رسالت بانکهای توسعهای در ایران
علی طیبنیا
وزیر امور اقتصادی و دارایی
وجود و گسترش بانکهای توسعهای در سرتاسر جهان نمادی از مقبولیت نقش و کارکرد بانکهای توسعهای است و پذیرش این طرز فکر که دولت کارآمد و توسعه خواه میتواند نقش محوری و اساسی در فرآیند توسعه ایفا کند، است.
بازیگران اصلی در فرآیند توسعه مردم و بویژه کارآفرینان بخش خصوصی هستند. نقش دولت این است که با اتکا به سیاستها و راهکارهای مناسب فضا و شرایط را برای سرمایهگذاری و فعالیت کارگزاران بخش خصوصی فراهم کند. دولت برای اینکه بتواند نقش و وظیفه خود را به نحو مناسب انجام دهد نیازمند ابزارها، قوانین و مقررات مناسب است.
وزیر امور اقتصادی و دارایی
وجود و گسترش بانکهای توسعهای در سرتاسر جهان نمادی از مقبولیت نقش و کارکرد بانکهای توسعهای است و پذیرش این طرز فکر که دولت کارآمد و توسعه خواه میتواند نقش محوری و اساسی در فرآیند توسعه ایفا کند، است.
بازیگران اصلی در فرآیند توسعه مردم و بویژه کارآفرینان بخش خصوصی هستند. نقش دولت این است که با اتکا به سیاستها و راهکارهای مناسب فضا و شرایط را برای سرمایهگذاری و فعالیت کارگزاران بخش خصوصی فراهم کند. دولت برای اینکه بتواند نقش و وظیفه خود را به نحو مناسب انجام دهد نیازمند ابزارها، قوانین و مقررات مناسب است.
علی طیبنیا
وزیر امور اقتصادی و دارایی
وجود و گسترش بانکهای توسعهای در سرتاسر جهان نمادی از مقبولیت نقش و کارکرد بانکهای توسعهای است و پذیرش این طرز فکر که دولت کارآمد و توسعه خواه میتواند نقش محوری و اساسی در فرآیند توسعه ایفا کند، است.
بازیگران اصلی در فرآیند توسعه مردم و بویژه کارآفرینان بخش خصوصی هستند. نقش دولت این است که با اتکا به سیاستها و راهکارهای مناسب فضا و شرایط را برای سرمایهگذاری و فعالیت کارگزاران بخش خصوصی فراهم کند. دولت برای اینکه بتواند نقش و وظیفه خود را به نحو مناسب انجام دهد نیازمند ابزارها، قوانین و مقررات مناسب است. قوانینی که اجازه فعالیت و رشد و نمو را به بخش خصوصی و کارآفرینان مولد بدهد. بخش دیگر از این ابزارها سیاستهایی است که دولتها تنظیم و اجرا میکنند و نهایتا سازمانهایی است که دولتها برای اجرا و تحقق سیاستها و راهبردهای خود از آنها کمک میگیرند. یکی از مهمترین این سازمانها بانکهای توسعه ای هستند. تجربه توسعه کشورهای مختلف در جهان نشان میدهد که بین توسعه مالی و توسعه اقتصادی همبستگی نزدیک و ناگسستنی وجود دارد. کشورهایی از نظر توسعه موفق بودند که از درجات بالایی از توسعه مالی برخوردار بودند. نظام مالی این کشورها قادر بوده که نیازهای مالی فرآیند توسعه را به نحو مناسب سهل و آسان با هزینه اندک تامین کند. سازمان و نهادی که توسعه مالی را به توسعه اقتصادی پیوند میزند، بانکهای توسعهای هستند. بانکهای توسعه ای موسسات مالی هستند که ماموریت اصلی آنها تجهیز منابع با شرایط مناسب خاص به منظور سرمایهگذاری در فعالیتهایی است که در راستای اهداف و برنامههای توسعه اقتصادی کشور قرار میگیرد. بنابراین بانکهای توسعهای منابع خود را تحت شرایط خاص متفاوت با بانکهای تجاری تامین میکنند.
