داود زارعیان، استاد علوم ارتباطات اجتماعی از تاثیر شایعات در افکار عمومی میگوید:
عدم اطلاعرسانی به موقع ؛ تورخبرگزاریهای بیگانه
الهه رمضانی «داود زارعیان» استاد علوم ارتباطات اجتماعی در تحلیل این موضوع که دستگاههای قضایی و انتظامی با اطلاعرسانی کند، سعی میکنند ذهن مردم را درگیر وقایع نکنند میگوید: همین باعث از دست رفتن زمان اطلاعرسانی به جامعه هدف بزهکاران میشود، او اضافه می کند: درست است که نیروی انتظامی و دستگاههای امنیتی در برخی موارد به دلیل به دست آوردن سرنخ و دستگیری مجرمان، اطلاعرسانی را با تاخیر انجام میدهند، که البته این کار بسیار درست است، اما باید در نظر داشت که در این اتفاق یعنی اسیدپاشی، تشخیص عقدهها مهم است و همه مردم را تحت تاثیر قرار میدهد، پس ترجیح بر این بود تا اطلاع رسانی سریع صورت گیرد تا چنین شایعات و سوءاستفادههایی از عدم اطلاع رسانی نشود.
الهه رمضانی «داود زارعیان» استاد علوم ارتباطات اجتماعی در تحلیل این موضوع که دستگاههای قضایی و انتظامی با اطلاعرسانی کند، سعی میکنند ذهن مردم را درگیر وقایع نکنند میگوید: همین باعث از دست رفتن زمان اطلاعرسانی به جامعه هدف بزهکاران میشود، او اضافه می کند: درست است که نیروی انتظامی و دستگاههای امنیتی در برخی موارد به دلیل به دست آوردن سرنخ و دستگیری مجرمان، اطلاعرسانی را با تاخیر انجام میدهند، که البته این کار بسیار درست است، اما باید در نظر داشت که در این اتفاق یعنی اسیدپاشی، تشخیص عقدهها مهم است و همه مردم را تحت تاثیر قرار میدهد، پس ترجیح بر این بود تا اطلاع رسانی سریع صورت گیرد تا چنین شایعات و سوءاستفادههایی از عدم اطلاع رسانی نشود.
این روزها مردم مرتب برای هم از اسیدپاشی در محلهشان میگویند بعد که موضوع را بررسی میکنیم میبینیم که شایعه بوده و هیچ اتفاقی روی نداده است. حکایت همان یک کلاغ چهل کلاغ است. به نظرتان چگونه شایعه ساخته میشود و جای حقیقت را میگیرد؟
کمبود اطلاعات، تضاد در گفتهها و دیر گفتن خبر سه عاملی است که در به وجود آمدن شایعه نقش بسزایی دارند و همچنین در ماجرای اسید پاشی که این روزها سرزبانها است هم مصداق داشته است.
در ماجراهای اسیدپاشی اصفهان بیش از آنکه وقایع منتشر شود، شایعهها منتشر شد این اتفاق را ناشی از چه میدانید؟
داستان شایعه هم مثل داستان تورم میماند. وقتی در جامعهای کالا کم شود، تقاضا زیاد شده و تورم ایجاد میشود. درخصوص شایعه هم همین فرمول مصداق دارد. وقتی عرضه اطلاعات کم باشد تقاضای اطلاعات زیاد شده و شایعه ایجاد میشود. من فکر میکنم شایعهها به دلیل عدم اطلاع رسانی درست مسوولان ذیربط، تضاد در اطلاعرسانی یا کمبود اطلاعرسانی خود به خود به وجود میآید. ما یک اصل و فرمولی در اطلاعرسانی و در بحث شایعه داریم، اینکه اگر پیام بهطور کامل منتشر نشود یا در پیام جای خالی وجود داشته باشد، آن موقع است که مخاطب خودش آن پیام را تکمیل میکند. بنابراین مهمترین علت به وجود آمدن شایعه همین است.
همواره سیستمهای انتظامی و قضایی ما در اطلاعرسانی کند و منفعل عمل میکنند، گاهی هم تاکید دارند که نباید با اطلاعرسانی در این زمینه ذهن مردم را درگیر کرد همین موجب دو اتفاق میشود، اول اینکه مردم از منابع غیررسمی کسب خبر میکنند و دوم، فرصت ایمنسازی و آمادهسازی جامعه و جلوگیری از افزایش قربانیان از دست میرود.
