محقق«شهر زیرزمینی» از قابلیت های زیر سطحی پایتخت میگوید:
ورود به زیر زمین تهران
محمدمهدی صفایی، عضو هیات علمی دانشگاه آزاد واحد تهران جنوب و کارشناس ارشد معماری یکی از ارائه دهندگان الگوی جدید توسعه فضاهای زیرسطحی است. او که از سال ۲۰۰۷ تاکنون در مرکز بین المللی تحقیقاتی توسعه فضاهای زیر سطحی (ACCUS) عضویت دارد از الگوی جدیدی برای افزایش توسعه فضاهای سبز و کاهش آلودگی هوای پایتخت خبر میدهد.
او با اشاره به الگوی تجربه شده ایجاد شهرهای زیرزمینی در سایر کشورهای دنیا میگوید: تهران نیز در توسعه فضاهای زیرسطحی پیشرو است با این تفاوت که هنوز نتوانسته این الگو را از پلاک های محدود که توسط مالکان آنها ، به تراز منفی جهت تامین مثلا پارکینگ های عمیق پیش روی کرده اند، به بخش گسترده شهر تعمیم دهد و از این طریق بر افزایش کیفیت زندگی شهروندان بیفزاید.
او با اشاره به الگوی تجربه شده ایجاد شهرهای زیرزمینی در سایر کشورهای دنیا میگوید: تهران نیز در توسعه فضاهای زیرسطحی پیشرو است با این تفاوت که هنوز نتوانسته این الگو را از پلاک های محدود که توسط مالکان آنها ، به تراز منفی جهت تامین مثلا پارکینگ های عمیق پیش روی کرده اند، به بخش گسترده شهر تعمیم دهد و از این طریق بر افزایش کیفیت زندگی شهروندان بیفزاید.
محمدمهدی صفایی، عضو هیات علمی دانشگاه آزاد واحد تهران جنوب و کارشناس ارشد معماری یکی از ارائه دهندگان الگوی جدید توسعه فضاهای زیرسطحی است. او که از سال 2007 تاکنون در مرکز بین المللی تحقیقاتی توسعه فضاهای زیر سطحی (ACCUS) عضویت دارد از الگوی جدیدی برای افزایش توسعه فضاهای سبز و کاهش آلودگی هوای پایتخت خبر میدهد.
او با اشاره به الگوی تجربه شده ایجاد شهرهای زیرزمینی در سایر کشورهای دنیا میگوید: تهران نیز در توسعه فضاهای زیرسطحی پیشرو است با این تفاوت که هنوز نتوانسته این الگو را از پلاک های محدود که توسط مالکان آنها ، به تراز منفی جهت تامین مثلا پارکینگ های عمیق پیش روی کرده اند، به بخش گسترده شهر تعمیم دهد و از این طریق بر افزایش کیفیت زندگی شهروندان بیفزاید. او تاکید دارد این مدل به روشی نوین از معماری دل انگیز تاکید دارد که علاوه بر زیبایی بصری، در میان شهروندان حس دل انگیزی رابه وجود می آورد. با او گفتوگویی در مورد زوایای مختلف این الگو انجام داده ایم که در ادامه میآید:
بررسیها از وضعیت آلودگی هوای پایتخت نشان میدهد: تغییرات به وجود آمده در جنس و ترکیب آلودگی هوای تهران ناشی از یک عامل به نام «تخریب باغات و فضای سبز شهری و تبدیل آنها به ساختمانها» است که میزان آلودگی هوای شهر چند میلیونی تهران را به سه برابر استاندارد جهانی رسانده است. به گفته کارشناسان سلامت و محیط زیست، یکی از راههایی که به نظر میرسد میتواند در کنترل آلودگی هوا کمککننده باشد افزایش فضای سبز شهری از طریق کاشت درختان است. شما اخیرا الگویی پیشنهاد دادهاید که بر مبنای آن سطوح شهری برای توسعه فضای سبز در شهر تهران از طریق انتقال کاربریهای خدماتی به «زیرزمین» آزادسازی میشود. اجرای این طرح از چه طریقی ممکن است؟
قبل از آنکه زوایای مختلف طرح را تشریح کنم توجه شما را به یک نکته جالب جلب میکنم تا میزان اهمیت اجرای طرحهایی از این نوع در شهر تهران درک شود. به سبک زندگی در چند دهه گذشته در شهر تهران که بازمیگردیم میبینیم زندگی بخش عمدهای از شهروندان در خانههایی بود که مشخصه بارز و جذاب آن حیاطی زیبا، مملو از گیاهان سبز و گلدانهای تزئینی با حوضی نیلگون در وسط آن بود. شهر تهران که روزگاری باغ شهری کوچک در میان باغهای فراوان در دامنه سلسله کوههای البرز و مزارع سبز دشت ورامین محصور بوده، امروزه به تودهای حجیم از ساختمانهای بلند با منظرهای نه چندان مناسب و بهدور از سابقه تاریخی، هویت سبز خود را کم و بیش از دست داده است. در متون تاریخی بسیار بر جاذبههای طبیعی، سرسبزی و صفای این شهر تاکید فراوان شده است.
