منِ آلمانی، منِ ایرانی!
امیرشهلا چندی پیش ایرج یزدان بخش که به حق، پدر صنعت ایران لقب گرفته است، تعریف می‌کرد در مسافرت زمینی به آلمان، وقتی از آخِن عازم دوسلدورف بوده، پیچ و مهره پلاک ماشین‌اش می‌افتد. همان جا به تعمیرگاهی مراجعه می‌کند تا پلاک ماشین را دوباره نصب کند.
تعمیرکار آلمانی برای پیچ کردن آن پلاک، فهرست متنوعی از خط کش و گونیا و نقّاله و پیچ گوشتی و دِلِر و آچار می‌آورد تا یک پیچ ساده را نصب کند! کار پس از بیست دقیقه تمام می‌شود و یزدان بخش متعجبانه می‌پرسد: این پیچ چقدر اهمیت دارد که برای نصب کردن آن، این همه ابزار و بیست دقیقه وقت صرف کردی؟ تعمیرکار آلمانی در پاسخ می‌گوید: این پیچ مهم نیست، آنچه مهم است کاری است که یک آلمانی انجام می‌دهد!
به راستی چند درصد از ما ایرانی‌ها این گونه مسئولانه به شغلی که عهده‌دارش هستیم نگاه می‌کنیم؟ برای چند درصد از ما، کیفیت کار ایرانی، تولید ایرانی، محصول ایرانی و برند ایرانی از چنین درجه‌ اهمیتی برخوردار است؟
در طول سال‌های گذشته شعار «ایرانی! محصول ایرانی مصرف کن» را زیاد شنیده‌ایم. رسانه‌های دیداری و شنیداری از تبلیغ کالاهای خارجی منع هستند؛ بسیاری از محصولات خارجی که مشابه داخلی آنها در بازار وجود دارد، با تعرفه‌های زیاد، از گمرک ترخیص و به خانه‌ ایرانیان وارد می‌شود. پس چرا با این همه مانع و رادع و محدودیت، باز ویترین مغازه‌های شهر پر از اجناس خارجی است؟ و در هر خانه، صفی طویل از کالاهای خارجی به چشم می خورد؟
آمار و ارقام سرسام آوری در مطبوعات چاپ می‌شود که همه بازار ما، توسط اجناس چینی، ژاپنی، کره‌ای، تایلندی و... تصرف شده و هر کالای خارجی که توسط یک خانواده ایرانی خریداری و مصرف می شود، موجب بیکار شدن یک کارگر ایرانی می شود.
این ها اگرچه واقعیت‌های درست و تلخ روزگار ماست، اما در ورای آن، همان درد تاریخی نهفته است که برای ما، «منِ ایرانی» آن قدر که باید و شاید مهم نیست! برای ما اهمیتی ندارد که بشنویم صادرات ایرانی، کانتینر کانتینر برگشت خورده است و دوام محصولات Made in Iran، کمتر از عمر اسمی شان باشد! آخر چطور می‌شود در دهکده جهانی زیست، کالای کم کیفیت‌تر از مشابه خارجی ساخت و بعد از مردم خواست: «ایرانی! ایرانی مصرف کن؟!»
بخشی از علل این اتفاق، همان است که در بالا به آن اشاره شد. برای ما «کار ایرانی» و «کیفیت ایرانی» مهم نیست! اگر شعار هرکدام از ما، در هر جایی که کار
می کنیم، مثل آن تعمیرکار آلمانی باشد، آن وقت خواهید دید چه رونقی در بازار محصولات ایرانی و چه رکودی در بازار مصرف کالاهای خارجی پیش خواهد آمد.
نه، نه، نه! اشتباه نکنید! این ها، هیچ ربطی به تحریم ها و محدودیت های چند سال اخیر ندارد. سال‌هاست که «منِ ایرانی» برای ما از عیار افتاده است. باید فکری برای احیای آن «من» کرد، درست مثل «منِ آلمانی»!