مفاهیـم استانـدارد
تعریف استاندارد امروزه از واژه استاندارد در زمینههای متفاوتی استفاده میشود. به طور مثال در مکالمات روزمره به کار بردن عباراتی نظیر لوازم استاندارد، رفتار استاندارد، مشخصات استاندارد و امثال آن بسیار رایج است. صرف نظر از گوناگونی موارد استفاده از واژه استاندارد نکته مشترک در همه این موارد کاربرد این واژه به عنوان راهنمایی جهت مقایسه است و در این خصوص یک استاندارد میتواند پاسخگوی نیازها و مشکلات به وجود آمده باشد. تاکنون در مورد استاندارد و استاندارد کردن تعاریف متفاوتی بیان شده که در واقع هر کدام از دیدگاه خاصی بوده است.
تعریف استاندارد امروزه از واژه استاندارد در زمینههای متفاوتی استفاده میشود. به طور مثال در مکالمات روزمره به کار بردن عباراتی نظیر لوازم استاندارد، رفتار استاندارد، مشخصات استاندارد و امثال آن بسیار رایج است. صرف نظر از گوناگونی موارد استفاده از واژه استاندارد نکته مشترک در همه این موارد کاربرد این واژه به عنوان راهنمایی جهت مقایسه است و در این خصوص یک استاندارد میتواند پاسخگوی نیازها و مشکلات به وجود آمده باشد. تاکنون در مورد استاندارد و استاندارد کردن تعاریف متفاوتی بیان شده که در واقع هر کدام از دیدگاه خاصی بوده است. د راین زمینه سازمان بینالمللی استاندارد International Organization For Standardization-ISO تعاریف زیر را در مورد استاندارد و استاندارد کردن بیان نموده است:
الف- استاندارد مدرکی است در برگیرنده قواعد، راهنماییها یا ویژگیهایی برای فعالیتها یا نتایج آنها به منظور استفاده عمومی و مکرر که از طریق همرایی فراهم و به وسیله سازمان شناخته شدهای تصویب شده باشد و هدف از آن دست یابی به میزان مطلوبی از نظم در یک زمینه خاص است.
یادآوری- استاندارد باید مبتنی بر نتایج استوار علوم، فنون، تجربیات و در راه ارتقای منافع مطلوب جامعه باشد.
ب- استاندارد کردن، عمل ایجاد مقرراتی است برای استفاده عمومی و مکرر با توجه به مشکلات بالفعل و بالقوه که هدف از آن دستیابی به میزان مطلوبی از نظم در یک زمینه خاص است.
یادآوری- این فعالیت به خصوص شامل تدوین، نشر و اجرای استاندارد است.
پیش از پرداختن به زمینههای تاریخی استاندارد لازم است مفهوم علمی و فنی استاندارد به طور دقیق مشخص گردد. به طور کلی واژه استاندارد به دو مفهوم عمده به کار برده میشود. در مفهوم اول منظور از استاندارد، یکاها و برسنجهایاندازه گیری استاندارد است (در زبان فرانسه آن را اتالون (Etalon) مینامند.
این مفهوم میتواند به معنای یکاهایاندازه گیری مانند متر، کیلوگرم، ثانیه و نظایر آن باشد و یا مقیاسهای فیزیکی از قبیل میله یک متری، وزنه یک کیلوگرمی و امثال آن را در بر گیرد. در مفهوم دوم، استاندارد کتابچه یا مجموعه مکتوبی است که در برگیرنده مقررات و اصولی برای تنظیم امور فنی، صنعتی، علمی و تجاری میباشد (Karsha).
تاریخچه استاندارد
استاندارد کردن پدیده جدیدی نیست و از دیر زمان در زندگی بشر وجود داشته است. استاندارد نیز مانند بسیاری از پدیدههای طبیعی شناخت و برداشتی است که انسان از محیط پیرامون خود دارد. این امر در ابتدا به صورت ناخودآگاه تحقق یافته است. برای مثال تاریخ پیدایش سیستم شمارش دهدهی که هم اکنون نیز مورد استفاده قرار میگیرد به گذشته بسیار دور باز میگردد و در واقع الگویی است از تعداد انگشتان دو دست انسان، همین گونه استاندارد کردن تقویم و تعداد روزهای ماه در سال رومی که توسط ژولیوس سزار در 46 سال قبل از میلاد مسیح انجام شده است.
گسترش فن و تجارت در ادوار گذشته انسان را وادار نموده تا در برخی از زمینهها به ویژه انجاماندازه گیریهای یکسان و هم چنین ساخت وسایل و لوازم خود استانداردهایی را تعیین نماید. برای مثال وجود ظروف سفالی یک شکل، کشتیهایی با طرح و شکل یکسان، ابعاد ثابت و مشخص آجرها و خشتها و حتی قطعات سنگ در بنای اهرام مصر همچنین وجود مقیاسهایی نظیر وجب، قدم، طول بازو و امثال آن نشانههایی از فرآیند استاندارد کردن در عهد باستان میباشد. شایان ذکر است که در هزاره سوم قبل از میلاد مسیح در مصر خطکشی با درجه بندی نزدیک به یک سانتی متر مورد استفاده بوده است. در ایران در زمان داریوش اول پادشاه هخامنشی وزنههای استاندارد شده ای براساس واحدی به نام کرشه (در زبان فرانسه و آلمانی به آن نُرم Norme گویند) ساخته میشد که هر کرشه معادل ۳/۸۳ گرم بوده است. وزنه ای که از آن زمان باقی مانده و هم اکنون در ایران موجود است معادل ۱۲۰ کرشه میباشد. در انگلستان، در زمان جان پادشاه انگلیس در منشور کبیر استانداردهایی در رابطه با اوزان و مقیاسها جهت امر تجارت تعریف شده است. همین طور در زمان ادوارد اول پادشاه انگلیس تعریفی برای اینچ عنوان شده که جالب توجه است. «یک اینچ عبارت است از طول سه دانه جو خشک شده با شکل طبیعی که در یک امتداد و سر به سر قرار داده باشند» در یک بررسی اجمالی مشخص خواهد شد که استانداردهای عمده در عهد باستان و قرون گذشته به طور کلی قبل از رنسانس که جنبه عمومی داشته و نیاز به آن بیشتر از موارد دیگر احساس شده است استانداردهای اوزان و مقیاسها میباشد. اما پس از عصر رنسانس با توجه به تحول بنیادی در طرز تفکر اجتماعی و رشد اختراعات و تولیدات صنعتی (انقلاب صنعتی) استانداردهای صنعتی نیز به وجود آمد. یکی از قدیمی ترین و اساسی ترین اصل استاندارد که در استانداردهای کنونی بدان توجه شده است و در حال حاضر نیز به عنوان اولین اصول استاندارد کردن مطرح است اصل کاهش انواع و در کنار آن اصل تعویض پذیری است. به طوری که همین اصل موجبات تولید انبوه و زنجیره ای را فراهم نموده است. در گذشته هر تولید کننده یا صنعتگری با توجه به ابزارهای ابتدایی و میراث نیاکان خود محصولاتی با شکل و طرح و ابعاد متفاوت میساخت اما امروزه با منسجم شدن تولید، محصولاتی با ویژگیهای یکسان تولید میگردد.pic۱
از پیشگامان اصل کاهش انواع و تعویض پذیری میتوان به یک آمریکایی به نام الی ویتنی (ELI Whitney) اشاره کرد. این شخص در سال 1793 برای نخستین بار تفنگ سرپری را طراحی کرد که دارای قسمتهای قابل تعویض بود و در واقع پایه تولید انبوه را فراهم آورد. هم چنین در انگلستان در سال 1841 شخصی به نام جورج ویتورث (George Whithworth) براساس ارتفاع، عمق و تعداد دنده در هر اینچ نظام مخصوصی را برای انواع دندههای پیچ و مهره به وجود آورد که تعویض پذیری پیچها و مهرهها به سهولت امکان پذیر باشد. همگام با گسترش تولیدات صنعتی و انبوه سازی رعایت نکات ایمنی نیز مطرح گردید به ویژه پس از اختراع ماشین بخار و کاربرد گسترده آن در سیستمهای حمل و نقل از قبیل کشتیها و لوکوموتیوها و خسارات ناشی از آن، به طوری که در نیمه دوم قرن نوزدهم در آمریکا انفجار مخازن تحت فشار 50000 نفر کشته و دو میلیون نفر زخمی برجا گذاشت.
