نقطه عطف دیپلماتیک در نیویورک
ابراهیم متقی استاد دانشگاه تهران اجلاسیه مجمع عمومی سازمان ملل در سومین سه‌شنبه ماه سپتامبر هر سال برگزار می‌گردد. در این اجلاسیه مقامات عالیه سیاسی و دیپلمات‌های کشورهای مختلف حضور به‌هم رسانده و تلاش می‌کنند تا زمینه‌های جدیدی از روابط دیپلماتیک را شکل دهند.
حضور هم‌زمان چنین مقاماتی از کشورهای مختلف را می‌توان به‌عنوان عامل زمینه‌ساز کنش دیپلماتیک همکاری‌جویانه و مصالحه‌گرایانه بازیگرانی دانست که در شرایط اختلافات سیاسی یا رقابت‌های راهبردی قرار گرفته‌اند. سازماندهی نهادهای بین‌المللی همانند جامعه ملل و سازمان ملل براساس این انگاره شکل گرفت که زیرساخت‌های نهادی و راهبردی لازم برای بهینه‌سازی روابط به‌وجود آید. حضور تیم گسترده وزارت امورخارجه جمهوری اسلامی ایران در نیویورک از دوهفته گذشته بیانگر آن است که برنامه کاری گسترده‌ای برای مذاکرات رییس‌جمهور اسلامی ایران پیش‌بینی شده است. حضور جان‌کری و لاورف در مذاکرات هسته‌ای 1+5 با جمهوری اسلامی ایران در نیویورک، بیانگر آن است که روند فعالیت‌های دیپلماتیک ایران در نیویورک براساس اهداف مشخص و تعیین‌شده‌ای پیگیری می‌شود. تیم دیپلماتیک ایران در شرایطی به نیویورک سفر کرد که برخی از تغییرات در برنامه فعالیت‌های پروژه آب سنگین اراک و روند غنی‌سازی 20 درصد در فردو انجام گرفته است. چنین اقداماتی را می‌توان به‌عنوان گام اول اعتمادسازی برای عبور از تنگناهای مذاکرات هسته‌ای ایران با کشورهای گروه 1+5 دانست. نشانه‌های تغییر در رویکرد دیپلماتیک و سیاست هسته‌ای ایران را باید به‌عنوان مقدمه‌ای در مذاکرات نیویورک دانست. حسن روحانی رییس جمهور اسلامی ایران در انتخاب کابینه محور اصلی فعالیت‌های خود را در ارتباط با روندهای سیاست خارجی قرار داده است.
اجلاسیه مجمع عمومی سازمان ملل در نیویورک چنین فرصتی را برای تیم سیاست خارجی روحانی به‌وجود آورد تا زمینه لازم برای عبور از محدودیت‌های ایجادشده توسط غرب را فراهم سازد. طبعاً تحقق چنین فرآیندی را باید در قالب روندهای جدید سیاسی و سیاست خارجی ایران در دوران ریاست‌جمهوری روحانی دانست. او وقتی که از اعتدال صحبت می‌کرد، بخشی از دغدغه خود را مربوط به حوزه راهبردی و سیاست خارجی قرار داده و تلاش می‌کند تا تضادهای ایجادشده را در سیاست منطقه‌ای و بین‌المللی ترمیم کند. ادبیات سیاسی به کار گرفته شده بیانگر آن است که اراده سیاسی و روندهای سیاست خارجی مطلوب حسن روحانی معطوف به تنش‌زدایی و عبور از محدودیت‌های راهبردی است، اما واقعیت‌های سیاست بین‌الملل بیانگر آن است که انجام چنین اقداماتی در شرایط تهدید، مهار و محدودیت‌های راهبردی، کار دشواری خواهد بود. به کارگیری ابتکارات سیاست خارجی معطوف به فرآیندهای عادی سازی روابط در شرایطی امکان‌پذیر خواهد بود که علاوه‌بر اراده کارگزاران سیاست داخلی، نشانه‌ها و زمینه‌هایی از الگوی تعامل راهبردی در فضای سیاست بین‌الملل نیز وجود داشته باشد. تلاش همه‌جانبه یک بازیگر منطقه‌ای بدون توجه به شکل‌بندی‌های قدرت در محیط منطقه‌ای و فرآیندهای کنش بازیگران جهانی نمی‌تواند به نتایج مطلوب منجر گردد.
