اشتباهاتی که کارفرمایان باید از ارتکاب آن اجتناب کنند
هوتسا عسکری نسب
کارآفرینی، فضایی است که در آن میتوان بهراحتی خطر کرد، پاداش داد و دیگر خبری از حد و مرزهایی که در روشهای سنتی دیده میشود، وجود ندارد. هیچ فردی به شما نمیگوید چگونه، برای چه مدت و به چه شدتی کار کنید یا چه میزان درآمد داشته باشید. در حقیقت، داشتن آزادی در کارآفرینی، مزایای فراوانی به همراه دارد اما در عین حال داشتن آزادی، موجب بروز مشکلات فراوانی نیز میشود. یکی از مشکلاتی که کارآفرینان با آن مواجهند این است که در حقیقت هنگام انجام اشتباه آزادند تا فکر کنند در حال انجام کار صحیح میباشند.
هوتسا عسکری نسب
کارآفرینی، فضایی است که در آن میتوان بهراحتی خطر کرد، پاداش داد و دیگر خبری از حد و مرزهایی که در روشهای سنتی دیده میشود، وجود ندارد. هیچ فردی به شما نمیگوید چگونه، برای چه مدت و به چه شدتی کار کنید یا چه میزان درآمد داشته باشید. در حقیقت، داشتن آزادی در کارآفرینی، مزایای فراوانی به همراه دارد اما در عین حال داشتن آزادی، موجب بروز مشکلات فراوانی نیز میشود. یکی از مشکلاتی که کارآفرینان با آن مواجهند این است که در حقیقت هنگام انجام اشتباه آزادند تا فکر کنند در حال انجام کار صحیح میباشند. در این مقاله به بررسی مشکلات رایجی که کارآفرینان مرتکب میشوند، میپردازیم:
1. به دنبال موفقیتهای اشتباه بودن
اگر مراقب نباشید و دقت لازم را به عمل نیاورید امکان دارد در انتخاب سبکی از زندگی که به نظر موفقیتآمیز میآید، دچار اشتباه شوید. اغلب مردم هزینههای زیادی برای دستیابی به موفقیت و خرسندی پرداخت میکنند فقط به این دلیل که از آنچه هستند راضی نیستند، به عبارت دیگر انتخابهای نادرستی در زندگی خود داشتهاند. برای جلوگیری از بروز اشتباهات، به مفهوم موفقیت در دنیای ایدهآل خود فکر کنید و موارد مهمی را که از ذهنتان خطور میکند یادداشت کرده آنگاه با آگاهی از اهداف خود، با گامهای استوار به سوی موفقیت قدم بردارید.
2. داشتن ارتباطات نامناسب
داشتن احساس اعتماد به نفس و تصور اینکه کارفرمایان همواره با کارمندان، پیمانکاران و مربیان به طرز صحیحی ارتباط برقرار میکنند راحت است اما در واقع، برای بسیاری این احساس صرفا در حد اندیشه است و در دنیای واقعی وضعیت به کلی متفاوت است. قصد آنها از گفتههایشان و تاثیری که هنگام برقراری ارتباط با کارمندان برجای میگذارند به هیچ وجه صحیح نیست، زیرا از کلمات نامناسبی استفاده میکنند.کارفرمایان برای جلوگیری از این اشتباه، باید اطمینان یابند تا بر پایه حقایق سخن گویند و از هیجانات و احساساتی که این حقایق را تحت تاثیر خود در میآورد، دوری گزینند. همچنین با بررسی تست های شخصیتی شده که روی کارمندان انجام می دهند، میتوانند پیش از موعد، از نحوه برقراری ارتباط آنها، آگاه شوند. کارمندان ممکن است به جزئیات بیشتر یا کمتری از آنچه کارفرمایان معمولا از آن ها انتظار دارند، احتیاج داشته باشند اما دانستن این مطالب اولین گام به شمار میرود.
