چرا جوانان اروپایی به داعش میپیوندند
اکبر احمد
صاحبکرسیمطالعاتاسلامیدردانشگاهآمریکاییابنخلدون-هافینگتونپست
اعداد هشدار میدهند. یک افسر پلیس شهری در لندن اخیرا گفته بود که در هفته ۵ شهروند بریتانیایی به داعش میپیوندند. این رقم در مورد مسلمانان اروپایی که به داعش میپیوندند رشد بسیار زیادی دارد. با اینکه این موضوع تا به حال بارها و بارها در رسانهها مورد توجه قرار گرفته است، هنوز ماجرای مبهم و مرموزی به نظر میآید. عمده تحقیقات در این حوزه بر روشهای ایجاد انگیزه، رادیکال کردن افراد و ایدئولوژیهای مرتبط با داعش متمرکز است که این نحوه برخورد با موضوع، ساده کردن و نادیده گرفتن فاکتورهای پیچیده در جریان است.
صاحبکرسیمطالعاتاسلامیدردانشگاهآمریکاییابنخلدون-هافینگتونپست
اعداد هشدار میدهند. یک افسر پلیس شهری در لندن اخیرا گفته بود که در هفته ۵ شهروند بریتانیایی به داعش میپیوندند. این رقم در مورد مسلمانان اروپایی که به داعش میپیوندند رشد بسیار زیادی دارد. با اینکه این موضوع تا به حال بارها و بارها در رسانهها مورد توجه قرار گرفته است، هنوز ماجرای مبهم و مرموزی به نظر میآید. عمده تحقیقات در این حوزه بر روشهای ایجاد انگیزه، رادیکال کردن افراد و ایدئولوژیهای مرتبط با داعش متمرکز است که این نحوه برخورد با موضوع، ساده کردن و نادیده گرفتن فاکتورهای پیچیده در جریان است.
اکبر احمد
صاحبکرسیمطالعاتاسلامیدردانشگاهآمریکاییابنخلدون-هافینگتونپست
اعداد هشدار میدهند. یک افسر پلیس شهری در لندن اخیرا گفته بود که در هفته ۵ شهروند بریتانیایی به داعش میپیوندند. این رقم در مورد مسلمانان اروپایی که به داعش میپیوندند رشد بسیار زیادی دارد. با اینکه این موضوع تا به حال بارها و بارها در رسانهها مورد توجه قرار گرفته است، هنوز ماجرای مبهم و مرموزی به نظر میآید. عمده تحقیقات در این حوزه بر روشهای ایجاد انگیزه، رادیکال کردن افراد و ایدئولوژیهای مرتبط با داعش متمرکز است که این نحوه برخورد با موضوع، ساده کردن و نادیده گرفتن فاکتورهای پیچیده در جریان است. فاکتورهایی که به صورت داخلی و خارجی بر جمعیت مسلمانان اروپایی تاثیرگذار است. محکوم کردن اعمال جنایتکارانه و خشن گروه داعش واجب است؛ اما برای جلوگیری از تداوم چنین جریانی باید به ریشههای فکری این گروه تروریستی پی ببریم و بتوانیم دلایل پیوستن مسلمانان اروپایی و حمایت آنها را کشف کنیم.
اروپا غالبا هدف حمله مسلمانان اروپایی است، کسانی که متعلق به نسل سوم و چهارم مهاجرانی هستند که پیش از این به کشورهای غربی کوچ کردهاند. اغلب این افراد از خاورمیانه و شمال آفریقا به اروپا سفر کردهاند. این نسل از مهاجران دچار بحران عمیق هویتیاند، چراکه از فرهنگ مادر جدا شده و در فضای جدید قرار گرفته و هنوز نتوانستهاند فرهنگ سرزمینهای جدید را به عنوان فرهنگ اصلی خود بپذیرند و در واقع دچار سرگشتگی هویتی شدهاند. برخی انجمنهای مسلمانان در اروپا برخلاف ایالات متحده، بر اساس توافقنامهای میان کشورهای مبدا و مقصد بعد از جنگ جهانی دوم روند خاصی را در پیش گرفتند، به عنوان مثال اغلب پاکستانیها راهی بریتانیا شدند، ترکیه ای ها آلمان را به عنوان مقصد خود برگزیدند و مراکشیها راهی بلژیک شدند. مهاجران پس از ورود به کشورهای اروپایی برای جذب و ادغام در این جوامع دچار مشکلات زیادی شدند. همچنین آنها بدون دسترسی به امکانات آموزشی و موقعیتهای شغلی خوب، همواره اقتصاد کشورهای اروپایی را تحت تاثیر قرار داده بودند. گفته میشود فقدان رهبری مذهبی در جوامع اسلامی اروپا یکی از عوامل ایجاد باورهای رادیکال میان جوانان مسلمان است. آنها زمانی که نیاز به گفتوگو و بحث برای حل بحرانهای هویتی خود دارند رهبری را که بتواند در مساجد اروپایی پاسخگوی نیازشان باشد به ندرت مییابند. اغلب رهبران مذهبی در اروپا تازه از کشورهای خود به این کشورها آمدهاند و بیشتر آنها فاقد اطلاعات درباره فرهنگ و تاریخ کشورهای مقصد هستند. خانواده این جوانان نیز از سوی دیگر به این حس تنها ماندن و سرگشتگی هویتی دامن میزنند. چرا که دغدغه اصلیشان اقتصاد و ایجاد درآمد برای گذران زندگی در اروپا است.