رشد تکنولوژی و استفاده از ماشین آلات جدید، افزایش تولیدات صنعتی و در نتیجه رقابت در بازارهای داخلی و خارجی را به دنبال داشته است. از این رو در روند تکامل استاندارد کردن، استانداردهای دیگری از قبیل روشهای بررسی و آزمون، توصیف ویژگیها، اصطلاحات، آیین کار، فنون کنترل کیفیت و سیستمهای مدیریت کیفیت اهمیت یافتند.
اهداف استاندارد
با توجه به گسترش روز افزون استاندارد و پیشرفتهای عظیمی که در این زمینه طی سالهای اخیر حاصل شده، بر شمردن اهداف استاندارد نیاز به بررسی بیشتری دارد. در این خصوص کمیته ثابت بررسی اصول استاندارد کردن (استاکو) STACO ) Comitee Standardization Principles) وابسته به شورای سازمان بینالمللی استاندارد اهداف اساسی استاندارد کردن را چنین تشریح نموده است:
صرفه جویی کلی در مصرف نیروی انسانی، مواد، ا نرژی و....
از برترین جنبههای استاندارد میتوان به اصول کنترل انواع و تعویض پذیری اشاره کرد. در واقع یکی از راههای عملی برای صرفه جویی در هزینه ساخت و تولید رعایت همین اصول است. برای مثال امروزه روند تولید پوشاک در دنیا دیگر به گونه ای نیست که برای هر فرد به طور مجزا بااندازههای خاص خود البسه تهیه گردد. بلکه کارخانجات تولید کننده براساساندازههای مشخص و شناخته شدهای مبادرت به تولید انبوه می نمایند. هم چنین شمشها و پروفیلهای فلزی نیز در ابعاد واندازههای مشخص تولید میگردد. تعویض پذیری قطعات از میزان ضایعات کاسته و سهولت مونتاژ و نتیجتاً افزایش تولید را در بر خواهد داشت. در برخی مواقع لزومی ندارد که اجزای تشکیل دهنده یک کالا از هر جهت با نمونه دیگر یکسان باشد. بلکه فقط کافی است که کل فرآورده از نظر ابعاد قابلیت تعویض پذیری را دارا باشد. نکته مهم دیگر این است که استاندارد میتوانند به عنوان منابع اطلاعاتی بسیار مفید و پیشرفته در خدمات سازمانها، مراکز تحقیقاتی و دانشگاهها قرار گیرند و از این رو صرفه جوییهای بی شماری را در مصرف مواد، انرژی، انتخاب مواد، کسب اطلاعات، روشهای آزمون، هزینههای گوناگون و زمان سبب شوند.
حمایت از مصرف کننده
آمار ارایه شده در اوایل قرن بیستم چنین نشان داده است که ضایعات صنایع در کشور آمریکا در اثر فقدان استاندارد نزدیک به ۴۹ درصد بوده و از این رو خسارت قابل ملاحظهای به تولید کنندگان و مصرف کنندگان وارد شده است. اما با افزایش کیفیت کالا در اثر به کارگیری استانداردهای مختلف در رابطه با ویژگیها، قواعد ساخت و آزمون میزان بهرهوری تا حد بسیار زیادی ارتقا یافته است. به ویژه با تدوین استانداردهای سری ایزو ۹۰۰۰ در سالهای اخیر در کنار توجه و رعایت استانداردهای محصول، به ایجاد و تقویت سیستمهای مدیریت کیفیت در سازمانها توجه خاص شده است.
حفظ ایمنی و بهداشت و محیط زیست
بروز حوادث گوناگون و ضرورت توجه به مسایل بهداشتی، کشورها را به رعایت نکات ایمنی و بهداشت در تدوین استانداردهای مربوطه وادار نموده است. استانداردهایی که در این رابطه تهیه میشوند ممکن است به صورت استاندارد محصول بوده مانند تجهیزات ایمنی، مواد غذایی و غیره و یا به صورت استانداردهای آیین کار در مورد نحوه استفاده از مواد یا وسایل مختلف مانند مواد آتش زا، وسایل آزمایشگاهی و امثال آن باشد. به دلیل اهمیت اصول ایمنی بسیاری از کشورها برخی از این گونه استانداردها را از نظر اجرا اجباری اعلام کردهاند و یا تحت شرایط خاص در هنگام وضع قوانین به استانداردهای مربوطه ارجاع داده شده است.
