چرا سازمانها باید شاد باشند؟
مهدی صیدآبادی عضو انجمن حسابداران خبره دنیا بسیاری از صاحبان کسبوکارهای کوچک، وقتی در جستوجوی شادی هستند، به کارفرمایان کارگشایی تبدیل میشوند. برای بسیاری از آنها، رییس خود بودن منبعی برای رضایت خاطر و کامیابی است. این افراد وقتی بنگاهی را تاسیس کردند، عامل شادی کارمندان خود هم میشوند. کارمندان شاد بهرهوری بیشتری دارند و این امر باعث غیبت کمتر، خستگی کمتر و تنش کاری کمتر میشود. وقتی کارمندان شاد هستند، بیشتر بر کار خود متمرکزند و میخواهند به چالشهای نو بپردازند. همچنین کارمندان شاد پیشگامان بهتری هستند.
مهدی صیدآبادی عضو انجمن حسابداران خبره دنیا بسیاری از صاحبان کسبوکارهای کوچک، وقتی در جستوجوی شادی هستند، به کارفرمایان کارگشایی تبدیل میشوند. برای بسیاری از آنها، رییس خود بودن منبعی برای رضایت خاطر و کامیابی است. این افراد وقتی بنگاهی را تاسیس کردند، عامل شادی کارمندان خود هم میشوند.
کارمندان شاد بهرهوری بیشتری دارند و این امر باعث غیبت کمتر، خستگی کمتر و تنش کاری کمتر میشود. وقتی کارمندان شاد هستند، بیشتر بر کار خود متمرکزند و میخواهند به چالشهای نو بپردازند. همچنین کارمندان شاد پیشگامان بهتری هستند. آنها انعطافپذیرند، بیشتر اهل خطر کردن هستند و راحتتر از بقیه میتوانند بعد از اشتباهات و شکستهای احتمالی، خود را بازیابی کنند. کارمندان شاد خلاقتر هستند و بابت وظایف روزانه خود کمتر دچار تشویش و نگرانی میشوند. کارمندان شاد در کارهای گروهی بهتر از دیگران عمل میکنند. آنها بیشتر تمایل دارند به دیگران کمک کنند و قادرند با مشکلات بزرگتری روبهرو شوند. حال این سوال مطرح میشود که صاحبان کسبوکار، چگونه میتوانند شادی را در کارمندان خود تقویت کنند؟
در سازمانها مهمترین دلیلی که موجب میشود یک محصول بیعیب و نقص خلق شود، نه تکنولوژی، بلکه اعتماد و عشق کارکنانی است که تکنولوژی را در اختیار دارند. مهمترین وظیفه ما انسانها عشقورزیدن و دوست داشتن است. ما به این دنیا آمدهایم که همواره عشق بیافرینیم و دوست داشته باشیم. تمام گرفتاریهای دنیا، جامعه و حتی سازمانهای ما به این دلیل است که به جای دوست داشتن و عشقورزیدن به دیگران، اغلب دچار خودشیفتگی شده و فقط خودمان را دوست داریم. دلیل اصلی تمام جنگها، خشونتها و بیعدالتیها همین خود شیفتگی است، چون یکدیگر را دوست نداریم و همه چیز را برای خود میخواهیم.
ریشه تمام استبدادها، قدرتطلبیها و جاهطلبیها هم از همین جا شروع میشود. حاصل دوست داشتن و عشق ورزیدن به یکدیگر، محصولی بسیار زیبا به نام عدالت است. یکی از مهمترین فواید این محصول اعتماد است. اعتماد همه چیز است. وقتی اعتماد از دست رفت، به دنبال آن دوستیهای قدیمی تبدیل به دشمنی و محبتها تبدیل به کینه میشوند. منشا واقعی اکثر بیماریها نیز عدم وجود نشاط، طمع ورزی ها و خودخواهیها است. عشق و دوست داشتن موجب شادی میشود، مردمانی که شاد هستند همه چیز دارند، هم سلامتی
و هم طول عمر.
شاد بودن عامل تقویت اراده انسان است
در اکثر سازمانها بیشتر به مواردی مانند ERP (برنامهریزی منابع سازمانی)، ۵s (روش ۵ اس یک متد ساماندهی محیط کار است که از پنج واژه تشکیل شده که به انگلیسی با حرف s شروع میشوند)، EFQM (مدل تعالی سازمانی)، مسوولیت اجتماعی شرکتها و غیره پرداخته میشود. یعنی در سازمانهای ما به تنها چیزی که اصلا پرداخته نمیشود یا آنطور که باید پرداخته نمیشود، شاد بودن سازمانها است.
دلیل پویایی و فعال بودن سازمانها را باید در شادی کارکنان سازمان یافت، بین شادی کارکنان و بهرهوری سازمانها ارتباط مستقیم وجود دارد. سازمانهایی که دارای کارکنان شادتری هستند بهرهورترند. در سازمانهای شاد حتی ضایعات نیز به حداقل ممکن میرسد.
امروزه سازمانها جهت دستیابی به بهرهوری بیشتر اقدام به ایجاد آموزشهای شادی برای کارکنان خود کرده و آنها را ترغیب میکنند تا شاد باشند و این شادی را به خانههای خود نیز ببرند.
به خاطر داشته باشیم اگر خود ما نخواهیم، هیچکس قادر نخواهد بود ما را به شادی وادار کند، زیرا شادی و نشاط یک احساس درونی است. سازمانها و مدیرانی که به دنبال افزایش بهرهوری هستند، میتوانند با صرف کمترین هزینه و ایجاد محیطی شاد درجهت ارتقای سازمان خود بکوشند.
در ادامه چند پیشنهاد ساده برای اینکه در سازمان خود شاد باشید ارائه میشود:
۱- قدر شغل خود را بدانید و از آن سپاسگذار باشید.
۲- خوشبین باشید.
۳- نسبت به همکاران خود از خودگذشتگی نشان دهید.
۴- همواره نگرشی مثبت داشته باشید.
۵- همواره آماده تغییر باشید.
۶- دوستانه رفتار کنید و از غیبت پرهیز کنید.
۷- اگر کارتان شما را شاد نمیکند، آن را ترک کنید.
ارسال نظر