با گذشت بیش از ۲۰۰ سال از پایتخت شدن تهران و رشد سریع، با جمعیتی بالغ بر ۸ میلیون نفر، این شهر اکنون با کمبود فضای سبز مناسب و کافی مواجه است که بر اثر آن کمبود اکسیژن کافی، آلودگی هوا و امراض ناشی از آن، کاهش کیفیت زندگی و عدم سرزندگی شهری و عوامل متعدد دیگر را به همراه دارد که همه شهروندان تهران بر آن به خوبی واقف هستند و اثرات مخرب آن را بر روح، روان و جسم خود و عزیزانشان میبینند. حال که اکثر باغها و درختان را از بین بردهایم و در خانهها، آپارتمانهای بدون گیاه یا برجهای مرتفع زندگی میکنیم این سوال مطرح میشود که چگونه میتوانیم به این شهر سرزندگی و طبیعت گذشته را بازگردانیم؟ و از کجا باید شروع کرد؟ در شرایط کنونی امکان تغییر کاربریها یا تخریب ساختمانهای موجود و تبدیل آنها با هزینه بسیار بالا مواجه و چه بسا غیرممکن است. چرا که قیمت زمین و ساختمانها بسیار گران و تملک زمینها و تبدیل آنها به فضای سبز امری دشوار و پرهزینه است. اما با تامین کاربریها و حفظ منافع مردم امکان جذب مشارکتهای مردمی افزایش یافته و صاحبان املاک با امنیت خاطر، پذیرای تغییرات خواهند بود.
در قالب این الگو که دارای تجارب جهانی است مناطقی از شهر که فاقد فضاهای تاریخی و فضاهای سبز و عمومی کافی هستند و امکان گودبرداریهای عمیق و ایجاد فضاهای زیرزمینی را دارند، از طریق انتقال برخی سازههای خدماتی به زیرزمین، امکان توسعه فضای سبز درآنها فراهم میآید. در مقابل تغییراتی که در این بافت منتخب شهری ایجاد میشود به این صورت خواهد بود که فضاهای مسکونی در روی سطح زمین بهصورت نواری در حاشیه اطراف میدان و در محل قبلی پلاکهای تجاری و مسکونی پیشبینی میشوند، فضاهای تجاری به طبقات زیرزمین اول تا سوم و فضاهای خدماتی نظیر سینماها به طبقات زیرزمین چهارم منتقل خواهند شد. در این الگو پارکینگهای موردنیاز منطقه نیز در طبقات منفی پایینتر احداث خواهند شد و عبور سوارهها بهصورت غیرهمسطح و زیرسطحی انجام میشود. همچنین امکان دسترسی به ایستگاه مترو نیز از مراکزتجاری زیرزمین وجود دارد.
با ایجاد این فضاها نه تنها فضاهای موردنیاز عمومی یک محله در زیرزمین تامین میشود، بلکه در طراحی این مجموعه میتوان به پیشبینی بخشهای سبز در نما بهصورت تراس و امتداد آن تا بامها اقدام کرد.
تاکنون تلاشهای زیادی از سوی برخی از مسوولان شهری برای بازگرداندن دوباره فضاهای سبز به شهر از روشهای مختلف همچون شناسنامهدار کردن باغات یا تملک برخی باغات خصوصی صورت گرفته اما به نتیجه 100 درصدی نرسیده است. ضمن آنکه به گفته کارشناسان شهری در وضعیت کنونی امکان تغییر کاربریها یا تخریب ساختمانهای موجود و تبدیل آنها به فضای سبز نیز با هزینههای زیادی همراه خواهد بود. اما شما در الگوی خود پیشنهاد دادهاید تا برای حفظ و گسترش فضاهای سبز شهری بخشی از ساختمانهای موجود در روی زمین با کاربریهای عمدتا تجاری و خدماتی به زیرزمین منتقل شوند. اجرای این الگو چگونه میتواند به افزایش کیفیت زندگی شهروندان در کلانشهری همچون تهران که از مسائل متعددی از جمله آلودگی و بحران آب رنج میبرد کمک کند؟
خوشبختانه یکی از مباحثی که در محافل مختلف و در حوزههای مختلف از جمله بخش ساخت وساز اخیرا به گوش میرسد، موضوع غلبه کیفیت به کمیت و گذر از دوره ساخت وسازهای متراکم در شهر است. این رویکرد کیفی در دوره جدید بهویژه در فضاهای شهری مورد توجه قرار گرفته است. انتقال و توسعه فضاهای زیرزمینی با کاربری مختلف روشی است که با هدف نهایی غلبه کیفیت بر کمیت در یک قالب جدید به نام «معماری دلانگیز» مطرح شده است. معماری دلانگیز به دنبال آن است که فضاهایی در محدوده شهری تولید و طراحی شوند که به واسطه آن به کیفیت زندگی و سرزندگی افرادی که در آن زندگی میکنند و حضور مییابند، توجه شود.