استانداردهای محیط زیست موضوعاتی از قبیل منابع طبیعی، سیستم زیست محیطی و اثر عواملی نظیر مواد، عملیات و فرآیندها را بر آنها در بر میگیرد. این استانداردهاعموماً به صورت استانداردهای نمونه برداری و آزمون، آیین کار، تعاریف و اصطلاحات، راهنماها و غیره میباشند. امروزه با شکل گیری استانداردهای ISO14000 در کنار استانداردهای عملکرد زیست محیطی توجه به سیستمهای مدیریت زیست محیطی بسیار اهمیت یافته است.pic2
ایجاد ارتباط بهتر
یکی از وظایف اصلی استانداردها ایجاد ارتباط و تبادل افکار میان طرفین ذینفع است. در واقع استاندارد در سطح ملی، منطقهای و یا بین المللی آن به عنوان یک زبان مشترک جهت بر قراری ارتباط محسوب میشود و این امر میتواند به طرق مختلف به وسیله ارائه یکسری ویژگیها، کدها. علائم، اصطلاحات و نظایر آن انجام شود. نظر به حجم گسترده تولیدات کشورهای صنعتی و در حال رشد و افزایش تبادلات تجاری و در نتیجه فزونی ارتباطات، نیاز به استانداردهای بین المللی در این زمینه بیشتر احساس میشود.
اصول استاندارد
استاندارد مفهومی است که میتواند نشانگر انسجام و انضباط فعالیتهای فکری، علمی، فنی و فرهنگی جامعه باشد. استاندارد در معنای عام خود مترادف با نظم است و استاندارد کردن مترادف با تنظیم و به نظم کشیدن، این عمل بر اصول زیر استوار است:
اصل اول - استاندارد کردن عمل ساده سازی است که در نتیجه تلاش دسته جمعی و آگاهانه اعضای بوجود آمده و مستلزم کاهش تعداد بسیاری از موضوعات است. این فرآیند نه تنها موجب رفع پیچیدگیهای کنونی میگردد بلکه از بروز پیچیدگیهای زاید آینده نیز جلوگیری میکند. ساده کردن فقط با همکاری متقابل تمامی افراد ذیربط و ذینفع به موفقیت میانجامد. لذا تهیه استاندارد باید مبتنی بر همراهی و موفقیت عمومی بوده و هم چنین در اجرای آن تمامی افراد متعهد و کوشا باشند.
اصل دوم - استاندارد کردن فعالیتی است اجتماعی و اقتصادی این فعالیت باید با همکاری تمامی افراد ذی علاقه و ذی نفع و بر اساس همرای و توافق عمومی صورت گیرد.
اصل سوم - نشر یک استاندارد به خودی خود ارزشی ندارد مگر اینکه به اجرا در آید و این امر به برنامه ریزیهای مناسب و فداکاری عدهای برای دستیابی به منافع عمومی نیاز دارد.
اصل چهارم - استاندارد کردن از طریق تهیه یک استاندارد، انتخاب و سپس تثبیت آنچه انتخاب شده است انجام میگیرد.
اصل پنجم - استانداردها باید در فواصل زمانی معین مورد بازنگری و در صورت لزوم مورد تجدید نظر قرار گیرند. فاصله بین تجدید نظرها بر حسب موارد خاص میتواند متغیر باشد اما این فاصله نباید خیلی کوتاه باشد زیرا در این صورت استاندارد به عنوان یک سند قابل اتکا و تثبیت شده قلمداد نمی گردد. از طرفی استاندارد نمی تواند برای مدت طولانی نیز بدون تغییر باقی بماند. معمولاً اکثر کشورها یک دوره پنج ساله را برای بازنگری و تجدید نظر در نظر میگیرد. اصل ششم - هنگامی که در یک استاندارد کارکرد و یا ویژگیهای دیگر یک محصول تشریح میگردد باید جهت تطبیق محصول مورد نظر با ویژگیهای اشاره شده، روشهای آزمون مربوطه نیز در استاندارد تشریح گردد و یا به استانداردهای دیگری که این روشها در آنها موجود است ارجاع داده شود.
اصل هفتم - لزوم اجرای اجباری استانداردهای ملی باید به دقت مورد توجه قرار گیرد. البته ضرورت این امر بستگی به ماهیت استاندارد، درجه رشد صنعتی، قوانین و شرایط اجتماعی و فرهنگی جامعه دارد.
pic۳
ترویج استاندارد
ترویج استاندارد شامل تمامی روشهایی است که بتوان از طریق آنها آگاهی جامعه را طی برنامه ریزیهای مداوم نسبت به لزوم و فواید استاندارد کردن افزایش داد. این برنامه ریزیها میتواند درسطح ساده و عمومی از طریق چاپ مقالات و کتب، کنفرانسها، رسانههای ارتباط جمعی و نظایر آن اجرا گردد ودرکنار آن در سطح پیشرفته، وجود برنامهها ودورههای تخصصی از جمله فعالیتهای اصولی سیستم استاندارد کردن محسوب و به کارگیری آنها سبب پیشرفتهای چشمگیری میشود.از جمله برنامههای تخصصی عبارتند از :
الف - آموزش - شاید بتوان گفت از جمله عوامل مهم در ترویج استاندارد مسئله آموزش است. اگرچه ممکن است مباحث مربوط به استاندارد به اشکال گوناگون در مؤسسات آموزشی و در بخشهای مختلف مطرح شده باشد. اما در اغلب کشورها هیچ دوره و برنامه ریزی خاصی مختص مسئله استاندارد در مراکز آموزشی یا دانشگاهها وجود ندارد. از این رو دریک سیستم استاندارد ملی ضرورت دارد که این امر ازدو جنبه مورد رسیدگی قرارگیرد. اول آموزش اصول استانداردکردن به عنوان بخشی از سیستم استاندارد کردن برای کارشناسان استاندارد و دوم فراهم آوردن مقدمات آموزش آن به صورت درسی در دانشگاهها و مؤسسات آموزشی عالی، پرواضح است که چنانچه برنامههای پیشرفته آموزشی هماهنگ با تحقیقات اجرا شود نتایج سودمندی را ببارخواهد آورد.
ب _ مشاوره _ اهمیت مشاوره در حوزه استاندارد کردن هنوز بهاندازه اهمیت آن در سایر حوزهها نظیر علوم و تکنولوژی شناخته نشده است. درواقع هدف ازمشاوره، انتقال صحیح و مناسب فنون مرتبط به استاندارد کردن برای به کارگیری استانداردهادر حالتهای خاص و مورد نظراست. ازفواید دیگر آن میتوان به انتقال اطلاعات و نحوه به کارگیری استانداردهای بینالمللی یاملی جهت استفاده در سطوح پایین ترمانند استانداردهای شرکتی یا کارخانه ای اشاره کرد.
