دیپلماتی برای تمام فصول
زینب موسوی
کمتر کسی را میتوان همانند او، محبوب طیفهای مختلف سیاسی یافت؛ شخصیتی که دانش، تخصص و میانه رویاش، توجه دولتها را جلب کرده است. حالا میتوان او را «مرد دولتهای مختلف» و «دیپلماتی برای تمامی فصول» نامید.
علیاکبر صالحی با چهرهای آرام، ظاهری آراسته و رویکردی فارغ از جنجال، از معدود سیاستمداران ایرانی است که توانسته در دولتهای مختلف جا گیرد؛ از نمایندگی ایران در آژانس بینالمللی انرژی اتمی در دولت اصلاحات گرفته تا تکیه زدن بر صندلی وزارت امور خارجه دولت محمود احمدی نژاد و حالا ریاست سازمان انرژی اتمی دولت روحانی، همه و همه جایگاههایی است که با وجود تفاوت دولتها در رویکردهای سیاسی، صالحی را به پای ثابت کابینهها تبدیل کرده است.
کمتر کسی را میتوان همانند او، محبوب طیفهای مختلف سیاسی یافت؛ شخصیتی که دانش، تخصص و میانه رویاش، توجه دولتها را جلب کرده است. حالا میتوان او را «مرد دولتهای مختلف» و «دیپلماتی برای تمامی فصول» نامید.
علیاکبر صالحی با چهرهای آرام، ظاهری آراسته و رویکردی فارغ از جنجال، از معدود سیاستمداران ایرانی است که توانسته در دولتهای مختلف جا گیرد؛ از نمایندگی ایران در آژانس بینالمللی انرژی اتمی در دولت اصلاحات گرفته تا تکیه زدن بر صندلی وزارت امور خارجه دولت محمود احمدی نژاد و حالا ریاست سازمان انرژی اتمی دولت روحانی، همه و همه جایگاههایی است که با وجود تفاوت دولتها در رویکردهای سیاسی، صالحی را به پای ثابت کابینهها تبدیل کرده است.
زینب موسوی
کمتر کسی را میتوان همانند او، محبوب طیفهای مختلف سیاسی یافت؛ شخصیتی که دانش، تخصص و میانه رویاش، توجه دولتها را جلب کرده است. حالا میتوان او را «مرد دولتهای مختلف» و «دیپلماتی برای تمامی فصول» نامید.
علیاکبر صالحی با چهرهای آرام، ظاهری آراسته و رویکردی فارغ از جنجال، از معدود سیاستمداران ایرانی است که توانسته در دولتهای مختلف جا گیرد؛ از نمایندگی ایران در آژانس بینالمللی انرژی اتمی در دولت اصلاحات گرفته تا تکیه زدن بر صندلی وزارت امور خارجه دولت محمود احمدی نژاد و حالا ریاست سازمان انرژی اتمی دولت روحانی، همه و همه جایگاههایی است که با وجود تفاوت دولتها در رویکردهای سیاسی، صالحی را به پای ثابت کابینهها تبدیل کرده است.
از سوی دیگر تسلط او به چند زبان زنده دنیا و مهارتش در برقراری تعاملات دیپلماتیک بینالمللی، طیفهای مختلف سیاسی را بر آن میدارد تا از او بهعنوان یکی از اصلی ترین مهرههای دیپلماسی خود استفاده کنند.
در این میان اما اعلام نام صالحی بهعنوان گزینه محمود احمدینژاد برای وزارت خارجه آن هم پس از عزل پربحث منوچهر متکی از تصدی این وزارتخانه تعجب همگان را برانگیخت. سابقه حضور او در دولت اصلاحات بهطور عام و امضای داوطلبانه پروتکل الحاقی در ۱۸ دسامبر ۲۰۰۳، از سوی ایران که توسط علی اکبر صالحی صورت گرفت بهطور خاص، دلایلی است که این انتخاب محمود احمدی نژاد را در فهرست همه اقدامات تعجب برانگیز او قرار داد. او بود که در جریان حضور سه وزیر اروپایی در تهران و پذیرش پروتکل الحاقی معاهده منع گسترش سلاحهای اتمی از سوی جمهوری اسلامی، این معاهده را از سوی ایران امضا کرد. با این همه انتخاب صالحی به دلیل رویکردهای میانهرو او در تعاملات سیاسی داخلی و خارجی، احتمال تغییر در رویکرد سیاست خارجی دولت احمدی نژاد را افزایش داد؛ فرضیهای که با گذشت مدت کوتاهی از تصدی صالحی بر وزارت خارجه رد شد.
