قدرت ابراهیمی در گفتگو با دنیای اقتصاد:
زبان مشترک دولت و انبوه سازان؛ الزام مهم صنعتی سازی ساختمان
مهندس قدرت ابراهیمی متولد ۱۳۴۹ و دانشجوی رشته MBA است که ۱۰ سال سابقه اجرایی در پروژههای ساختمانی دارد. از سوابق او میتوان به مدیریت و ریاست هیات مدیره شرکت آیسا سازه دماوند، مدیریت پروژه شرکت صمیم ساخت گیلان در طرحهای مسکن مهر -تعاونی یک و دو، مـــدیریت پــــروژه آبمعدنی«به سبز» و احداث دانشگاه پیام نور دماوند اشاره کرد. همچنین تعداد واحدهای اجراشده ای که وی مدیریت آنها را برعهده داشته بالغ بر۷۱۷ واحد مسکونی است که شامل ۳۰۱ واحد به صورت صنعتی و ۴۱۶ واحد به صورت نیمه صنعتی است. اصلاح ساختار مدیریت در کشور از دغدغههای اوست وی اعتقاد دارد که مدیریت صحیح جزو اصول برنامه ریزی برای احداث پروژه ها است.
مهندس قدرت ابراهیمی متولد 1349 و دانشجوی رشته MBA است که 10 سال سابقه اجرایی در پروژههای ساختمانی دارد. از سوابق او میتوان به مدیریت و ریاست هیات مدیره شرکت آیسا سازه دماوند، مدیریت پروژه شرکت صمیم ساخت گیلان در طرحهای مسکن مهر -تعاونی یک و دو، مـــدیریت پــــروژه آبمعدنی«به سبز» و احداث دانشگاه پیام نور دماوند اشاره کرد. همچنین تعداد واحدهای اجراشده ای که وی مدیریت آنها را برعهده داشته بالغ بر717 واحد مسکونی است که شامل 301 واحد به صورت صنعتی و 416 واحد به صورت نیمه صنعتی است. اصلاح ساختار مدیریت در کشور از دغدغههای اوست وی اعتقاد دارد که مدیریت صحیح جزو اصول برنامه ریزی برای احداث پروژه ها است. روند توسعه صنعت ساختمان را در حال حاضر چگونه ارزیابی می کنید؟ همانطور که میدانید، ساختمان در هر کشور سرمایه بسیار بزرگی محسوب شده و مبالغ بسیار سنگینی سالانه در صنـــعت ساخـــتمان سرمایهگذاری می شود. درکشور ما با آنکه همه تلاشهای دست اندرکاران در جهت توسعه این صنعت است، متاسفانه هنوز نتوانستهاند به استانداردهای اجرایی خوبی در تهیه مصالح مرغوب و ارزانقیمت و ساخت متناسب با نیاز مردم که از دغدغههای مهم
محسوب میشود دست یابند. این در حالی است که باید ساختارهای موجود را تغییر دهیم و مهمترین گام در این راه فراهم آوردن زمینه مناسب جهت توسعه ساختمانهای صنعتی با قیمت مناسب و طول عمر بیشتر است که میتواند از به هدر رفتن سرمایه و منابع و زمان جلوگیری نماید و از نظر کیفیت و ایمنی پاسخگوی نیازهای مردم باشد. آیا ساختار فعلی صنعت ساختمان در ایران جوابگوی نیازهای کشور است؟ امروز روش ساخت مسکن در کشور که به عنوان سنتیسازی شناخته شده است با توجه به صرف مصالح گران قیمت و نیز رعایت اصول ساخت و طراحی مدرن و مهندسی، در موارد زیادی پاسخگوی نیاز روزافزون مسکن در کشور نیست. علاوه بر آن، ساخت ساختمان به روش سنتی آسیبهای فراوانی به منابع و سرمایه ملی وارد میکند که در بعضی موارد جبران آن بسیار سخت و شاید ناممکن باشد. این در حالی است که مسکن بعد از تغذیه نقش اساسی در حیات و آسایش انسان ایفا میکند و صرفا این تفکر که داشتن یک چهاردیواری و سقف پاسخگوی نیاز امروز ما باشد کافی نیست. نوع سازه ساختمان و مصالح به کار رفته در آن، استحکام و رعایت مبحث نوزدهم از جمله سوالاتی است که هر خریدار از سازنده میپرسد و پاسخ دادن به این سوالات
