سبک زندگی ایرانیان در یک دهه گذشته به واسطه گسترش استفاده از رسانههای اینترنتی دگرگون شده است
و ناگهان تغییر...
مینا انصاری فر
خیلی دور نیست. شاید از پانزده تا بیست سال پیش هم بتوان نمونههای متعددی از یک نوع زندگی خانوادگی مثال آورد که در آن زندگی دورهمی خانوادهها به شکل بسیار متفاوتی از آنچه امروز در جریان است وجود داشت. خانوادهها پرجمعیتتر از امروز بود و روابط خانوادگی شکل مستحکمتری داشت. به اضافه اینکه حتی گاهی همسایهها نیز بخشی از خانواده به شمار میآمدند.
دورهم نشستنهای خانوادگی هر شب در حیاط بزرگ یا در پذیرایی بزرگ خانه تشکیل میشد و بزرگترها و کوچکترها دور هم مینشستند و با همدیگر سخن میگفتند.
خیلی دور نیست. شاید از پانزده تا بیست سال پیش هم بتوان نمونههای متعددی از یک نوع زندگی خانوادگی مثال آورد که در آن زندگی دورهمی خانوادهها به شکل بسیار متفاوتی از آنچه امروز در جریان است وجود داشت. خانوادهها پرجمعیتتر از امروز بود و روابط خانوادگی شکل مستحکمتری داشت. به اضافه اینکه حتی گاهی همسایهها نیز بخشی از خانواده به شمار میآمدند.
دورهم نشستنهای خانوادگی هر شب در حیاط بزرگ یا در پذیرایی بزرگ خانه تشکیل میشد و بزرگترها و کوچکترها دور هم مینشستند و با همدیگر سخن میگفتند.
مینا انصاری فر
خیلی دور نیست. شاید از پانزده تا بیست سال پیش هم بتوان نمونههای متعددی از یک نوع زندگی خانوادگی مثال آورد که در آن زندگی دورهمی خانوادهها به شکل بسیار متفاوتی از آنچه امروز در جریان است وجود داشت. خانوادهها پرجمعیتتر از امروز بود و روابط خانوادگی شکل مستحکمتری داشت. به اضافه اینکه حتی گاهی همسایهها نیز بخشی از خانواده به شمار میآمدند.
دورهم نشستنهای خانوادگی هر شب در حیاط بزرگ یا در پذیرایی بزرگ خانه تشکیل میشد و بزرگترها و کوچکترها دور هم مینشستند و با همدیگر سخن میگفتند. معمولا پدرها جدا، مادرها جدا و بچهها نیز بهصورتی جدا کلونیهای کوچکی تشکیل میدادند و شب سپری میشد. در کنار هم بودن، طرح مشکلات، کمک برای رفع آنها، تلقین عشق و محبت و آرامش از مهمترین شاخصههای تعریف یک خانواده به شمار میآمد. در این نوع خانوادهها عمدتا فاصله فیزیکی افراد خانواده از همدیگر کمتر از متوسط فاصله در خانوادههای امروزی است. تفاوت این فاصله را میتوان در موقعیت نشستن در پذیرایی، تماشای تلویزیون، صرف غذا و... به وضوح مشاهده کرد. با این همه اگرچه فکر کردن به شیوههای چند سال پیش خانوادههای ایرانی برای همه جوانان و بزرگترها یک نوستالژی شیرین است، اما امروزه بهدلیل شیوه جدید زندگی و تکنولوژیهای بسیار روزآمد و جدیدی که وجود دارد در کنار هم بودن بین افراد خانواده بسیار کم شده و البته همین موضوع به یکی از نگرانیهای جامعه تبدیل شده است.امروز اعضای خانواده برای صدا کردن یکدیگر پیامک میزنند و حتی همان زمان اندک تماشای دورهمی تلویزیون را نیز صرف گذراندن وقت در اینترنت یا استفاده از ابزارهای ارتباطی نوین میکنند. رسانههای اجتماعی محبوبترین بخشهای فضای مجازی برای استفاده عموم هستند. از کودکان و نوجوانان گرفته تا مادربزرگها، مدارس، شرکتهای دولتی، انجمنهای خیریه، برندهای تجاری و... همه و همه سعی میکنند در رسانههای اجتماعی حضور پیدا کرده و ضمن تولید محتوا برای خود مخاطبان ثابتی دست و پا کنند. با این همه نباید از نظر دور داشت که برجسته کردن آسیبهای هر پدیده تازهای به معنای ناقص دیدن آن پدیده و به کجراهه کشاندن تئوریهای اصلاحی آن است. شیوه زندگی جدید افزون بر اینکه در کنار آسیبها، نقاط قوت و امیدبخشیهایی نیز دارد، در واقع یک تغییر گریزناپذیر در جهان مدرن است و به هر طریق باید با آن کنار آمد. از این نظر شاید لازم باشد که در همین ابتدا تاکید کنیم انتخاب این موضوع برای بررسی در این شماره از ویژهنامه آخر هفته «دنیایاقتصاد» به معنی تلاش برای مبارزه با سبک زندگی جدید یا مقاومت در برابر آن نیست. بلکه هدف شناخت درست و کامل موضوع و در صورت امکان، بررسی برخی راههای اصلاحی در این باره است.