عوامل بیرونی دیگری نیز وجود دارد که به اندازه مسائل جوانان مهاجر در اروپا اهمیت دارند. از جمله این موارد میتوان به موج اسلامهراسی که در اروپا از زمان یازده سپتامبر 2001 رواج پیدا کرده بود، اشاره کرد. این جریان جوانان اروپایی را در موضع تدافعی قرار داد. رفتارهای افراطی از جانب راستهای افراطی در اروپا موجب شده است مسلمانان اروپایی همواره تحت فشار قرار داشته و در انتظار فرصتی باشند برای اینکه جامعه خود را از چنین فضایی خارج کنند. رهبرانی که بر مبنای سیاستهای باستانی و استبداد اقدام به کشورداری میکنند نیز میتوانند شرایطی را مهیا کنند که شهروندان کشورشان از یکسو به فکر مهاجرت باشند و از سوی دیگر در خیال جنگیدن برای رسیدن به زندگی خوب راهی مرزهای اروپا شوند. چیزی که از آن به عنوان «عامل همینگوی» یاد میکنیم. عامل همینگوی به حضور این نویسنده آمریکایی در سالهای 1930 اشاره میکند که در جبهههای اسپانیا علیه رژیم فرانکو جنگید. همینگوی و جورج اورول، نویسنده برجسته برای مقابله با رژیمهای فاشیست و مستبد راهی کشورهای دیگر شدند تا علیه آن حکومتها مبارزه کنند. اکنون همین روند در میان مسلمانان اروپا رواج دارد. این اولین بار نیست که عامل همینگوی دراروپا مطرح میشود. در سالهای دهه هشتاد میلادی زمانی که نیروهای شوروی به افغانستان حمله کردند نیروهای اروپایی راهی افغانستان شدند تا از نفوذ شوروی در آن کشور جلوگیری کنند. در چنین شرایطی اروپا چهکاری میتواند انجام دهد؟ یکی از مهمترین عواملی که میتواند به حل بحران کمک کند ابتکاراتی است که به وسیله آن ها دولتمردان اروپایی میتوانند زمینه را برای ساخت فرصتهای شغلی برای جوانان مخصوصا جوانان مسلمان ساکن اروپا فراهم کنند. همچنین طراحی برنامههایی که جوانان را در زندگی اجتماعی در ساختار جوامع اروپایی دخیل میکند نیز به حل بحران کنونی کمک خواهد کرد. در این میان باید به این نکته توجه داشته باشیم که راه حل بحرانهای کنونی باید ابعادی چند جانبه داشته باشد و مسائل را به صورت تک بعدی مورد بررسی قرار ندهد.
صاحبکرسیمطالعاتاسلامیدردانشگاهآمریکاییابنخلدون-هافینگتونپست
اعداد هشدار میدهند. یک افسر پلیس شهری در لندن اخیرا گفته بود که در هفته ۵ شهروند بریتانیایی به داعش میپیوندند. این رقم در مورد مسلمانان اروپایی که به داعش میپیوندند رشد بسیار زیادی دارد. با اینکه این موضوع تا به حال بارها و بارها در رسانهها مورد توجه قرار گرفته است، هنوز ماجرای مبهم و مرموزی به نظر میآید. عمده تحقیقات در این حوزه بر روشهای ایجاد انگیزه، رادیکال کردن افراد و ایدئولوژیهای مرتبط با داعش متمرکز است که این نحوه برخورد با موضوع، ساده کردن و نادیده گرفتن فاکتورهای پیچیده در جریان است. فاکتورهایی که به صورت داخلی و خارجی بر جمعیت مسلمانان اروپایی تاثیرگذار است. محکوم کردن اعمال جنایتکارانه و خشن گروه داعش واجب است؛ اما برای جلوگیری از تداوم چنین جریانی باید به ریشههای فکری این گروه تروریستی پی ببریم و بتوانیم دلایل پیوستن مسلمانان اروپایی و حمایت آنها را کشف کنیم.
