گردشگری ایران و فرانسه
راه دشوار توسعه گردشگری
صنعت گردشگری بهعنوان بزرگترین صنعت خدماتی دنیا، روز به روز در حال رشد است. بهگونهای که سازمان جهانی گردشگری پیشبینی میکند در سال ۲۰۲۰ تعداد گردشگران به بیش از ۶/ ۱ میلیارد نفر خواهد رسید. گردشگری به مثابه صنعتی موثر بر جوامع توانسته است توجه سیاست مداران و برنامهریزان را به خود جلب کند. این صنعت فعالیتی گسترده است که تاثیرات اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی را با خود به همراه دارد. گردشگری در دنیا از منابع مهم درآمدزایی بوده و در توسعه اقتصادی و اجتماعی کشورها آن چنان اهمیتی دارد که اقتصاددانان آن را «صادرات نامرئی» نام نهادهاند. امروزه دولتها به خوبی به اهمیت گردشگری پی برده و در این راستا و برای جذب هر چه بیشتر گردشگران دست به اقدامات شایان توجهی زدهاند. در این بین بازاریابی گردشگری میتواند کشورها را در رسیدن به اهداف استراتژیک و برنامهریزی شده یاری دهد. در واقع به دلیل وجود تنوع بسیار زیاد انواع حوزههای گردشگری و جاذبههای مربوط به هر یک و به دنبال آن رقابت مقاصد مختلف گردشگری دنیا برای جذب بیشتر گردشگران، اهمیت و نقش خطیر بازاریابی در موفقیت این مقاصد و جاذبهها بر مدیران و صاحبان این صنعت پوشیده نیست. مسلما برای موفقیت برنامههای بازاریابی گردشگری در راستای بهرهبرداری از منابع و جاذبههای گردشگری یک کشور اتخاذ تصمیمات و راهبردهای بازاریابی مناسب امری ضروری و بدیهی است. این تصمیمات و فعالیتها از کشوری به کشور دیگر و با توجه به ظرفیتها و پتانسیلها و همچنین شرایط اقتصادی و سطح توسعهیافتگی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی کشور متفاوت است. ایران که جزو ۱۰ کشور اول جهان از لحاظ جاذبههای گردشگری و جزو پنج کشور اول جهان از نظر تنوع گردشگری است متاسفانه نتوانسته آن طور که باید از این منابع در راستایی شکوفایی صنعت گردشگری خود بهره برد و در مقابل کشوری مانند فرانسه با منابع و جاذبههایی نه چندان زیاد، توانسته ۸۳ میلیون گردشگر را در سال ۲۰۱۲ جذب و رتبه نخست را از نظر تعداد گردشگران بینالمللی از آن خود کند و از این طریق درآمدی بالغ بر ۵۵ میلیارد دلار در سال (رتبه سوم دنیا از نظر درآمدی) بهدست آورد. این موفقیت فرانسه در جذب گردشگران بینالمللی مطمئنا مرهون برنامه ریزی و اتخاذ تصمیمات و فعالیتهای بازاریابی مناسب و صحیح است. در این مطلب هدف اصلی بررسی تطبیقی بازاریابی فرانسه بهعنوان کشوری موفق در عرصه جذب گردشگر، با بازاریابی صنعت گردشگری ایران و ارائه پیشنهادهایی در این راستا است.