به عبارت دیگر محیط زندگی فقط به شکل بصری زیبا نباشد بلکه بتواند از نظر حسی نیز حس دلانگیز بودن را منتقل کند.در واقع معماری دلانگیز به دنبال غلبه کیفیت بر کمیت زندگی است و این موضوع راکه بهرهبرداران از فضا در سطح متناسبی (که این تناسب شرایط زمانی، مکانی و موضوعی دارد) بتوانند با فضای خود ارتباط بگیرند و زندگی خوبی در آن داشته باشند، دنبال می کند.شهری که فاقد فضاهای جمعی باشد یا آنکه در این زمینه کاستی داشته باشد و ساختار بسیاری از مناطق آن را خانههای چهار پنج طبقهای گرفته باشد، هیچجایی برای داشتن حس دل انگیزی ندارد. شهر تهران در دوره کنونی محیطی برای مراودات اجتماعی در بسیاری از محلات ندارد. کاهش مراودات اجتماعی به کاهش کیفیت زندگی و نهایتا افت مباحث اخلاقی در جامعه منجر میشود و شهروندان این شهر به لحاظ ذهنی فقیر و ضعیف باقی میمانند. تجربههای گذشته نشان میدهد بخش مهمی از گسترش فضای کیفی زندگی از طریق توجه به تولید فضای جمعی و توسعه فضای سبز و آزاد کردن زمین اتفاق افتاده است. زمینهایی که متراکم شده و نتوانستند حفظ شوند و در خدمت شهر قرار بگیرند.
توسعه فضاهای سبز از طریق آزاد کردن زمین در همه مناطق شهری امکانپذیر است؟
این موضوع در مورد مناطقی از شهر که بافت تاریخی دارد و بهعنوان جزئی از هویت شهر محسوب میشود، پیچیده میشود. بهعنوان مثال در مورد منطقه ۱۲ شهر تهران نمیتوانیم به راحتی تخریب و نوسازی کنیم چون بافت تاریخی است و ضوابط خاص خودش را دارد. براساس مطالعات انجام شده مدل پیشنهادی که بر مبنای استفاده از فضاهای زیرزمینی شهر تهران طراحی شده، برای توسعه فضاهای سبز در مناطق کمبرخوردار شهری همچون بافت فرسوده پیشبینی شده است تا با جذب سرمایهگذاری بخش خصوصی از یکسو به نوسازی بافت فرسوده شهری و افزایش مراودات اجتماعی درون محلهای بپردازد و از سوی دیگر با انتقال کاربری خدماتی همچون سالنهای سینما، رستوران، فروشگاهها و... به زیرزمین، سطوحی از اراضی شهری را برای تبدیل به باغات و فضای سبز شهری در این مناطق آزاد کند.
اما توسعه فضاهای زیرسطحی میتواند با چالشهایی از جمله کمبود نور یا عدم تمایل به رفتن به طبقات زیرین مواجه باشد. برای رفع این چالش راهحلی پیشبینی شده است؟
این چالشها را هنرمعماری میتواند برطرف یا جبران کند. با گشایش فضایی، بردن نور به پایین یا استفاده از پلههای برقی و راهروهای برقی میتوان کمک کرد تا این اتفاق بیفتد. همچنین راهکارهایی برای افزایش حس امنیت و ایجاد تمایل به حضور در زیرزمین میتوان اندیشید.
در سایر کشورهای دنیا شهری وجود دارد که بهصورت تخصصی در زمینه توسعه فضاهای زیرزمینی بهصورت موفق کار کرده باشد؟
ببینید در حال حاضر بسیاری از کشورهای دنیا توسعه فضاهای زیرسطحی را آغاز کردهاند. بهعنوان مثال کشورهای آسیائی همچون چین، ژاپن، کره و سنگاپور توسعه فضاهای بسیار زیادی در زیرزمین دارند. شهرهایی از کانادا مثل مونترال و تورنتو نیز به واسطه سرمای شدیدی که آنجا وجود دارد سالها پیش به زیرزمین رفتند و از طریق توسعه برخی فضاها از زیرزمین با هم در ارتباط هستند. همچنین در برخی مکانهای شهر برلین در طول یک خیابان، تعداد زیادی از ساختمانهای تجاری به زیرزمین رفتهاند و از زیرزمین به یکدیگر متصل شدهاند. در تهران هم فضاهای زیرزمینی زیاد است.
جالب است بدانید که تهران اصولا یک شهر زیرزمینی از بدو پیدایش بوده است و بر توسعه فضاهای زیرزمینی آن در طول سالهای گذشته تاکید شده است. پائین بودن سطح آب زیرزمینی در شهر تهران امکان استفاده از فضاهای زیرزمین را فراهم کرده و این در حالی است که در خیلی از شهرها سطح آب زیرزمینی، جنس خاک و شرایط اکولوژیکی به گونهای است که چنین امکانی را برای استفاده از زیرزمین نمیدهد. خاک یک منطقه میتواند تعیین کند که فضاهای زیرزمینی میتواند توسعه پیدا کند یا خیر. این شرایط در تهران وجود دارد اما آنچه تهران را از شهرهای دیگر دنیا در توسعه فضاهای زیرزمینی متمایز میکند این است که تهران شهری است که سازههای زیرزمینی آن در خدمت بخش خصوصی قرار دارد و کمتر در اختیار بخش عمومی است. در حال حاضر بخش زیادی از شهروندان در خانههای خود استخر، پارکینگ و سالن اجتماعات دارند و همه زیرزمین است اما فضاهای زیرزمینی که جمعکننده جمعیت باشند یا کاربریهای عمومی و مختلط را در خود داشته باشند نداریم.