در آستانه یک بحران
دکتر سعید معیدفر جامعهشناس، در مورد شیوه جدید زندگی میگوید: یک سری مسائل وجود دارد که بخشی از زندگی امروز شدهاند. باید پذیرفت که خانواده امروز بهتدریج ویژگیهای سنتی خود را از دست میدهد و اگر در گذشته افراد یک خانواده درهمه بخشهای تولید، مصرف، تفریحات، تصمیمگیریها و حتی اقتصاد همه با یکدیگر تعامل داشتند، امروز اعضای خانواده در حوزه تولید نقشی ندارند و یک واحد مصرفکننده شدهاند.این استاد جامعهشناسی میگوید: شیوه معیشتی جدید خود به خود موجب تفکیک نقشها و جدا شدن اعضای خانواده در بسیاری از زمینهها میشود. به اعتقاد دکتر معیدفر، خانواده امروزی عمدتا نقش تولید مثلی دارد و بعد هم با بزرگ شدن بچهها خانواده قبلی از هم میپاشد و این برعکس دوران قدیم است که بچهها همچنان در حاشیه خانواده بزرگ باقی میماندند و بعد از ازدواج با خانواده پدر و مادر در یک جا زندگی میکردند و یک فعالیت اقتصادی را دنبال میکردند.این جامعهشناس معتقد است بخشی از این سبک زندگی تحمیلی زندگی مدرن است و چارهای جز تن دادن به آن هم وجود ندارد. او میگوید: شیوه زندگی امروزی راه چارهای ندارد و قابل بازگشت به گذشته هم نیست. گاهی اوقات هر کدام از اعضای خانواده برای خود شغل متفاوتی دارند و یکدیگر را در طول روز نمیبینند. در خانوادههایی که افراد آن صمیمیتر هستند شاید در یک فرصت کوتاه شبانه با هم غذایی بخورند. در گذشته اعضای خانواده در کنار هم به تفریح میپرداختند و باهم تلویزیون میدیدند اما امروزه احتمال دارد در هر خانه چند تلویزیون یا کامپیوتر وجود داشته باشد که هر کدام از افراد خانواده را به سمت خود میکشد. این در حالی است که فراتر از آن امروزه هر یک از اعضای خانواده یک گوشی تلفن همراه از نوع اسمارتفون در اختیار دارد که او را از جاذبه خانواده دور کرده است. این اقتضای زندگی جدید است و خود به خود باعث میشود که ارتباط خیلی نزدیکی که قبلا بین اعضای خانواده ها بود کمکم از بین برود. در وضعیت فعلی باید بهدنبال راه چارهای بود که طبق آن اعضای جامعه و خانواده با یکدیگر تعامل بیشتری داشته باشند.
اما در همین سالهای اخیر برخی از کارشناسان امور خانواده و متخصصان حوزههای اجتماعی، از متلاشی شدن نهاد خانواده در ایران بهدلیل تن دادن به سبک زندگی مدرن فعلی خبر میدهند. دکتر محمد زاهدیاصل مددکار اجتماعی و عضو هیات علمی دانشگاه علامه طباطبایی یکی از این افراد است که اعتقاد دارد گرایش به تجردگزینی و تن دادن به سبک زندگی جدید باعث شده دهه ۹۰ دهه فروپاشی نهاد خانواده در ایران باشد. اگرچه تحولات تکنولوژیک اخیر باعث شده است تا تفاوت میان روستاها و شهرهای کوچک و بزرگ در تضعیف نهاد خانواده از بین برود و به یک معنی همه خانوادهها چه در روستاها و چه در کلانشهرها به یک میزان در معرض آسیبهای سبک زندگی جدید قرار بگیرند، با این وجود همچنان سهم عمده شکل گیری شخصیتی فرزندان از خانواده تغذیه میشود و براساس تحقیقات، گروه مرجع فرزندان هنوز هم والدین آنها هستند. با توجه به تغییرات و بهرغم ایرادهایی که به سبک زندگی، تحولات اقتصادی و اجتماعی وارد میشود خانواده در جامعه ایران دارای اعتبار بالا و مهمترین نهاد اجتماعی است که در درون آن افراد یک جامعه با هم تعامل دارند و هنوز نهادهای بزرگتر نتوانستهاند جایگزین آن شوند و آنقدرها که شنیده میشود خانواده ایرانی از هم گسیخته نیست. البته نباید دلخوش کنیم و بگوییم نباید نگران بود.