تجربیات گذشته
در سالهای اخیر صنعت گردشگری یکی از بخشهای پررونق اقتصادی دنیا شد و کشورهایی که توانستهاند با تجهیز خود از این صنعت بهره برند به همان میزان نیز از رشد اقتصادی و افزایش درآمد برخوردار شدهاند. سازمان جهانی گردشگری پیشبینی میکند در سال 2020 تعداد گردشگران به 6/ 1 میلیارد نفر خواهد رسید و این بیش از 260 میلیون شغل در سطح جهانی ایجاد میکند که این به معنای7/ 8 درصد از استخدام جهانی و یک شغل به ازای هر 5/ 11 شغل موجود در سراسر جهان است . بازاریابی از جمله عواملی است که میتواند صنعت توریسم یک کشور را توسعه و بهبود بخشد. به دلیل ویژگیهای بارز گردشگری و خدماتی بودن ماهیت آن، از بین تعاریف مختلفی که از بازاریابی شده است شاید تعریف کاتلر از بازاریابی بیشتر با گردشگری سنخیت داشته باشد. کاتلر بازاریابی را فرآیندی اجتماعی و مدیریتی میداند که طی آن افراد و گروهها نیازهایشان را از طریق تبادل و ارائه کالاها و خدمات برطرف میکنند. به دلیل ویژگیهای بارز محصول گردشگری، نقش بازاریابی در این صنعت نسبت به دیگر صنایع از اهمیت ویژهای برخوردار است زیرا از طریق بازاریابی میتوان به گردشگران بالقوه اطلاعاتی درباره آنچه منطقه مشخص میتواند ارائه دهد، عرضه کرد و آنها را نسبت به بازدید از آن ترغیب کرد. توجه به بازاریابی گردشگری بعد از جنگ جهانی دوم آغاز شد.بازاریابی گردشگری فرآیندی مدیریتی است و تمام فعالیتهای برنامه ریزی، تهیه محصولات گردشگری و جذب گردشگران نیازمند عملیات و فرآیندهای بازاریابی است. بازاریابی گردشگری بهگونهای است که تمامی کسانی که به گونهای مستقیم و غیر مستقیم در گردشگری فعالند در آن نقش داشته و در این زمینه موثرند. در ادامه به بررسی تطبیقی سیاستهای بازاریابی صنعت گردشگری فرانسه بهعنوان کشوری توسعهیافته و پیشرو در این صنعت و کشور ایران بهعنوان کشوری با پتانسیل بسیار بالا و در حال توسعه در این زمینه میپردازیم.
بازاریابی گردشگری فرانسه
همانطور که ذکر شد، فرانسه قادر به جذب ۸۳ میلیون گردشگر در سال ۲۰۱۲ و کسب رتبه نخست از نظر تعداد گردشگران بوده است و از این طریق درآمدی بالغ بر ۵۵ میلیارد دلار در سال بهدست آورده است (بعد از ایالات متحده آمریکا و اسپانیا رتبه سوم دنیا از نظر درآمدی است). صنعت گردشگری فرانسه ۷ درصد از تولید ناخالص داخلی این کشور را به خود اختصاص داده و بیش از دو میلیون و ۷۰۰ هزار شغل ایجاد کرده است. در فرانسه، تدوین و اجرای خطی مشی گردشگری ملی به عهده دولت مرکزی است. همچنین دولت به تنظیم، تصویب و طبقهبندی زیرساختها، نهادها و فعالیتهای گردشگری، تدارک فعالیتهای ترفیعی گردشگری در بازارهای خارجی و تنظیم و اجرای خط مشی همکاری بینالمللی در زمینه گردشگری، خصوصا ارتباط کشور با سازمانهای بینالمللی میپردازد. در دولت مرکزی، نهادهای زیر در اجرای خط مشی ملی گردشگری مشارکت دارند و همگی آنها زیر نظر وزیر امور گردشگری فعالیت میکنند:
1- اداره گردشگری: زیر مجموعه اداره کل خدمات، صنعت و رقابت در وزارت امور اقتصادی، صنعت و اشتغال است که طی حکم 12 ژانویه سال 2009 تاسیس شد.
2- اداره توسعه گردشگری فرانسه: از سال 2009 عامل اجرایی دولت مرکزی در زمینه گردشگری محسوب میشود.
3- اداره ملی بن سفر: شرکتی دولتی است که توزیع بن سفر و اجرای خط مشیهای اجتماعی مرتبط با گردشگری را بر عهده دارد.