چرا چنین نگرشی نسبت به توسعه فضاهای زیرزمینی در بخش عمومی وجود دارد؟ این موضع به نگرش مدیریت شهری باز میگردد یا موضوعات اقتصادی؟
بخشی از آن به این موضوع بر میگردد که این سوژه چندان باز نشده است. یعنی عنوان نشده که یک مرکز تجاری تا چه اندازه میتواند در زیرزمین خوب کار کند. این در حالی است که تمامی مراکز تجاری و غیرتجاری حداقل یک طبقه زیر زمین هم دارند. نکته جالب آن هم این است که به لحاظ ارزشگذاری طبقه زیر زمین از طبقه اول ارزش تجاری بیشتری دارد. مجتمعهای تجاری در ایران و تهران چند سال است که در حال رونق گرفتن هستند. البته معضلاتی دارند مثل اینکه در بافت متراکم شهری ساخته میشوند و دسترسی مناسبی برای آنها در نظر گرفته نشده است.
با توجه به اینکه تهران شهر لرزهخیزی است مداخله در لایههای زیرین زمین تداخلی با فعالیت گسلها ندارد؟
این یک بحث فنی در رشته ژئوتکنیک است. یعنی نمیتوانم پاسخ مسوولانهای به این موضوع دهم. اما بهطور طبیعی اصولا هر نوع مداخلهای از هر حدی بیشتر شود آسیب میزند؛ این یک اصل کلی است. چون مداخله وسیعی از سطحی در زمین است اما وقتی معضلات شهری رو به فزونی گذاشته است باید براساس اولویتها پیش رفت. در شهری که هر روز تراکم ساختمانی گستردهتر و جمعیت بیشتری میپذیرد باید راه حلی اضطراری به کار بست. البته بازهم تاکید میکنم در مواجهه با این سوال مهندسان ژئوتکنیک پیشنهادهای فنی عملیاتیتر میتوانند ارائه کنند.
چه کاربریهایی برای فضاهایی که در زیر زمین گسترش پیدا میکنند باید دنبال شوند؟ آیا این نوع کاربری در چگونگی گسترش فضاها تاثیری ندارد؟
خیلی موثر و مرتبط است. اولا فعالیتهای دائم مثل آپارتمانهای مسکونی را نمیتوان به زیر زمین برد چراکه دائما با نور در ارتباط هستند.
اما شما اشاره کردید که با تکنیکهای معماری میتوان نور را به زیرزمین برد؟
نور را میتوان با تکنیکهای معماری به زیر زمین منتقل کرد اما نه خیلی زیاد و برای استفاده مداوم. در زیر زمین میتوان مشاعات ساختمانهای تجاری را پر نور کرد اما دیگر نمیتوان ۱۰ اتاق طراحی کرد که همگی نور داشته باشند. اما این الگو میتواند برای توسعه فضاهای زیرزمینی که کاربری موقت دارند مثل سالنهای سینما، مراکز خرید، پارکینگها و انباریها مناسب باشد. به ویژه آنکه در مجتمعهای تجاری میتوان علاوه بر پیشبینی واحدهای تجاری، انبار تجاری را نیز در زیر زمین پیشبینی کرد. ارتباطات زیرزمینی را نیز میتوان پیشبینی کرد و تمامی این فضاها میتواند در یک بلوک شهری اتفاق بیفتد. به این صورت که سطح روی زمین آزاد شود و به یک مرکز محله تبدیل شود که هم سبز است هم چشمانداز خوبی به آن وجود دارد، هم بچهها میتوانند درون آن بازی کنند و فضای دلانگیز درون آن شکل گیرد. در این حالت الزاما شکل خطی که در الگوی شهرسازی تهران است و تاکید میکند ساختمان در شمال ملک ساخته شود نیاز نیست اجرایی شود.
با آزاد شدن فضاهای روی زمین چه تدبیری برای گسترش فضای سبز روی زمین میتوان داشت؟
در توسعه فضاهای سبز میتوان به نماهای سبز هم توجه داشت. میتوان نماهای سنگی را با گیاهان سبز رونده جایگزین کرد به گونهای که توسعه فضاهای عمودی را داشته باشیم. الگوی مزارع عمودی (VERTICAL FARM) معمولا مخصوص شهرهای متراکم است که با کمبود زمین مواجه هستند بهعنوان مثال شهر سئول به شدت این موضوع را پیگیری میکند.
آیا برای اجرای این طرح منابع مالی خاصی نیز پیشبینی شده است؟
این طرح که به نوعی نوسازی بافت فرسوده شهری هم محسوب میشود میتواند از طریق ارائه مجوزهای تراکم اضافه که بابت تشویق مالکان به نوسازی ارائه میشود و جذب سرمایهگذاریهای بخش خصوصی با همکاری مدیریت شهری تامین مالی شود.
منطقه خاصی از شهر برای توسعه فضاهای زیرسطحی عمومی به مدیریت شهری پیشنهاد شده است؟
یک نکته را مجددا تاکید میکنم شهر تهران که در ابتدای تبدیل به پایتخت کشور بهعنوان باغشهری کوچک شناخته میشد هماکنون به تودهای حجیم از ساختمانهای بلند بدون سابقه تاریخی و هویت سبز خود بدل شده است. این در حالی است که دو ضابطه برای حفاظت از اراضی سبز شهر تهران تحت عنوان «قانون حفظ و گسترش فضای سبز» و «طرح جامع تهران» وجود دارد؛ اما موارد متعددی سبب شده است تا توجه به توسعه و تامین فضای سبز و کیفیت زندگی شهروندان به کندی آغاز شود.در گام نخست منطقه ۹ و ۱۰ شهر تهران که در محدوده بافت فرسوده قرار دارند و با کمبود فضای سبز بیش از سایر مناطق مواجه هستند، بهعنوان اولین نقطه پیشنهادی برای اجرای این الگو ارائه شده است. ضمن آنکه این مناطق با مشکلات منطقه ۱۲ به لحاظ برخورداری از بافت تاریخی نیز مواجه نیستند که کار انتقال برخی کاربریها به زیرزمین پایتخت را با مشکل مواجه کنند.
