بالا و پایینهای تجربه داشتن فرزند
بچهدار شدن؛ لذت و استرس بیشتر
نگار حسینی خانهای را تصور کنید که در آن دستکم یک کودک زیر ۱۸ سال زندگی میکند. اطراف این کودک پر است از تجربههای تازه و خنده و عشق، با این وجود نگرانیها هم دوشادوش این احساسات مثبت حرکت میکنند، آنقدر که گاهی همه خوشحالیها را تحت تاثیر قرار میدهند. هرچه تعداد بچهها در خانه بیشتر باشد، طبیعی است که به نظر برسد هم شادمانی ناشی از حضور آنها و هم نگرانی بابت آن افزایش یابد. بهطور معمول افرادی که بچه ندارند نگرانند نتوانند از پس فشارهای ناشی از داشتن فرزند بربیایند. احتمالا آنها تا حدودی از بی خوابی بعد از به دنیا آمدن کودک، سالم بودن او، رشد و تغذیه و مسائل اینچنینی در ابتدا و همزمان با رشد کودک از صبح زود بیدار شدن برای آماده کردن کودک و همراهی احتمالی با او تا مدرسه، انجام تکالیف و بعدها مسائل دوران بلوغ و.
نگار حسینی خانهای را تصور کنید که در آن دستکم یک کودک زیر 18 سال زندگی میکند. اطراف این کودک پر است از تجربههای تازه و خنده و عشق، با این وجود نگرانیها هم دوشادوش این احساسات مثبت حرکت میکنند، آنقدر که گاهی همه خوشحالیها را تحت تاثیر قرار میدهند. هرچه تعداد بچهها در خانه بیشتر باشد، طبیعی است که به نظر برسد هم شادمانی ناشی از حضور آنها و هم نگرانی بابت آن افزایش یابد. بهطور معمول افرادی که بچه ندارند نگرانند نتوانند از پس فشارهای ناشی از داشتن فرزند بربیایند. احتمالا آنها تا حدودی از بی خوابی بعد از به دنیا آمدن کودک، سالم بودن او، رشد و تغذیه و مسائل اینچنینی در ابتدا و همزمان با رشد کودک از صبح زود بیدار شدن برای آماده کردن کودک و همراهی احتمالی با او تا مدرسه، انجام تکالیف و بعدها مسائل دوران بلوغ و... نگران هستند. همین چند عنوان البته میتواند بهاندازه کافی استرسزا باشد تا آدمهای عافیتطلب جامعه امروز در مورد بچهدار شدن تامل بیشتری داشته باشند. با این حال گفتوگو با والدینی که دارای فرزند هستند حاکی از آن است که از این اتفاق به عنوان لذتبخشترین رخداد زندگیشان یاد میکنند و معتقدند حضور
کودک آنقدر شادی و آرامش به همراه دارد که به مسائل و استرسهای ناشی از حضور کودک در خانه
می ارزد. در هر حال یافتههای علمی نیز تا حدودی این مساله را تایید میکند. براساس تحقیقات انجامشده، درست است که پدران و مادرانی که فرزند زیر ۱۸ سال در خانه دارند، بیش از افراد بالغی که فرزند ندارند، تحت فشار هستند؛ اما بیش از آنها هم شادمانند و از زندگی لذت میبرند. مقایسهها نشان میدهد که با وجود بالا بودن هر دو شاخص لذت بردن و تحت فشار بودن در میان افراد بچه دار، میزان استرس در آنها از میزان شادی بیشتر است. در واقع به نظر میرسد کودکان به خودی خود نمیتوانند عاملی برای شادی یا استرس باشند؛ اما میتوانند روی شاد بودن یا استرس داشتن والدین تاثیر بگذارند.