مقایسه اجتماعی: آسیب اقتصاد خانواده‌ها

سهراب عبدی زرین
دکترای مشاوره

فرهنگ اصیل ایرانی اسلامی در جامعه ایرانی به‌گونه‌ای بوده و هست که جامعه ایرانی را به‌سمت عدالت اجتماعی و اقتصادی سوق می‌دهد. از طرف دیگر شاهد تغییرات گسترده در سطح جهانی هستیم که با استفاده از رسانه‌های جمعی و بیشتر با تبلیغات صورت می‌گیرد و این تغییرات به سمت جهانی‌شدن پیش می‌رود که تبعاتی هم به همراه داشته است. یکی از تبعات آن، ترویج مصرف‌گرایی است که انسان‌ها را به مصرف بی‌حدوحصر از منابع سوق می‌دهد، به‌گونه‌ای که سبب ایجاد نیازهای کاذب یا نیازهای غیرواقعی در افراد جامعه می‌گردد و بقول اریک فروم که از او به‌عنوان روانکاو اجتماعی یاد می‌شود، انسان‌ها را به انسان‌های بازاری تبدیل می‌کند که حاصل همان تبلیغات است.

پدیده مصرف تا حدی لازم و غیر قابل اجتناب است اما از آنجایی به‌صورت آسیب مطرح می‌شود که از مرز نیاز رد شده و به‌صورت افراطی خود را نشان می‌دهد. روانشناسی به‌نام شونمن سه منبع موثر را در تکوین افراد مطرح می‌کند که شامل خود نظاره‌گری، مقایسه اجتماعی و بازخورد اجتماعی است. بهترین حالت ممکن در انسان طبیعی، متوازن بودن این سه منبع است اما چنانچه هرکدام از منابع بر منابع دیگر غلبه کند شرایط از حالت طبیعی خارج می‌شود و به‌صورت افراط یا تفریط در رفتار، خود را نشان می‌دهد. در حال حاضر، در جامعه ایران شاهد افزایش مقایسه اجتماعی به‌صورت شدید هستیم که به‌صورت چشم و هم چشمی خود را نشان می‌دهد. آسیب این نوع نگاه در جامعه، ایجاد نیازهای کاذب و رفتارهای مخرب خانوادگی و اجتماعی است. پیامد آن‌هم عدم رضایت خانوادگی است؛ چراکه خانواده‌ها مدام خود را با خانواده‌های بالاتر از خود مقایسه کرده و خواهان رسیدن به همان سطح خانواده‌های به ظاهر مرفه هستند و این نیاز پایانی ندارد، چون همیشه در نزدیکان و همسایگان کسانی هستند که به لحاظ اجتماعی یا اقتصادی از ما بالاتر هستند و قرار گرفتن در سطحی بالاتر از همه نزدیکان و همسایگان نه ممکن است و نه منطقی؛ که پیامد آن‌هم نارضایتی همیشگی از زندگی است.

امام علی (ع) می‌فرمایند که بالاترین ثروت قناعت است. همان اصلی که متاسفانه در جامعه ما رعایت نمی‌شود و علت آن‌هم ترویج فرهنگ مصرف‌گرایی است. به‌قول شاعر بزرگ سعدی شیرین‌سخن که بیان می‌کند چشم تنگ دنیا دوست را/ یا قناعت پر کند یا خاک گور. این پدیده در بیشتر ابعاد اجتماعی خود را نشان داده است که نیاز به بررسی دقیق‌تر دارد. یکی از مشکلات جامعه ما بالا رفتن سن ازدواج و افزایش پدیده تجرد در بین جوانان است، حتی در این مساله هم نقش پدیده مصرف‌گرایی مهم بوده است. نیازهای کاذب ایجاد شده و تعریف شده برای جوانان و خانواده‌ها که متاسفانه یکی از موانع ازدواج است که در حال حاضر به یک معضل تبدیل شده است. واقعا دو فرد برای شروع زندگی به چه امکانات و لوازمی نیاز دارند که خانواده‌ها انتظار دارند شرایط و امکاناتی که قرار است دو فرد در طول زندگی و با هم آنها را به دست آورند، در همان شروع زندگی مهیا باشد. اینکه تلویزیون و یخچال چه مدل و سایزی باشد آیا واقعا خوشبختی به همراه دارد؟! همه می‌دانند چنین نیست، ولی وقتی قرار است عمل شود، مقایسه‌های اجتماعی کار خود را می‌کند و کمتر کسی حاضر است منطقی برخورد کند و اینجاست که شعور جمعی بر شعور فردی غلبه می‌کند، منظور همان شعور جمعی است که نتیجه مقایسه اجتماعی است و قدرت بیشتری هم دارد و یکی از نشانه‌ها و پیامدهای مصرف‌گرایی و به‌ویژه پدیده مدگرایی است که جای بحث مفصل دارد. حال چه باید کرد؟

باید از طریق فرهنگ‌سازی شروع به تغییر مناسب در رفتار فردی و جمعی نسبت به پدیده مصرف‌گرایی کرد که البته کاری دشوار است و نیاز به زمان دارد. متاسفانه در صداوسیما کمتر به فرهنگ‌سازی در این زمینه توجه می‌شود، البته اگر که در جهت عکس آن اقدامی نشود! منتها باید شروع کرد و باید برنامه‌ریزی مناسب در این جهت انجام داد. نهادهای مرتبط باید در این زمینه اقدامات عملی انجام دهند و به شعار اکتفا نکنند. خانواده‌ها را باید به لحاظ اقتصادی آموزش داد که بخشی از آن شامل آموزش‌های روان‌شناختی در حوزه اقتصاد خانواده است. خانواده‌ها باید بپذیرند که با داشته‌های خود به سمت خوشبختی حرکت کنند و با حسرت نداشته‌ها زندگی را برای خود سخت و پیچیده نکنند. خانواده‌ها باید یاد بگیرند براساس زمان حال و با شرایط موجود از زندگی لذت ببرند و با نگرانی‌های آینده لحظات خوش کنونی را به کام خود تلخ نکنند. البته منظور این نیست که هیچ‌گونه برنامه‌ریزی نداشته باشند و فقط به شرایط کنونی عادت کنند بلکه منظور این است که در عین داشتن برنامه‌ریزی برای رسیدن به شرایط مطلوب و در عین حال آینده‌نگری سعی کنند خودشان را با دیگران مقایسه نکنند و اگر هم مقایسه می‌کنند معیار مقایسه خودشان باشند و نه دیگران. چراکه معمولا افراد در مقایسه اجتماعی، باطن زندگی خود را با ظاهر زندگی دیگران مقایسه می‌کنند که مشکلات را بیشتر می‌کند، چون اگر شما از باطن زندگی دیگران مطلع بودید آن‌وقت متوجه می‌شدید که آن‌قدر هم که فکر می‌کنید بدبخت نیستید و یا دیگران خوشبخت نیستند؛ آن‌وقت شاید دیگر آرزو نکنید به جای فردی که خود را با او مقایسه می‌کنید باشید. انتهای سخن اینکه به‌قول انیشتین، اگر همه انسان‌ها بدبختی‌هایشان را بر روی پیشانی‌شان می‌نوشتند آن‌وقت متوجه می‌شدیم که چقدر خوشبخت هستیم. پس بیاییم و به‌جای حسرت خوردن به دیگران و جایگاه دیگران، خودمان را دوست بداریم و جایگاه واقعی خودمان را پیدا کنیم.

مقایسه اجتماعی: آسیب اقتصاد خانواده‌ها