ج - بازخوردادهها - بازخور اطلاعات به ویژه به صورت دادههای جمع آوری شده از پیشرفت تکنولوژی که درپی تحقیقات و تجربیات حاصل از به کارگیری عملی استانداردها ( در سازمانهای مرتبط از نظر تهیه یا اجرا ) در زمینهها و سطوح مختلف در ارتباط با فعالیتهای صنعتی و غیره بدست میآید از نکات مهم و اساسی در افزایش بازدهی وکارایی سیستم استاندارد کردن است. ازاین رو لازم است که سیستم استاندارد کردن دارای تشکیلات و سازماندهی مناسبی برای بازخور اطلاعات، تشریح وظایف ومسوولیتها، تصمیم گیریها وارزیابی نتایج حاصله باشد.
د- اطلاعات - به طورکلی با رشد جوامع بشری در علوم، تکنولوژی و تجارت، حجم ارتباطات نیز گسترش مییابد. دراین راستا فزونی اطلاعات بهحدی است که علمی را تحت عنوان علم اطلاعات طلب مینماید. ازجنبههای مهم این علم میتوان به جمع آوری، مقایسه وتطبیق، تحلیل، مستندسازی، ذخیره سازی، اصلاح وانتشار اطلاعات و امثال آن اشاره کرد. از این رو وجود فعالیتهای اطلاعاتی در زمینه استانداردها از اجزاء مهم دیگر سیستم استانداردکردن است. با توجه به گسترش تبادلات علمی، فنی، تجاری و غیره، گردش اطلاعات به طرز صحیح، به مقدارلازم ودر زمان مناسب بسیارحایز اهمیت است. گفتنی است که فعالیتهای اطلاعاتی صرفاًمنحصر به وجود کتابخانه نیست. بلکه فعالیتهایی نظیر واژه نگاری، تهیه فیلم و عکس، خدمات کامپیوتری، ترجمه و امثال آنرا به منظور انتقال مطلب و انجام خدمات مشاوره ای در بر میگیرد.
سازمان بینالمللی استاندارد ISO
هدف از این قسمت آشنایی با سازمان بینالمللی استاندارد و چگونگی تدوین یک استاندارد بینالمللی است. درخصوص استانداردهای صنعتی، قدیمی ترین سازمانی که در سطح جهانی تشکیل شد، کمیسیون بینالمللی الکتروتکنیک (IEC) میباشد که در سال 1906 تأسیس شد. برای استانداردکردن در سایر زمینهها در سال 1926 سازمانی به نام اتحادیه بینالمللی مؤسسات ملی استاندارد به وجود آمد که بیست کشور اروپایی عضویت آنرا پذیرفتند. این اتحادیه تا آغاز جنگ بینالملل دوم فعال بود ولی با آغاز جنگ منحل شد. در سال 1944 کمیتهای تحت عنوان کمیته هماهنگی استانداردهای ملل متحد به وجود آمد که در آن موسسات استاندارد ملی از 18 کشور شرکت داشتند و این کمیته در حقیقت جانشین اتحادیه سابق بود. هدف این کمیته هماهنگ ساختن فعالیتهای صنعتی در کشورهای عضو بود. دو سال بعد یعنی در سال 1946 کنفرانسی در لندن متشکل از نمایندگان کمیته هماهنگی استانداردهای ملل متحد و کشورهای غیر عضو در این کمیته تشکیل گردید که نتیجه مذاکرات منجر به تشکیل سازمان بینالمللی استاندارد گردید.
اعضای سازمان بینالمللی استاندارد در واقع مؤسسات استاندارد ملی کشورهایی هستند که منشور این سازمان را پذیرفتهاند. در مورد کشورهایی که هنوز مؤسسه استاندارد ملی ندارند برطبق درخواست آنهاو پس از مطالعه عضویت آنها به صورت مکاتبه ای یا آبونه پذیرفته میشود.در حال حاضر سازمان بینالمللی استاندارد دارای ۱۳۵ عضواست که ۹۰ کشور عضو اصلی، ۳۵ کشور عضو مکاتبه ای و ۱۰ کشور عضومشترک میباشند. زبانهای رسمی سازمان بینالمللی استاندارد عبارت است از انگلیسی، فرانسه و روسی که هزینه ترجمه روسی را مؤسسه استاندارد روسیه میپردازد. روش کاراین سازمان در تدوین استانداردهای بینالمللی مشابه کار مؤسسات استاندارد ملی کشورها است . به این صورت که بنا به تصویب شورای سازمان بینالمللی استاندارد یک کمیته فنی با عنوان خاص تشکیل میگردد. این کمیته فنی متشکل از اعضایی است که از طرف هریک از مؤسسات عضو برحسب ارتباط و علاقه به موضوع آن کمیته به وجود میآید. هرکمیته فنی دارای یک دبیرخانه است که توسط یکی از مؤسسات عضو آن کمیته اداره میشود. این مؤسسه خود نیز مانند سایر اعضای شرکت کننده در کمیته فنی دارای یک نماینده است ( دبیرکمیته ) که با بی طرفی کامل عهده دار حسن جریان امور کمیته فنی مربوطه میباشد و موظف است سالانه گزارشی حاوی نتیجه اقدامات کمیته را به شورا تقدیم دارد. اعضایی که در کار یک کمیته فنی فعالانه تشریک مساعی میکنند به نام اعضای فعال خوانده میشوند واعضایی که فقط مایلند در کار یک کمیته ناظر و به امور آن آگاه باشند بدون آنکه حق رای داشته باشند به نام اعضای ناظر نامیده میشوند.
با انتخاب و پذیرش موضوع کار پیش نویس مقدماتی تهیه و به منظور بررسی و مطالعه به کمیته فنی ارایه میشود. پس از بررسی آن از لحاظ علمی و فنی و تصویب به وسیله اعضای فعال آن کمیته، پیش نویس آماده شده به صورت پیش نویس استاندارد در میآید که به دبیرخانه مرکزی تسلیم میشود تا نسبت به تکثیر آن و توزیع بین کشورهای عضو به منظور بررسی، اعلام نظر و تصویب اقدام نماید. این پیش نویس پس از وصول رای موافق 75 در صد از کشورهای عضو تصویب خواهد شد ودراین موقع دبیرخانه مرکزی آنرا به صورت استاندارد بینالمللی چاپ میکند و برای تمام کشورهای عضو ارسال میدارد.