مصادیق بحران
شاید بتوان گفت بازیگر اصلی تغییر سبک زندگی در ایران، شبکه عریض و طویل اینترنت است. امکانی که پس از پیدایش و گسترش، همه جوانب زندگی جهان را تغییر داده است.آمارها نشان میدهد ایران با حدود ۷۷ میلیون نفر جمعیت در سال ۲۰۱۰ میلادی، با بیش از ۴۳ درصد ضریب نفوذ، بیشترین میزان استفاده از اینترنت را در خاورمیانه به خود اختصاص داده است.اما این رقم در فاصله کوتاه پنج ساله ناگهان به دو برابر این مقدار رسید. ضریب نفوذ اینترنت در کشور در سه ماه نخست سال ۹۴ بر مبنای آمار سامانه مدیریت ضریب نفوذ اینترنت، به ۱۲/ ۸۲ درصد رسید. این درحالی بود که پیش از آن، یعنی در سال ۹۳ این شاخص در ایران، ۷۳ درصد بود.شاید جالب باشد بدانید که نتایج یک پژوهش پایاننامهای نشان میدهد که نوجوانان امروز تهرانی بهطور متوسط حدود هشت و نیم ساعت از روزشان را با رسانهها سپری میکنند، یعنی حدودا ۶ ساعت و نیم بیشتر از زمانی که نوجوانان تهرانی پنج سال پیش با رسانهها سپری میکردند.مجید ابهری، آسیبشناس اجتماعی در این باره در گفتوگو با «ایسنا» گفته بود که ماهواره و اینترنت عامل ۸۰ درصد تغییر سبک زندگی ایرانیان است؛ گفتهای که به نظر میرسد چندان هم بیراه نباشد.به هر حال براساس آمار ارائه شده از کل اتصالات در کشور، ضریب نفوذ اینترنت با احتساب ۶۱ میلیون و ۷۰۹ هزار و ۹۲۹ کاربر (IP) به دست آمده و تعداد مشترکان اینترنت بر مبنای جمعیت ۷۵ میلیون و ۱۴۹ هزار نفر در ایران، ۴۳ میلیون و ۲۶ هزار و ۲۷۹ نفر اعلام شده است.
اینترنت موبایل در صدر اتصالات ایرانیها
در گزارش ضریب نفوذ اینترنت در ایران، بیشترین اتصالات کاربران ایرانی مربوط به اینترنت موبایل است و پس از آن اینترنت ADSL بیشترین کاربر را در کشور به خود اختصاص داده است.براین اساس، ضریب نفوذ اینترنت ADSL در کشور به ۰۷/ ۲۲ درصد رسیده است و تعداد کاربران این فناوری، ۱۶ میلیون و ۵۸۲ هزار و ۵۳ کاربر و تعداد مشترکان آن ۶ میلیون و ۶۳۲ هزار و ۸۲۱ مشترک اعلام شده است.همچنین ضریب نفوذ اینترنت موبایل با توسعه ۳G در کشور به ۶۷/ ۳۸ درصد رسیده و ۲۹ میلیون و ۵۸ هزار و ۷۱۹ ایرانی با موبایل خود به اینترنت متصل میشوند.برآوردها از سایر شاخصهای اتصالات در کشور نشان میدهد که همچنان ۶ میلیون و ۹۳۴ هزار و ۷۶۰ نفر در ایران از طریق اینترنت دایل آپ متصل میشوند و ضریب نفوذ این فناوری منسوخ شده با احتساب ۳ میلیون و ۴۶۷ هزار و ۳۸۰ مشترک، ۲۳/ ۹ درصد است.در شاخص اتصال اینترنت از طریق فناوری فیبر نیز ۶ میلیون و ۱۰۶ هزار کاربر در ایران وجود دارد و ضریب نفوذ این فناوری با احتساب ۲ میلیون و ۶۵۶ هزار کاربر، ۱۳/ ۸ درصد برآورد میشود.