وزارت امور اقتصادی، صنعت و اشتغال
شورای ملی گردشگری
اداره توسعه گردشگری فرانسه
متولی امور بازاریابی گردشگری فرانسه
دبیرخانه ایالتی تجارت، کسب و کارهای کوچک، گردشگری و خدمات
اداره ملی بن سفر
اداره کل خدمات،صنعت و رقابت
شورای ملی روستاهای دارای پوشش گیاهی
25 نماینده منطقهای و گردشگری
اداره گردشگری، تجارت و دیگر خدمات
اداره گردشگری
نمودار سازمانی نهادهای گردشگری فرانسه بازاریابی صنعت گردشگری در فرانسه بر عهده اداره توسعه گردشگری فرانسه است که در سال 2009 تاسیس شد. بودجه این اداره تماما توسط دولت مرکزی تامین نمیشود و در سال 2011 بودجه تخصیص داده شده به این اداره از سوی دولت مرکزی 4/ 76 میلیون یورو بود (OEDC.2012:178). بازارهای هدف گردشگری فرانسه عبارتند از کشورهای نوظهور مانند: مکزیک، هند، چین، برزیل، روسیه و بازنشستگان کشورهای اروپای غربی. براساس برنامه راهبردی گردشگری فرانسه مهمترین موضوعات مورد توجه این کشور در گردشگری عبارتند از:
جذب گردشگر از بخشهای در حال رشد
افزایش مخارج سرانه هر بازدیدکننده
توسعه گردشگری پایدار
تهیه طرحهای جامعی که جذابیت محصولات گردشگری را افزایش دهد
افزایش تعداد گردشگران بینالمللی با کمک بازاریابی
ارتقای ارتباطات و همکاریهای بینالمللی در زمینه گردشگری.
فرانسه از نظر میزان درآمدهای حاصل از گردشگران ورودی در رده سوم جای گرفته است، وزارت مربوطه در پی اتخاذ تصمیمات و راهکارهایی است که از طریق آنها میزان درآمدهای فرانسه نیز مانند تعداد گردشگران ورودی آن در رده اول جای گیرد و برای رسیدن به این هدف، اداره توسعه گردشگری فرانسه استفاده از راهکارها و فعالیتهای بازاریابی را مورد توجه قرار داده است. این سازمان به خوبی به اهمیت نقش بازاریابی جهت کسب درآمد بیشتر از محل گردشگران بینالمللی مطلع است. این سازمان جهت کسب حداکثر درآمد، کمپین ویژه بازاریابی گردشگری راهاندازی کرده است. این کمپین به منظور تشویق گردشگران خارجی به خرید و خرجکرد پول در فرانسه از سوی وزارت تجارت این کشور طراحی و سازماندهی شده است. وزیر تجارت فرانسه با اعلام این مطلب یادآور میشود که فرانسه درصدد است جایگاه جهانی خود را بهعنوان کشور برتر جهان از نظر درآمدهای توریستی طی سالهای آینده به دست آورد. این کمپین که با هدف ارتقای تصویر فرانسه و افزایش امکانات بالقوه آن در این زمینه برای اوقات تعطیل سازماندهی شده با تاکید ویژه بر غذا، سبک زندگی و مدهای روز زندگی تمامی خدمات و ویژگیهای فرهنگی و اجتماعی این کشور را به گونهای مرتبط با جهانیان معرفی میکند. در همین راستا و از جمله این فعالیتها میتوان استفاده از بازاریابی الکترونیکی و موبایلی را نام برد که به گردشگران این امکان را میدهد که پکیجهای تعطیلاتی موردنظر خود را برای مسافرت به این کشور طراحی کنند(که به این فعالیت در بازاریابی متناسب سازی میگویند). این سایت که توسط اداره گردشگری مدیریت میشود هم اکنون نسخه آزمایشی خود را راهاندازی کرده است (روزنامه بازار کار، 1390). از دیگر فعالیتهای این اداره جهت ارائه خدمات گردشگری با کیفیت، آموزش کلیه سازمانها و موسسات برگزارکننده انواع تورهای اکوتوریسم، کشاورزی، تجاری، فرهنگی و حتی توریسم صنعتی است.