علیاکبر صالحی پیش از آنکه به واسطه فعالیتهای دیپلماتیکش شهره شود، برای فعالیتهای علمیاش شهرت یافت. ریاست دو دورهای او بر دانشگاه صنعتی شریف در کنار اقدامات پژوهشی و علمی او، پیش از آنکه به دنیای سیاست بیاید او را شهره اهالی علم کرد. او در سالهای ۱۳۶۱ تا ۱۳۶۴ و نیز سالهای ۱۳۶۸ تا ۱۳۷۲ ریاست دانشگاه صنعتی شریف را بر عهده داشت.
آنچه این دیپلمات 66 ساله را از دنیای دانشگاه و علم به پرتنشترین بخشهای سیاست ایران کشانده است تخصص او در رشته تحصیلیاش یعنی مهندسی هستهای و نیز سیاست خارجی است. شاید شرایط زندگی و تحصیل او بر کسب تجربه تعامل با ملل مختلف و مهارت در این باره بیتاثیر نبوده باشد؛ او که در ۴ فروردین ۱۳۲۸ در کربلا به دنیا آمده است، در ۹ سالگی به ایران بازگشت و پس از اخذ دیپلم متوسطه، در سال ۱۹۶۸ میلادی برابر با ۱۳۴۷ به دانشگاه آمریکایی بیروت رفت تا سه سال بعد لیسانس فیزیک بگیرد. صالحی که یک سال بعد فوق لیسانس فیزیک خود را در سال ۱۳۵۱ در دانشگاه AUB گذراند، به آمریکا رفت و در سال ۱۳۵۶ موفق به اخذ درجه دکتری رشته مهندسی هستهای از دانشگاه MIT آمریکا شد.
صالحی زمانی به دنیای سیاست آمد که رئیس دولت اصلاحات او را بهعنوان نماینده ایران در آژانس بینالمللی انرژی اتمی منصوب کرد. او در آغازین تجربههای دیپلماتیک خود در میانه سالهای1377 تا ۱۳۸۲ در این سمت در وین ماند. صالحی پس از پایان ماموریتش در وین، در سال ۱۳۸۳ و همزمان با آغاز مذاکرات ایران به رهبری حسن روحانی و سه کشور اروپایی در رابطه با برنامه هستهای ایران، از سوی کمال خرازی، وزیر امور خارجه دولت هشتم بهعنوان مشاور وزیر در مسائل بینالملل منصوب شده و در برخی جلسات مذاکرات هستهای حضور داشت. تغییر دولت، آن هم دولتی با رویکرد سیاسی کاملا متفاوت، صالحی را به فهرست اخراجیها پیوند زد. او در دولت اول احمدینژاد در سمت معاونت سازمان کنفرانس اسلامی فعالیت کرد و در دولت دوم او ریاست سازمان انرژی اتمی ایران را در سالهای ۱۳۸۸ تا 1390 بر عهده گرفت. در این میان آنچه جالب و تعجببرانگیز به نظر میآید این است که محمود احمدینژاد رئیسجمهور وقت ایران که به شدت از امضای پروتکل الحاقی آژانس بینالمللی انرژی اتمی انتقاد میکرد، صالحی را که شخص امضاکننده این پروتکل بود به ریاست سازمان انرژی اتمی منصوب کرد. نکته دیگر آنکه صالحی همچنان جانب انصاف را نگه داشت و در بحبوحه ایراد اتهام جاسوسی به حسین موسویان، عضو تیم مذاکرهکننده هستهای ایران در دوران اصلاحات، این اتهام را مورد تردید قرار داد.
از سوی دیگر برکناری منوچهر متکی از وزارت خارجه در سال 89، فرصتی شد تا محمود احمدینژاد، صالحی را با حفظ سمت ریاست سازمان انرژی اتمی بهعنوان سرپرست وزارت امور خارجه ایران معرفی کند. علیاکبر صالحی سرانجام در تاریخ ۳ بهمن ۱۳۸۹، از سوی رئیسجمهوری وقت بهعنوان وزیر پیشنهادی امور خارجه به مجلس شورای اسلامی معرفی شد و در دهم بهمنماه از بهارستان رای اعتماد گرفت.