ضریب نفوذ اینترنت در شهرهای ایران
در گزارش سامانه مدیریت ضریب نفوذ اینترنت کشور، ۵ استان تهران، مازندران، قم، اصفهان و خوزستان دارای بیشترین ضریب نفوذ اینترنت در کشور هستند و تهران با ۱۴ میلیون و ۳۹۲ هزار کاربر دارای ضریب نفوذ ۱۳/ ۱۱۸ درصدی است و ۱۱ میلیون و ۸۵ هزار مشترک دارد.همچنین استان مازندران با ۳ میلیون و ۳۶۰ هزار و ۴۷۲ کاربر و یک میلیون و ۹۱۹ هزار مشترک، از مرز ۱۰۰ درصد گذشته و ضریب نفوذ ۱۰۹ درصدی را به خود اختصاص داده است.در این ردهبندی استان قم با ضریب نفوذ ۱۰۰.۳۹ درصد و یک میلیون و ۱۵۶ هزار کاربر، اصفهان با ضریب نفوذ ۴۶/ ۹۵ درصد و ۴ میلیون و ۶۵۷ هزار و ۷۷۲ کاربر و خوزستان با ضریب نفوذ ۸۵/ ۹۴ درصد و ۴ میلیون و ۲۹۸ هزار و ۱۹۷ کاربر در رتبههای بعدی استانهای دارای بیشترین ضریب نفوذ اینترنت قرار دارند.بر مبنای این شاخصها، استان خراسان شمالی با ضریب نفوذ ۴۱ درصد، دارای کمترین ضریب نفوذ اینترنت و کاربر در کشور است.سال ۹۳ نیز برخی رسانهها در ایران خبر از عضویت ۱۰ میلیون از ایرانیان در شبکه اجتماعی فیسبوک داده بودند. اگرچه این آمار همه ایرانیان خارج از کشور را نیز در بر میگیرد اما طبیعی است که درصد قابل توجهی از این حجم کاربران فیسبوک، در داخل کشور زندگی میکنند و حاملان تغییرهای بنیادین در جامعه هستند.در واقع اگرچه ضریب نفوذ بیش از صد درصدی نشان دهنده اتصال کاربران ثابت از طریق آیپیهای مختلف است اما با این وجود نیز میتوان نگران تغییر ناگهانی در سبکهای زندگی بود.
درد و درمان
رسانههای اجتماعی مبتنی بر گزارههای لیبرالیسم، جهانی تازه را پیش روی انسان قرار دادهاند، جهانی که بودن در آن گاهی نبودن در جهان واقعی را به دنبال خواهد داشت و گاهی به علت تسریع در انجام کارها زمان بیشتری برای واقعی بودن در اختیار انسان خواهد گذاشت. عصر ارتباطات نه تنها جنبههایی از زندگی انسان و رفتار جمعی او را تغییر داده بلکه حتی روی جسم او نیز تاثیر گذاشته است، فراتر از تاثیراتی مانند آرتروز، چاقی، افزایش تحریکپذیری، تضعیف حافظه، پرخاشگری، گوشهنشینی و... پیچیدگیهای این عصر روی عملکرد مغز انسان نیز اثر داشته است، به گفته پرفسور گید(Giedd): «شیوه ای که امروز ما اطلاعات را دریافت کرده، خودمان را سرگرم میکنیم و تعاملمان با دیگران در ۱۰ سال گذشته بیش از ۵۰۰ سال گذشته تغییر کرده است.... نوجوانان اولین انطباقپذیران (early adopters) با تغییرات پرشتاب تکنولوژیک هستند. ۳۸ سال زمان برد تا رادیو در دسترس ۵۰ میلیون نفر قرار بگیرد، این تعداد برای تلفن ۲۰ سال و برای تلویزیون ۱۳ سال بود، برای وب جهانی ۴ سال طول کشید تا ۵۰ میلیون نفر کاربر بهدست آورد، برای فیسبوک ۳.۶ سال و برای توییتر اندکی کمتر و برای گوگل پلاس ۸۸ روز. آنچه گید آنها را بومیان دیجیتال نامیده حتی در جوامع در حال توسعه نیز دیده میشوند، خردسالانی که بدون آشنایی با زبان بیگانه یا تسلط بر پیچیدگیهای تکنیکی با موبایلها و اسمارتفونها بازی میکنند نمونه این بومیان دیجیتالند، کودکانی که بیشتر از مدرسه، پارک، تفریحگاه و خیابان وقت خود را در انواع رسانههای اجتماعی میگذرانند.
با این مقدمات اما جامعهشناسان معتقدند که تغییرات ایجاد شده در زندگیهای جدید بیش از هر چیز خانواده را با تغییر در معنا و مفهوم مواجه کرده است. آنها میگویند این موضوع حاکی از تحت فشار شدید بودن خانواده است. تمام فشارهای جامعه اقتصادی، اجتماعی، تربیتی و حتی سیاسی بر روی خانواده قرار دارد. در موقعیت زمانی که فشارها برخانواده زیاد میشود، مسلما آسیب و صدمات زیادی به آن خواهد خورد. از جمله این آسیبها میتوان به ایجاد خشونت بین اعضای خانواده، زن و شوهر، پدر، مادر و فرزندان اشاره کرد. معیدفر در این باره نیز میگوید: اگر بخواهیم به کمک خانواده بشتابیم، باید از این فشار ایجاد شده بر خانواده بکاهیم. خانواده زحمت خود را میکشد. و این مسوولان هستند که نتوانسته اند در کمتر کردن این بار سنگین کاری کنند و هزینه سنگین تعلیم و تربیت را هم بر دوش خانواده انداختهاند.به هر حال نسب نوین جامعه ایرانی که اغلب متولدان دهه هفتاد و هشتاد هستند، تجربهای از زندگی بدون موبایل و اینترنت ندارند. آنها شیوههای نوینی در زندگی پیش رو دارند که با شیوه و سبک زندگی والدینشان چندان که باید و شاید هماهنگ نیست. این شکاف لایف استایلی به توجه به مقدمهای که سخنش رفت بیگمان میتواند موجد بسیاری از بحرانهای خانوادگی نیز شود. طبیعی است که راهکار مقابله با این بحرانها محدود کردن دسترسیها به اینترنت نیست؛ بلکه تقویت بنیانهای فرهنگی و همچنین بنیانهای اقتصادی خانوادهها است.