بازاریابی گردشگری ایران
در سال ۲۰۰۱ گردشگری بهطور مستقیم ۴/ ۲ درصد از تولید ناخالص داخلی ایران را تشکیل داد و درآمد گردشگری در این سال ۲۷۷۹۹۰۰۰ میلیارد ریال بوده و بهطور مستقیم ۴۶۲۵۰۰ شغل ایجاد کرده است که این حاصل ورود ۲۴۰۰۰۰۰ گردشگر خارجی به ایران است (ابراهیمزاده و همکاران، ۱۳۹۱: ۲۷). با افزایش مستمر گردشگری و رونق بازار آن در اکثر کشورهای جهان، ایران در آمار جذب گردشگر خارجی جایگاهی دور از انتظار دارد و با وجود بهره مندی از جاذبههای متنوع گردشگری که هر فردی، با هر سلیقه و بینشی را به سوی خود جلب میکند، متاسفانه پیشرفتی در گردشگری کشور و استفاده از این منابع و جاذبههای متنوع دیده نشده است.در ایران دولت متولی امر گردشگری است.
در طول بیش از هفت دهه، ساماندهی به این صنعت با تشکیل ادارههای مختلف شروع شده و سپس به سازمان ارتقایافته و این ترفیع تا سطح وزارتخانه هم پیش رفته و سرانجام در تاریخ ۱۶ فروردین ۱۳۸۵، شورای عالی اداری کشور در صدمین جلسه خود، سازمان صنایع دستی کشور را از وزارت صنایع و معادن جدا و به سازمان میراث فرهنگی و گردشگری الحاق کرد و از آن پس این سازمان با عنوان سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری به فعالیت خود ادامه داد. این سازمان مدیریت میراث تاریخی و فرهنگی، صنایع دستی و هنرهای سنتی و صنعت گردشگری کشور را به عهده دارد. از ۵ معاونت این سازمان، معاونت گردشگری که مدیریت گردشگری را عهده دار است و معاونت سرمایه گذاری و تامین منابع که مسوول شناسایی مناطق مستعد گردشگری و تسهیل سرمایهگذاری در بخشهای مختلف گردشگری است، بیشترین نقش را در توسعه صنعت گردشگری به عهده دارند. (www.ichto.ir)
معاونت گردشگری
دفتر امور مراکز، خدمات گردشگری و استانداردسازی
دفتر توسعه گردشگری، بازاریابی و تبلیغات
ستاد دائمی تسهیلات سفرهای کشور
اداره گردشگری داخلی
گروه برنامهریزی و توسعه گردشگری خارجی
گروه بازاریابی و تبلیغات
متولی امور بازاریابی گردشگری ایران
اهمیت بازاریابی در صنعت گردشگری به حدی است که برخی بر این باورند عمدهترین عامل عقبماندگی گردشگری ایران از روند رو به رشد این صنعت، ضعف فعالیتهای بازاریابی گردشگری در سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری است. دفتر توسعه گردشگری، بازاریابی و تبلیغات که زیر نظر معاونت گردشگری سازمان میراث فرهنگی است، فعالیتهای بازاریابی گردشگری ایران را انجام میدهد که خود از سه بخش اداره گردشگری داخلی،گروه برنامهریزی گردشگری خارجی و گروه بازاریابی و تبلیغات تشکیل شده است. گروه بازاریابی و تبلیغات در سه بخش: گروه بررسی و توسعه بازاریابی، گروه تبلیغات و اطلاعرسانی و گروه خانههای جهانگردی درصدد انجام فعالیتهای اساسی در قالب برنامههای راهبردی بازاریابی گردشگری کشور است که به بررسی و تحقیق در مورد وضعیت گردشگری سایر کشورها با اولویت کشورهای بازار هدف گردشگری میپردازند. از جمله اقدامات در دستور کار گروه بررسی و توسعه بازاریابی عبارتند از:
راهاندازی دفترهای اطلاعرسانی در خارج از کشور،
شناسایی و اولویتبندی کشورهای بازارهای هدف،
برگزاری تورهای آشناسازی اصحاب رسانههای گروهی و فعالان گردشگری از بازارهای هدف گردشگری،
برنامهریزی برای اجرایی شدن یادداشت تفاهمهای همکاریهای گردشگری،
همکاری در برگزاری رویدادهای گردشگری در داخل کشور ،
تدوین برنامه استراتژیک بازاریابی گردشگری به منظور تحقق اهداف آن.