این یکی از تفاوتهای عمده بانکهای توسعهای با بانکهای تجاری است. اگر بانکهای تجاری در فرآیندی رقابتی، سپردههای مردم را جذب میکنند برای بانکهای توسعهای شیوههای متفاوتی در نظر گرفته میشود. از طرف دیگر در تخصیص منابع و در اعطای تسهیلات اولویت با فعالیتهایی است که با جهتگیریهای توسعهای کشور همراستا هستند. نقش اصلی بانکهای توسعهای کمک به توسعه اقتصادی و اجتماعی دولتها و تامین مالی فعالیتهایی است که در چارچوب راهبردهای توسعه تعریف شده کشورها و دولتها قرار گرفتهاند و به همین دلیل است که امروز در سراسر جهان بیش از 500 بانک توسعهای ایجاد شده است.اگر بخواهیم ویژگی اصلی فعالیتهایی که بانکهای توسعهای تامین مالی میکنند را بیان کنیم شاید محورهای متعددی قابل ذکر باشد که بر اساس تجربه بانکهای توسعهای کشورهای مختلف میتوان به چند مورد از این محورها اشاره کرد:
دستیابی به رشد اقتصادی با محوریت بخش خصوصی، یکی از اهدافی است که بانکهای توسعهای دنبال میکنند؛ بنابراین یکی از جهتگیریهایی که بانکهای توسعهای مدنظر دارند تقویت و توانمندسازی بخش خصوصی مولد و کارآفرین است. ایجاد اشتغال مولد از طریق تامین مالی خرد بخصوص برای شرکتهای کوچک و متوسط یکی دیگر از محورهایی است که بانکهای توسعهای دنبال میکنند، ایجاد اشتغال در کشورهای در حال توسعه بهترین شیوه هم برای افزایش توان تولید، بهروزی و سعادت مردم و مقابله با فقر و ناداری است و هم زمینه را برای توسعه همه جانبه کشور فراهم میکند. حمایت از اقشار آسیبپذیر در برابر آسیبهای ناشی از بحرانها یکی دیگر از زمینهها و محورهای فعالیت بانکهای توسعهای در کشورهای مختلف است و نهایتا حمایت از طرحهای سرمایهگذاری بلندمدت در زیرساختها، طرحهایی که بازدهی آنها در دوره بلندمدت دیده میشود. معمولا بخش خصوصی و بانکهای تجاری علاقهمندند در حوزههایی سرمایهگذاری کنند که نتیجه و محصول آن در دوره کوتاهمدت حاصل شود؛ تمایل به کشت درخت هلو و نه درخت گردو که ثمره و نتیجهاش در دوره طولانی حاصل میشود. سرمایهگذاری در حوزه زیرساختهایی که میتوانند زمینه را برای توسعه اقتصادی همه جانبه کشورها فراهم کنند یکی از وظایف و ماموریتهای بانکهای توسعهای است که بانکهای تجاری ممکن است دقت چندانی به این گونه فعالیتها نداشته باشند.
هدف بانکهای توسعهای صرفا کسب سود نیست. آن چیزی که مدنظر بانکهای توسعهای است منافع اجتماعی است. آن چیزی که برای بانکهای توسعهای مهم است اثرگذاری آنها در فرآیند توسعهیافتگی کشور است. براساس این تعاریف در کشور و نظام بانکداری رایج در ایران چند بانک توسعهای وجود دارد که براساس قانون به عنوان یک بانک توسعهای تعریف شدهاند؛ بانک توسعه صادرات، صنعت و معدن، کشاورزی، مسکن و توسعه تعاون، بانکهای تخصصی و توسعهای ما هستند که قاعدتا بین این دو تعریف، مشترکات و تفاوتهایی وجود دارد. براساس اطلاعاتی که موجود است اگرچه 16 درصد از کل سپرده نظام بانکی و 20 درصد سرمایه ثبت شده در اختیار بانکهای توسعهای میباشد اما بیش از 30 درصد تسهیلات یا حدود 34 درصد آن توسط این بانکها اعطا میشود. این آمار حاکی از آن است که بهرحال به لحاظ عددی و کمی بانکهای توسعهای توانستهاند آن عدد و سهم مورد انتظار را انجام دهند. به نظر میرسد وظیفه اصلی بانکهای توسعهای این است که به فرآیند توسعه اقتصادی کشور براساس برنامههای مصوب و سیاستهای کلی عمل کنند. ما در کشور عزیزمان ایران خوشبختانه دارای یک نظام برنامهریزی هستیم، یک نظام جامع که از سند چشمانداز به عنوان یک برنامه بلندمدت برای توسعه و پیشرفت کشور شروع میکند و به برنامههای پنج ساله و نهایتا بودجه به عنوان برنامه یکساله میرسد. سیاستهای کلی نظام تصویب و ابلاغ شده و این سیاستها مبتنی بر یک درک صحیح و درست از مشکلات و چالشهای اقتصاد ایران است . مشتمل بر برنامههایی که میتواند توسعه اقتصادی را در ایران عملی کند و خوشبختانه سیاستهای اقتصاد مقاومتی هم تصویب و ابلاغ شد. هدف اصلی سیاستهای اقتصاد مقاومتی دستیابی به رشد اقتصادی مستمر و پایدار است. رشدی که درونزا باشد یعنی مبتنی بر قابلیتها، تواناییها و ظرفیتهای داخلی کشور باشد و در عین حال برونگرا یعنی نگاه به خارج و استفاده از ظرفیتهایی که در عرصه بینالمللی وجود دارد.