خیلی دور نیست. شاید از پانزده تا بیست سال پیش هم بتوان نمونههای متعددی از یک نوع زندگی خانوادگی مثال آورد که در آن زندگی دورهمی خانوادهها به شکل بسیار متفاوتی از آنچه امروز در جریان است وجود داشت. خانوادهها پرجمعیتتر از امروز بود و روابط خانوادگی شکل مستحکمتری داشت. به اضافه اینکه حتی گاهی همسایهها نیز بخشی از خانواده به شمار میآمدند.
دورهم نشستنهای خانوادگی هر شب در حیاط بزرگ یا در پذیرایی بزرگ خانه تشکیل میشد و بزرگترها و کوچکترها دور هم مینشستند و با همدیگر سخن میگفتند. معمولا پدرها جدا، مادرها جدا و بچهها نیز بهصورتی جدا کلونیهای کوچکی تشکیل میدادند و شب سپری میشد. در کنار هم بودن، طرح مشکلات، کمک برای رفع آنها، تلقین عشق و محبت و آرامش از مهمترین شاخصههای تعریف یک خانواده به شمار میآمد. در این نوع خانوادهها عمدتا فاصله فیزیکی افراد خانواده از همدیگر کمتر از متوسط فاصله در خانوادههای امروزی است. تفاوت این فاصله را میتوان در موقعیت نشستن در پذیرایی، تماشای تلویزیون، صرف غذا و... به وضوح مشاهده کرد. با این همه اگرچه فکر کردن به شیوههای چند سال پیش خانوادههای ایرانی برای همه جوانان و بزرگترها یک نوستالژی شیرین است، اما امروزه بهدلیل شیوه جدید زندگی و تکنولوژیهای بسیار روزآمد و جدیدی که وجود دارد در کنار هم بودن بین افراد خانواده بسیار کم شده و البته همین موضوع به یکی از نگرانیهای جامعه تبدیل شده است.امروز اعضای خانواده برای صدا کردن یکدیگر پیامک میزنند و حتی همان زمان اندک تماشای دورهمی تلویزیون را نیز صرف گذراندن وقت در اینترنت یا استفاده از ابزارهای ارتباطی نوین میکنند. رسانههای اجتماعی محبوبترین بخشهای فضای مجازی برای استفاده عموم هستند. از کودکان و نوجوانان گرفته تا مادربزرگها، مدارس، شرکتهای دولتی، انجمنهای خیریه، برندهای تجاری و... همه و همه سعی میکنند در رسانههای اجتماعی حضور پیدا کرده و ضمن تولید محتوا برای خود مخاطبان ثابتی دست و پا کنند. با این همه نباید از نظر دور داشت که برجسته کردن آسیبهای هر پدیده تازهای به معنای ناقص دیدن آن پدیده و به کجراهه کشاندن تئوریهای اصلاحی آن است. شیوه زندگی جدید افزون بر اینکه در کنار آسیبها، نقاط قوت و امیدبخشیهایی نیز دارد، در واقع یک تغییر گریزناپذیر در جهان مدرن است و به هر طریق باید با آن کنار آمد. از این نظر شاید لازم باشد که در همین ابتدا تاکید کنیم انتخاب این موضوع برای بررسی در این شماره از ویژهنامه آخر هفته «دنیایاقتصاد» به معنی تلاش برای مبارزه با سبک زندگی جدید یا مقاومت در برابر آن نیست. بلکه هدف شناخت درست و کامل موضوع و در صورت امکان، بررسی برخی راههای اصلاحی در این باره است.
