این گلیمهای جنگی در معرض دید عموم قرار گرفته است.
میگویند در دورهای که بخش قابلتوجهی از جهان درگیر جنگ است، طبیعی است که درگیریهای نظامی یکی از سوژههای معمول مورد استفاده در هنر باشد. امروزه بخش مهمی از تولیدات هنری به بررسی جنگ و تاثیرات آن میپردازد.
گلیم نوعی فرش بدون پرز است که با درگیری تاروپود به یکدیگر ایجاد میشود. معمولا تار آن پنبه و پشم وگاهی نخ ابریشم و پود آن از نخهای پشمی و کرک و ابریشم بهصورت رنگی استفاده میشود. این فرش در زبان فارسی نامهای مختلفی دارد.
اما داستان گلیم یک داستان خیلی خیلی قدیمی است. خیلی دقیق نمیتوان گفت که نخستینبار در کجا و توسط چه قوم و قبیلهای بافت پارچههای اولیه که همزمان با شروع بافت گلیم بوده انجام شده است؛ اما بر اساس کاوشهای باستان شناسی شواهدی از بافندگی در میان ساکنان فلات ایران و سرزمینهای همجوار به دست آمده است؛ از جمله در غارهای جنوب شرقی دریای مازندران (غار کمربند و هوتو در نزدیکی بهشهر) آثاری پیدا شده که پرورش گوسفند و بز و ریسیدن پشم و موی آنها را به دست مردمان این منطقه در 8000 سال پیش به اثبات میرساند.
گفته میشود گلیمبافی مقدمهای برای بافت فرش بوده است. تاریخ آغاز قالی بافی را به ۲۰۰۰ تا ۱۵۰۰ق م تخمین زدهاند. میتوان گفت تاریخ آغاز گلیم بافی حدود ۵۰۰۰ تا ۳۰۰۰ قبل از میلاد مسیح بوده است.
منبع: npr
ارسال نظر