متفکرین علم اقتصاد
امیر شاملویی
برای درک بیشتر و درست از هر جریان علمی، پرداختن به سیر تحول و چگونگی تغییر آن در طول زمان بسیار مهم و حیاتی است. از این شماره به بعد هر هفته به معرفی یکی از متفکران برتر علم اقتصاد در طول زمان خواهیم پرداخت تا علاوهبر آشنایی با اندیشههای گوناگون بزرگان این علم، از روند رشد علم اقتصاد و آرای هر یک آگاهی پیدا کنیم و با داشتن دید تاریخی به آن، درکی هرچه بیشتر از اقتصاد داشته باشیم. برای شروع، بهتر است از آدام اسمیت که پدر علم اقتصاد بهشمار میرود، شروع کنیم و سپس با رعایت تقدم زمانی به آرای سایر اندیشمندان به زبانی ساده میپردازیم.
امیر شاملویی
برای درک بیشتر و درست از هر جریان علمی، پرداختن به سیر تحول و چگونگی تغییر آن در طول زمان بسیار مهم و حیاتی است. از این شماره به بعد هر هفته به معرفی یکی از متفکران برتر علم اقتصاد در طول زمان خواهیم پرداخت تا علاوهبر آشنایی با اندیشههای گوناگون بزرگان این علم، از روند رشد علم اقتصاد و آرای هر یک آگاهی پیدا کنیم و با داشتن دید تاریخی به آن، درکی هرچه بیشتر از اقتصاد داشته باشیم. برای شروع، بهتر است از آدام اسمیت که پدر علم اقتصاد بهشمار میرود، شروع کنیم و سپس با رعایت تقدم زمانی به آرای سایر اندیشمندان به زبانی ساده میپردازیم.
آدام اسمیت، پدر علم اقتصاد
آدام اسمیت را به جرات میتوان پدر علم اقتصاد نامید. وی در ۵ ژوئن ۱۷۲۳ در اسکاتلند چشم به جهان گشود و در دانشگاههای گلاسکو و آکسفورد به تحصیل پرداخت. وی پیش از آنکه در زمینه علم اقتصاد به شهرت برسد، بهدلیل استادی کرسی فلسفه اخلاق در دانشگاه گلاسکو و انتشار کتابی با عنوان «نظریه احساسات اخلاقی» مشهور شد. با این حال آنچه امروزه آدام اسمیت بهواسطه آن شناخته میشود، بهدلیل انتشار کتاب «تحقیق درباره ماهیت و علل ثروتمندی ملل» یا بهطور خلاصه ثروت ملل است که در سال ۱۷۷۶ به چاپ رسید و در آن ریشههای علم اقتصاد را به شیوهای نوین مطرح کرد. اما این کتاب که در برگیرنده آرای نوین آدام اسمیت در جهان آن روز بود چرا تا این اندازه مورد توجه قرار گرفت و چه تاثیراتی بر سایرین گذاشت؟
نگاهی به کتاب ثروت ملل نشان میدهد که آدام اسمیت در این کتاب تمام افکار اساسی پیش از خود را گرفته و آنها را در دستگاه جامعتر و منظمتری قرار داده بود. یکی از مباحث اساسی وی در این کتاب، موضوع آزادی تجارت است که بهدلیل همنشینی وی با دیوید هیوم دیگر اندیشمند بریتانیایی در وی ایجاد شده است. وی علاوهبر هیوم از برنارد ماندویل نیز تاثیر پذیرفت و ناشی از همین تاثیر بود که یکی از نتایج مهم خود را بیان کرد: «پیگیری نفع شخصی میتواند منجر به خیر عمومی شود.» از نظر آدام اسمیت نفع شخصی عاملی است که بدون آنکه بدانیم یا حتی بخواهیم جامعه را بهطور طبیعی به سوی بهبود و رفاه و آبادی سوق میدهد. وی در یکی از سخنان مشهور خود در این مورد چنین میگوید: «شام ما در سایه خیرخواهی قصاب، بقال یا نانوا فراهم نمیآید؛ بلکه محصول توجه آنها به منافع خودشان است.
ما به انسانیت آنها رجوع نمیکنیم بلکه خودخواهی آنها را مخاطب قرار میدهیم.» از نظر اسمیت سرچشمه حقیقی ثروت هر ملت، کارکردسالانه آن است و به همین دلیل کار تمام یک ملت را مولد ثروت میداند و نه فقط یک قشر خاص همانند کشاورزان. از نظر اسمیت تنها بخش غیرمولد و عقیم بیکاران هستند. بهنظر وی حتی بینواترین فرد یک کشور متمدن نمیتواند بدون کمک و همکاری هزاران نفر زندگی بکند. در این صورت، این همکاری در اجتماعات انسانی بهطور طبیعی و بهصورت تقسیم کار صورت میگیرد. اسمیت معتقد است تقسیم کار از عواملی است که منجر به رشد ثروت در یک کشور میشود و هر فرد طبق آن، زمان خود را به تولید یک محصول اختصاص داده و آن را با سایر محصولاتی که دیگران تولید کردهاند، معاوضه میکند. در واقع تقسیم کار را موجب تولید بیشتر و در نتیجه ثروتمندتر شدن میداند.
همچنین از نظرات دیگر آدام اسمیت بحث مالیات است. به عقیده وی که خلاف عقیده پیشینیان خود است، مالیات نباید تنها بر یک طبقه خاص تحمیل شود. دیگر اندیشه بنیادی را که آدام اسمیت مطرح کرده است را میتوان «دست نامرئی» دانست. این ایده که در واقع برای نخستین بار در کتاب نظریه احساسات اخلاقی منتشر شد، به همان مبحث پیگیری نفع شخصی اشاره دارد. در واقع آدام اسمیت از این اصطلاح استفاده کرد تا مزایای اجتماعی ناخواسته ناشی از اقدامات افراد را توصیف کند. این عبارت هر چند در نوشتههای اسمیت تنها سه بار آمده است، اما این مفهوم را عنوان کرده است که ایده تجارت و بازارهای مبادله بهطور خود به خود به سمت و سویی سوق پیدا میکنند که از نظر اجتماعی اهداف مطلوبی تلقی میشوند که توجیه محوری برای فلسفه اقتصاد بدون دخالت دولت در تراکنش میان افراد است که زیر مجموعه اقتصاد نئوکلاسیک قرار میگیرد.
به همین دلیل، عدم توافق اصلی میان ایدئولوژیهای اقتصادی را میتوان بهعنوان عدم توافق بر سر این امر دانست که تا چه میزان دست نامرئی را قدرتمند میدانند. آرای آدام اسمیت نیز مانند هر متفکر دیگری با انتقاد مواجه شده است. سالها بعد، اقتصاددانان دیگری از جمله جان مینارد کینز در دهه ۱۹۳۰ میلادی این انتقاد را وارد کردند که زمانی که برای تحقق این دست نامرئی است ممکن است بسیار طولانی باشد و نسخهای را که دخالت دولت و افزایش مخارج آن را توصیه میکرد، برای بازگرداندن اقتصاد به تعادل تجویز کردند. با تمام آنچه گفته شد، آدام اسمیت بهعنوان یکی از مهمترین افراد در علم اقتصاد و پدر آنکه بذر اقتصاد نوین را در جهان کاشت، محسوب میشود.
ارسال نظر