در آستانه یک بحران
دکتر سعید معیدفر جامعهشناس، در مورد شیوه جدید زندگی میگوید: یک سری مسائل وجود دارد که بخشی از زندگی امروز شدهاند. باید پذیرفت که خانواده امروز بهتدریج ویژگیهای سنتی خود را از دست میدهد و اگر در گذشته افراد یک خانواده درهمه بخشهای تولید، مصرف، تفریحات، تصمیمگیریها و حتی اقتصاد همه با یکدیگر تعامل داشتند، امروز اعضای خانواده در حوزه تولید نقشی ندارند و یک واحد مصرفکننده شدهاند.این استاد جامعهشناسی میگوید: شیوه معیشتی جدید خود به خود موجب تفکیک نقشها و جدا شدن اعضای خانواده در بسیاری از زمینهها میشود. به اعتقاد دکتر معیدفر، خانواده امروزی عمدتا نقش تولید مثلی دارد و بعد هم با بزرگ شدن بچهها خانواده قبلی از هم میپاشد و این برعکس دوران قدیم است که بچهها همچنان در حاشیه خانواده بزرگ باقی میماندند و بعد از ازدواج با خانواده پدر و مادر در یک جا زندگی میکردند و یک فعالیت اقتصادی را دنبال میکردند.این جامعهشناس معتقد است بخشی از این سبک زندگی تحمیلی زندگی مدرن است و چارهای جز تن دادن به آن هم وجود ندارد. او میگوید: شیوه زندگی امروزی راه چارهای ندارد و قابل بازگشت به گذشته هم نیست. گاهی اوقات هر کدام از اعضای خانواده برای خود شغل متفاوتی دارند و یکدیگر را در طول روز نمیبینند. در خانوادههایی که افراد آن صمیمیتر هستند شاید در یک فرصت کوتاه شبانه با هم غذایی بخورند. در گذشته اعضای خانواده در کنار هم به تفریح میپرداختند و باهم تلویزیون میدیدند اما امروزه احتمال دارد در هر خانه چند تلویزیون یا کامپیوتر وجود داشته باشد که هر کدام از افراد خانواده را به سمت خود میکشد. این در حالی است که فراتر از آن امروزه هر یک از اعضای خانواده یک گوشی تلفن همراه از نوع اسمارتفون در اختیار دارد که او را از جاذبه خانواده دور کرده است. این اقتضای زندگی جدید است و خود به خود باعث میشود که ارتباط خیلی نزدیکی که قبلا بین اعضای خانواده ها بود کمکم از بین برود. در وضعیت فعلی باید بهدنبال راه چارهای بود که طبق آن اعضای جامعه و خانواده با یکدیگر تعامل بیشتری داشته باشند.
اما در همین سالهای اخیر برخی از کارشناسان امور خانواده و متخصصان حوزههای اجتماعی، از متلاشی شدن نهاد خانواده در ایران بهدلیل تن دادن به سبک زندگی مدرن فعلی خبر میدهند. دکتر محمد زاهدیاصل مددکار اجتماعی و عضو هیات علمی دانشگاه علامه طباطبایی یکی از این افراد است که اعتقاد دارد گرایش به تجردگزینی و تن دادن به سبک زندگی جدید باعث شده دهه ۹۰ دهه فروپاشی نهاد خانواده در ایران باشد. اگرچه تحولات تکنولوژیک اخیر باعث شده است تا تفاوت میان روستاها و شهرهای کوچک و بزرگ در تضعیف نهاد خانواده از بین برود و به یک معنی همه خانوادهها چه در روستاها و چه در کلانشهرها به یک میزان در معرض آسیبهای سبک زندگی جدید قرار بگیرند، با این وجود همچنان سهم عمده شکل گیری شخصیتی فرزندان از خانواده تغذیه میشود و براساس تحقیقات، گروه مرجع فرزندان هنوز هم والدین آنها هستند. با توجه به تغییرات و بهرغم ایرادهایی که به سبک زندگی، تحولات اقتصادی و اجتماعی وارد میشود خانواده در جامعه ایران دارای اعتبار بالا و مهمترین نهاد اجتماعی است که در درون آن افراد یک جامعه با هم تعامل دارند و هنوز نهادهای بزرگتر نتوانستهاند جایگزین آن شوند و آنقدرها که شنیده میشود خانواده ایرانی از هم گسیخته نیست. البته نباید دلخوش کنیم و بگوییم نباید نگران بود.
