خودروی آقای سفیر!

دنیای اقتصاد: شرکت پارس خودرو را دیگر همه می‌شناسند؛ خودروسازی در کیلومتر ۹ جاده مخصوص تهران-کرج که سردمدار تولید خودروهای شاسی بلند در ایران است. خودروهایی که با جیپ شروع شد و به سمت تولید سدان‌های لوکسی همچون کادیلاک و بیوک اسکای لارک هم پیش رفت. این شرکت همیشه یک شاسی بلند را در سبد فروشش داشته است. در دهه ۳۰ شمسی، خودروهای کمی در ایران تردد داشتند و بیشتر خودروها در اختیار اقشار متمول جامعه بودند. اما کم کم با افزایش تعداد خودروها و ورود خودروهای ارزان قیمت تر به ایران خودرو بدل به پدیده‌ای در کشور شد که در دسترس طبقات بیشتری از جامعه قرار گرفت. بسیاری از خودروهای وارد شده به ایران در آن سال‌ها از انواع سدان بودند و کمتر خودرو شاسی‌بلندی در کشور تردد می‌کرد. البته نیروهای نظامی و سازمانی هم تعدادی خودرو شاسی بلند از جمله دوج‌های پاور واگن را در خدمت داشتند. ضمنا لندروور کلاسیک سری ۱ نیز به‌عنوان اولین شاسی بلند در بازار عمومی ایران حضور داشت. اما در سال ۱۳۳۵ شرکتی به نام شرکت سهامی جیپ توسط جعفر اخوان پایه‌گذاری شد که کارش واردات خودروهای جیپ به ایران بود. در ابتدا مدل Wilys با نام جیپ شهباز در سال ۱۳۳۸ وارد بازار ایران شد. خودرویی که در کلاس CJ جیپ قرار داشت و در کنار لندروور کلاسیک شرکت مرتب خودرو در آن دوران تنها شاسی بلندهای بازار کشور بودند. اما در سال ۱۹۶۲شرکت Willys Motors (در آن دوران برند جیپ متعلق به کمپانی ویلیز اُورلند بود) اقدام به ساخت یک پیکاپ تنومند کرد که جیپ گلادیاتورنام داشت. خودرویی که روی پلت‌فرم سری SJ جیپ ساخته شد و در سال ۱۳۴۰ نیز به تولید شرکت سهامی جیپ در ایران رسید.

آهوی بیابان، عروس خیابان! با شنیدن این جمله به یاد کدام خودرو می‌افتید؟ اگر از مخاطبان میانسال ما باشید که حتما متوجه شده‌اید سوژه این هفته صفحه آفرود ما کدام خودرو است. اگر هم هنوز پی به راز این جمله نبرده‌اید کافی است در ادامه با ما همراه شوید، زیرا قرار است پرونده یکی از محبوب ترین شاسی بلندهای تولید شده در ایران را بازگشایی کنیم.

تاریخچه

شرکت پارس خودرو را دیگر همه می‌شناسند، خودروسازی در کیلومتر ۹ جاده مخصوص تهران-کرج که سردمدار تولید خودروهای شاسی بلند در ایران است. خودروهایی که با جیپ شروع شد و به سمت تولید سدان‌های لوکسی همچون کادیلاک و بیوک اسکای لارک هم پیش رفت. این شرکت همیشه یک شاسی بلند را در سبد فروشش داشته است. در دهه ۳۰ شمسی، خودروهای کمی در ایران تردد داشتند و بیشتر خودروها در اختیار اقشار متمول جامعه بودند. اما کم کم با افزایش تعداد خودروها و ورود خودروهای ارزان قیمت تر به ایران خودرو بدل به پدیده‌ای در کشور شد که در دسترس طبقات بیشتری از جامعه قرار گرفت.