نیروی انتظامی و دستگاههای امنیتی در برخی موارد به دلیل اینکه بتوانند سرنخ را به دست آورند و آن را به سرانجام برسانند و مجرمان را دستگیر کنند، اطلاعرسانی را به تاخیر میاندازند که البته این کار بسیار درست و خوبی است. اما در این خصوص یعنی مساله اسیدپاشی به نظر من این مساله به دلیل اینکه همه مردم را تحت تاثیر قرار میدهد و مظنون یا مظنونان هم برایشان فرقی نمیکند که جرم شان اطلاعرسانی بشود یا نشود، ترجیح بر این بود تا اطلاع رسانی سریع صورت بگیرد تا چنین شایعات و سوءاستفادههایی از عدم اطلاعرسانی نشود.
یکی از مشکلاتی که در برابر چنین وقایعی در کشور ما وجود دارد این است که منابع رسمی نظیر پلیس و دستگاه قضایی حاضر به اطلاعرسانی نیستند و رسانهها هم خبر را نمیتوانند منتشر کنند. بعد رسانههای خارج از ایران خبر را منتشر میکنند و همین سبب میشود مردم مخاطب آنها شوند و به رسانههای داخلی اطمینان نکنند.
وقتی ما نیاز اطلاعاتی داشته باشیم و این نیاز را به موقع برطرف نکنیم، طبیعتا از منابع خارجی این اطلاعات و اخبار را بهدست میآوریم. متاسفانه این مورد یک آسیبی است که این روزها در مورد موضوع اسیدپاشی هم الان اتفاق افتاده است. اگر منابع رسمی داخلی به موقع اطلاعرسانی کنند، مسلما این اتفاق نمیافتد، اما مساله دیگری که مهم به نظر میرسد، این است که اصولا وقتی بحث بحران و تشویش اذهان عمومی پیش میآید، خبرها باید سریع گفته شود تا این مسائل ایجاد نشود.
در روزهای گذشته شایعههایی مبنی بر اسیدپاشی در نقاط مختلف تهران زبان به زبان چرخید. حالا تشخیص خبر از شایعه هم سخت شده، به نظرتان در چنین موقعی چه باید کرد؟
وقتی یک خبر خوب منتشر نشود، اصل تعمیم در آن مصداق دارد، یعنی در سایر موارد تعمیم پیدا میکند. به این ترتیب دیگر اطلاعیهها و اخبار کوتاه کارساز نیست، بلکه باید مصداقها را بهصورت دقیقتر به نمایش گذاشت، تکرار در خبررسانی وجود داشته باشد و مجرم یا مجرمین را بهطور کامل معرفی کنند تا بتوانند جلوی روند و تداوم شایعات را بگیرد.
بعد از آنکه چند ماجرای اسیدپاشی رخ داد و مسوولان به موضوع توجه نکردند و رسانهها به انعکاس ابعاد آن پرداختند، حال که به واسطه توجه رسانهها به این ماجرا و برجستهشدن آن در جامعه برخی مسوولان رسانهها را متهم این وقایع برمیشمارند، شما در اینباره چه تحلیلی دارید؟
فکر میکنم، این همان اشتباهی است که رخ داده است. منابع اطلاعرسانی را دچار بحران کردن و زیر سوال بردن رسانهها، خطای بزرگی است و من هم از این موضوع مطلع هستم، اما به عقیده من یک فرمول حرفهای و علمی که همیشه و همه جا وجود دارد، این است که با اطلاعرسانی دقیق جلوی هرگونه شایعه گرفته میشود، ضمن اینکه در موارد امنیتی هم حتما مسوولان امنیتی در اطلاع رسانی حرفهای هستند و میتوانند اطلاعرسانی به موقع را رعایت کنند تا هیچ رسانهای متهم نشود.
این روزها مردم مرتب برای هم از اسیدپاشی در محلهشان میگویند بعد که موضوع را بررسی میکنیم میبینیم که شایعه بوده و هیچ اتفاقی روی نداده است. حکایت همان یک کلاغ چهل کلاغ است. به نظرتان چگونه شایعه ساخته میشود و جای حقیقت را میگیرد؟
کمبود اطلاعات، تضاد در گفتهها و دیر گفتن خبر سه عاملی است که در به وجود آمدن شایعه نقش بسزایی دارند و همچنین در ماجرای اسید پاشی که این روزها سرزبانها است هم مصداق داشته است.
در ماجراهای اسیدپاشی اصفهان بیش از آنکه وقایع منتشر شود، شایعهها منتشر شد این اتفاق را ناشی از چه میدانید؟
داستان شایعه هم مثل داستان تورم میماند. وقتی در جامعهای کالا کم شود، تقاضا زیاد شده و تورم ایجاد میشود. درخصوص شایعه هم همین فرمول مصداق دارد. وقتی عرضه اطلاعات کم باشد تقاضای اطلاعات زیاد شده و شایعه ایجاد میشود. من فکر میکنم شایعهها به دلیل عدم اطلاع رسانی درست مسوولان ذیربط، تضاد در اطلاعرسانی یا کمبود اطلاعرسانی خود به خود به وجود میآید. ما یک اصل و فرمولی در اطلاعرسانی و در بحث شایعه داریم، اینکه اگر پیام بهطور کامل منتشر نشود یا در پیام جای خالی وجود داشته باشد، آن موقع است که مخاطب خودش آن پیام را تکمیل میکند. بنابراین مهمترین علت به وجود آمدن شایعه همین است.