از جمله اقدامات گروه بررسی و توسعه بازاریابی دفتر توسعه گردشگری، بازاریابی و تبلیغات، شناسایی و اولویتبندی کشورهای بازار هدف گردشگری ایران بر مبنای مدل استاندارد کارشناسی سازمان جهانی جهانگردی است. پارامترهای این اولویتبندی عبارتند از: جمعیت، درآمد سرانه، تعداد سفرهای خارجی، سفر اتباع خارجی به ایران، قرابت دینی و فرهنگی، رشد اقتصادی بر اساس این فاکتورها بازارهای هدف اول و دوم گردشگری ایران در سطح سه منطقه آسیا ـ اقیانوسیه، عربی ـ آفریقایی و اروپا ـ آمریکا در جدول(1) آورده شده است.
نتیجهگیری
با وجود اهمیت گردشگری به عنوان اهرمی در تحول و توسعه ملی، منطقهای و محلی و تحول اقتصادی که این صنعت میتواند با خود به همراه داشته باشد، متاسفانه این مهم در کشور ما دچار افتهای ناشی از بیبرنامگی و نگاه غیرتخصصی بوده است و با وجود پتانسیلهای قوی در زمینه گردشگری به علل مختلف اعم از بازاریابی ضعیف، ایران نتوانسته به جایگاه شایستهای در این صنعت دست یابد. منابع فرهنگی و طبیعی کشورها تا زمانی که گردشگران را به خود جذب نکرده است، به عنوان جاذبه شناخته نخواهند شد یعنی تا زمانی که گردشگران جذب این منابع نشدهاند این منابع، داراییها و نه جاذبههای گردشگری یک کشور محسوب میشوند. بازاریابی از ابزارهایی است که میتواند گردشگران داخل و خارج یک کشور را از وجود این منابع در یک مقصد آگاه کند و به عبارتی ابزاری برای تبدیل آن داراییها به یک جاذبه واقعی است. ایران، کشوری با منابع غنی و متنوع نتوانسته است از این توانمندیها در راستای رونق گردشگری و در نتیجه رونق اقتصاد کشور نفع ببرد. درحالیکه کشورهای اروپایی توانستهاند این صنعت را در حد اعلای آن پرورانده و از آن بهرهمند شوند. از جمله این کشورها فرانسه است که فعالیتهای بازاریابی این کشور در خور توجه است. میتوان گفت بزرگترین ضعف ایران در بازاریابی گردشگری نداشتن مدل مشخصی برای برنامهریزی بازاریابی گردشگری است.
با توجه به موفقیت فعالیتهای بازاریابی گردشگری برخی کشورها در زمینه جذب گردشگران و همچنین عدم موفقیت ایران در جذب گردشگران، نارساییهایی در زمینه بازاریابی گردشگری دیده میشود که عبارتند از بیتوجهی به نقش مهم بازاریابی در فعالیتهای گردشگری ایران و عدم رعایت اصول بازاریابی گردشگری در برنامههای اول تا چهارم توسعه کشور به عنوان مهمترین برنامههای بالادستی که به موضوع گردشگری و بازاریابی گردشگری در اهداف کلان یا قسمتهای مهم برنامه اشاره نشده است. بیتوجهی به گردشگری و به دنبال آن بازاریابی گردشگری تغییرات سلیقهای پی در پی به دنبال داشته است و تولیت گردشگری در این سالها بین وزارتخانهها و معاونتها ردوبدل شده است.بخش بازاریابی نیز حتی بیشتر از خود ساختار سازمانهای متولی گردشگری دستخوش تغییر بوده است و مسلما با وجود چنین شرایطی تدوین برنامههای بلندمدت و استراتژیهایی برای بازاریابی گردشگری دشوار بهنظر میرسد و نبود استراتژی بازاریابی باعث ناکارآمدی آن میشود. از نقاط قوت کشور فرانسه در حوزه گردشگری و بازاریابی آن میتوان به استقلال بخش گردشگری در قالب وزارتخانه اشاره کرد که این موضوع باعث عنایت ویژه مسوولان دولتی به این صنعت و در نتیجه اختصاص بودجه کلان به گردشگری و فعالیتهای بازاریابی آن میشود. درحالیکه نهاد متولی صنعت گردشگری ایران (سازمان میراث فرهنگی، صنایعدستی و گردشگری) در تعیین سیاستها، تصمیمات، راهبردها و... از استقلال کافی برخوردار نبوده و بهعنوان زیرمجموعهای از نهاد ریاستجمهوری عمل میکند که این چارت سازمانی نشانه نداشتن اولویت این صنعت در ساختار اقتصادی کشور ایران است.