وظیفه اصلی بانکهای توسعهای این است که تامین مالی خود را در خدمت تحقق اهداف این سیاستها قرار دهند. انتظار این است که بانکهای توسعهای برنامهریزیهای لازم را برای ایفای این نقش انجام دهند و سعی کنند رسالت تاریخی خود را در جهت دستیابی به رشد اقتصادی مستمر و خودکار ایفا کنند.در برنامهای که برای بانکهای توسعهای کشور تنظیم شده چند هدف عمده مدنظر است که به اجمال به برخی از این اهداف اشاره میشود: بهبود نسبت کفایت سرمایه، خروج از بنگاهداری و فروش املاک و اموال مازاد بانکها با این توجیه و این هدف که بانکها بتوانند رسالت خودشان را به عنوان واسطه وجوه به نحو مناسب و شایسته انجام دهند، اولویت بخشی به پشتیبانی از واحدهای کوچک و متوسط، کاهش نسبت مطالبات غیرجاری، افزایش سهم مناطق کمتر توسعه یافته کشور از تسهیلات اعطایی، استفاده بیشتر از منابع دراختیار صندوق توسعه ملی، حمایت موثر از گسترش صادرات غیرنفتی، پشتیبانی مالی از اجرای طرحهای مکانیزاسیون در بخش کشاورزی و تامین مالی طرحهای اجرای شبکههای آبیاری اصلی و فرعی و تحت فشار. تمام تلاش ما این است که با برنامهریزی و طراحی سیاستهای مناسب، زمینه را برای ارتقای رشد اقتصادی آن هم رشدی که مبتنی بر افزایش بهرهوری باشد و نه استفاده بیشتر از منابع طبیعی فراهم کنیم و طبیعی است که بانکهای توسعهای نقش مهمی را در این فرآیند ایفا میکنند. (متن فوق از سخنرانی وزیر اقتصاد در همایش نقش بانکهای توسعهای در توسعه و رونق اقتصادی کشور، برگرفته شده است)
وزیر امور اقتصادی و دارایی
وجود و گسترش بانکهای توسعهای در سرتاسر جهان نمادی از مقبولیت نقش و کارکرد بانکهای توسعهای است و پذیرش این طرز فکر که دولت کارآمد و توسعه خواه میتواند نقش محوری و اساسی در فرآیند توسعه ایفا کند، است.