در هرکمیته فنی (TC) بسته به اهمیت و توسعه دامنه فعالیت آن ممکن است تعدادی کمیته فرعی به عنوان زیر گروههای کمیته فنی وجود داشته باشد. هرکمیته فرعی باید حداقل دارای پنج عضو فعال باشد که از بین آنها یکی مسوولیت اداره دبیرخانه آنرابه عهده میگیرد. در هرکمیته فنی یا فرعی تعدادی گروه کاری میتواند وجود داشته باشد. معمولاً این گروههای کاری برای مطالعه و بررسی درموضوع محدود و خاصی تشکیل میشود و در برابر کمیته فرعی یا کمیته فنی مسوولیت دارد. برای مثال دبیری ۱۱۹ کمیته فنی به عهده استاندارد سوئد (SIS) است و آقای کلاسون مسوولیت اداره دبیرخانه را به عهده دارد. هم چنین ریاست آن به عهده آقای لیندزکاگ از کشور آلمان است و موضوع این کمیته فنی عبارت است از استانداردکردن مواد متالورژی پودر در ارتباط با واژهها وتعاریف، نمونه برداری، روشهای آزمون و ویژگیهای مواد، به همین ترتیب کمیته های فرعی، گروههای کاری ومسوولیتها تقسیم بندی شده است.
الف- استاندارد مدرکی است در برگیرنده قواعد، راهنماییها یا ویژگیهایی برای فعالیتها یا نتایج آنها به منظور استفاده عمومی و مکرر که از طریق همرایی فراهم و به وسیله سازمان شناخته شدهای تصویب شده باشد و هدف از آن دست یابی به میزان مطلوبی از نظم در یک زمینه خاص است.
یادآوری- استاندارد باید مبتنی بر نتایج استوار علوم، فنون، تجربیات و در راه ارتقای منافع مطلوب جامعه باشد.
ب- استاندارد کردن، عمل ایجاد مقرراتی است برای استفاده عمومی و مکرر با توجه به مشکلات بالفعل و بالقوه که هدف از آن دستیابی به میزان مطلوبی از نظم در یک زمینه خاص است.
یادآوری- این فعالیت به خصوص شامل تدوین، نشر و اجرای استاندارد است.
پیش از پرداختن به زمینههای تاریخی استاندارد لازم است مفهوم علمی و فنی استاندارد به طور دقیق مشخص گردد. به طور کلی واژه استاندارد به دو مفهوم عمده به کار برده میشود. در مفهوم اول منظور از استاندارد، یکاها و برسنجهایاندازه گیری استاندارد است (در زبان فرانسه آن را اتالون (Etalon) مینامند.
این مفهوم میتواند به معنای یکاهایاندازه گیری مانند متر، کیلوگرم، ثانیه و نظایر آن باشد و یا مقیاسهای فیزیکی از قبیل میله یک متری، وزنه یک کیلوگرمی و امثال آن را در بر گیرد. در مفهوم دوم، استاندارد کتابچه یا مجموعه مکتوبی است که در برگیرنده مقررات و اصولی برای تنظیم امور فنی، صنعتی، علمی و تجاری میباشد (Karsha).
تاریخچه استاندارد
استاندارد کردن پدیده جدیدی نیست و از دیر زمان در زندگی بشر وجود داشته است. استاندارد نیز مانند بسیاری از پدیدههای طبیعی شناخت و برداشتی است که انسان از محیط پیرامون خود دارد. این امر در ابتدا به صورت ناخودآگاه تحقق یافته است. برای مثال تاریخ پیدایش سیستم شمارش دهدهی که هم اکنون نیز مورد استفاده قرار میگیرد به گذشته بسیار دور باز میگردد و در واقع الگویی است از تعداد انگشتان دو دست انسان، همین گونه استاندارد کردن تقویم و تعداد روزهای ماه در سال رومی که توسط ژولیوس سزار در 46 سال قبل از میلاد مسیح انجام شده است.
گسترش فن و تجارت در ادوار گذشته انسان را وادار نموده تا در برخی از زمینهها به ویژه انجاماندازه گیریهای یکسان و هم چنین ساخت وسایل و لوازم خود استانداردهایی را تعیین نماید. برای مثال وجود ظروف سفالی یک شکل، کشتیهایی با طرح و شکل یکسان، ابعاد ثابت و مشخص آجرها و خشتها و حتی قطعات سنگ در بنای اهرام مصر همچنین وجود مقیاسهایی نظیر وجب، قدم، طول بازو و امثال آن نشانههایی از فرآیند استاندارد کردن در عهد باستان میباشد. شایان ذکر است که در هزاره سوم قبل از میلاد مسیح در مصر خطکشی با درجه بندی نزدیک به یک سانتی متر مورد استفاده بوده است. در ایران در زمان داریوش اول پادشاه هخامنشی وزنههای استاندارد شده ای براساس واحدی به نام کرشه (در زبان فرانسه و آلمانی به آن نُرم Norme گویند) ساخته میشد که هر کرشه معادل ۳/۸۳ گرم بوده است. وزنه ای که از آن زمان باقی مانده و هم اکنون در ایران موجود است معادل ۱۲۰ کرشه میباشد. در انگلستان، در زمان جان پادشاه انگلیس در منشور کبیر استانداردهایی در رابطه با اوزان و مقیاسها جهت امر تجارت تعریف شده است. همین طور در زمان ادوارد اول پادشاه انگلیس تعریفی برای اینچ عنوان شده که جالب توجه است. «یک اینچ عبارت است از طول سه دانه جو خشک شده با شکل طبیعی که در یک امتداد و سر به سر قرار داده باشند» در یک بررسی اجمالی مشخص خواهد شد که استانداردهای عمده در عهد باستان و قرون گذشته به طور کلی قبل از رنسانس که جنبه عمومی داشته و نیاز به آن بیشتر از موارد دیگر احساس شده است استانداردهای اوزان و مقیاسها میباشد. اما پس از عصر رنسانس با توجه به تحول بنیادی در طرز تفکر اجتماعی و رشد اختراعات و تولیدات صنعتی (انقلاب صنعتی) استانداردهای صنعتی نیز به وجود آمد. یکی از قدیمی ترین و اساسی ترین اصل استاندارد که در استانداردهای کنونی بدان توجه شده است و در حال حاضر نیز به عنوان اولین اصول استاندارد کردن مطرح است اصل کاهش انواع و در کنار آن اصل تعویض پذیری است. به طوری که همین اصل موجبات تولید انبوه و زنجیره ای را فراهم نموده است. در گذشته هر تولید کننده یا صنعتگری با توجه به ابزارهای ابتدایی و میراث نیاکان خود محصولاتی با شکل و طرح و ابعاد متفاوت میساخت اما امروزه با منسجم شدن تولید، محصولاتی با ویژگیهای یکسان تولید میگردد.pic۱
از پیشگامان اصل کاهش انواع و تعویض پذیری میتوان به یک آمریکایی به نام الی ویتنی (ELI Whitney) اشاره کرد. این شخص در سال 1793 برای نخستین بار تفنگ سرپری را طراحی کرد که دارای قسمتهای قابل تعویض بود و در واقع پایه تولید انبوه را فراهم آورد. هم چنین در انگلستان در سال 1841 شخصی به نام جورج ویتورث (George Whithworth) براساس ارتفاع، عمق و تعداد دنده در هر اینچ نظام مخصوصی را برای انواع دندههای پیچ و مهره به وجود آورد که تعویض پذیری پیچها و مهرهها به سهولت امکان پذیر باشد. همگام با گسترش تولیدات صنعتی و انبوه سازی رعایت نکات ایمنی نیز مطرح گردید به ویژه پس از اختراع ماشین بخار و کاربرد گسترده آن در سیستمهای حمل و نقل از قبیل کشتیها و لوکوموتیوها و خسارات ناشی از آن، به طوری که در نیمه دوم قرن نوزدهم در آمریکا انفجار مخازن تحت فشار 50000 نفر کشته و دو میلیون نفر زخمی برجا گذاشت.
