نقش انرژی در توسعه سیاسی- اقتصادی ایران
شادی آذری: ایران کشوری غنی از منابع طبیعی است و یک ابرقدرت در حوزه انرژی محسوب میشود. بر اساس اعلام سازمان اطلاعات انرژی آمریکا، ایران دارای چهارمین ذخایر اثبات شده نفت خام و دومین ذخایر گاز طبیعی جهان پس از روسیه است. با وجود هدفگذاریهای برنامههای توسعه ۵ ساله ایران برای تنوعبخشی به اقتصاد، نمیتوان این حقیقت را کتمان کرد که اقتصاد کشور هنوز اقتصادی متکی بر درآمدهای نفتی است. بیش از ۵۰ سال است که گاز طبیعی و نفت برکل تولید منابع انرژی ایران سایه افکندهاند. از سال ۱۹۹۹ گاز طبیعی بخش عمدهای از مصرف نهایی را به خود اختصاص داده است، در عین حال سهم زیاد سوختهای فسیلی در عرضه و استفاده از انرژی در ایران، در عین حال که موتور توسعه اقتصادی - سیاسی کشور بوده است، تبعات سیاسی، اقتصادی و زیستمحیطی بسیاری نیز داشته است.
شادی آذری: ایران کشوری غنی از منابع طبیعی است و یک ابرقدرت در حوزه انرژی محسوب میشود. بر اساس اعلام سازمان اطلاعات انرژی آمریکا، ایران دارای چهارمین ذخایر اثبات شده نفت خام و دومین ذخایر گاز طبیعی جهان پس از روسیه است. با وجود هدفگذاریهای برنامههای توسعه 5 ساله ایران برای تنوعبخشی به اقتصاد، نمیتوان این حقیقت را کتمان کرد که اقتصاد کشور هنوز اقتصادی متکی بر درآمدهای نفتی است. بیش از 50 سال است که گاز طبیعی و نفت برکل تولید منابع انرژی ایران سایه افکندهاند. از سال 1999 گاز طبیعی بخش عمدهای از مصرف نهایی را به خود اختصاص داده است، در عین حال سهم زیاد سوختهای فسیلی در عرضه و استفاده از انرژی در ایران، در عین حال که موتور توسعه اقتصادی - سیاسی کشور بوده است، تبعات سیاسی، اقتصادی و زیستمحیطی بسیاری نیز داشته است. جمهوری اسلامیایران اما یک صادرکننده بزرگ نفت خام و گاز طبیعی است. طی سالهای اخیر با وجود تحریمهای غرب علیه ایران، چین، هندوستان، ژاپن، کره جنوبی و ترکیه از جمله مشتریان عمده نفت خام و میعانات کشور بودهاند.
در بعد داخلی اما کشورمان برای استفاده بهینه از انرژی خود مدام در تکاپوست، چون مصرف انرژی در ایران بسیار بالاتر از استانداردهای جهانی است تا جایی که آمار منتشر شده در سال ۲۰۰۸ نشان دادند هدرروی انرژی در ایران بالغ بر شش تا هفت میلیارد دلار بوده است. سالها بخش انرژی در ایران به شدت با یارانه عجین شده بود و تنها در سال ۲۰۰۸ بود که بالغ بر ۸۴ میلیارد دلار یارانه به بخش نفت و گاز اختصاص داده شد، اکنون دولت انتظار دارد با اجرای صحیح هدفمندی یارانهها و اصلاح قیمتها، مصرف داخلی کاهش یابد. البته بازیافت انرژی نفت و گاز در ایران بالغ بر ۲۸ درصد نفت و گاز مصرف شده است، در حالی که در برخی کشورها این رقم به ۶۰ درصد بالغ میشود. سرانه مصرف انرژی در ایران ۱۵ برابر سرانه مصرف انرژی در ژاپن و ده برابر سرانه مصرف انرژی در اتحادیه اروپاست. ایران اما یکی از اعضای مهم سازمان کشورهای صادرکننده نفت (اوپک) و سازمان کشورهای صادرکننده گاز است و روابط سیاسی- اقتصادی کشورمان تا حدود زیادی تحت تاثیر جایگاهش در حوزه نفت و انرژی تعریف میشود. خودکفایی ایران در طراحی و ساخت نیروگاه و سد و برنده شدن در مناقصههای بینالمللی در میان رقبای خارجی جهشهایی بزرگ را در جایگاه منطقه و جهانی کشورمان رقم زده است. نقش بخش انرژی در سیاست ایران غیر قابل انکار است. رابرت بائر، در کتابش با نام «مواجهه با ابر قدرت جدید ایران» به این نکته اذعان داشته که ایران موفق شده است جایگاه یک ابرقدرت بخش انرژی را به دست آورد و در مسیر تبدیل شدن به یک ابرقدرت سیاسی-نظامی قرار گیرد.