بسیاری از خودروهای وارد شده به ایران در آن سال‌ها از انواع سدان بودند و کمتر خودرو شاسی‌بلندی در کشور تردد می‌کرد. البته نیروهای نظامی و سازمانی هم تعدادی خودرو شاسی بلند از جمله دوج‌های پاور واگن را در خدمت داشتند. ضمنا لندروور کلاسیک سری ۱ نیز به‌عنوان اولین شاسی بلند در بازار عمومی ایران حضور داشت. اما در سال ۱۳۳۵ شرکتی به نام شرکت سهامی جیپ توسط جعفر اخوان پایه‌گذاری شد که کارش واردات خودروهای جیپ به ایران بود. در ابتدا مدل Wilys با نام جیپ شهباز در سال ۱۳۳۸ وارد بازار ایران شد. خودرویی که در کلاس CJ جیپ قرار داشت و در کنار لندروور کلاسیک شرکت مرتب خودرو در آن دوران تنها شاسی بلندهای بازار کشور بودند. اما در سال ۱۹۶۲شرکت Willys Motors ( در آن دوران برند جیپ متعلق به کمپانی ویلیز اُورلند بود) اقدام به ساخت یک پیکاپ تنومند کرد که جیپ گلادیاتورنام داشت. خودرویی که روی پلت‌فرم سری SJ جیپ ساخته شد و در سال ۱۳۴۰ نیز به تولید شرکت سهامی جیپ در ایران رسید. عرضه این خودرو مورد استقبال قرار گرفت، زیرا تا به آن روز در بازار ایران پیکاپی با توانایی‌های این خودرو وجود نداشت. حتی نمونه‌های پیکاپ لندرور سری ۱ نیز توان رقابت با گلادیاتور
( در ایران با نام سیمرغ شناخته می‌شود) را نداشتند. ولی این خودروها تنها جیپ‌هایی نبودند که جاده مخصوصی‌های آن دوران برای ساختشان اقدام کردند. زیرا در سال 1346 شمسی مطابق با سال 1968 میلادی نیز مدل Wagoneer با کد SJ به خطوط تولید در جاده مخصوص راه یافت. خودرویی که باید آن را اولین شاسی بلند لوکس بازار ایران نامید. خودرویی که علاوه بر قابلیت‌های فنی و توانایی‌های خارج از جاده، از نظر هندلینگ و کیفیت سواری نیز ارتقا یافته بود. خودرویی که جیپ اولین مدلش را در سال 1963 راهی بازار کرد. خودروی شاسی بلند جیپ واگنیر به یکی از پرفروش‌ترین خودروهای این کمپانی بدل شده بود و در ایران نیز به محض عرضه در بازار خریداران زیادی پیدا کرد. از طرفی امکانات مناسب این خودرو مثل سیستم تهویه مطبوع، فرمان هیدرولیک، گیربکس اتوماتیک و دستی (در ایران) از جمله آپشن‌هایی بودند که باعث می‌شد حتی ارگان‌ها و سازمان‌های دولتی آن دوران هم برای خرید این خودرو لحظه شماری کنند. یکی از مشتریان پروپا قرص واگنیر در ایران شکارچی‌ها بودند. زیرا توانایی‌های حرکتی مناسب این خودرو و ضمنا فضای بزرگ کابین و محفظه بارش، برای سفرهای طولانی به دل طبیعت و شکارگری بسیار مناسب بود. از جمله ارگان‌هایی که بیشترین تعداد واگنیر یا همان آهو را در ناوگان خود به خدمت گرفتند، ادارات آموزش و پرورش، راهسازی، جنگلبانی، شرکت نفت و اداره گاز بودند. به این ترتیب جیپ واگنیر کم کم بدل به لوکس‌ترین شاسی بلند بازار ایران شد.

تولید آهوی بیابان در ایران از سال 1346 استارت خورد و تا سال 1364 ادامه یافت. تولید آهو تا حدود‌ سال‌های 58 بدون مشکل ادامه داشت. اما از این سال به بعد به دلیل مشکلاتی که بر اثر تحریم‌های طرف آمریکایی به وجود آمد، باعث شد تولید این خودرو در سال‌های اول دهه 60 متوقف شود. زیرا انبارهای پارس خودرو دیگر از قطعات خالی شده بود. از طرفی محموله عظیمی از قطعات خریداری شده توسط این شرکت از قطعه‌سازان آمریکایی و کانادایی، به دلیل کارشکنی طرف آمریکایی در سواحل کانادا زیر برف و باران باقی مانده بود. با این حال طرف ایرانی توانست از راه قانونی و شکایت‌های بسیار بالاخره اجازه ترخیص این محموله را از کانادا بگیرد و محموله را به ایران انتقال دهد. جالب است بدانید چون این قطعات در حدود 2 سال در هوای مرطوب باقی مانده بودند، هم زنگار بر چهره آنها نشسته بود و هم رسوب کرده بودند. به این ترتیب مسوولان برای استفاده از این قطعات مجبور شدند استخری از اسید در کارخانه به پا کنند و قطعات را درونش فرو ببرند تا بعد از شست‌و‌شو قابل استفاده شوند. البته به همراه این محموله از آب گذشته، قطعات خودروهایی مثل شورولت نوا و بیوک ایران ( اسکای لارک) و جیپ شهباز نیز وجود داشت. از این رو در سال‌های اول دهه 60 تا سال 63 و 64 تعداد بسیار کمی خودرو آمریکایی توسط پارس خودرو به تولید رسید. اما با ورود قطعات جدید، خودروهای سواری و شاسی بلندهایی مثل جیپ شهباز و آهو دوباره به چرخه تولید بازگشتند. در نهایت آخرین نمونه‌های آهو و شهباز در سال 64 ساخته شدند.