رشد تکنولوژی و استفاده از ماشین آلات جدید، افزایش تولیدات صنعتی و در نتیجه رقابت در بازارهای داخلی و خارجی را به دنبال داشته است. از این رو در روند تکامل استاندارد کردن، استانداردهای دیگری از قبیل روشهای بررسی و آزمون، توصیف ویژگیها، اصطلاحات، آیین کار، فنون کنترل کیفیت و سیستمهای مدیریت کیفیت اهمیت یافتند.
اهداف استاندارد
با توجه به گسترش روز افزون استاندارد و پیشرفتهای عظیمی که در این زمینه طی سالهای اخیر حاصل شده، بر شمردن اهداف استاندارد نیاز به بررسی بیشتری دارد. در این خصوص کمیته ثابت بررسی اصول استاندارد کردن (استاکو) STACO ) Comitee Standardization Principles) وابسته به شورای سازمان بینالمللی استاندارد اهداف اساسی استاندارد کردن را چنین تشریح نموده است:
صرفه جویی کلی در مصرف نیروی انسانی، مواد، ا نرژی و....
از برترین جنبههای استاندارد میتوان به اصول کنترل انواع و تعویض پذیری اشاره کرد. در واقع یکی از راههای عملی برای صرفه جویی در هزینه ساخت و تولید رعایت همین اصول است. برای مثال امروزه روند تولید پوشاک در دنیا دیگر به گونه ای نیست که برای هر فرد به طور مجزا بااندازههای خاص خود البسه تهیه گردد. بلکه کارخانجات تولید کننده براساساندازههای مشخص و شناخته شدهای مبادرت به تولید انبوه می نمایند. هم چنین شمشها و پروفیلهای فلزی نیز در ابعاد واندازههای مشخص تولید میگردد. تعویض پذیری قطعات از میزان ضایعات کاسته و سهولت مونتاژ و نتیجتاً افزایش تولید را در بر خواهد داشت. در برخی مواقع لزومی ندارد که اجزای تشکیل دهنده یک کالا از هر جهت با نمونه دیگر یکسان باشد. بلکه فقط کافی است که کل فرآورده از نظر ابعاد قابلیت تعویض پذیری را دارا باشد. نکته مهم دیگر این است که استاندارد میتوانند به عنوان منابع اطلاعاتی بسیار مفید و پیشرفته در خدمات سازمانها، مراکز تحقیقاتی و دانشگاهها قرار گیرند و از این رو صرفه جوییهای بی شماری را در مصرف مواد، انرژی، انتخاب مواد، کسب اطلاعات، روشهای آزمون، هزینههای گوناگون و زمان سبب شوند.
حمایت از مصرف کننده
آمار ارایه شده در اوایل قرن بیستم چنین نشان داده است که ضایعات صنایع در کشور آمریکا در اثر فقدان استاندارد نزدیک به ۴۹ درصد بوده و از این رو خسارت قابل ملاحظهای به تولید کنندگان و مصرف کنندگان وارد شده است. اما با افزایش کیفیت کالا در اثر به کارگیری استانداردهای مختلف در رابطه با ویژگیها، قواعد ساخت و آزمون میزان بهرهوری تا حد بسیار زیادی ارتقا یافته است. به ویژه با تدوین استانداردهای سری ایزو ۹۰۰۰ در سالهای اخیر در کنار توجه و رعایت استانداردهای محصول، به ایجاد و تقویت سیستمهای مدیریت کیفیت در سازمانها توجه خاص شده است.
حفظ ایمنی و بهداشت و محیط زیست
بروز حوادث گوناگون و ضرورت توجه به مسایل بهداشتی، کشورها را به رعایت نکات ایمنی و بهداشت در تدوین استانداردهای مربوطه وادار نموده است. استانداردهایی که در این رابطه تهیه میشوند ممکن است به صورت استاندارد محصول بوده مانند تجهیزات ایمنی، مواد غذایی و غیره و یا به صورت استانداردهای آیین کار در مورد نحوه استفاده از مواد یا وسایل مختلف مانند مواد آتش زا، وسایل آزمایشگاهی و امثال آن باشد. به دلیل اهمیت اصول ایمنی بسیاری از کشورها برخی از این گونه استانداردها را از نظر اجرا اجباری اعلام کردهاند و یا تحت شرایط خاص در هنگام وضع قوانین به استانداردهای مربوطه ارجاع داده شده است.
استانداردهای محیط زیست موضوعاتی از قبیل منابع طبیعی، سیستم زیست محیطی و اثر عواملی نظیر مواد، عملیات و فرآیندها را بر آنها در بر میگیرد. این استانداردهاعموماً به صورت استانداردهای نمونه برداری و آزمون، آیین کار، تعاریف و اصطلاحات، راهنماها و غیره میباشند. امروزه با شکل گیری استانداردهای ISO14000 در کنار استانداردهای عملکرد زیست محیطی توجه به سیستمهای مدیریت زیست محیطی بسیار اهمیت یافته است.pic2
ایجاد ارتباط بهتر
یکی از وظایف اصلی استانداردها ایجاد ارتباط و تبادل افکار میان طرفین ذینفع است. در واقع استاندارد در سطح ملی، منطقهای و یا بین المللی آن به عنوان یک زبان مشترک جهت بر قراری ارتباط محسوب میشود و این امر میتواند به طرق مختلف به وسیله ارائه یکسری ویژگیها، کدها. علائم، اصطلاحات و نظایر آن انجام شود. نظر به حجم گسترده تولیدات کشورهای صنعتی و در حال رشد و افزایش تبادلات تجاری و در نتیجه فزونی ارتباطات، نیاز به استانداردهای بین المللی در این زمینه بیشتر احساس میشود.