بیشک ایران همیشه در طول تاریخ نقش مهمی را در اقتصاد نفت جهان ایفا کرده، چون گذشته از منابع فراوان، به دلیل واقع شدن در قلب حوزه استراتژیک انرژی خاورمیانه، از موقعیتی استثنایی برخوردار است. این موقعیت فرصتها و تهدیدهایی را نیز چه به لحاظ اقتصادی و چه به لحاظ سیاسی متوجه ایران میکند. شناسایی فرصتها و هشیاری در برابر تهدیدها میتواند پل ترقی اقتصادی- اجتماعی و سیاسی برای ایران بسازد. از سوی دیگر طی تاریخ ۱۵۰ سال اخیر، انرژی و به خصوص نفت، نقش حیاتی در منافع ملی کشور ایفا کرده است و میتواند در ارتقاء جایگاه بینالمللی ایران حیاتی باشد. بیشک افزایش سهم ایران در تولید، تجارت و ترانزیت محمولههای انرژی موجب خواهد شد اقتصاد جهان در این بخش بیش از پیش به اقتصاد ایران وابسته شود. علاوه بر این، چنین رویدادی میتواند بر امنیت ملی ایران بیافزاید و زمینه را برای حرکت به سمت توسعه روزافزون فراهم سازد. بنا بر مواد ذکر شده در برنامه چهارم توسعه، بالغ بر ۷۰ درصد از سرمایهگذاریها برای توسعه صنایع نفت و گاز کشور، باید از جذب سرمایهگذاری خارجی کمک گیرد، چون در سند چشمانداز ۲۰ ساله ایران ذکر شده است که ایران باید در حوزههای علمی، تکنولوژیک و اقتصاد به برترین قدرت منطقه تبدیل شود. با گذشت بیش از یک دهه تحریمهای غرب علیه ایران، حالا با امضای توافق بین ایران و گروه ۵+۱، صنعت نفت و گاز جهان انتظار ورود دوباره این کشور به بازارهای جهانی را میکشد. مهمتر از آزادی پولهای بلوکه شده و ورود ایران به بازار فروش نفت و گاز جهان، امکان بازگشت سرمایهگذاران خارجی به ایران است که به این وسیله راه برای توسعه و پیشرفتهای تکنولوژیک بخش انرژی ایران گشوده میشود. گام نخست پس از لغو تحریمها، آزادسازی نفتی است که پیش از این در نفتکشهای ایران انبار شده است.
