گفتوگو با امیرسام به بهانه انتشار آلبوم آخرین ثانیه به آهنگسازی بابک بیات
موسیقی خوب تاریخ مصرف ندارد
امیر سام را میتوان جزو آخرین نسل از خوانندگانی معرفی کرد که آخرین ملودیهای زنده یاد بابک بیات را خواندهاند. آلبوم «آخرین ثانیه» با صدای این خواننده جوان که اخیرا منتشر شده است یکی از آخرین آلبومهای موجود در بازار است که نتهای آهنگساز نسل بزرگی از خوانندگان مطرح را در دل خود جای داده است. امیرسام در آخرین روزهای زندگی بابک بیات، دلساختههای او را اجرا کرد و خواند. اما استاد نماند تا آنچه که خود ساخته و خلق کرده را بشنود. با امیرسام به بهانه انتشار آلبومش گفتوگو کردهایم.
امیر سام را میتوان جزو آخرین نسل از خوانندگانی معرفی کرد که آخرین ملودیهای زنده یاد بابک بیات را خواندهاند. آلبوم «آخرین ثانیه» با صدای این خواننده جوان که اخیرا منتشر شده است یکی از آخرین آلبومهای موجود در بازار است که نتهای آهنگساز نسل بزرگی از خوانندگان مطرح را در دل خود جای داده است.امیرسام در آخرین روزهای زندگی بابک بیات، دلساختههای او را اجرا کرد و خواند. اما استاد نماند تا آنچه که خود ساخته و خلق کرده را بشنود. با امیرسام به بهانه انتشار آلبومش گفتوگو کردهایم.
اخیرا آلبومی منتشر کردید به نام آخرین ثانیه،باتوجه به اینکه نام بزرگی همچون بابک بیات پشت این اثر است استقبال از آن چگونه بوده است؟
واقعیت این است که من نمیتوانم در این مورد نظر بدهم. ضمن اینکه هنوز مدت زمان زیادی از انتشار این آلبوم در بازار موسیقی نگذشته است و قضاوت در مورد آن سخت است. من بر این باورم که مردم بهترین قضاوتکننده هستند و آنها باید در این باره جواب بدهند. من تنها چیزی که از طرف خودم میتوانم بگویم، این است که از دید من آلبومی را منتشر کردهام که میتواند مخاطب خاص خودش را پیدا کند. گذشت زمان نیز همه چیز را روشن خواهد کرد. البته شکی نیست که ساختههای استاد بابک بیات، همیشه طرفداران خود را داشته و دارد ولی من به گذشت زمان هم احتیاج دارم.
شما میتوانستید با استفاده از سمپل و الکترونیک مخاطبان زیادی را جذب کنید اما چنین کاری نکردهاید و با وجود هزینه زیاد، قطعات را آکوستیک ضبط کردهاید. چرا بیشتر به این سمت و سو گرایش داشتهاید؟
دراین آلبوم سه قطعه سمپل دارم که از ساختههای استاد بیات نیستند اما بیشتر قطعات همانطور که میگویید آکوستیک هستند. چون استاد بیات معتقد بودند تا وقتی که میشود زنده کار کرد، چرا باید تن به سمپل داد؟ مرحوم بیات از کلمه سمپل هم حتی استفاده نمیکرد و به جای آن میگفت سمبل! چون معتقد بود کسانی که سمپل کار میکنند، در حقیقت سمبل میکنند و یک چیزی را سر هم بندی کرده و تحویل میدهند و با این نوع موسیقی مخالف بود. میگفت موسیقی جان است.
در موسیقی حق سمبل کردن نداری. بر این باور بودند که در راه موسیقی درست باید پوست انداخت، جان داد و روح و انرژی گذاشت.
وشما در ساخت آلبومتان، این همه هزینه کردید.
از موسیقی آکوستیک آلبوم پرسیدید و من این حرفها را زدم. اما در کل فکر میکنم که بله من این همه هزینه کردم. این هم مخاطب باید پاسخگو باشد. اوست که باید ببیند آیا سازندگان یک آلبوم برای او احترام و ارزش قائل بودهاند که برای هزینههای احتمالی او تلاش کرده و کار خوب عرضه کنند یا نه. ما در این آلبوم سعی کردیم به سلیقه مردم احترام بگذاریم و خود را با آن همسو کنیم و بعد موسیقی بسازیم.
