بمانجان ندیمی
عضو گروه بازرگانی
فاز جدیدی از جنگ ارزی آغاز شده است. جنگی که یک سوی آن دلار آمریکا و سوی دیگرش یوآن چین قرار دارد.


دو قطب اصلی اقتصاد دنیا برای کسب سهمی بیشتر در تجارت بین‌المللی مقابل هم ایستاده‌اند. چین با کاهش مکرر نرخ ارز خود سعی بر کاهش هزینه‌های صادرات دارد. از سویی آمریکا نیز به طرق مختلف و به دلیل سیاست‌های ارزی چین که منجر به اختلال در اقتصاد آمریکا شده است، به مبازره اقتصادی با این کشور می‌پردازد. با کاهش هزینه‌های صادرات چین، ‌طبیعی است که اجناس چینی بیش از گذشته در دنیا توزیع شود. از این رو به نظر می‌رسد هجوم کالاهای چینی در راه است. اما آیا آمریکا تنها شاهد این ماجرا خواهد بود یا برای پیروزی در این جنگ ارزی وارد شده است؟

به گفته کارشناسان اقتصادی، کشور‌های آمریکایی و اروپایی در سال‌های اخیر از آسیا کوچ کرده‌اند. هر چند چینی‌ها بارها بیان کرده‌اند که تا سال 2025 نمی‌توانند با اقتصاد آمریکا درگیر شوند، اما آمریکایی‌ها بیکار ننشسته‌اند و اخیرا با کشور‌های همسایه چین(کره، مالزی و ژاپن) وارد مذاکره شده و قراردادهای همکاری منعقد کرده‌اند. در واقع برخی از فعالان اقتصادی معتقدند نمی‌توان گفت چین با کاهش نرخ ارز خود برنده میدان تجارت است. کالاهای چینی هنوز نتوانسته‌اند در شاخص کیفیت از سد آمریکا و کشورها اروپایی عبور کنند. در نتیجه این معضل می‌تواند بازار چین در دنیا را تحت تاثیر قرار دهد. با این همه برخی دیگر نظری مغایر دارند و معتقدند چین با چنین سیاست ارزی به زودی جایگاه آمریکا را در منطقه تصاحب خواهد کرد، چراکه قدرت رقابت را از سایر کشورهای دنیا خواهد گرفت.

چین که حدود 10 درصد تجارت جهانی را در اختیار دارد؛ برای چندمین بار دست به کاهش نرخ یوآن زده است که بر این اساس شرایطی سخت را برای کشورهای رقیب خود از جمله آمریکا و ژاپن به‌وجود خواهد آورد. البته نمی‌توان گفت کالاهای چینی به دلیل کیفیتی که دارند در دنیا نتوانسته‌اند اقبال خوبی داشته باشند. به عقیده برخی از فعالان اقتصادی،‌ اولا کالاهای چینی را می‌توان با کیفیت‌های متفاوت در تمام دنیا خریداری کرد و این طرز تفکر اشتباه است که تمام کالاهای چینی دارای کیفیت نا‌مطلوب هستند. یکی از بزرگ‌ترین‌ مزیت‌های کالاهای چینی را می‌توان قیمت آنها دانست، چراکه بسیاری از مردم در دنیا از اقشار متوسط و حتی کم درآمد جامعه هستند که توان خرید کالاهای گرانقیمت را ندارند. در نتیجه کالاهای چینی می‌تواند نیاز این اقشار را تامین کند. بنابراین جنگ ارزی به راه افتاده را می‌توان تا حدودی به سود این دو قشر جامعه جهانی دانست. مثلا چین در صنعتی همچون نساجی قیمت تولیداتش را نزدیک به مواد اولیه قرار داده است.