در این راستا مقالهای برای ارائه به کنفرانس ACCUS که در سپتامبر ۲۰۱۶ در شهر سنپترزبورگ روسیه برگزار خواهد شد در دست تهیه است. بر اساس این طرح یک بلوک شهری با کاربری غالب مسکونی که فاقد فضاهای تاریخی و بناهای ارزشمند است انتخاب شده است، که این فضا واجد این شرایط است. نخست آنکه این محله یک فضای شهری در حال استفاده اما توام با مشکلات فراوان شهری است. دوم آنکه این محله فاقد فضای سبز و فضاهای عمومی کافی است. سوم آنکه فضای شهری این محله با گذرهای اصلی و گذرهای جمع و پخشکننده با دسترسیهای متعدد است. ویژگی چهارم این محله آن است که موقعیت انتخاب شده با قابلیت گودبرداری در عمق و ایجاد فضاهای زیرزمینی است. حالا برای اجرای الگوی پیشنهادی قرار است تغییراتی در ساماندهی وضعیت این محله به وجود آید. تغییر اول اینکه فضاهای مسکونی از طبقه همکف بهصورت نواری در حاشیه اطراف میدان و در محل قبلی پلاکهای تجاری و مسکونی پیشبینی شدهاند. در مقابل فضاهای تجاری در زیرزمین اول تا سوم قرار میگیرد و فضاهای خدماتی همچون سینما و سالنهای اجتماعات در زیرزمین چهارم پیشبینی میشوند. همچنین پارکینگهای موردنیاز نیز درطبقات زیرزمین پنجم تا هفتم در نظر گرفته میشود.
عبور و مرور وسایل نقلیه در این مدل چگونه پیشبینی شده است؟
عبور سواره در الگوی قابل توسعه و همچنین فضاهای دسترسی و پارکینگهای موقت و ایستگاه تاکسی در زیرزمین اول در نظر گرفته شده است. ضمن آنکه امکان دسترسی به ایستگاههای مترو از تجاریهای زیرزمین وجود دارد.
طرح چنین الگویی در میان برخی شهرسازان با انتقاداتی همراه بوده است. از جمله اینکه گروهی از شهرسازان معتقد هستند این الگو میتواند بافت شهری را بر هم بزند. برای این انتقاد چه پاسخی دارید؟
این طرح برنامهای برای انتقال شهروندان یک بافت شهری به بافت دیگر ندارد بلکه با افزایش کیفیت بافت و ایجاد حس رضایت و تعلق به مکانی جذاب برای زندگی و حضور در محله نزد ساکنان قبلی همان بافت بیشتر میشود. علاوه بر این توسعه پیادهراه هم به وجود میآید چراکه یکی از مشکلات فعلی پایتخت که ناشی از تراکم مسکونی بالا است، کاهش مراودات اجتماعی است. به هر حال انجام چنین طرحی قطعا با مطالعات بیشتر و توجه به جزئیات بیشتر و استفاده از تجارب علوم جامعه شناسی، اقتصاد و شهرسازی و معماری با توجه به رویکرد کیفی- حسی امکانپذیر است و باید بسیاری از موارد دیگری را که در چارچوب این گفتوگو نمیگنجد، پیشبینی کرد.
او با اشاره به الگوی تجربه شده ایجاد شهرهای زیرزمینی در سایر کشورهای دنیا میگوید: تهران نیز در توسعه فضاهای زیرسطحی پیشرو است با این تفاوت که هنوز نتوانسته این الگو را از پلاک های محدود که توسط مالکان آنها ، به تراز منفی جهت تامین مثلا پارکینگ های عمیق پیش روی کرده اند، به بخش گسترده شهر تعمیم دهد و از این طریق بر افزایش کیفیت زندگی شهروندان بیفزاید. او تاکید دارد این مدل به روشی نوین از معماری دل انگیز تاکید دارد که علاوه بر زیبایی بصری، در میان شهروندان حس دل انگیزی رابه وجود می آورد. با او گفتوگویی در مورد زوایای مختلف این الگو انجام داده ایم که در ادامه میآید:
بررسیها از وضعیت آلودگی هوای پایتخت نشان میدهد: تغییرات به وجود آمده در جنس و ترکیب آلودگی هوای تهران ناشی از یک عامل به نام «تخریب باغات و فضای سبز شهری و تبدیل آنها به ساختمانها» است که میزان آلودگی هوای شهر چند میلیونی تهران را به سه برابر استاندارد جهانی رسانده است. به گفته کارشناسان سلامت و محیط زیست، یکی از راههایی که به نظر میرسد میتواند در کنترل آلودگی هوا کمککننده باشد افزایش فضای سبز شهری از طریق کاشت درختان است. شما اخیرا الگویی پیشنهاد دادهاید که بر مبنای آن سطوح شهری برای توسعه فضای سبز در شهر تهران از طریق انتقال کاربریهای خدماتی به «زیرزمین» آزادسازی میشود. اجرای این طرح از چه طریقی ممکن است؟
قبل از آنکه زوایای مختلف طرح را تشریح کنم توجه شما را به یک نکته جالب جلب میکنم تا میزان اهمیت اجرای طرحهایی از این نوع در شهر تهران درک شود. به سبک زندگی در چند دهه گذشته در شهر تهران که بازمیگردیم میبینیم زندگی بخش عمدهای از شهروندان در خانههایی بود که مشخصه بارز و جذاب آن حیاطی زیبا، مملو از گیاهان سبز و گلدانهای تزئینی با حوضی نیلگون در وسط آن بود. شهر تهران که روزگاری باغ شهری کوچک در میان باغهای فراوان در دامنه سلسله کوههای البرز و مزارع سبز دشت ورامین محصور بوده، امروزه به تودهای حجیم از ساختمانهای بلند با منظرهای نه چندان مناسب و بهدور از سابقه تاریخی، هویت سبز خود را کم و بیش از دست داده است. در متون تاریخی بسیار بر جاذبههای طبیعی، سرسبزی و صفای این شهر تاکید فراوان شده است.