ولی همیشه که نمیشود با سلیقه مردم پیش رفت. اگر اینطور باشد ممکن است موسیقی به هر سمت و سویی برود جز موسیقی؟
سلیقه این روزهای مردم، موسیقی نازل میطلبد. مردم ما موسیقی مصرفی را بیش از هر موسیقی دیگری دوست دارند.من با موسیقی روز مردم پیش نرفتم، اما آنها را در نظر داشتم. خیلی از چیزهایی که در موسیقی به قولی دمده شده را دوباره احیا کردهام. مثلا از ترانههایی استفاده کردهام که این روزها کمتر کسی استفاده میکند. اما همینها را اگر برای 20 نفر بگویید بالاخره 5 نفرشان متوجه میشوند و همین 5 نفر برای من کافی است. حتما که نباید مخاطب زیاد داشته باشم. ترجیح میدهم مخاطب کم اما فهمیده داشته باشم. موسیقی مصرفی همانی است که جوانها در میهمانیها گوش میکنند و در زیرزمینها میسازند و... این موسیقی تاریخ مصرف دارد و معیار سنجش مخاطب نیست. موسیقی استاد بیات اما اینگونه نیست. موسیقی او تاریخ مصرف ندارد و هر روز هم که میگذرد، ارزش آن بیشتر و بیشتر میشود.
به هر حال هریک از شما متعلق به یک نسل بودید.این تفاوت نسلها در همکاری مشترکتان،ایجاد مشکل نمیکرد؟
با من نه ولی استاد بسیار ناراحت بودند از دست کسانی که با او همکاری کرده و قدرش را ندانستهاند. دلش همیشه پر از خون بود. اول اینکه 8-7سال بعداز انقلاب نتواستند کار کنند و دیگر اینکه میگفتند من با هر کس که کار میکنم و بعداز مدتی معروف میشود، دشمن خونیام میشود. اما من با او رابطه احساسی داشتم.
چرا با هم نسلان خودتان کار نکردید؟
اجازه بدهید در این رابطه حرفی نزنم. من در ابتدای کارم با نیما وارسته و بنیامین بهادری شروع کردم. البته سالها دنبال این بودم که با استاد بیات کار کنم ولی موفق نمیشدم. وقتی ناامید شدم و متوجه شدم که قرار نیست از کانادا به ایران برگردند، دیگر قید همکاری با ایشان را زدم. چندی بعد، از طریق یکی از دوستانم که از علاقه من به استاد باخبر بود، با ایشان ارتباط گرفتم و رویای من تبدیل به واقعیت شد. من از قطعاتی که بنیامین و نیما برایم ساختهاند، بسیار راضیام ولی هیچکس استاد بیات نمیشود. از دوران کودکی و حتی از زمانی که ایشان را نمیشناختم، با کارهایشان ارتباط برقرار میکردم و دوست داشتم حداقل یک بار ببینمشان.
میخواهم بدانم در این میان، ربط بین استاد بیات و بنیامین بهادری و نیما وارسته چه بود که شما را ملزم به همکاری با آنها در یک آلبوم کرد؟
متاسفانه دیگر آلبوم بسته شده بود وگرنه میخواستم همه قطعات را از استاد بگیرم. همان زمان هم بود که استاد فوت کردند و نتوانستم کل آلبوم را از قطعات ایشان استفاده کنم. پیش از اینکه استاد فوت کنند، قرار بود 6 قطعه از ایشان داشته باشم که نشد. در «آخرین ثانیه» سه قطعه از استاد دارم که میخواهم در آلبوم بعدیام این قطعات را زیاد کنم.
یعنی استاد این قطعات را برای شما ساخته بودند؟
نه ولی دربین آثار ایشان هست و قرار است به همراه پسر استاد از آنها استفاده کنیم.
مطمئنا این ملودیها متعلق به آقای بیات هستند؟
شک نکنید. استاد نزدیک به 70 ملودی آماده داشتند و منتظر بودند خواننده مورد نظر خودشان را پیدا کنند و قطعات را به او بدهند.
حتما آن یک نفر شما هستید؟
راستش استاد همیشه به من میگفت صدای تو مثل ویولنسل میماند و من مدتهاست که دنبال چنین صدایی هستم. ویژگی کلامی من در حرف زدن این است که نمیتوانم واژه سین را درست ادا کنم و به اصلاح سینام میزند. میگفت سین ات امضای صدای توست. خوشحالم که جزو خوانندگانی هستم که مورد تایید استاد بودند. خوانندگان بزرگ و مطرحی که پیش از این با استاد کار کرده و اصلا به واسطه ایشان مشهور شدند، قرار است آخرین آلبومهای زندگی خود را مانند اولین آلبوم خود، با ملودیهای استاد کار کنند.
ارسال نظر