اروپا غالبا هدف حمله مسلمانان اروپایی است، کسانی که متعلق به نسل سوم و چهارم مهاجرانی هستند که پیش از این به کشورهای غربی کوچ کردهاند. اغلب این افراد از خاورمیانه و شمال آفریقا به اروپا سفر کردهاند. این نسل از مهاجران دچار بحران عمیق هویتیاند، چراکه از فرهنگ مادر جدا شده و در فضای جدید قرار گرفته و هنوز نتوانستهاند فرهنگ سرزمینهای جدید را به عنوان فرهنگ اصلی خود بپذیرند و در واقع دچار سرگشتگی هویتی شدهاند. برخی انجمنهای مسلمانان در اروپا برخلاف ایالات متحده، بر اساس توافقنامهای میان کشورهای مبدا و مقصد بعد از جنگ جهانی دوم روند خاصی را در پیش گرفتند، به عنوان مثال اغلب پاکستانیها راهی بریتانیا شدند، ترکیه ای ها آلمان را به عنوان مقصد خود برگزیدند و مراکشیها راهی بلژیک شدند. مهاجران پس از ورود به کشورهای اروپایی برای جذب و ادغام در این جوامع دچار مشکلات زیادی شدند. همچنین آنها بدون دسترسی به امکانات آموزشی و موقعیتهای شغلی خوب، همواره اقتصاد کشورهای اروپایی را تحت تاثیر قرار داده بودند. گفته میشود فقدان رهبری مذهبی در جوامع اسلامی اروپا یکی از عوامل ایجاد باورهای رادیکال میان جوانان مسلمان است. آنها زمانی که نیاز به گفتوگو و بحث برای حل بحرانهای هویتی خود دارند رهبری را که بتواند در مساجد اروپایی پاسخگوی نیازشان باشد به ندرت مییابند. اغلب رهبران مذهبی در اروپا تازه از کشورهای خود به این کشورها آمدهاند و بیشتر آنها فاقد اطلاعات درباره فرهنگ و تاریخ کشورهای مقصد هستند. خانواده این جوانان نیز از سوی دیگر به این حس تنها ماندن و سرگشتگی هویتی دامن میزنند. چرا که دغدغه اصلیشان اقتصاد و ایجاد درآمد برای گذران زندگی در اروپا است.
عوامل بیرونی دیگری نیز وجود دارد که به اندازه مسائل جوانان مهاجر در اروپا اهمیت دارند. از جمله این موارد میتوان به موج اسلامهراسی که در اروپا از زمان یازده سپتامبر 2001 رواج پیدا کرده بود، اشاره کرد. این جریان جوانان اروپایی را در موضع تدافعی قرار داد. رفتارهای افراطی از جانب راستهای افراطی در اروپا موجب شده است مسلمانان اروپایی همواره تحت فشار قرار داشته و در انتظار فرصتی باشند برای اینکه جامعه خود را از چنین فضایی خارج کنند. رهبرانی که بر مبنای سیاستهای باستانی و استبداد اقدام به کشورداری میکنند نیز میتوانند شرایطی را مهیا کنند که شهروندان کشورشان از یکسو به فکر مهاجرت باشند و از سوی دیگر در خیال جنگیدن برای رسیدن به زندگی خوب راهی مرزهای اروپا شوند. چیزی که از آن به عنوان «عامل همینگوی» یاد میکنیم. عامل همینگوی به حضور این نویسنده آمریکایی در سالهای 1930 اشاره میکند که در جبهههای اسپانیا علیه رژیم فرانکو جنگید. همینگوی و جورج اورول، نویسنده برجسته برای مقابله با رژیمهای فاشیست و مستبد راهی کشورهای دیگر شدند تا علیه آن حکومتها مبارزه کنند. اکنون همین روند در میان مسلمانان اروپا رواج دارد. این اولین بار نیست که عامل همینگوی دراروپا مطرح میشود. در سالهای دهه هشتاد میلادی زمانی که نیروهای شوروی به افغانستان حمله کردند نیروهای اروپایی راهی افغانستان شدند تا از نفوذ شوروی در آن کشور جلوگیری کنند. در چنین شرایطی اروپا چهکاری میتواند انجام دهد؟ یکی از مهمترین عواملی که میتواند به حل بحران کمک کند ابتکاراتی است که به وسیله آن ها دولتمردان اروپایی میتوانند زمینه را برای ساخت فرصتهای شغلی برای جوانان مخصوصا جوانان مسلمان ساکن اروپا فراهم کنند. همچنین طراحی برنامههایی که جوانان را در زندگی اجتماعی در ساختار جوامع اروپایی دخیل میکند نیز به حل بحران کنونی کمک خواهد کرد. در این میان باید به این نکته توجه داشته باشیم که راه حل بحرانهای کنونی باید ابعادی چند جانبه داشته باشد و مسائل را به صورت تک بعدی مورد بررسی قرار ندهد.
ارسال نظر