حتا اگرساختمان به طور دقیق طراحی شده باشد، به دلیل وجود مصالح غیراستاندارد و نحوه اجرای ناصحیح بسیار مشکل است. متاسفانه در کشور شاهد هستیم ساختمانی که با صرف منابع، سرمایه و زمان زیادی ساخته میشود به دلیل ساختار فعلی حداکثر پس از 25 سال کلنگی یا معیوب شده و باید تخریب گردد. لذا با توجه به رشد جمعیت، نیاز روزافزون به مسکن و محدود بودن منابع و انرژی، در جهت حفظ منابع موجود و جلوگیری از هدر رفتن سرمایه کشور نیاز به تغییر ساختار از سنتی به صنعتی وجود دارد که بتوان با انجام یک کار پیش مهندسی هزینه، زمان نیروی انسانی و منابع طبیعی را مدیریت و صرفهجویی کرد. چالشها و مشکلات اساسی صنعت ساختمان در ایران چیست؟ در بیان چالشها و مشکلات اساسی صنعت ساختمان عناصر زیادی وجود دارد که مهمترین آنها عبارتند از: 1- طراحی که خود شامل آییننامهها و روش طراحی (نرمافزارهای مورد استفاده) میشود که آییننامههای طراحی در ایران به طور کلی برگرفته از آییننامههای کشورهای صنعتی بزرگ مثل آمریکا و ... هستند. باید در نظر داشت آییننامهها تعیین کننده نوع و مقدار مصالح مصرفی در ساختمان و در نهایت قیمت تمام شده ساختمان است و فرآیند
آییننامهای که شرایط جامعه را در نظر نداشته باشد، ناخواسته منجر به ساخت و سازهای گرانتر و باکیفیتی پایینتر از آنچه آییننامه منظور داشته است میشود. در روش طراحی امروزه از نرمافزارهایی استفاده میشود که در مجموع قفل شکسته هستند که این نیز مشکل جدیدی به پروسه طراحی اضافه میکند چون اکثر نرمافزارهای قفل شکسته هنگام طراحی، جوابهای مناسبی در اختیار مهندسان طراح نمیگذارد و امکان خطای مهندسان کمتجربه ما افزایش مییابد. 2- نحوه اجرا که عموما در بخش خصوصی با وجود قوانین و مقررات موجود متاسفانه در اکثر مواد مجریان با صلاحیتی به کار گرفته نمیشود. در نحوه اجرای ساختمان به دلیل استفاده مجریان کمصلاحیت و حتی در مواردی بدون صلاحیت و کارگران غیرماهر مشکلات قابل توجهی وجود دارد که موجب اتلاف هزینهها و احداث ساختمانهای غیراستاندارد میشود. 3- مصالح ساختمانی مورد استفاده در پروژههای ساختمانی با استانداردهای موجود فاصله دارند و چون طراحان در طرحهای خود فرض را بر استفاده از مصالح استاندارد منظور میدارند در شروع اجرای پروژه با مغایرتهای اساسی مواجه میشوند که اصولا غیرقابل قبول هستند. استفاده از آهنآلات متفرقه،
تیرچههای ساخته شده در کارگاههای غیراستاندارد بدون نظارت مهندس باتجربه، استفاده از بتنهای غیراستاندارد که عموما در فعالیتهای ذکرشده فوق افراد فاقد آموزش و مهارت لازم مشغول فعالیت هستند که حل مسائل گفته شده نیاز به عزم همگانی سازمانها و نهادهای ذیربط و اصلاح آییننامهها و روشهای گذشته و تدوین روشهای جدید دارد. موانع بنیادی صنعتی شدن ساختمان را شرح دهید و در حال حاضر الزامات این صنعت چیست؟ بیشک پیادهسازی چرخه صنعتیسازی مسکن نیازمند اقدامات و تغییرات در حوزههای مختلف مرتبط با صنعت ساختمانسازی است و این اقدامات حداقل در چند مقوله به عنوان پیش نیاز دارای اهمیت فوقالعاده ای است، که در این زمینه میتوان به برنامهریزی، آگاهسازی، توانمندسازی، تحریک تقاضا از سنتی به صنعتی، تهیه انتشار استانداردها، تولید مصالح و ابزار و لوازم مورد نیاز، آموزش نیروهای متخصص و ساماندهی اشاره کرد. با توجه به موارد ذکر شده بالا باید دید چه باید میکردیم و چه کردهایم به نظر من در حال حاضر از الزامات مهم این صنعت پیدا کردن زبان مشترک میان عوامل و دستاندرکاران و هم گام و هم سرعت شدن مجموعه است و تا زمانی که این تغییر در
رویکرد به وجود نیاید، ساخت و ساز صنعتی در کشور به اهداف خود نخواهد رسید. هدفمندی یارانهها چه تاثیری بر صنعت ساختمان داشته است؟ با توجه به سیاستهای اعلام شده در ابتدای اجرای هدفمندی یارانهها در خصوص عدم تغییر قیمت مسکن، در عمل شاهد آن بودیم با تغییر قیمت حاملهای انرژی و بالا رفتن هزینههایی نظیر هزینه تولید مصالح، هزینه حمل و بالا رفتن هزینههای زندگی در نتیجه افزایش نرخ دستمزدها اتفاق افتاد که افزایش قیمت تمام شده مسکن را به دنبال داشته است. تجربیات شما در ساخت مسکن مهر چه بوده است؟ از فروردین سال 89 در پروژههای مسکن مهر مشغول به فعالیت هستم. چالشها و مشکلات زیادی را در طی این دوران تجربه کردم که عوامل موثر در وجود چالشها را میتوانم به طور خلاصه بیان کنم. - عدم مطابقت انجام کار به روش EPC - عدم ارائه اطلاعات کامل قبل از اجرای پروژه، برآورد قیمت نادقیق، عدم پیشبینی نرخ تورم در طول پروژه که سبب ریسک بالا در قراردادهای EPC میشود. - زمینهای نامرغوب و نبود امکانات مناسب از قبیل راههای دسترسی - آب و برق که مشکلات فراوانی را برای سازندگان ایجاد نموده و باعث بالا رفتن هزینههای تمام شده است. - عدم
آگاهسازی متقاضیان در خصوص قیمت تمام شده و وعده واگذاری واحدها به متقاضیان با قیمت ثابت که با افزایش نرخ تورم و در نهایت بالا رفتن قیمت تمام شده ساختمان، نارضایتی متقاضیان را در بر داشته است. - در قراردادهای دوجانبه، عدم آشنایی کارفرمایان (تعاونیها) به علم مدیریت و نبود مشاور مناسب با طرح در کنار کارفرمایان به دلیل پایین بودن نرخ دستمزد در نظر گرفته شده برای مشاوران امکان بهرهمندی از این خدمات در پروژهها کمتر میسر میشود. - پایین بودن قیمت ساخت و نداشتن توجیه اقتصادی موجب عدم استفاده از مدیران با تجربه در امر مدیریت پروژه شده و حتا در موارد زیادی دیده شده پیمانکار به دلیل سودآور نبودن پروژه در مرحله سفتکاری یا نازککاری کار را متوقف و گاهی اوقات ترک نمایند. - نبود WBS مناسب جهت تهیه صورت وضعیتها و عدم آشنایی کارفرمایان به این موضوع که در بعضی موقع پرداختهای غیرکارشناسی اتفاق افتاده است. با وجود اینکه پیشبینی میشد قراردادهایی که به صورت EPC و با مدت اجرای غیرکارشناسی در نظر گرفته شده ممکن است مشکلات زیادی را برای کارفرمایان و پیمانکاران به وجود آورد اما در خصوص حل اختلافات فی مابین کارفرما و پیمانکار
راهکارهای مناسبی پیشبینی نشده بود که در مواردی باعث طولانیشدن حل اختلافات و در نهایت مواجه شدن با تورم سالانه و پرداخت هزینههای اضافی شده است.
ارسال نظر