رقابت نابرابر در بازارهای در حال توسعه
یکی از مهمترین مشکلات غیرصنعتی که میتوان در صورت تداوم یافتن به یک مشکل صنعتی نیز برای آنها تبدیل شود، رقابت با خودروسازان متوسط در بازارهای در حال توسعه است. احتمالا از این مساله تعجب میکنید اما خودروسازان متوسط بهطور جدی در حال ایجاد دردسر برای خودروسازان بزرگ دنیا هستند.
مهمترین عاملی که شرایط را برای خودروسازان بزرگ در این رقابت سخت میکند مساله قیمت است. بازار خودرو کشورهای در حال توسعه بیشتر از هر چیزی به قیمت خودرو توجه دارد. برخلاف کشورهای توسعه یافته که ملاکهایی مانند مصرف سوخت، ایمنی، امکانات رفاهی و غیره را مهمترین ملاکهای انتخاب خودرو به حساب میآورند، در کشورهای توسعه نیافته مشتریان قبل از هر چیزی به قیمت خودرو نگاه میکنند.
یکی از مهمترین مشکلات غیرصنعتی که میتوان در صورت تداوم یافتن به یک مشکل صنعتی نیز برای آنها تبدیل شود، رقابت با خودروسازان متوسط در بازارهای در حال توسعه است. احتمالا از این مساله تعجب میکنید اما خودروسازان متوسط بهطور جدی در حال ایجاد دردسر برای خودروسازان بزرگ دنیا هستند.
مهمترین عاملی که شرایط را برای خودروسازان بزرگ در این رقابت سخت میکند مساله قیمت است. بازار خودرو کشورهای در حال توسعه بیشتر از هر چیزی به قیمت خودرو توجه دارد. برخلاف کشورهای توسعه یافته که ملاکهایی مانند مصرف سوخت، ایمنی، امکانات رفاهی و غیره را مهمترین ملاکهای انتخاب خودرو به حساب میآورند، در کشورهای توسعه نیافته مشتریان قبل از هر چیزی به قیمت خودرو نگاه میکنند. وقتی پای قیمت به میان میآید معمولا خودروسازان بزرگ باید در قسمتهای عقب صف بایستند. چرا که بهای تمام شده آنها با خودروهای همکلاس که توسط خودروسازان متوسط و ضعیف تولید شده است همخوانی ندارد.
از سوی دیگر در خودروسازیهای متوسط چیزهایی مانند سبک طراحی واحد، سنتهای طراحی و فنی وجود ندارد تا دست و پای طراحان و مهندسان را برای تولید محصولات بیشتر و ایجاد تنوع محصولی ببندد. ماجرا از این هم فراتر است. خودروسازان متوسط حتی روی لوگوی خود نیز تعصبی ندارند و خودرو را با لوگویی که مشتری عمده میخواهد تولید میکنند. همچنین آنها اعتقاد چندانی هم به کیفیت ندارند. این باعث میشود در نهایت قیمت تمام شده آنها بسیار کمتر از مدلهای همکلاس در خودروسازیهای بزرگ باشد.
یکی از مهمترین اصولی که خودروسازان بزرگ رعایت میکنند این است که محصولاتی در یک رده قیمت تولید نمیکنند و رقابت درون شرکتی بین محصولاتشان به راه نمیاندازند. اما در خودروسازیهای کوچک و متوسط چنین اعتقادی وجود ندارد و هدف تنها تولید و فروش بیشتر خودرو است. به همین دلیل محصولاتی در ظاهر متفاوت اما در باطن یکسان را با قیمتهایی بسیار نزدیک به هم عرضه میکنند. فروش هر کدام از آنها در نهایت به سودآوری بیشتر شرکت کمک میکند. این در حالی است که خودروسازان بزرگ چنین ابزاری را در اختیار ندارند.
یکی دیگر از هزینههایی که به خودروسازان بزرگ تحمیل میشود، هزینه خدمات پس از فروش است. به خصوص وقتی که کار به فراخوان برای برطرف کردن نقص فنی با گستردگی در تولید میرسد. خودروسازان کوچک و متوسط عملا هرگز هزینهای برای فراخوان نمیدهند. چراکه مشتریان آنها نیز چنین انتظاری از آنها ندارند و کالا را اگر چه به ناگزیر اما با علم به داشتن عیب و ایرادهای فنی خریداری کردهاند، ولی خودروسازان بزرگ برای حفظ اعتبار برند خود ناچارند دست به فراخوان خودروهایی که حتی احتمال داشتن ایراد فنی دارند، بزنند و همین میتواند حتی هزینهای میلیارد دلاری را برای آنها به همراه داشته و بودجه چند دوره تحقیق و توسعه آنها را تحت تاثیر قرار دهد. به همین دلیل است که در بازارهای در حال توسعه رقابت بین خودروسازان بزرگ و متوسط عملا به یک رقابت نابرابر تبدیل شده است.
ارسال نظر