جیپ آهو به‌عنوان یک خودروی نسبتا ارزان‌قیمت بین علاقه‌مندان طبیعت گردی و سفر هنوز هم مورد استفاده قرار می‌گیرد. اما خودروی مورد نظر ما کمی با آهو یا همان واگنیر‌های ساخته شده در ایران تفاوت دارد. در واقع باید گفت Wagoneer Custom ما فامیل نزدیک همان جیپ آهو است با این تفاوت که از راهی دور به ایران رسیده. این خودرو پیشینه جالبی هم دارد زیرا متعلق به یکی از سفیران کشورهای خارجی در پیش از انقلاب اسلامی بوده است. همانطور که از نامش پیدا است، یک واگنیر معمولی نیست. این خودرو به دلیل سفارشی بودن تفاوت‌هایی با آهوی خودمان دارد.


کابین

وارد کابین که می‌شوید انگار وارد ورزشگاه خانگی تیم بسکتبال میامی هیت شده‌اید. زیرا هم سقف بلندی بالای سرتان قرار دارد و هم فضا به اندازه‌ای بزرگ است که می‌تواند با همان پوزیشن نشستن روی کاناپه درون کابین بنشینید! خودروی مورد نظر ما در نوامبر سال ۱۹۷۳ ساخته شده و به منظور تحویل به یکی از سفیران در سال‌های قبل از انقلاب اسلامی وارد کشور شده است. به‌صورت استاندارد در آن سال همه شیشه هایش روکشی سبزرنگ دارند که سرنشینان را از گزند اشعه خورشید حفظ می‌کند. نگارنده که سفری چند روزه با این خودرو در فصل تابستان به شمال کشور را به همراه چند تن از دوستان تجربه کرده‌ام، می‌توانم قاطعانه بگویم که کولر آن حتی بهتر از بسیاری از تولیدات روز کابین بزرگش را خنک می‌کند. صندلی‌های جلو به سلیقه مالک خودرو با نمونه‌های راحت‌تر که متعلق به جیپ‌های مدل بالا است تعویض شده‌اند، هر چند به دلیل ظاهر کلاسیک این صندلی‌ها، لطمه‌ای به هارمونی کابین وارد نشده و البته صندلی راننده به‌صورت برقی هم قابل تنظیم است، اما صندلی‌های نیمکتی عقب دست نخورده باقی مانده‌اند. یکی از نکات مثبت کابین جیپ واگنیر، دید وسیع راننده و سرنشینان به اطراف است و می‌توان گفت تنها رنجروور مغرور انگلیسی می‌تواند در این امتحان نمره بهتری نسبت به واگنیر بگیرد. البته در دید رو به عقب هم به‌رغم طول ۴۷۳۵ میلی متری خودرو مشکلی ندارید، زیرا علاوه بر طراحی مناسب کابین آینه‌های افترمارکت خودرو که با سلیقه مالک روی آن نصب شده‌اند، می‌توانند شما را راهنمایی کنند. همچنین از دیگر تغییرات کابین که باز هم بدون بر‌هم خوردن هارمونی کلاسیک آن انجام شده است، باید به فضای قرار دادن عینک و چراغ مطالعه در جلوی سقف و بالای آینه وسط اشاره کرد.


فنی

یکی از شاخصه‌های خودروی واگنیر راحتی آن در زمان حرکت است. زیرا این خودرو شاسی کشیده‌تری نسبت به جیپ شهباز دارد. ضمنا طول فنرهای شمش به کار رفته در آن و ضریب سختی ( مقاومت فنر در برابر تغییر حالت) این فنرها با مدل شهباز متفاوت است. به همین دلیل نمی‌توان گفت به دلیل اینکه این خودرو یک جیپ است پس باید خودروی خشکی از نظر کیفیت سواری باشد. اتفاقا کیفیت سواری این خودرو با توجه به اینکه یک شاسی بلند همه کاره است، در شرایط مطلوبی قرار دارد. در خودروهایی از این دست، تنها کافی است اتاق این خودرو نیز سالم باشد. آن‌وقت دیگر سر و صدایی هم از کابین شنیده نمی‌شود و خودرو آماده یک سفر راحت و طولانی است.