بررسیها حاکی از آن است که آن دسته از افراد بالغ جامعه آمریکا که در خانه خود کودکان زیر ۱۸ سال دارند بیش از افرادی که در خانه بچه ندارند، میخندند و لذت میبرند؛ هرچند بیشتر از آنها نیز تحت فشار هستند. درست است که افراد بالغی که در خانه کودک زیر ۱۸ سال ندارند بهطور تقریبی بهاندازه افرادی که در خانه فرزند زیر ۱۸ سال دارند، لذت میبرند و میخندند؛ اما فرزنددارهااندکی بیشتر زیر فشار هستند. بررسیهایی که در موسسه گالوپ انجام شده است نشان میدهد که ۸۱ درصد بالغان بچهدار در مصاحبه خود اظهار کردهاند که در خانه بابت حضور بچهها میخندند و در مقابل درصد افراد بدون فرزند که شادند، ۷۹ درصد است. اما درواقع افرادی که در خانه بچه دارند به مراتب بیش از افرادی که بچه ندارند تحت فشار هستند. ۴۵ درصد افراد بچهدار و ۳۶ درصد افراد بدون فرزند گفتهاند که در خانه زیر فشار هستند. سوالی که در این مصاحبه پرسیده شده، بهطور مشخص این بوده است: «آیا شما دیروز خندیده یا لبخند زدهاید؟ و آیا شما دیروز استرس را تجربه کردهاید؟»
36 هزار بچهدار
یافتههایی که در این بررسی به دست آمده، حاصل مصاحبه با جامعه آماری به تعداد ۱۳۱ هزار و ۱۵۹ نفر است. این جامعه آماری شهروندان بالغ آمریکایی بودهاند که ۱۸ سال یا بیشتر سن داشتهاند. از این تعداد ۳۶ هزار و ۴۳ نفر اعلام کردهاند که در خانه فرزند زیر ۱۸ سال دارند. این بررسی از ۲ ژانویه سال جاری میلادی تا ۲۵ سپتامبر این سال انجام شده است. شاخصهایی که در این بررسی مورد بررسی قرار گرفتهاند شامل هدف، اجتماع، اقتصاد، انجمن و فیزیک است. این پنج شاخص، شاخصههای رفاه هستند. احساسات روزانه شامل لبخند زدن یا خندیدن و استرس داشتن توسط این پنج عامل تحت تاثیر قرار میگیرد. ۳/۸درصد فاصله میان دو گروهی که فرزند دارند و بدون فرزند هستند در گزارش داشتن استرس، در بروز احساس خندیدن دو برابر میشود و به حدود ۵/۴درصد میرسد. به نظر میرسد حضور کودکان بیش از اینکه در ایجاد احساس مثبت دخیل بوده باشد، در ایجاد احساس منفی موثر
بوده است.
زنان بیشتر تحت فشار هستند
احتمالا بدون بررسی یافتههای علمی و با یک بررسی میدانی نیز میتوان به این نتیجه رسید که وقتی پای فرزند در میان است، زنان بیش از مردان زیر فشار هستند. از آنجا که بهطور معمول نگهداری و مراقبت از کودک حتی در میان زنان شاغل، به عهده مادران است، طبیعی است که آنها بیشتر از پدران استرس ناشی از حضور کودک را تجربه میکنند. اما بخش دیگری از این بررسی به این موضوع اختصاص دارد که میزان لذت بردن از زندگی و تحت فشار بودن بابت حضور فرزند زیر 18 سال در خانه در مقایسه میان زنان و مردان چگونه است. از اساس میزان احساساتی که به دلیل حضور فرزندان در خانه در میان زنان و مردان دیده میشود، مشابه است؛ اما زنان به مراتب بیش از مردان میزان استرس و فشار بیشتری گزارش کردهاند. تفاوت میان تجربه استرس در دو گروه دارای فرزند و بدون فرزند در میان مردان و زنان یکسان است. آنگونه که بیشتر والدین اظهار میکنند، داشتن فرزندان هماناندازه که لذت بیشتری به همراه دارد، فشار بیشتری نیز با خود دارد و در طول زمان هم لذت و هم استرس افزایش مییابد. همزمان با رشد و تغییرات کودک به نظر میرسد میزان لذت بردن و رضایت والدین زیادتر است. در این حالت آنها از موفقیت فرزندانشان به عنوان دانش آموز، هنرمند، ورزشکار، دوست و شهروند لذت میبرند. اما فشار و استرس ناشی از داشتن فرزند نیز در سنین مختلف متفاوت است. در جایی که در سنین ابتدایی زندگی کودک این فشار بابت کم خوابی والدین، غذا خوردن کودک و رفتارهای روزمره است، همزمان با رشد کودک به انجام تکالیف مدرسه، مسائل نوجوانان تبدیل میشود. اگر زن و شوهری از هم جدا شده باشند، میزان این استرسها به مراتب بیشتر میشود. زنانی که به عنوان مادر تنها فرزندانشان را تربیت میکنند فشار و استرس بیشتری نسبت به مردان گزارش کردهاند.