اصول استاندارد
استاندارد مفهومی است که میتواند نشانگر انسجام و انضباط فعالیتهای فکری، علمی، فنی و فرهنگی جامعه باشد. استاندارد در معنای عام خود مترادف با نظم است و استاندارد کردن مترادف با تنظیم و به نظم کشیدن، این عمل بر اصول زیر استوار است:
اصل اول - استاندارد کردن عمل ساده سازی است که در نتیجه تلاش دسته جمعی و آگاهانه اعضای بوجود آمده و مستلزم کاهش تعداد بسیاری از موضوعات است. این فرآیند نه تنها موجب رفع پیچیدگیهای کنونی میگردد بلکه از بروز پیچیدگیهای زاید آینده نیز جلوگیری میکند. ساده کردن فقط با همکاری متقابل تمامی افراد ذیربط و ذینفع به موفقیت میانجامد. لذا تهیه استاندارد باید مبتنی بر همراهی و موفقیت عمومی بوده و هم چنین در اجرای آن تمامی افراد متعهد و کوشا باشند.
اصل دوم - استاندارد کردن فعالیتی است اجتماعی و اقتصادی این فعالیت باید با همکاری تمامی افراد ذی علاقه و ذی نفع و بر اساس همرای و توافق عمومی صورت گیرد.
اصل سوم - نشر یک استاندارد به خودی خود ارزشی ندارد مگر اینکه به اجرا در آید و این امر به برنامه ریزیهای مناسب و فداکاری عدهای برای دستیابی به منافع عمومی نیاز دارد.
اصل چهارم - استاندارد کردن از طریق تهیه یک استاندارد، انتخاب و سپس تثبیت آنچه انتخاب شده است انجام میگیرد.
اصل پنجم - استانداردها باید در فواصل زمانی معین مورد بازنگری و در صورت لزوم مورد تجدید نظر قرار گیرند. فاصله بین تجدید نظرها بر حسب موارد خاص میتواند متغیر باشد اما این فاصله نباید خیلی کوتاه باشد زیرا در این صورت استاندارد به عنوان یک سند قابل اتکا و تثبیت شده قلمداد نمی گردد. از طرفی استاندارد نمی تواند برای مدت طولانی نیز بدون تغییر باقی بماند. معمولاً اکثر کشورها یک دوره پنج ساله را برای بازنگری و تجدید نظر در نظر میگیرد. اصل ششم - هنگامی که در یک استاندارد کارکرد و یا ویژگیهای دیگر یک محصول تشریح میگردد باید جهت تطبیق محصول مورد نظر با ویژگیهای اشاره شده، روشهای آزمون مربوطه نیز در استاندارد تشریح گردد و یا به استانداردهای دیگری که این روشها در آنها موجود است ارجاع داده شود.
اصل هفتم - لزوم اجرای اجباری استانداردهای ملی باید به دقت مورد توجه قرار گیرد. البته ضرورت این امر بستگی به ماهیت استاندارد، درجه رشد صنعتی، قوانین و شرایط اجتماعی و فرهنگی جامعه دارد.
pic۳
ترویج استاندارد
ترویج استاندارد شامل تمامی روشهایی است که بتوان از طریق آنها آگاهی جامعه را طی برنامه ریزیهای مداوم نسبت به لزوم و فواید استاندارد کردن افزایش داد. این برنامه ریزیها میتواند درسطح ساده و عمومی از طریق چاپ مقالات و کتب، کنفرانسها، رسانههای ارتباط جمعی و نظایر آن اجرا گردد ودرکنار آن در سطح پیشرفته، وجود برنامهها ودورههای تخصصی از جمله فعالیتهای اصولی سیستم استاندارد کردن محسوب و به کارگیری آنها سبب پیشرفتهای چشمگیری میشود.از جمله برنامههای تخصصی عبارتند از :
الف - آموزش - شاید بتوان گفت از جمله عوامل مهم در ترویج استاندارد مسئله آموزش است. اگرچه ممکن است مباحث مربوط به استاندارد به اشکال گوناگون در مؤسسات آموزشی و در بخشهای مختلف مطرح شده باشد. اما در اغلب کشورها هیچ دوره و برنامه ریزی خاصی مختص مسئله استاندارد در مراکز آموزشی یا دانشگاهها وجود ندارد. از این رو دریک سیستم استاندارد ملی ضرورت دارد که این امر ازدو جنبه مورد رسیدگی قرارگیرد. اول آموزش اصول استانداردکردن به عنوان بخشی از سیستم استاندارد کردن برای کارشناسان استاندارد و دوم فراهم آوردن مقدمات آموزش آن به صورت درسی در دانشگاهها و مؤسسات آموزشی عالی، پرواضح است که چنانچه برنامههای پیشرفته آموزشی هماهنگ با تحقیقات اجرا شود نتایج سودمندی را ببارخواهد آورد.
ب _ مشاوره _ اهمیت مشاوره در حوزه استاندارد کردن هنوز بهاندازه اهمیت آن در سایر حوزهها نظیر علوم و تکنولوژی شناخته نشده است. درواقع هدف ازمشاوره، انتقال صحیح و مناسب فنون مرتبط به استاندارد کردن برای به کارگیری استانداردهادر حالتهای خاص و مورد نظراست. ازفواید دیگر آن میتوان به انتقال اطلاعات و نحوه به کارگیری استانداردهای بینالمللی یاملی جهت استفاده در سطوح پایین ترمانند استانداردهای شرکتی یا کارخانه ای اشاره کرد.
ج - بازخوردادهها - بازخور اطلاعات به ویژه به صورت دادههای جمع آوری شده از پیشرفت تکنولوژی که درپی تحقیقات و تجربیات حاصل از به کارگیری عملی استانداردها ( در سازمانهای مرتبط از نظر تهیه یا اجرا ) در زمینهها و سطوح مختلف در ارتباط با فعالیتهای صنعتی و غیره بدست میآید از نکات مهم و اساسی در افزایش بازدهی وکارایی سیستم استاندارد کردن است. ازاین رو لازم است که سیستم استاندارد کردن دارای تشکیلات و سازماندهی مناسبی برای بازخور اطلاعات، تشریح وظایف ومسوولیتها، تصمیم گیریها وارزیابی نتایج حاصله باشد.