pic۰۲


طراحی

خودروسازان آمریکایی را باید سردمدار استفاده از فلز کروم در نماهای داخلی و خارجی خودروها به حساب آورد. به خصوص در دهه ۵۰،۶۰ و ۷۰ می‌توانید اوج استفاده از کروم را در محصولات دیترویت‌نشینان ببینید. واگنیر کاستوم ما نیز از این قاعده مستثنا نیست و جلوپنجره زیبای این خودرو حاکی از همان سبک معروف است. سپرها نیز دست کمی از جلوپنجره ندارند و آنها نیز کاملا کروم کاری شده‌اند. نمای رو به روی خودرو به دلیل سالم بودن بدنه و منظم بودن فواصل قطعات مختلف، دلچسب است و اگر یک علاقه‌مند به خودروهای دو دیفرانسیل باشید حتما لب به ستایش آن خواهید گشود. در نمای جلو باید به برآمدگی روی درپوش پیشرانه اشاره کرد که در قسمت جلو کاملا به سمت بالا متورم شده تا مسیری برای هوارسانی بهتر به پیشرانه ایجاد شود. به نوعی می‌توان این قسمت را هودی استاندارد برای پیشرانه نامید.

نمای کناری خودرو با استفاده از نواری پهن با ظاهر چوبی تزئین شده است که دور تا دورش را زه‌های کرومی فرا‌گرفته‌اند. استفاده از این سبک تزئین بدنه در دوران دهه 60 و 70 بیشتر در خودروهای استیشن آمریکایی توسط فورد و شورولت مورد استفاده قرار می‌گرفت. هر چند تا اواخر دهه 80 و اوایل دهه 90 نیز استفاده از این نوع تزئینات در خودروهای به خصوص شاسی بلند و به‌طور خاص جیپ گرند واگنیر رواج داشت. روی سقف خودرو هم باربندهای فابریک واگنیر کاستوم نصب شده است که از جمله قطعات تزیینی کمیاب این خودرو است. در نمای عقب یک پلت فلزی عرض بدنه را پوشش داده است که در واگنیرهایی که در ایران تولید شد وجود ندارد و مختص به مدل کاستوم است. از نظر طراحی واگنیر در زمان عرضه به بازار یک خودروی تکامل یافته بود، زیرا در دهه 60 خودروهای شاسی بلند مثل لندرور و اینترنشنال هاروستر خودروهایی بودند که طرحی جعبه‌ای شکل و خالی از ظرافت داشتند. جیپ 7 سال قبل از اینکه کمپانی روور به فکر ساخت شاسی بلند لوکسش یعنی رنجروور بیفتد واگنیر را راهی بازار کرد. جالب آنکه حتی وقتی بعدها تب ساخت شاسی بلندهای لوکس در اواخر دهه 80 و اوایل دهه 90 بالا گرفت هم جیپ با گرند واگنیر و گرند چروکی حرف اول را در این بازار می‌زد.

pic۰۲


قابلیت‌های فنی

توانایی‌های حرکتی کاستوم واگنیر ما به دلیل بهره مندی از پیشرانه ۸ سیلندری که می‌تواند ۱۸۰ اسب بخار و ۳۲۰ گشتاور تولید کند، بی‌نظیر است. تقریبا ممکن است هیچ‌گاه نیاز به استفاده از حالت دنده سنگین گیربکس را پیدا نکنید زیرا گشتاور بالای پیشرانه در همان دورهای ابتدایی نیاز شما را برآورده می‌کند. گیربکس اتوماتیک ۳ سرعته خودرو که مجهز به سیستم حرکتی Quadar-Trac (سیستمی که مخترع آن جیپ است و تا سرعت حدود ۵۰ کیلومتر در ساعت خودرو به‌صورت ۲ دیفرانسیل حرکت می‌کند) نیز بوده است به کنار گذاشته شده تا با استفاده از گیربکس دستی ۴ سرعته لذت رانندگی خودرو در حالت اسپرت بیشتر شود. از این رو شتاب خودرو افزایش یافته است و این جسارت را به راننده می‌دهد تا در لاین چپ اتوبان برای بسیاری از خودروها خط و نشان بکشد. در کل ساخته‌های واگنیر به دلیل جثه سنگین که حتی گاهی به بیش از ۲.۲ تن می‌رسد، خودروهایی هستند که بعد از سال‌ها در سیستم تعلیق دچار فرسودگی می‌شوند و باید در بخش فنرها مورد بازسازی قرار بگیرند. از طرفی اگر قصد خرید این واگنیر یا آهو را نیز داشتید بهتر است خودرویی را انتخاب کنید که اتاقش بی‌صدا باشد، زیرا در این صورت باید وقت زیادی صرف بازسازی آن کنید. در پایان از مالک خودرو آقای مانی تاجوری که وقت و خودرویشان را در اختیار ضمیمه هفتگی دنیای ماشین قرار دادند تشکر می‌کنیم.

pic۰۳