با گذشت بیش از ۲۰۰ سال از پایتخت شدن تهران و رشد سریع، با جمعیتی بالغ بر ۸ میلیون نفر، این شهر اکنون با کمبود فضای سبز مناسب و کافی مواجه است که بر اثر آن کمبود اکسیژن کافی، آلودگی هوا و امراض ناشی از آن، کاهش کیفیت زندگی و عدم سرزندگی شهری و عوامل متعدد دیگر را به همراه دارد که همه شهروندان تهران بر آن به خوبی واقف هستند و اثرات مخرب آن را بر روح، روان و جسم خود و عزیزانشان میبینند. حال که اکثر باغها و درختان را از بین بردهایم و در خانهها، آپارتمانهای بدون گیاه یا برجهای مرتفع زندگی میکنیم این سوال مطرح میشود که چگونه میتوانیم به این شهر سرزندگی و طبیعت گذشته را بازگردانیم؟ و از کجا باید شروع کرد؟ در شرایط کنونی امکان تغییر کاربریها یا تخریب ساختمانهای موجود و تبدیل آنها با هزینه بسیار بالا مواجه و چه بسا غیرممکن است. چرا که قیمت زمین و ساختمانها بسیار گران و تملک زمینها و تبدیل آنها به فضای سبز امری دشوار و پرهزینه است. اما با تامین کاربریها و حفظ منافع مردم امکان جذب مشارکتهای مردمی افزایش یافته و صاحبان املاک با امنیت خاطر، پذیرای تغییرات خواهند بود.
در قالب این الگو که دارای تجارب جهانی است مناطقی از شهر که فاقد فضاهای تاریخی و فضاهای سبز و عمومی کافی هستند و امکان گودبرداریهای عمیق و ایجاد فضاهای زیرزمینی را دارند، از طریق انتقال برخی سازههای خدماتی به زیرزمین، امکان توسعه فضای سبز درآنها فراهم میآید. در مقابل تغییراتی که در این بافت منتخب شهری ایجاد میشود به این صورت خواهد بود که فضاهای مسکونی در روی سطح زمین بهصورت نواری در حاشیه اطراف میدان و در محل قبلی پلاکهای تجاری و مسکونی پیشبینی میشوند، فضاهای تجاری به طبقات زیرزمین اول تا سوم و فضاهای خدماتی نظیر سینماها به طبقات زیرزمین چهارم منتقل خواهند شد. در این الگو پارکینگهای موردنیاز منطقه نیز در طبقات منفی پایینتر احداث خواهند شد و عبور سوارهها بهصورت غیرهمسطح و زیرسطحی انجام میشود. همچنین امکان دسترسی به ایستگاه مترو نیز از مراکزتجاری زیرزمین وجود دارد.
با ایجاد این فضاها نه تنها فضاهای موردنیاز عمومی یک محله در زیرزمین تامین میشود، بلکه در طراحی این مجموعه میتوان به پیشبینی بخشهای سبز در نما بهصورت تراس و امتداد آن تا بامها اقدام کرد.
تاکنون تلاشهای زیادی از سوی برخی از مسوولان شهری برای بازگرداندن دوباره فضاهای سبز به شهر از روشهای مختلف همچون شناسنامهدار کردن باغات یا تملک برخی باغات خصوصی صورت گرفته اما به نتیجه 100 درصدی نرسیده است. ضمن آنکه به گفته کارشناسان شهری در وضعیت کنونی امکان تغییر کاربریها یا تخریب ساختمانهای موجود و تبدیل آنها به فضای سبز نیز با هزینههای زیادی همراه خواهد بود. اما شما در الگوی خود پیشنهاد دادهاید تا برای حفظ و گسترش فضاهای سبز شهری بخشی از ساختمانهای موجود در روی زمین با کاربریهای عمدتا تجاری و خدماتی به زیرزمین منتقل شوند. اجرای این الگو چگونه میتواند به افزایش کیفیت زندگی شهروندان در کلانشهری همچون تهران که از مسائل متعددی از جمله آلودگی و بحران آب رنج میبرد کمک کند؟
خوشبختانه یکی از مباحثی که در محافل مختلف و در حوزههای مختلف از جمله بخش ساخت وساز اخیرا به گوش میرسد، موضوع غلبه کیفیت به کمیت و گذر از دوره ساخت وسازهای متراکم در شهر است. این رویکرد کیفی در دوره جدید بهویژه در فضاهای شهری مورد توجه قرار گرفته است. انتقال و توسعه فضاهای زیرزمینی با کاربری مختلف روشی است که با هدف نهایی غلبه کیفیت بر کمیت در یک قالب جدید به نام «معماری دلانگیز» مطرح شده است. معماری دلانگیز به دنبال آن است که فضاهایی در محدوده شهری تولید و طراحی شوند که به واسطه آن به کیفیت زندگی و سرزندگی افرادی که در آن زندگی میکنند و حضور مییابند، توجه شود.