با روی کار آمدن دولت حسن روحانی در نیمه اول سال ۱۳۹۲، صالحی بار دیگر به سازمان انرژی اتمی رفت و در اوج مذاکرات هستهای ایران و ۱+۵ که در دولت روحانی آغاز شده بود، بهعنوان کارشناس فنی به جمع تیم هستهای ایران پیوست و دوشادوش محمدجواد ظریف عهدهدار بخش فنی مذاکرات شد؛ حضوری که ظریف بارها آن را باعث افتخار خوانده است.
دیدگاه میانهرو و فارغ از جنجال او علاوه بر داخل کشور، صالحی را در جایگاه شخصیتی مورد توجه و احترام سایر کشورها از جمله غربیها قرار داده است. برای مثال پس از رای اعتماد مجلس به صالحی برای تصدی وزارت خارجه در دولت دوم محمود احمدینژاد، اسناد محرمانه منتشر شده از سوی سایت ویکی لیکس حاکی از آن بود که مقامهای سفارت آمریکا در وین از وزارت علیاکبر صالحی بهعنوان یک سیاستمدار میانه رو خشنود بوده و او را شخصی «زیرک» و «باهوش» توصیف کردهاند که «خوب سخن میگوید.»
علیاکبر صالحی گرچه تجربه مذاکرات هستهای را پیش از این نیز داشته اما پیوستن او به مذاکرات اخیر ویژگی خاصی را برای او به همراه داشته است. او در مقابل فردی بر سر منافع هستهای ایران چانه میزد که سالها پیش هم دانشگاهیاش بود. ارنست مونیز وزیر انرژی آمریکا که بر سر مسائل فنی مذاکرات با صالحی مذاکره میکرد همچون او دکترای مهندسی هستهای خود را از دانشگاه MIT یا همان «موسسه فناوری ماساچوست» آمریکا دریافت کرده است که یکی از مهمترین مراکز علمی تحقیقاتی در آمریکا و جهان بهشمار میرود. گفته میشود تنها فردی که میتوانست «همتا»ی صالحی در مذاکرات باشد ارنست مونیز بوده که از لحاظ سطح علمی و فنی و نیز رعایت پروتکلهای دیپلماتیک هم قامت صالحی است.
علیاکبر صالحی برای مونیز هم شخصیتی دوست داشتنی است. ارنست مونیز در جریان مذاکرات دو موضوع را بهانه صمیمانهتر کردن روابط خود با صالحی کرد. او دهم فروردین امسال در لوزان سوئیس با آگاهی یافتن از اینکه علیاکبر صالحی بهتازگی پدربزرگ شده، او را غافلگیر کرده و هدایایی را به او اهدا کرد؛ هدایایی که آرم دانشگاه محل تحصیلشان؛ امآیتی روی آنها نقش بسته بود. در دور بعدی مذاکرات ارنست مونیز موضوع کسالت صالحی را فرصتی برای ادای احترام به او دانست و در اقدامی با حضور در اتاق محل اقامت دکتر صالحی در هتل کوبورگ وین، از او عیادت کرد.
حالا مرد خوشروی هستهای ایران بیش از هر زمان دیگری محبوبیت دارد؛ محبوبیتی که آن را مرهون دانش هستهای، تخصص دیپلماتیک و انصاف همواره خود در مسائل سیاسی است.
کمتر کسی را میتوان همانند او، محبوب طیفهای مختلف سیاسی یافت؛ شخصیتی که دانش، تخصص و میانه رویاش، توجه دولتها را جلب کرده است. حالا میتوان او را «مرد دولتهای مختلف» و «دیپلماتی برای تمامی فصول» نامید.
علیاکبر صالحی با چهرهای آرام، ظاهری آراسته و رویکردی فارغ از جنجال، از معدود سیاستمداران ایرانی است که توانسته در دولتهای مختلف جا گیرد؛ از نمایندگی ایران در آژانس بینالمللی انرژی اتمی در دولت اصلاحات گرفته تا تکیه زدن بر صندلی وزارت امور خارجه دولت محمود احمدی نژاد و حالا ریاست سازمان انرژی اتمی دولت روحانی، همه و همه جایگاههایی است که با وجود تفاوت دولتها در رویکردهای سیاسی، صالحی را به پای ثابت کابینهها تبدیل کرده است.
از سوی دیگر تسلط او به چند زبان زنده دنیا و مهارتش در برقراری تعاملات دیپلماتیک بینالمللی، طیفهای مختلف سیاسی را بر آن میدارد تا از او بهعنوان یکی از اصلی ترین مهرههای دیپلماسی خود استفاده کنند.