همواره سیستمهای انتظامی و قضایی ما در اطلاعرسانی کند و منفعل عمل میکنند، گاهی هم تاکید دارند که نباید با اطلاعرسانی در این زمینه ذهن مردم را درگیر کرد همین موجب دو اتفاق میشود، اول اینکه مردم از منابع غیررسمی کسب خبر میکنند و دوم، فرصت ایمنسازی و آمادهسازی جامعه و جلوگیری از افزایش قربانیان از دست میرود.
نیروی انتظامی و دستگاههای امنیتی در برخی موارد به دلیل اینکه بتوانند سرنخ را به دست آورند و آن را به سرانجام برسانند و مجرمان را دستگیر کنند، اطلاعرسانی را به تاخیر میاندازند که البته این کار بسیار درست و خوبی است. اما در این خصوص یعنی مساله اسیدپاشی به نظر من این مساله به دلیل اینکه همه مردم را تحت تاثیر قرار میدهد و مظنون یا مظنونان هم برایشان فرقی نمیکند که جرم شان اطلاعرسانی بشود یا نشود، ترجیح بر این بود تا اطلاع رسانی سریع صورت بگیرد تا چنین شایعات و سوءاستفادههایی از عدم اطلاعرسانی نشود.
یکی از مشکلاتی که در برابر چنین وقایعی در کشور ما وجود دارد این است که منابع رسمی نظیر پلیس و دستگاه قضایی حاضر به اطلاعرسانی نیستند و رسانهها هم خبر را نمیتوانند منتشر کنند. بعد رسانههای خارج از ایران خبر را منتشر میکنند و همین سبب میشود مردم مخاطب آنها شوند و به رسانههای داخلی اطمینان نکنند.
وقتی ما نیاز اطلاعاتی داشته باشیم و این نیاز را به موقع برطرف نکنیم، طبیعتا از منابع خارجی این اطلاعات و اخبار را بهدست میآوریم. متاسفانه این مورد یک آسیبی است که این روزها در مورد موضوع اسیدپاشی هم الان اتفاق افتاده است. اگر منابع رسمی داخلی به موقع اطلاعرسانی کنند، مسلما این اتفاق نمیافتد، اما مساله دیگری که مهم به نظر میرسد، این است که اصولا وقتی بحث بحران و تشویش اذهان عمومی پیش میآید، خبرها باید سریع گفته شود تا این مسائل ایجاد نشود.
در روزهای گذشته شایعههایی مبنی بر اسیدپاشی در نقاط مختلف تهران زبان به زبان چرخید. حالا تشخیص خبر از شایعه هم سخت شده، به نظرتان در چنین موقعی چه باید کرد؟
وقتی یک خبر خوب منتشر نشود، اصل تعمیم در آن مصداق دارد، یعنی در سایر موارد تعمیم پیدا میکند. به این ترتیب دیگر اطلاعیهها و اخبار کوتاه کارساز نیست، بلکه باید مصداقها را بهصورت دقیقتر به نمایش گذاشت، تکرار در خبررسانی وجود داشته باشد و مجرم یا مجرمین را بهطور کامل معرفی کنند تا بتوانند جلوی روند و تداوم شایعات را بگیرد.
بعد از آنکه چند ماجرای اسیدپاشی رخ داد و مسوولان به موضوع توجه نکردند و رسانهها به انعکاس ابعاد آن پرداختند، حال که به واسطه توجه رسانهها به این ماجرا و برجستهشدن آن در جامعه برخی مسوولان رسانهها را متهم این وقایع برمیشمارند، شما در اینباره چه تحلیلی دارید؟
فکر میکنم، این همان اشتباهی است که رخ داده است. منابع اطلاعرسانی را دچار بحران کردن و زیر سوال بردن رسانهها، خطای بزرگی است و من هم از این موضوع مطلع هستم، اما به عقیده من یک فرمول حرفهای و علمی که همیشه و همه جا وجود دارد، این است که با اطلاعرسانی دقیق جلوی هرگونه شایعه گرفته میشود، ضمن اینکه در موارد امنیتی هم حتما مسوولان امنیتی در اطلاع رسانی حرفهای هستند و میتوانند اطلاعرسانی به موقع را رعایت کنند تا هیچ رسانهای متهم نشود.
ارسال نظر