به عبارت دیگر محیط زندگی فقط به شکل بصری زیبا نباشد بلکه بتواند از نظر حسی نیز حس دلانگیز بودن را منتقل کند.در واقع معماری دلانگیز به دنبال غلبه کیفیت بر کمیت زندگی است و این موضوع راکه بهرهبرداران از فضا در سطح متناسبی (که این تناسب شرایط زمانی، مکانی و موضوعی دارد) بتوانند با فضای خود ارتباط بگیرند و زندگی خوبی در آن داشته باشند، دنبال می کند.شهری که فاقد فضاهای جمعی باشد یا آنکه در این زمینه کاستی داشته باشد و ساختار بسیاری از مناطق آن را خانههای چهار پنج طبقهای گرفته باشد، هیچجایی برای داشتن حس دل انگیزی ندارد. شهر تهران در دوره کنونی محیطی برای مراودات اجتماعی در بسیاری از محلات ندارد. کاهش مراودات اجتماعی به کاهش کیفیت زندگی و نهایتا افت مباحث اخلاقی در جامعه منجر میشود و شهروندان این شهر به لحاظ ذهنی فقیر و ضعیف باقی میمانند. تجربههای گذشته نشان میدهد بخش مهمی از گسترش فضای کیفی زندگی از طریق توجه به تولید فضای جمعی و توسعه فضای سبز و آزاد کردن زمین اتفاق افتاده است. زمینهایی که متراکم شده و نتوانستند حفظ شوند و در خدمت شهر قرار بگیرند.
توسعه فضاهای سبز از طریق آزاد کردن زمین در همه مناطق شهری امکانپذیر است؟
این موضوع در مورد مناطقی از شهر که بافت تاریخی دارد و بهعنوان جزئی از هویت شهر محسوب میشود، پیچیده میشود. بهعنوان مثال در مورد منطقه ۱۲ شهر تهران نمیتوانیم به راحتی تخریب و نوسازی کنیم چون بافت تاریخی است و ضوابط خاص خودش را دارد. براساس مطالعات انجام شده مدل پیشنهادی که بر مبنای استفاده از فضاهای زیرزمینی شهر تهران طراحی شده، برای توسعه فضاهای سبز در مناطق کمبرخوردار شهری همچون بافت فرسوده پیشبینی شده است تا با جذب سرمایهگذاری بخش خصوصی از یکسو به نوسازی بافت فرسوده شهری و افزایش مراودات اجتماعی درون محلهای بپردازد و از سوی دیگر با انتقال کاربری خدماتی همچون سالنهای سینما، رستوران، فروشگاهها و... به زیرزمین، سطوحی از اراضی شهری را برای تبدیل به باغات و فضای سبز شهری در این مناطق آزاد کند.
اما توسعه فضاهای زیرسطحی میتواند با چالشهایی از جمله کمبود نور یا عدم تمایل به رفتن به طبقات زیرین مواجه باشد. برای رفع این چالش راهحلی پیشبینی شده است؟
این چالشها را هنرمعماری میتواند برطرف یا جبران کند. با گشایش فضایی، بردن نور به پایین یا استفاده از پلههای برقی و راهروهای برقی میتوان کمک کرد تا این اتفاق بیفتد. همچنین راهکارهایی برای افزایش حس امنیت و ایجاد تمایل به حضور در زیرزمین میتوان اندیشید.
در سایر کشورهای دنیا شهری وجود دارد که بهصورت تخصصی در زمینه توسعه فضاهای زیرزمینی بهصورت موفق کار کرده باشد؟
ببینید در حال حاضر بسیاری از کشورهای دنیا توسعه فضاهای زیرسطحی را آغاز کردهاند. بهعنوان مثال کشورهای آسیائی همچون چین، ژاپن، کره و سنگاپور توسعه فضاهای بسیار زیادی در زیرزمین دارند. شهرهایی از کانادا مثل مونترال و تورنتو نیز به واسطه سرمای شدیدی که آنجا وجود دارد سالها پیش به زیرزمین رفتند و از طریق توسعه برخی فضاها از زیرزمین با هم در ارتباط هستند. همچنین در برخی مکانهای شهر برلین در طول یک خیابان، تعداد زیادی از ساختمانهای تجاری به زیرزمین رفتهاند و از زیرزمین به یکدیگر متصل شدهاند. در تهران هم فضاهای زیرزمینی زیاد است.