در این میان اما اعلام نام صالحی بهعنوان گزینه محمود احمدینژاد برای وزارت خارجه آن هم پس از عزل پربحث منوچهر متکی از تصدی این وزارتخانه تعجب همگان را برانگیخت. سابقه حضور او در دولت اصلاحات بهطور عام و امضای داوطلبانه پروتکل الحاقی در ۱۸ دسامبر ۲۰۰۳، از سوی ایران که توسط علی اکبر صالحی صورت گرفت بهطور خاص، دلایلی است که این انتخاب محمود احمدی نژاد را در فهرست همه اقدامات تعجب برانگیز او قرار داد. او بود که در جریان حضور سه وزیر اروپایی در تهران و پذیرش پروتکل الحاقی معاهده منع گسترش سلاحهای اتمی از سوی جمهوری اسلامی، این معاهده را از سوی ایران امضا کرد. با این همه انتخاب صالحی به دلیل رویکردهای میانهرو او در تعاملات سیاسی داخلی و خارجی، احتمال تغییر در رویکرد سیاست خارجی دولت احمدی نژاد را افزایش داد؛ فرضیهای که با گذشت مدت کوتاهی از تصدی صالحی بر وزارت خارجه رد شد.
علیاکبر صالحی پیش از آنکه به واسطه فعالیتهای دیپلماتیکش شهره شود، برای فعالیتهای علمیاش شهرت یافت. ریاست دو دورهای او بر دانشگاه صنعتی شریف در کنار اقدامات پژوهشی و علمی او، پیش از آنکه به دنیای سیاست بیاید او را شهره اهالی علم کرد. او در سالهای ۱۳۶۱ تا ۱۳۶۴ و نیز سالهای ۱۳۶۸ تا ۱۳۷۲ ریاست دانشگاه صنعتی شریف را بر عهده داشت.
آنچه این دیپلمات 66 ساله را از دنیای دانشگاه و علم به پرتنشترین بخشهای سیاست ایران کشانده است تخصص او در رشته تحصیلیاش یعنی مهندسی هستهای و نیز سیاست خارجی است. شاید شرایط زندگی و تحصیل او بر کسب تجربه تعامل با ملل مختلف و مهارت در این باره بیتاثیر نبوده باشد؛ او که در ۴ فروردین ۱۳۲۸ در کربلا به دنیا آمده است، در ۹ سالگی به ایران بازگشت و پس از اخذ دیپلم متوسطه، در سال ۱۹۶۸ میلادی برابر با ۱۳۴۷ به دانشگاه آمریکایی بیروت رفت تا سه سال بعد لیسانس فیزیک بگیرد. صالحی که یک سال بعد فوق لیسانس فیزیک خود را در سال ۱۳۵۱ در دانشگاه AUB گذراند، به آمریکا رفت و در سال ۱۳۵۶ موفق به اخذ درجه دکتری رشته مهندسی هستهای از دانشگاه MIT آمریکا شد.
صالحی زمانی به دنیای سیاست آمد که رئیس دولت اصلاحات او را بهعنوان نماینده ایران در آژانس بینالمللی انرژی اتمی منصوب کرد. او در آغازین تجربههای دیپلماتیک خود در میانه سالهای1377 تا ۱۳۸۲ در این سمت در وین ماند. صالحی پس از پایان ماموریتش در وین، در سال ۱۳۸۳ و همزمان با آغاز مذاکرات ایران به رهبری حسن روحانی و سه کشور اروپایی در رابطه با برنامه هستهای ایران، از سوی کمال خرازی، وزیر امور خارجه دولت هشتم بهعنوان مشاور وزیر در مسائل بینالملل منصوب شده و در برخی جلسات مذاکرات هستهای حضور داشت. تغییر دولت، آن هم دولتی با رویکرد سیاسی کاملا متفاوت، صالحی را به فهرست اخراجیها پیوند زد. او در دولت اول احمدینژاد در سمت معاونت سازمان کنفرانس اسلامی فعالیت کرد و در دولت دوم او ریاست سازمان انرژی اتمی ایران را در سالهای ۱۳۸۸ تا 1390 بر عهده گرفت. در این میان آنچه جالب و تعجببرانگیز به نظر میآید این است که محمود احمدینژاد رئیسجمهور وقت ایران که به شدت از امضای پروتکل الحاقی آژانس بینالمللی انرژی اتمی انتقاد میکرد، صالحی را که شخص امضاکننده این پروتکل بود به ریاست سازمان انرژی اتمی منصوب کرد. نکته دیگر آنکه صالحی همچنان جانب انصاف را نگه داشت و در بحبوحه ایراد اتهام جاسوسی به حسین موسویان، عضو تیم مذاکرهکننده هستهای ایران در دوران اصلاحات، این اتهام را مورد تردید قرار داد.