بازیگران اصلی در فرآیند توسعه مردم و بویژه کارآفرینان بخش خصوصی هستند. نقش دولت این است که با اتکا به سیاستها و راهکارهای مناسب فضا و شرایط را برای سرمایهگذاری و فعالیت کارگزاران بخش خصوصی فراهم کند. دولت برای اینکه بتواند نقش و وظیفه خود را به نحو مناسب انجام دهد نیازمند ابزارها، قوانین و مقررات مناسب است. قوانینی که اجازه فعالیت و رشد و نمو را به بخش خصوصی و کارآفرینان مولد بدهد. بخش دیگر از این ابزارها سیاستهایی است که دولتها تنظیم و اجرا میکنند و نهایتا سازمانهایی است که دولتها برای اجرا و تحقق سیاستها و راهبردهای خود از آنها کمک میگیرند. یکی از مهمترین این سازمانها بانکهای توسعه ای هستند. تجربه توسعه کشورهای مختلف در جهان نشان میدهد که بین توسعه مالی و توسعه اقتصادی همبستگی نزدیک و ناگسستنی وجود دارد. کشورهایی از نظر توسعه موفق بودند که از درجات بالایی از توسعه مالی برخوردار بودند. نظام مالی این کشورها قادر بوده که نیازهای مالی فرآیند توسعه را به نحو مناسب سهل و آسان با هزینه اندک تامین کند. سازمان و نهادی که توسعه مالی را به توسعه اقتصادی پیوند میزند، بانکهای توسعهای هستند. بانکهای توسعه ای موسسات مالی هستند که ماموریت اصلی آنها تجهیز منابع با شرایط مناسب خاص به منظور سرمایهگذاری در فعالیتهایی است که در راستای اهداف و برنامههای توسعه اقتصادی کشور قرار میگیرد. بنابراین بانکهای توسعهای منابع خود را تحت شرایط خاص متفاوت با بانکهای تجاری تامین میکنند.
این یکی از تفاوتهای عمده بانکهای توسعهای با بانکهای تجاری است. اگر بانکهای تجاری در فرآیندی رقابتی، سپردههای مردم را جذب میکنند برای بانکهای توسعهای شیوههای متفاوتی در نظر گرفته میشود. از طرف دیگر در تخصیص منابع و در اعطای تسهیلات اولویت با فعالیتهایی است که با جهتگیریهای توسعهای کشور همراستا هستند. نقش اصلی بانکهای توسعهای کمک به توسعه اقتصادی و اجتماعی دولتها و تامین مالی فعالیتهایی است که در چارچوب راهبردهای توسعه تعریف شده کشورها و دولتها قرار گرفتهاند و به همین دلیل است که امروز در سراسر جهان بیش از 500 بانک توسعهای ایجاد شده است.اگر بخواهیم ویژگی اصلی فعالیتهایی که بانکهای توسعهای تامین مالی میکنند را بیان کنیم شاید محورهای متعددی قابل ذکر باشد که بر اساس تجربه بانکهای توسعهای کشورهای مختلف میتوان به چند مورد از این محورها اشاره کرد:
دستیابی به رشد اقتصادی با محوریت بخش خصوصی، یکی از اهدافی است که بانکهای توسعهای دنبال میکنند؛ بنابراین یکی از جهتگیریهایی که بانکهای توسعهای مدنظر دارند تقویت و توانمندسازی بخش خصوصی مولد و کارآفرین است. ایجاد اشتغال مولد از طریق تامین مالی خرد بخصوص برای شرکتهای کوچک و متوسط یکی دیگر از محورهایی است که بانکهای توسعهای دنبال میکنند، ایجاد اشتغال در کشورهای در حال توسعه بهترین شیوه هم برای افزایش توان تولید، بهروزی و سعادت مردم و مقابله با فقر و ناداری است و هم زمینه را برای توسعه همه جانبه کشور فراهم میکند. حمایت از اقشار آسیبپذیر در برابر آسیبهای ناشی از بحرانها یکی دیگر از زمینهها و محورهای فعالیت بانکهای توسعهای در کشورهای مختلف است و نهایتا حمایت از طرحهای سرمایهگذاری بلندمدت در زیرساختها، طرحهایی که بازدهی آنها در دوره بلندمدت دیده میشود. معمولا بخش خصوصی و بانکهای تجاری علاقهمندند در حوزههایی سرمایهگذاری کنند که نتیجه و محصول آن در دوره کوتاهمدت حاصل شود؛ تمایل به کشت درخت هلو و نه درخت گردو که ثمره و نتیجهاش در دوره طولانی حاصل میشود. سرمایهگذاری در حوزه زیرساختهایی که میتوانند زمینه را برای توسعه اقتصادی همه جانبه کشورها فراهم کنند یکی از وظایف و ماموریتهای بانکهای توسعهای است که بانکهای تجاری ممکن است دقت چندانی به این گونه فعالیتها نداشته باشند.