۱ ضرورت اعتمادسازی متقابل در برابر رهیافت تنش‌زدایی روحانی
اجلاسیه نیویورک براساس نشانه‌هایی از تغییر در ادبیات سیاسی، اهداف راهبردی بین‌المللی و همچنین رویکردهای جدید در حوزه سیاست هسته‌ای ایران شکل گرفته است. انجام چنین اقداماتی با هدف برطرف‌سازی تحریم‌های اقتصادی انجام شده و اولین نتیجه آن را باید در ارتباط با موضوع مربوط به کاهش تحریم‌های بین‌المللی چندجانبه و یک‌جانبه علیه ایران دانست؛ بنابراین مهم‌ترین دغدغه دیپلمات‌های جمهوری اسلامی را باید تغییر در روند تحریم‌های اعمال‌شده دانست. عبور از چنین تنگناهایی نیازمند بازسازی ادراک راهبردی بازیگران اصلی سیاست جهانی نسبت به جمهوری اسلامی ایران است. بنابراین مهم ترین موضوع روابط ایران و جهان غرب را باید براساس نوع ادراک بین‌المللی نسبت به جمهوری اسلامی ایران دانست. روندهای جدیدی از تحریم‌ها در یکم جولای ۲۰۱۳ علیه جمهوری اسلامی ایران به کار گرفته شده است. چنین تحریم‌هایی نمی‌تواند به عنوان نشانه مثبتی در نگرش بازیگران موثر در سیاست جهانی نسبت به روندهای آغازین و ابتکارات راهبردی حسن روحانی تلقی شود. اعمال تحریم یکجانبه و تصاعدیابنده علیه دولت ایران بیانگر آن است که هیچ‌گونه نشانه‌ای از راهبرد مماشات، انعطاف یا کنش همکاری متقابل در سیاست خارجی آمریکا نسبت به ایران به چشم نمی‌خورد. چنین فرآیندی، مشکلات بیشتری را برای روندهای سیاست خارجی ایران ایجاد می‌کند. اگر روندهای سیاست خارجی روحانی معطوف به همکاری در چارچوب راهبرد مماشات باشد، در آن شرایط چنین راهبردی هیچ‌گونه مطلوبیتی برای جمهوری اسلامی ایران و اثربخشی سیاست خارجی دولت روحانی به‌جا نخواهد گذاشت. در این ارتباط،مرشایمر تاکید دارد: «در راهبرد مماشات دولتی که در معرض تهدید قرار گرفته است، امتیازاتی به تجاوزگر می‌دهد که توازن قدرت را تغییر دهد. مماشات‌کننده معمولا می‌پذیرد که بخشی از قلمرو بازیگر ثالثی را به طرف مقابل بسپارد. هدف از این اقدام، تعدیل رفتار تجاوزگر است. سوق دادن تجاوزگر به سمتی مسالمت جویانه تر و احتمالا تبدیل آن به یک قدرت هوادار وضع موجود، کار دشواری می‌باشد.»
طبق این استدلال، سیاست مماشات به مماشات‌کننده امکان می‌دهد حسن نیت خود را ثابت کند و توازن را به نفع دولتی تغییر دهد که مماشات می‌کند؛ بنابراین امید دارد در نهایت از تجاوزگری طرف مقابل بکاهد، بعید است مماشات با یک دشمن خطرناک آن را به یک حریف مهربان‌تر و ملایم‌تر و از آن بعیدتر، به یک دولت صلح دوست تبدیل کند. در واقع مماشات اشتهای دولت تجاوزگر به کشورگشایی را افزایش می‌دهد. قدرت‌های بزرگ برای آفند برنامه‌ریزی می‌کنند، دولتی که در قبالش مماشات می‌شود، هرگونه واگذاری قدرت توسط دولت دیگر را نشانه ضعف می‌داند. در این صورت، بازیگرانی که درصدد اعمال هژمونی خود هستند، احتمالا برای کسب امتیاز بیشتر به اعمال فشار خود ادامه می‌دهند.
۲ نتایج اجلاسیه نیویورک برای سیاست خارجی و اقتصادی ایران
ادبیات جدید مقامات اروپایی و آمریکا اثر خود را در حوزه اقتصادی ایران به‌جا گذاشته است. حسن روحانی بر این امر واقف است که دولت برای تامین هزینه‌های عمومی خود در نیمه دوم ۱۳۹۲ با ۶۰ هزار میلیارد تومان کسری بودجه روبه‌رو است. تامین چنین مقادیری از دو طریق امکان‌پذیر است: اولین روش برای افزایش درآمدهای دولت را باید عبور از تحریم‌های اقتصادی دانست. حسن روحانی تلاش می‌کند تا دیپلماسی هسته‌ای را به‌عنوان زیربنای عبور از محدودیت‌های بین‌المللی قرار دهد. دومین روش تامین کسری بودجه، چاپ اسکناس می‌باشد. چنین اقدامی بار دیگر هزینه‌های جدیدی را برای گروه‌های اجتماعی ایجاد می‌کند. جامعه‌ای که در سه سال گذشته با تورم ۴۰ درصدی روبه‌رو بوده و پول ملی آن بیش از ۶۰ درصد کاهش ارزش پیدا کرده است، تامین چنین مقادیری از طریق چاپ اسکناس کاری دشوار و پرمخاطره خواهد بود. در چنین فرآیندی، مذاکرات دیپلماتیک تیم سیاست خارجی ایران در نیویورک، با اهداف تامین نتایج اقتصادی انجام گرفته است. در هفته‌ای که تیم دیپلماتیک وزارت امور خارجه ایران مذاکرات مقدماتی در نیویورک را انجام داده و برنامه‌ریزی‌های دیپلماتیک را به انجام رسانده‌اند، بازار در شرایط التهاب رکودی قرار گرفته است. نوسانات قیمت دلار را می‌توان به‌عنوان پیامد اقتصادی مذاکرات دیپلماتیک دانست. اگر مذاکرات به نتایج مطلوب در جهت کاهش تحریم‌ها منجر شود، در آن شرایط امکان موفقیت بوروکراتیک روحانی حاصل خواهد شد. در غیر این‌صورت، چالش‌های جدیدی در برابر سیاست دولت ایجاد می‌گردد. موفقیت در مذاکرات به مفهوم آن است که زمینه برای مدیریت ادراک بازیگران مؤثر در سیاست بین‌الملل در راستای اهداف صلح‌جویانه برنامه هسته‌ای ایران ایجاد شود. در غیر این‌صورت امکان شکل‌گیری انتقادات جدید و ظهور ادبیات رادیکال در حوزه حاشیه‌ای ایران اجتناب‌ناپذیر خواهد بود. درک چنین واقعیتی توسط بازیگران نظام بین‌الملل، روند مصالحه‌گرایی دیپلماتیک و راهبردی را امکان‌پذیر خواهد ساخت.