مصادیق بحران
شاید بتوان گفت بازیگر اصلی تغییر سبک زندگی در ایران، شبکه عریض و طویل اینترنت است. امکانی که پس از پیدایش و گسترش، همه جوانب زندگی جهان را تغییر داده است.آمارها نشان میدهد ایران با حدود ۷۷ میلیون نفر جمعیت در سال ۲۰۱۰ میلادی، با بیش از ۴۳ درصد ضریب نفوذ، بیشترین میزان استفاده از اینترنت را در خاورمیانه به خود اختصاص داده است.اما این رقم در فاصله کوتاه پنج ساله ناگهان به دو برابر این مقدار رسید. ضریب نفوذ اینترنت در کشور در سه ماه نخست سال ۹۴ بر مبنای آمار سامانه مدیریت ضریب نفوذ اینترنت، به ۱۲/ ۸۲ درصد رسید. این درحالی بود که پیش از آن، یعنی در سال ۹۳ این شاخص در ایران، ۷۳ درصد بود.شاید جالب باشد بدانید که نتایج یک پژوهش پایاننامهای نشان میدهد که نوجوانان امروز تهرانی بهطور متوسط حدود هشت و نیم ساعت از روزشان را با رسانهها سپری میکنند، یعنی حدودا ۶ ساعت و نیم بیشتر از زمانی که نوجوانان تهرانی پنج سال پیش با رسانهها سپری میکردند.مجید ابهری، آسیبشناس اجتماعی در این باره در گفتوگو با «ایسنا» گفته بود که ماهواره و اینترنت عامل ۸۰ درصد تغییر سبک زندگی ایرانیان است؛ گفتهای که به نظر میرسد چندان هم بیراه نباشد.به هر حال براساس آمار ارائه شده از کل اتصالات در کشور، ضریب نفوذ اینترنت با احتساب ۶۱ میلیون و ۷۰۹ هزار و ۹۲۹ کاربر (IP) به دست آمده و تعداد مشترکان اینترنت بر مبنای جمعیت ۷۵ میلیون و ۱۴۹ هزار نفر در ایران، ۴۳ میلیون و ۲۶ هزار و ۲۷۹ نفر اعلام شده است.
اینترنت موبایل در صدر اتصالات ایرانیها
در گزارش ضریب نفوذ اینترنت در ایران، بیشترین اتصالات کاربران ایرانی مربوط به اینترنت موبایل است و پس از آن اینترنت ADSL بیشترین کاربر را در کشور به خود اختصاص داده است.براین اساس، ضریب نفوذ اینترنت ADSL در کشور به ۰۷/ ۲۲ درصد رسیده است و تعداد کاربران این فناوری، ۱۶ میلیون و ۵۸۲ هزار و ۵۳ کاربر و تعداد مشترکان آن ۶ میلیون و ۶۳۲ هزار و ۸۲۱ مشترک اعلام شده است.همچنین ضریب نفوذ اینترنت موبایل با توسعه ۳G در کشور به ۶۷/ ۳۸ درصد رسیده و ۲۹ میلیون و ۵۸ هزار و ۷۱۹ ایرانی با موبایل خود به اینترنت متصل میشوند.برآوردها از سایر شاخصهای اتصالات در کشور نشان میدهد که همچنان ۶ میلیون و ۹۳۴ هزار و ۷۶۰ نفر در ایران از طریق اینترنت دایل آپ متصل میشوند و ضریب نفوذ این فناوری منسوخ شده با احتساب ۳ میلیون و ۴۶۷ هزار و ۳۸۰ مشترک، ۲۳/ ۹ درصد است.در شاخص اتصال اینترنت از طریق فناوری فیبر نیز ۶ میلیون و ۱۰۶ هزار کاربر در ایران وجود دارد و ضریب نفوذ این فناوری با احتساب ۲ میلیون و ۶۵۶ هزار کاربر، ۱۳/ ۸ درصد برآورد میشود.
ضریب نفوذ اینترنت در شهرهای ایران
در گزارش سامانه مدیریت ضریب نفوذ اینترنت کشور، ۵ استان تهران، مازندران، قم، اصفهان و خوزستان دارای بیشترین ضریب نفوذ اینترنت در کشور هستند و تهران با ۱۴ میلیون و ۳۹۲ هزار کاربر دارای ضریب نفوذ ۱۳/ ۱۱۸ درصدی است و ۱۱ میلیون و ۸۵ هزار مشترک دارد.همچنین استان مازندران با ۳ میلیون و ۳۶۰ هزار و ۴۷۲ کاربر و یک میلیون و ۹۱۹ هزار مشترک، از مرز ۱۰۰ درصد گذشته و ضریب نفوذ ۱۰۹ درصدی را به خود اختصاص داده است.در این ردهبندی استان قم با ضریب نفوذ ۱۰۰.۳۹ درصد و یک میلیون و ۱۵۶ هزار کاربر، اصفهان با ضریب نفوذ ۴۶/ ۹۵ درصد و ۴ میلیون و ۶۵۷ هزار و ۷۷۲ کاربر و خوزستان با ضریب نفوذ ۸۵/ ۹۴ درصد و ۴ میلیون و ۲۹۸ هزار و ۱۹۷ کاربر در رتبههای بعدی استانهای دارای بیشترین ضریب نفوذ اینترنت قرار دارند.بر مبنای این شاخصها، استان خراسان شمالی با ضریب نفوذ ۴۱ درصد، دارای کمترین ضریب نفوذ اینترنت و کاربر در کشور است.سال ۹۳ نیز برخی رسانهها در ایران خبر از عضویت ۱۰ میلیون از ایرانیان در شبکه اجتماعی فیسبوک داده بودند. اگرچه این آمار همه ایرانیان خارج از کشور را نیز در بر میگیرد اما طبیعی است که درصد قابل توجهی از این حجم کاربران فیسبوک، در داخل کشور زندگی میکنند و حاملان تغییرهای بنیادین در جامعه هستند.در واقع اگرچه ضریب نفوذ بیش از صد درصدی نشان دهنده اتصال کاربران ثابت از طریق آیپیهای مختلف است اما با این وجود نیز میتوان نگران تغییر ناگهانی در سبکهای زندگی بود.