در حال حاضر چین تراز تجاری بسیار بالایی با سایر کشورهای دنیا دارد. اما به دلیل رکودی که در این کشور به وجود آمده، با به راه انداختن جنگ ارزی تصمیم گرفته بازار جهانی را تصرف کند. با توجه به ذخیره ارزی بالایی که در این کشور موجود است،‌ چین پتانسیل آن را دارد که تبدیل به بزرگ‌ترین اقتصاد دنیا شود. سرمایه‌گذاری‌هایی که توسط چین در دنیا صورت گرفته است نیز به نوبه خود بسیار حائز اهمیت است و نشان از آینده نگری این کشور در به‌دست آوردن جایگاه مناسب در اقتصاد جهانی دارد. به‌طور مثال در آفریقا، چین به یکی از بزرگ‌ترین‌ سرمایه‌گذاران بدل شده است. چرا که بر اساس پیش بینی‌های صورت گرفته، آفریقا در آینده، تعیین‌کننده مراودات مهم دنیا خواهد بود. حتی به عقیده برخی کارشناسان اقتصادی، چنانچه صاحبان برند در دنیا، چین را در تصمیم خود مبنی بر کاهش نرخ یوآن، مصمم و پایدار ببینند، امکان دارد نسبت به سرمایه‌گذاری‌های جدید یا افزایش سرمایه در این کشور اقدامات جدیدی صورت دهند.

به عقیده نایب رئیس اتاق بازرگانی ایران،‌ چین با راه‌اندازی جنگ ارزی، خروج از بحران اقتصادی را برای سایر کشورهای دنیا به تاخیر خواهد انداخت. محمدرضا انصاری در این باره می‌گوید: «چین به سبب نرخ رشد اقتصادی که بیش از آمریکاست، در سال‌های 2022 و 2023 به قدرت اول دنیا تبدیل خواهد شد.» او با اشاره به کیفیت کالاهای چینی و جنگ ارزی و تاثیر آن بر روابط تجاری ایران با این کشور معتقد است: «در چنین شرایطی، تجار ایرانی باید آگاه باشند که از کاهش نرخ یوآن برای واردات کالاهای با‌کیفیت چینی استفاده کنند.» اما محمد لاهوتی، رئیس کنفدراسیون صادرات معتقد است: «جنگ ارزی در مراودات رسمی ایران و چین تاثیر چندانی ندارد؛ بلکه عمده تاثیر آن بر ورود غیر‌رسمی کالا است. بیشتر کالاهای وارداتی از چین به ایران، کالاهای نیمه ساخته است. اکثر کالاهای لوکس چینی از راه قاچاق وارد کشور می‌شود و جنگ ارزی در این بخش برای اقتصاد ایران یک تهدید است.»

کیومرث فتح‌الله کرمانشاهی،‌ معاون کل سابق سازمان توسعه تجارت نیز در این باره عنوان می‌کند: «چینی‌ها اعلام کرده‌اند که برای حمایت از صادرات و کاهش هزینه واردات و قیمت تمام‌شده دست به این اقدام زده‌اند، اما به هر حال نرخ ارز و تعیین ارزش پول ملی مانند چاقوی دولبه در تجارت یعنی در صادرات و واردات نقش ایفا می‌کند. در مورد قیمت کالای استراتژیک نفت که پیش‌بینی می‌شود وضعیت بازار آن حداقل تا پایان سال 2015 میلادی خوب باشد، باید گفت اگر وضعیت به همین منوال پیش برود، می‌توان انتظار افزایش قیمت نفت را در یک بازه 2 تا 3 ساله جست‌وجو کرد.»


محمدرضا انصاری، نایب رئیس اتاق بازرگانی ایران در گفت‌وگو با «دنیای اقتصاد»:
چین در سال‌های ۲۰۲۲ و ۲۰۲۳ به قدرت اول دنیا تبدیل خواهد شد. در چنین شرایطی، تجار ایرانی باید از کاهش نرخ یوآن برای واردات کالاهای با‌کیفیت چینی استفاده کنند.

محمد لاهوتی، رئیس کنفدراسیون صادرات در گفت‌وگو با «دنیای اقتصاد»:
جنگ ارزی در مراودات رسمی ایران و چین تاثیر چندانی ندارد؛ بلکه عمده تاثیر آن بر ورود غیر‌رسمی کالا است.


pic۱



کیومرث فتح‌الله کرمانشاهی،‌ معاون کل سابق سازمان توسعه تجارت
در گفت‌وگو با «دنیای اقتصاد»: چینی‌ها اعلام کرده‌اند که برای حمایت از صادرات دست به این اقدام زده‌اند، اما به هر حال نرخ ارز و تعیین ارزش پول ملی مانند چاقوی دولبه در تجارت یعنی در صادرات و واردات نقش ایفا می‌کند.