د- اطلاعات - به طورکلی با رشد جوامع بشری در علوم، تکنولوژی و تجارت، حجم ارتباطات نیز گسترش مییابد. دراین راستا فزونی اطلاعات بهحدی است که علمی را تحت عنوان علم اطلاعات طلب مینماید. ازجنبههای مهم این علم میتوان به جمع آوری، مقایسه وتطبیق، تحلیل، مستندسازی، ذخیره سازی، اصلاح وانتشار اطلاعات و امثال آن اشاره کرد. از این رو وجود فعالیتهای اطلاعاتی در زمینه استانداردها از اجزاء مهم دیگر سیستم استانداردکردن است. با توجه به گسترش تبادلات علمی، فنی، تجاری و غیره، گردش اطلاعات به طرز صحیح، به مقدارلازم ودر زمان مناسب بسیارحایز اهمیت است. گفتنی است که فعالیتهای اطلاعاتی صرفاًمنحصر به وجود کتابخانه نیست. بلکه فعالیتهایی نظیر واژه نگاری، تهیه فیلم و عکس، خدمات کامپیوتری، ترجمه و امثال آنرا به منظور انتقال مطلب و انجام خدمات مشاوره ای در بر میگیرد.
سازمان بینالمللی استاندارد ISO
هدف از این قسمت آشنایی با سازمان بینالمللی استاندارد و چگونگی تدوین یک استاندارد بینالمللی است. درخصوص استانداردهای صنعتی، قدیمی ترین سازمانی که در سطح جهانی تشکیل شد، کمیسیون بینالمللی الکتروتکنیک (IEC) میباشد که در سال 1906 تأسیس شد. برای استانداردکردن در سایر زمینهها در سال 1926 سازمانی به نام اتحادیه بینالمللی مؤسسات ملی استاندارد به وجود آمد که بیست کشور اروپایی عضویت آنرا پذیرفتند. این اتحادیه تا آغاز جنگ بینالملل دوم فعال بود ولی با آغاز جنگ منحل شد. در سال 1944 کمیتهای تحت عنوان کمیته هماهنگی استانداردهای ملل متحد به وجود آمد که در آن موسسات استاندارد ملی از 18 کشور شرکت داشتند و این کمیته در حقیقت جانشین اتحادیه سابق بود. هدف این کمیته هماهنگ ساختن فعالیتهای صنعتی در کشورهای عضو بود. دو سال بعد یعنی در سال 1946 کنفرانسی در لندن متشکل از نمایندگان کمیته هماهنگی استانداردهای ملل متحد و کشورهای غیر عضو در این کمیته تشکیل گردید که نتیجه مذاکرات منجر به تشکیل سازمان بینالمللی استاندارد گردید.
اعضای سازمان بینالمللی استاندارد در واقع مؤسسات استاندارد ملی کشورهایی هستند که منشور این سازمان را پذیرفتهاند. در مورد کشورهایی که هنوز مؤسسه استاندارد ملی ندارند برطبق درخواست آنهاو پس از مطالعه عضویت آنها به صورت مکاتبه ای یا آبونه پذیرفته میشود.در حال حاضر سازمان بینالمللی استاندارد دارای ۱۳۵ عضواست که ۹۰ کشور عضو اصلی، ۳۵ کشور عضو مکاتبه ای و ۱۰ کشور عضومشترک میباشند. زبانهای رسمی سازمان بینالمللی استاندارد عبارت است از انگلیسی، فرانسه و روسی که هزینه ترجمه روسی را مؤسسه استاندارد روسیه میپردازد. روش کاراین سازمان در تدوین استانداردهای بینالمللی مشابه کار مؤسسات استاندارد ملی کشورها است . به این صورت که بنا به تصویب شورای سازمان بینالمللی استاندارد یک کمیته فنی با عنوان خاص تشکیل میگردد. این کمیته فنی متشکل از اعضایی است که از طرف هریک از مؤسسات عضو برحسب ارتباط و علاقه به موضوع آن کمیته به وجود میآید. هرکمیته فنی دارای یک دبیرخانه است که توسط یکی از مؤسسات عضو آن کمیته اداره میشود. این مؤسسه خود نیز مانند سایر اعضای شرکت کننده در کمیته فنی دارای یک نماینده است ( دبیرکمیته ) که با بی طرفی کامل عهده دار حسن جریان امور کمیته فنی مربوطه میباشد و موظف است سالانه گزارشی حاوی نتیجه اقدامات کمیته را به شورا تقدیم دارد. اعضایی که در کار یک کمیته فنی فعالانه تشریک مساعی میکنند به نام اعضای فعال خوانده میشوند واعضایی که فقط مایلند در کار یک کمیته ناظر و به امور آن آگاه باشند بدون آنکه حق رای داشته باشند به نام اعضای ناظر نامیده میشوند.
با انتخاب و پذیرش موضوع کار پیش نویس مقدماتی تهیه و به منظور بررسی و مطالعه به کمیته فنی ارایه میشود. پس از بررسی آن از لحاظ علمی و فنی و تصویب به وسیله اعضای فعال آن کمیته، پیش نویس آماده شده به صورت پیش نویس استاندارد در میآید که به دبیرخانه مرکزی تسلیم میشود تا نسبت به تکثیر آن و توزیع بین کشورهای عضو به منظور بررسی، اعلام نظر و تصویب اقدام نماید. این پیش نویس پس از وصول رای موافق 75 در صد از کشورهای عضو تصویب خواهد شد ودراین موقع دبیرخانه مرکزی آنرا به صورت استاندارد بینالمللی چاپ میکند و برای تمام کشورهای عضو ارسال میدارد.
در هرکمیته فنی (TC) بسته به اهمیت و توسعه دامنه فعالیت آن ممکن است تعدادی کمیته فرعی به عنوان زیر گروههای کمیته فنی وجود داشته باشد. هرکمیته فرعی باید حداقل دارای پنج عضو فعال باشد که از بین آنها یکی مسوولیت اداره دبیرخانه آنرابه عهده میگیرد. در هرکمیته فنی یا فرعی تعدادی گروه کاری میتواند وجود داشته باشد. معمولاً این گروههای کاری برای مطالعه و بررسی درموضوع محدود و خاصی تشکیل میشود و در برابر کمیته فرعی یا کمیته فنی مسوولیت دارد. برای مثال دبیری ۱۱۹ کمیته فنی به عهده استاندارد سوئد (SIS) است و آقای کلاسون مسوولیت اداره دبیرخانه را به عهده دارد. هم چنین ریاست آن به عهده آقای لیندزکاگ از کشور آلمان است و موضوع این کمیته فنی عبارت است از استانداردکردن مواد متالورژی پودر در ارتباط با واژهها وتعاریف، نمونه برداری، روشهای آزمون و ویژگیهای مواد، به همین ترتیب کمیته های فرعی، گروههای کاری ومسوولیتها تقسیم بندی شده است.
ارسال نظر