می ارزد. در هر حال یافتههای علمی نیز تا حدودی این مساله را تایید میکند. براساس تحقیقات انجامشده، درست است که پدران و مادرانی که فرزند زیر ۱۸ سال در خانه دارند، بیش از افراد بالغی که فرزند ندارند، تحت فشار هستند؛ اما بیش از آنها هم شادمانند و از زندگی لذت میبرند. مقایسهها نشان میدهد که با وجود بالا بودن هر دو شاخص لذت بردن و تحت فشار بودن در میان افراد بچه دار، میزان استرس در آنها از میزان شادی بیشتر است. در واقع به نظر میرسد کودکان به خودی خود نمیتوانند عاملی برای شادی یا استرس باشند؛ اما میتوانند روی شاد بودن یا استرس داشتن والدین تاثیر بگذارند.بررسیها حاکی از آن است که آن دسته از افراد بالغ جامعه آمریکا که در خانه خود کودکان زیر ۱۸ سال دارند بیش از افرادی که در خانه بچه ندارند، میخندند و لذت میبرند؛ هرچند بیشتر از آنها نیز تحت فشار هستند. درست است که افراد بالغی که در خانه کودک زیر ۱۸ سال ندارند بهطور تقریبی بهاندازه افرادی که در خانه فرزند زیر ۱۸ سال دارند، لذت میبرند و میخندند؛ اما فرزنددارهااندکی بیشتر زیر فشار هستند. بررسیهایی که در موسسه گالوپ انجام شده است نشان میدهد که ۸۱ درصد بالغان بچهدار در مصاحبه خود اظهار کردهاند که در خانه بابت حضور بچهها میخندند و در مقابل درصد افراد بدون فرزند که شادند، ۷۹ درصد است. اما درواقع افرادی که در خانه بچه دارند به مراتب بیش از افرادی که بچه ندارند تحت فشار هستند. ۴۵ درصد افراد بچهدار و ۳۶ درصد افراد بدون فرزند گفتهاند که در خانه زیر فشار هستند. سوالی که در این مصاحبه پرسیده شده، بهطور مشخص این بوده است: «آیا شما دیروز خندیده یا لبخند زدهاید؟ و آیا شما دیروز استرس را تجربه کردهاید؟»
36 هزار بچهدار
یافتههایی که در این بررسی به دست آمده، حاصل مصاحبه با جامعه آماری به تعداد ۱۳۱ هزار و ۱۵۹ نفر است. این جامعه آماری شهروندان بالغ آمریکایی بودهاند که ۱۸ سال یا بیشتر سن داشتهاند. از این تعداد ۳۶ هزار و ۴۳ نفر اعلام کردهاند که در خانه فرزند زیر ۱۸ سال دارند. این بررسی از ۲ ژانویه سال جاری میلادی تا ۲۵ سپتامبر این سال انجام شده است. شاخصهایی که در این بررسی مورد بررسی قرار گرفتهاند شامل هدف، اجتماع، اقتصاد، انجمن و فیزیک است. این پنج شاخص، شاخصههای رفاه هستند. احساسات روزانه شامل لبخند زدن یا خندیدن و استرس داشتن توسط این پنج عامل تحت تاثیر قرار میگیرد. ۳/۸درصد فاصله میان دو گروهی که فرزند دارند و بدون فرزند هستند در گزارش داشتن استرس، در بروز احساس خندیدن دو برابر میشود و به حدود ۵/۴درصد میرسد. به نظر میرسد حضور کودکان بیش از اینکه در ایجاد احساس مثبت دخیل بوده باشد، در ایجاد احساس منفی موثر
بوده است.
زنان بیشتر تحت فشار هستند
احتمالا بدون بررسی یافتههای علمی و با یک بررسی میدانی نیز میتوان به این نتیجه رسید که وقتی پای فرزند در میان است، زنان بیش از مردان زیر فشار هستند. از آنجا که بهطور معمول نگهداری و مراقبت از کودک حتی در میان زنان شاغل، به عهده مادران است، طبیعی است که آنها بیشتر از پدران استرس ناشی از حضور کودک را تجربه میکنند. اما بخش دیگری از این بررسی به این موضوع اختصاص دارد که میزان لذت بردن از زندگی و تحت فشار بودن بابت حضور فرزند زیر 18 سال در خانه در مقایسه میان زنان و مردان چگونه است. از اساس میزان احساساتی که به دلیل حضور فرزندان در خانه در میان زنان و مردان دیده میشود، مشابه است؛ اما زنان به مراتب بیش از مردان میزان استرس و فشار بیشتری گزارش کردهاند. تفاوت میان تجربه استرس در دو گروه دارای فرزند و بدون فرزند در میان مردان و زنان یکسان است. آنگونه که بیشتر والدین اظهار میکنند، داشتن فرزندان هماناندازه که لذت بیشتری به همراه دارد، فشار بیشتری نیز با خود دارد و در طول زمان هم لذت و هم استرس افزایش مییابد. همزمان با رشد و تغییرات کودک به نظر میرسد میزان لذت بردن و رضایت والدین زیادتر است. در این حالت آنها از موفقیت فرزندانشان به عنوان دانش آموز، هنرمند، ورزشکار، دوست و شهروند لذت میبرند. اما فشار و استرس ناشی از داشتن فرزند نیز در سنین مختلف متفاوت است. در جایی که در سنین ابتدایی زندگی کودک این فشار بابت کم خوابی والدین، غذا خوردن کودک و رفتارهای روزمره است، همزمان با رشد کودک به انجام تکالیف مدرسه، مسائل نوجوانان تبدیل میشود. اگر زن و شوهری از هم جدا شده باشند، میزان این استرسها به مراتب بیشتر میشود. زنانی که به عنوان مادر تنها فرزندانشان را تربیت میکنند فشار و استرس بیشتری نسبت به مردان گزارش کردهاند.
ارسال نظر