درد و درمان
رسانههای اجتماعی مبتنی بر گزارههای لیبرالیسم، جهانی تازه را پیش روی انسان قرار دادهاند، جهانی که بودن در آن گاهی نبودن در جهان واقعی را به دنبال خواهد داشت و گاهی به علت تسریع در انجام کارها زمان بیشتری برای واقعی بودن در اختیار انسان خواهد گذاشت. عصر ارتباطات نه تنها جنبههایی از زندگی انسان و رفتار جمعی او را تغییر داده بلکه حتی روی جسم او نیز تاثیر گذاشته است، فراتر از تاثیراتی مانند آرتروز، چاقی، افزایش تحریکپذیری، تضعیف حافظه، پرخاشگری، گوشهنشینی و... پیچیدگیهای این عصر روی عملکرد مغز انسان نیز اثر داشته است، به گفته پرفسور گید(Giedd): «شیوه ای که امروز ما اطلاعات را دریافت کرده، خودمان را سرگرم میکنیم و تعاملمان با دیگران در ۱۰ سال گذشته بیش از ۵۰۰ سال گذشته تغییر کرده است.... نوجوانان اولین انطباقپذیران (early adopters) با تغییرات پرشتاب تکنولوژیک هستند. ۳۸ سال زمان برد تا رادیو در دسترس ۵۰ میلیون نفر قرار بگیرد، این تعداد برای تلفن ۲۰ سال و برای تلویزیون ۱۳ سال بود، برای وب جهانی ۴ سال طول کشید تا ۵۰ میلیون نفر کاربر بهدست آورد، برای فیسبوک ۳.۶ سال و برای توییتر اندکی کمتر و برای گوگل پلاس ۸۸ روز. آنچه گید آنها را بومیان دیجیتال نامیده حتی در جوامع در حال توسعه نیز دیده میشوند، خردسالانی که بدون آشنایی با زبان بیگانه یا تسلط بر پیچیدگیهای تکنیکی با موبایلها و اسمارتفونها بازی میکنند نمونه این بومیان دیجیتالند، کودکانی که بیشتر از مدرسه، پارک، تفریحگاه و خیابان وقت خود را در انواع رسانههای اجتماعی میگذرانند.
با این مقدمات اما جامعهشناسان معتقدند که تغییرات ایجاد شده در زندگیهای جدید بیش از هر چیز خانواده را با تغییر در معنا و مفهوم مواجه کرده است. آنها میگویند این موضوع حاکی از تحت فشار شدید بودن خانواده است. تمام فشارهای جامعه اقتصادی، اجتماعی، تربیتی و حتی سیاسی بر روی خانواده قرار دارد. در موقعیت زمانی که فشارها برخانواده زیاد میشود، مسلما آسیب و صدمات زیادی به آن خواهد خورد. از جمله این آسیبها میتوان به ایجاد خشونت بین اعضای خانواده، زن و شوهر، پدر، مادر و فرزندان اشاره کرد. معیدفر در این باره نیز میگوید: اگر بخواهیم به کمک خانواده بشتابیم، باید از این فشار ایجاد شده بر خانواده بکاهیم. خانواده زحمت خود را میکشد. و این مسوولان هستند که نتوانسته اند در کمتر کردن این بار سنگین کاری کنند و هزینه سنگین تعلیم و تربیت را هم بر دوش خانواده انداختهاند.به هر حال نسب نوین جامعه ایرانی که اغلب متولدان دهه هفتاد و هشتاد هستند، تجربهای از زندگی بدون موبایل و اینترنت ندارند. آنها شیوههای نوینی در زندگی پیش رو دارند که با شیوه و سبک زندگی والدینشان چندان که باید و شاید هماهنگ نیست. این شکاف لایف استایلی به توجه به مقدمهای که سخنش رفت بیگمان میتواند موجد بسیاری از بحرانهای خانوادگی نیز شود. طبیعی است که راهکار مقابله با این بحرانها محدود کردن دسترسیها به اینترنت نیست؛ بلکه تقویت بنیانهای فرهنگی و همچنین بنیانهای اقتصادی خانوادهها است.
ارسال نظر