بخش اطلاعات انرژی آمریکا ادعا کرده است که ایران بالغ بر 30 میلیون بشکه نفت و میعانات تولید شده در نفتکشهای خود ذخیره کرده است که تصور میشود نیمیاز آن را میعانات گازی تشکیل میدهد. بسیاری از محافل سیاسی و نفتی جهان این روزها مشغول گمانهزنی در مورد میزان افزایش تولید نفت ایران هستند تا جایی که سرعت فروش تولیدات بخش انرژی ایران برای بسیاری از تصمیمگیران عرصه جهانی به موضوع روز تبدیل شده است. در تحلیلها میخوانیم که سرعت افزایش فروش نفت و میعانات گازی ایران به عوامل مختلفی بستگی دارد: قیمت نفت و در دسترس بودن مشتریان. در تئوری، ایران میتواند همه موجودی خود را ظرف یک یا دو ماه بفروشد. ایران نیز اعلام کرده است که مقاصد صادراتی خود را در وهله نخست با تمرکز بر بازارهای آسیایی هدفگذاری میکند. همه این اخبار برای سایر تولیدکنندگان عمده نفت که به دنبال افزایش سهم خود در بازار هستند و حتی آن را با وجود افت قیمتها به جان خریدهاند، خبرهایی نگرانکننده است. بسیاری از تحلیلگران بر این باورند که تنشهایی که این روزها عربستان با به شهادت رساندن روحانی شیعه شیخ نمر به وجود آورده است، حاصل همین نگرانیهای ناشی از بازگشت ایران به اقتصاد جهانی به ویژه در عرصه تولید و صادرات نفت است. در خوشبینانهترین حالت، عربستان نه تنها سهم خود در بازار نفت جهان، بلکه اهرم خود در تعیین قیمتهای جهانی را در خطر میبیند. اگر نگوییم همه کشورهای عربی تولیدکننده نفت، که بسیاری از آنها مانند عربستان خود را در چنین موقعیت ضعیفی یافتهاند و ایران را در موقعیت تبدیل شدن به یک ابر قدرت بزرگ سیاسی، اقتصادی در سطح منطقه و حتی جهان میبینند. اینکه ایران تا چه اندازه از این فرصت به درستی استفاده خواهد کرد به تک تک تصمیمگیریهای دولتمردان ایران بستگی دارد، تا آنجا که هیچ عامل بیرونی بیشتر از تصمیمگیریهای داخلی نخواهد توانست در این عرصه موثر باشد.
در بعد داخلی اما کشورمان برای استفاده بهینه از انرژی خود مدام در تکاپوست، چون مصرف انرژی در ایران بسیار بالاتر از استانداردهای جهانی است تا جایی که آمار منتشر شده در سال ۲۰۰۸ نشان دادند هدرروی انرژی در ایران بالغ بر شش تا هفت میلیارد دلار بوده است. سالها بخش انرژی در ایران به شدت با یارانه عجین شده بود و تنها در سال ۲۰۰۸ بود که بالغ بر ۸۴ میلیارد دلار یارانه به بخش نفت و گاز اختصاص داده شد، اکنون دولت انتظار دارد با اجرای صحیح هدفمندی یارانهها و اصلاح قیمتها، مصرف داخلی کاهش یابد. البته بازیافت انرژی نفت و گاز در ایران بالغ بر ۲۸ درصد نفت و گاز مصرف شده است، در حالی که در برخی کشورها این رقم به ۶۰ درصد بالغ میشود. سرانه مصرف انرژی در ایران ۱۵ برابر سرانه مصرف انرژی در ژاپن و ده برابر سرانه مصرف انرژی در اتحادیه اروپاست. ایران اما یکی از اعضای مهم سازمان کشورهای صادرکننده نفت (اوپک) و سازمان کشورهای صادرکننده گاز است و روابط سیاسی- اقتصادی کشورمان تا حدود زیادی تحت تاثیر جایگاهش در حوزه نفت و انرژی تعریف میشود. خودکفایی ایران در طراحی و ساخت نیروگاه و سد و برنده شدن در مناقصههای بینالمللی در میان رقبای خارجی جهشهایی بزرگ را در جایگاه منطقه و جهانی کشورمان رقم زده است. نقش بخش انرژی در سیاست ایران غیر قابل انکار است. رابرت بائر، در کتابش با نام «مواجهه با ابر قدرت جدید ایران» به این نکته اذعان داشته که ایران موفق شده است جایگاه یک ابرقدرت بخش انرژی را به دست آورد و در مسیر تبدیل شدن به یک ابرقدرت سیاسی-نظامی قرار گیرد.