3. مدیریت خدمتگزار ضعیف
در حال حاضر، مدیریت خدمتگزار تنها یک شعار است. این سبک از مدیریت بیش از آنکه قابل آزمایش بوده و جنبه تئوریک داشته باشد، فلسفی است و همچنین بهعنوان یک رویکرد بلندمدت، به لحاظ ایجاد تغییر و تحول در زندگی و حیطه شغلی به شمار میآید (مفهوم رهبری خدمتگزار در اصل از نظریه رهبری کاریزماتیک ناشی میشود و طبق نظر بسیاری از صاحبنظران، انگیزش اولیه برای رهبری، میل به خدمت است). با این حال، بسیاری از صاحبان کسبوکار دقیقا نمیدانند که مدیریت خدمتگزار چیست. در واقع مدیریت خدمتگزار به این معنا است که اجازه سوءاستفاده را به دیگران ندهید و همچنین محیطی را فراهم نکنید تا دیگران به شما وابسته شوند. اغلب رهبران تابع، افرادی هستند که می خواهند دیگران به شخص آنها نیاز داشته و تکیه کنند. برای حل این مشکل، باید شیوه صحیح مدیریتی خدمتگزار را بهکار برد که به معنای فراهم کردن محیطی بهمنظور ارائه خدمات است یعنی انجام هر آنچه به نفع کارمندان است حتی اخراج آنها از محل کار و ارائه خدمات خوب، یعنی فراهم کردن زمینه مناسب و آموزش صحیح برای مشتریان برای دستیابی به کسب موفقیت.
4. حق همیشه با مشتری است
اینکه حق همیشه با مشتری است تصور غلط و رایجی است که موجب فرسودگی و خستگی کارفرمایان میشود. اگر نحوه عملکرد شما در کسبوکار به گونهای باشد که حق همیشه به جانب مشتری باشد، موجب میشود تا از پیام شما اشتباه برداشت شود و همین امر به رفتار مشتریان با شما و دیگر کارکنان سمت و سو میبخشد؛ بنابراین در انتخاب بازار هدف دچار اشتباه خواهید شد و به جای اکثریت، اقلیت را انتخاب خواهید کرد. به جای داشتن اعتقاد به این فلسفه که حق همیشه با مشتری است، قبول کنید که مشتری قابل احترام است. سعی کنید طرز فکر خود را تغییر دهید، زیرا مشتریان هم گاهی اوقات، مرتکب اشتباه میشوند، باور کنید قابل احترام هستند پس با داشتن شناخت کافی، با آنها با افتخار و احترام رفتار کنید.
5. به جای آزادی در فکر کسب درآمد بودن
زمانی که کسب درآمد دشوار باشد، سطحینگری است که پول و آزادی را مترادف هم قرار دهیم. این تفکر موجب انتخاب مسیر نادرست صاحبان کسبوکار میشود که اغلب هم درباره میزان درآمد، سکوت میکنند. فقط به فکر کسب درآمد نباشید زیرا، منجر به دنبال کردن مسائل اشتباه در زندگی و نهایتا روش زندگی نادرست میشود. کسب درآمد باید یک مساله جانبی باشد و نه مرکز توجه و تمرکز افراد. در طولانی مدت، به فکر آزادی باشید و در خارج از حیطه شغلی به خود یاد دهید که درآمد شما هیچ حد و مرزی نخواهد داشت. اگر صرفا روی کسب درآمد، کوتاهمدت تمرکز کنید آنگاه هرگز آزادی واقعی را احساس نخواهید کرد. در مقابل، به روی پیشرفت و رشد شغلی در کسبوکار تمرکز داشته باشید که در نهایت به درآمد زایی منجر خواهد شد. همچنین از طریق رشد و آموزش صحیح، نه تنها آزادی بلکه رفاه مالی را هم تجربه خواهید کرد. اجتناب از انجام چنین مشکلاتی، منجر به موفقیت شما در کسبوکار خواهد شد. پس با انتخاب هدفی مناسب، در مسیر صحیح گام بردارید. گاهی لازم است خود را مجددا ارزیابی و با شرایط وفق دهید زیرا اگر از ابتدا مسیر را به درستی انتخاب نکنید و دچار اشتباه جزئی شوید تا انتها خطر ارتکاب اشتباهات بزرگتر را تجربه خواهید کرد.
منبع: Entrepreneur
ارسال نظر