همانطور که ذکر شد بازارهای هدف گردشگری کشور فرانسه کشورهایی نوظهور، پرجمعیت، کشورهای همسایه با درآمد سرانه بالا و خاص هستند که پتانسیل جذب گردشگر از آنها بسیار بالا است. با توجه به یافتههای پژوهشی، میتوان دریافت که بازارهای هدف گردشگری ایران نامتمرکز و کلی مشخص شدهاند که این نشاندهنده عدم تحلیل و تحقیقات بازاریابی صحیح و کارشناسی شده است؛ بنابراین اصلاح و بازنگری در مشخصکردن بازارهای هدف امری ضروری است، چراکه این امر موجب جهتگیری فعالیتهای بازاریابی و عدم اتلاف هزینه و وقت و همچنین موجب ارزیابی و شناسایی دقیق این بازارها و اتخاذ فعالیتهای کارآمد و موثر میشود (لامزون، ۱۹۹۲: ۱۳۴) علاوهبر تعیین دقیق بازارهای هدف، کشور فرانسه برای هر یک از بازارهای خود روشهای ارتقا و بازاریابی خاصی طراحی کرده است، ایران نیز میتواند براساس تحقیقات بازاریابی، شناسایی و تحلیل بازارهای هدف، اینگونه سیاستها را برای فعالیتهای بازاریابی گردشگری اتخاذ کند. با الگوبرداری از کشورهای موفق در عرصه گردشگری مانند فرانسه میتوان جهت توسعه صنعت گردشگری، اقدامات زیر را در راستای بهبود بازاریابی این صنعت بهعمل آورد:
تدوین استراتژی مشخص مبتنی بر رعایت اصول بازاریابی گردشگری: یعنی فعالیتی مبتنی بر تحقیقات برای تعیین اهداف، تعیین یک مدل برای فرآیند برنامهریزی در جهت روشن کردن مراحل رسیدن به اهداف و یک مدل نظارت و ارزشیابی برای پایش و نظارت بر فعالیتهای صورت گرفته و گزارشدهی مستمر.
تقویت نظام آماری و بانک اطلاعاتی: برای تعیین اهداف، برنامهها و ارزشیابی یک نظام اطلاعاتی ضروری است. این نظام اطلاعاتی ما را در تعیین اهداف منطقی، نه بلندپروازانه یاری میکند. برآورد دقیق بودجه جهت انجام فعالیتها: بودجه اختصاص یافته باید منطقی و بهصورت شفاف و عملیاتی باشد تا بتواند ابزار ارزشیابی و نظارت بر فعالیتها را معین سازد. بهعنوان مثال در چارچوب برنامهریزی بودجه بازاریابی اگر ما بودجهای برای تاسیس یک دفتر اطلاعرسانی یا برگزاری یک نمایشگاه اختصاص میدهیم، باید تعیین کنیم که این بودجه صرف شده بهصورت کمی، چه مقدار در افزایش جذب گردشگران آن منطقه یا کشور نقش داشته و آیا اهداف را محقق ساخته است یا نه. همکاری و مساعدت با بخش خصوصی: این امر تقسیم وظایف، بهبود عملکرد و جلوگیری از دوبارهکاریها و هدر رفت منابع را به دنبال دارد. استفاده از توان، دانش و تجربه متخصصان خارجی و داخلی در برنامهریزیها: به هر حال باید توجه داشته باشیم که ما در این زمینه هم به لحاظ علمی و هم به لحاظ تجربی دچار ضعف هستیم و استفاده از تجربیات موفق کشورهای توسعه یافته در زمینه گردشگری، ما را در راه رسیدن به اهداف یاری میکند.
ارسال نظر