بیشک ایران همیشه در طول تاریخ نقش مهمی را در اقتصاد نفت جهان ایفا کرده، چون گذشته از منابع فراوان، به دلیل واقع شدن در قلب حوزه استراتژیک انرژی خاورمیانه، از موقعیتی استثنایی برخوردار است. این موقعیت فرصتها و تهدیدهایی را نیز چه به لحاظ اقتصادی و چه به لحاظ سیاسی متوجه ایران میکند. شناسایی فرصتها و هشیاری در برابر تهدیدها میتواند پل ترقی اقتصادی- اجتماعی و سیاسی برای ایران بسازد. از سوی دیگر طی تاریخ ۱۵۰ سال اخیر، انرژی و به خصوص نفت، نقش حیاتی در منافع ملی کشور ایفا کرده است و میتواند در ارتقاء جایگاه بینالمللی ایران حیاتی باشد. بیشک افزایش سهم ایران در تولید، تجارت و ترانزیت محمولههای انرژی موجب خواهد شد اقتصاد جهان در این بخش بیش از پیش به اقتصاد ایران وابسته شود. علاوه بر این، چنین رویدادی میتواند بر امنیت ملی ایران بیافزاید و زمینه را برای حرکت به سمت توسعه روزافزون فراهم سازد. بنا بر مواد ذکر شده در برنامه چهارم توسعه، بالغ بر ۷۰ درصد از سرمایهگذاریها برای توسعه صنایع نفت و گاز کشور، باید از جذب سرمایهگذاری خارجی کمک گیرد، چون در سند چشمانداز ۲۰ ساله ایران ذکر شده است که ایران باید در حوزههای علمی، تکنولوژیک و اقتصاد به برترین قدرت منطقه تبدیل شود. با گذشت بیش از یک دهه تحریمهای غرب علیه ایران، حالا با امضای توافق بین ایران و گروه ۵+۱، صنعت نفت و گاز جهان انتظار ورود دوباره این کشور به بازارهای جهانی را میکشد. مهمتر از آزادی پولهای بلوکه شده و ورود ایران به بازار فروش نفت و گاز جهان، امکان بازگشت سرمایهگذاران خارجی به ایران است که به این وسیله راه برای توسعه و پیشرفتهای تکنولوژیک بخش انرژی ایران گشوده میشود. گام نخست پس از لغو تحریمها، آزادسازی نفتی است که پیش از این در نفتکشهای ایران انبار شده است.
بخش اطلاعات انرژی آمریکا ادعا کرده است که ایران بالغ بر 30 میلیون بشکه نفت و میعانات تولید شده در نفتکشهای خود ذخیره کرده است که تصور میشود نیمیاز آن را میعانات گازی تشکیل میدهد. بسیاری از محافل سیاسی و نفتی جهان این روزها مشغول گمانهزنی در مورد میزان افزایش تولید نفت ایران هستند تا جایی که سرعت فروش تولیدات بخش انرژی ایران برای بسیاری از تصمیمگیران عرصه جهانی به موضوع روز تبدیل شده است. در تحلیلها میخوانیم که سرعت افزایش فروش نفت و میعانات گازی ایران به عوامل مختلفی بستگی دارد: قیمت نفت و در دسترس بودن مشتریان. در تئوری، ایران میتواند همه موجودی خود را ظرف یک یا دو ماه بفروشد. ایران نیز اعلام کرده است که مقاصد صادراتی خود را در وهله نخست با تمرکز بر بازارهای آسیایی هدفگذاری میکند. همه این اخبار برای سایر تولیدکنندگان عمده نفت که به دنبال افزایش سهم خود در بازار هستند و حتی آن را با وجود افت قیمتها به جان خریدهاند، خبرهایی نگرانکننده است. بسیاری از تحلیلگران بر این باورند که تنشهایی که این روزها عربستان با به شهادت رساندن روحانی شیعه شیخ نمر به وجود آورده است، حاصل همین نگرانیهای ناشی از بازگشت ایران به اقتصاد جهانی به ویژه در عرصه تولید و صادرات نفت است. در خوشبینانهترین حالت، عربستان نه تنها سهم خود در بازار نفت جهان، بلکه اهرم خود در تعیین قیمتهای جهانی را در خطر میبیند. اگر نگوییم همه کشورهای عربی تولیدکننده نفت، که بسیاری از آنها مانند عربستان خود را در چنین موقعیت ضعیفی یافتهاند و ایران را در موقعیت تبدیل شدن به یک ابر قدرت بزرگ سیاسی، اقتصادی در سطح منطقه و حتی جهان میبینند. اینکه ایران تا چه اندازه از این فرصت به درستی استفاده خواهد کرد به تک تک تصمیمگیریهای دولتمردان ایران بستگی دارد، تا آنجا که هیچ عامل بیرونی بیشتر از تصمیمگیریهای داخلی نخواهد توانست در این عرصه موثر باشد.
ارسال نظر