از سوی دیگر برکناری منوچهر متکی از وزارت خارجه در سال 89، فرصتی شد تا محمود احمدینژاد، صالحی را با حفظ سمت ریاست سازمان انرژی اتمی بهعنوان سرپرست وزارت امور خارجه ایران معرفی کند. علیاکبر صالحی سرانجام در تاریخ ۳ بهمن ۱۳۸۹، از سوی رئیسجمهوری وقت بهعنوان وزیر پیشنهادی امور خارجه به مجلس شورای اسلامی معرفی شد و در دهم بهمنماه از بهارستان رای اعتماد گرفت.
با روی کار آمدن دولت حسن روحانی در نیمه اول سال ۱۳۹۲، صالحی بار دیگر به سازمان انرژی اتمی رفت و در اوج مذاکرات هستهای ایران و ۱+۵ که در دولت روحانی آغاز شده بود، بهعنوان کارشناس فنی به جمع تیم هستهای ایران پیوست و دوشادوش محمدجواد ظریف عهدهدار بخش فنی مذاکرات شد؛ حضوری که ظریف بارها آن را باعث افتخار خوانده است.
دیدگاه میانهرو و فارغ از جنجال او علاوه بر داخل کشور، صالحی را در جایگاه شخصیتی مورد توجه و احترام سایر کشورها از جمله غربیها قرار داده است. برای مثال پس از رای اعتماد مجلس به صالحی برای تصدی وزارت خارجه در دولت دوم محمود احمدینژاد، اسناد محرمانه منتشر شده از سوی سایت ویکی لیکس حاکی از آن بود که مقامهای سفارت آمریکا در وین از وزارت علیاکبر صالحی بهعنوان یک سیاستمدار میانه رو خشنود بوده و او را شخصی «زیرک» و «باهوش» توصیف کردهاند که «خوب سخن میگوید.»
علیاکبر صالحی گرچه تجربه مذاکرات هستهای را پیش از این نیز داشته اما پیوستن او به مذاکرات اخیر ویژگی خاصی را برای او به همراه داشته است. او در مقابل فردی بر سر منافع هستهای ایران چانه میزد که سالها پیش هم دانشگاهیاش بود. ارنست مونیز وزیر انرژی آمریکا که بر سر مسائل فنی مذاکرات با صالحی مذاکره میکرد همچون او دکترای مهندسی هستهای خود را از دانشگاه MIT یا همان «موسسه فناوری ماساچوست» آمریکا دریافت کرده است که یکی از مهمترین مراکز علمی تحقیقاتی در آمریکا و جهان بهشمار میرود. گفته میشود تنها فردی که میتوانست «همتا»ی صالحی در مذاکرات باشد ارنست مونیز بوده که از لحاظ سطح علمی و فنی و نیز رعایت پروتکلهای دیپلماتیک هم قامت صالحی است.
علیاکبر صالحی برای مونیز هم شخصیتی دوست داشتنی است. ارنست مونیز در جریان مذاکرات دو موضوع را بهانه صمیمانهتر کردن روابط خود با صالحی کرد. او دهم فروردین امسال در لوزان سوئیس با آگاهی یافتن از اینکه علیاکبر صالحی بهتازگی پدربزرگ شده، او را غافلگیر کرده و هدایایی را به او اهدا کرد؛ هدایایی که آرم دانشگاه محل تحصیلشان؛ امآیتی روی آنها نقش بسته بود. در دور بعدی مذاکرات ارنست مونیز موضوع کسالت صالحی را فرصتی برای ادای احترام به او دانست و در اقدامی با حضور در اتاق محل اقامت دکتر صالحی در هتل کوبورگ وین، از او عیادت کرد.
حالا مرد خوشروی هستهای ایران بیش از هر زمان دیگری محبوبیت دارد؛ محبوبیتی که آن را مرهون دانش هستهای، تخصص دیپلماتیک و انصاف همواره خود در مسائل سیاسی است.
ارسال نظر