هدف بانکهای توسعهای صرفا کسب سود نیست. آن چیزی که مدنظر بانکهای توسعهای است منافع اجتماعی است. آن چیزی که برای بانکهای توسعهای مهم است اثرگذاری آنها در فرآیند توسعهیافتگی کشور است. براساس این تعاریف در کشور و نظام بانکداری رایج در ایران چند بانک توسعهای وجود دارد که براساس قانون به عنوان یک بانک توسعهای تعریف شدهاند؛ بانک توسعه صادرات، صنعت و معدن، کشاورزی، مسکن و توسعه تعاون، بانکهای تخصصی و توسعهای ما هستند که قاعدتا بین این دو تعریف، مشترکات و تفاوتهایی وجود دارد. براساس اطلاعاتی که موجود است اگرچه 16 درصد از کل سپرده نظام بانکی و 20 درصد سرمایه ثبت شده در اختیار بانکهای توسعهای میباشد اما بیش از 30 درصد تسهیلات یا حدود 34 درصد آن توسط این بانکها اعطا میشود. این آمار حاکی از آن است که بهرحال به لحاظ عددی و کمی بانکهای توسعهای توانستهاند آن عدد و سهم مورد انتظار را انجام دهند. به نظر میرسد وظیفه اصلی بانکهای توسعهای این است که به فرآیند توسعه اقتصادی کشور براساس برنامههای مصوب و سیاستهای کلی عمل کنند. ما در کشور عزیزمان ایران خوشبختانه دارای یک نظام برنامهریزی هستیم، یک نظام جامع که از سند چشمانداز به عنوان یک برنامه بلندمدت برای توسعه و پیشرفت کشور شروع میکند و به برنامههای پنج ساله و نهایتا بودجه به عنوان برنامه یکساله میرسد. سیاستهای کلی نظام تصویب و ابلاغ شده و این سیاستها مبتنی بر یک درک صحیح و درست از مشکلات و چالشهای اقتصاد ایران است . مشتمل بر برنامههایی که میتواند توسعه اقتصادی را در ایران عملی کند و خوشبختانه سیاستهای اقتصاد مقاومتی هم تصویب و ابلاغ شد. هدف اصلی سیاستهای اقتصاد مقاومتی دستیابی به رشد اقتصادی مستمر و پایدار است. رشدی که درونزا باشد یعنی مبتنی بر قابلیتها، تواناییها و ظرفیتهای داخلی کشور باشد و در عین حال برونگرا یعنی نگاه به خارج و استفاده از ظرفیتهایی که در عرصه بینالمللی وجود دارد.
وظیفه اصلی بانکهای توسعهای این است که تامین مالی خود را در خدمت تحقق اهداف این سیاستها قرار دهند. انتظار این است که بانکهای توسعهای برنامهریزیهای لازم را برای ایفای این نقش انجام دهند و سعی کنند رسالت تاریخی خود را در جهت دستیابی به رشد اقتصادی مستمر و خودکار ایفا کنند.در برنامهای که برای بانکهای توسعهای کشور تنظیم شده چند هدف عمده مدنظر است که به اجمال به برخی از این اهداف اشاره میشود: بهبود نسبت کفایت سرمایه، خروج از بنگاهداری و فروش املاک و اموال مازاد بانکها با این توجیه و این هدف که بانکها بتوانند رسالت خودشان را به عنوان واسطه وجوه به نحو مناسب و شایسته انجام دهند، اولویت بخشی به پشتیبانی از واحدهای کوچک و متوسط، کاهش نسبت مطالبات غیرجاری، افزایش سهم مناطق کمتر توسعه یافته کشور از تسهیلات اعطایی، استفاده بیشتر از منابع دراختیار صندوق توسعه ملی، حمایت موثر از گسترش صادرات غیرنفتی، پشتیبانی مالی از اجرای طرحهای مکانیزاسیون در بخش کشاورزی و تامین مالی طرحهای اجرای شبکههای آبیاری اصلی و فرعی و تحت فشار. تمام تلاش ما این است که با برنامهریزی و طراحی سیاستهای مناسب، زمینه را برای ارتقای رشد اقتصادی آن هم رشدی که مبتنی بر افزایش بهرهوری باشد و نه استفاده بیشتر از منابع طبیعی فراهم کنیم و طبیعی است که بانکهای توسعهای نقش مهمی را در این فرآیند ایفا میکنند. (متن فوق از سخنرانی وزیر اقتصاد در همایش نقش بانکهای توسعهای در توسعه و رونق اقتصادی کشور، برگرفته شده است)
ارسال نظر