جالب است بدانید که تهران اصولا یک شهر زیرزمینی از بدو پیدایش بوده است و بر توسعه فضاهای زیرزمینی آن در طول سالهای گذشته تاکید شده است. پائین بودن سطح آب زیرزمینی در شهر تهران امکان استفاده از فضاهای زیرزمین را فراهم کرده و این در حالی است که در خیلی از شهرها سطح آب زیرزمینی، جنس خاک و شرایط اکولوژیکی به گونهای است که چنین امکانی را برای استفاده از زیرزمین نمیدهد. خاک یک منطقه میتواند تعیین کند که فضاهای زیرزمینی میتواند توسعه پیدا کند یا خیر. این شرایط در تهران وجود دارد اما آنچه تهران را از شهرهای دیگر دنیا در توسعه فضاهای زیرزمینی متمایز میکند این است که تهران شهری است که سازههای زیرزمینی آن در خدمت بخش خصوصی قرار دارد و کمتر در اختیار بخش عمومی است. در حال حاضر بخش زیادی از شهروندان در خانههای خود استخر، پارکینگ و سالن اجتماعات دارند و همه زیرزمین است اما فضاهای زیرزمینی که جمعکننده جمعیت باشند یا کاربریهای عمومی و مختلط را در خود داشته باشند نداریم.
چرا چنین نگرشی نسبت به توسعه فضاهای زیرزمینی در بخش عمومی وجود دارد؟ این موضع به نگرش مدیریت شهری باز میگردد یا موضوعات اقتصادی؟
بخشی از آن به این موضوع بر میگردد که این سوژه چندان باز نشده است. یعنی عنوان نشده که یک مرکز تجاری تا چه اندازه میتواند در زیرزمین خوب کار کند. این در حالی است که تمامی مراکز تجاری و غیرتجاری حداقل یک طبقه زیر زمین هم دارند. نکته جالب آن هم این است که به لحاظ ارزشگذاری طبقه زیر زمین از طبقه اول ارزش تجاری بیشتری دارد. مجتمعهای تجاری در ایران و تهران چند سال است که در حال رونق گرفتن هستند. البته معضلاتی دارند مثل اینکه در بافت متراکم شهری ساخته میشوند و دسترسی مناسبی برای آنها در نظر گرفته نشده است.
با توجه به اینکه تهران شهر لرزهخیزی است مداخله در لایههای زیرین زمین تداخلی با فعالیت گسلها ندارد؟
این یک بحث فنی در رشته ژئوتکنیک است. یعنی نمیتوانم پاسخ مسوولانهای به این موضوع دهم. اما بهطور طبیعی اصولا هر نوع مداخلهای از هر حدی بیشتر شود آسیب میزند؛ این یک اصل کلی است. چون مداخله وسیعی از سطحی در زمین است اما وقتی معضلات شهری رو به فزونی گذاشته است باید براساس اولویتها پیش رفت. در شهری که هر روز تراکم ساختمانی گستردهتر و جمعیت بیشتری میپذیرد باید راه حلی اضطراری به کار بست. البته بازهم تاکید میکنم در مواجهه با این سوال مهندسان ژئوتکنیک پیشنهادهای فنی عملیاتیتر میتوانند ارائه کنند.
چه کاربریهایی برای فضاهایی که در زیر زمین گسترش پیدا میکنند باید دنبال شوند؟ آیا این نوع کاربری در چگونگی گسترش فضاها تاثیری ندارد؟
خیلی موثر و مرتبط است. اولا فعالیتهای دائم مثل آپارتمانهای مسکونی را نمیتوان به زیر زمین برد چراکه دائما با نور در ارتباط هستند.
اما شما اشاره کردید که با تکنیکهای معماری میتوان نور را به زیرزمین برد؟
نور را میتوان با تکنیکهای معماری به زیر زمین منتقل کرد اما نه خیلی زیاد و برای استفاده مداوم. در زیر زمین میتوان مشاعات ساختمانهای تجاری را پر نور کرد اما دیگر نمیتوان ۱۰ اتاق طراحی کرد که همگی نور داشته باشند. اما این الگو میتواند برای توسعه فضاهای زیرزمینی که کاربری موقت دارند مثل سالنهای سینما، مراکز خرید، پارکینگها و انباریها مناسب باشد. به ویژه آنکه در مجتمعهای تجاری میتوان علاوه بر پیشبینی واحدهای تجاری، انبار تجاری را نیز در زیر زمین پیشبینی کرد. ارتباطات زیرزمینی را نیز میتوان پیشبینی کرد و تمامی این فضاها میتواند در یک بلوک شهری اتفاق بیفتد. به این صورت که سطح روی زمین آزاد شود و به یک مرکز محله تبدیل شود که هم سبز است هم چشمانداز خوبی به آن وجود دارد، هم بچهها میتوانند درون آن بازی کنند و فضای دلانگیز درون آن شکل گیرد. در این حالت الزاما شکل خطی که در الگوی شهرسازی تهران است و تاکید میکند ساختمان در شمال ملک ساخته شود نیاز نیست اجرایی شود.
با آزاد شدن فضاهای روی زمین چه تدبیری برای گسترش فضای سبز روی زمین میتوان داشت؟
در توسعه فضاهای سبز میتوان به نماهای سبز هم توجه داشت. میتوان نماهای سنگی را با گیاهان سبز رونده جایگزین کرد به گونهای که توسعه فضاهای عمودی را داشته باشیم. الگوی مزارع عمودی (VERTICAL FARM) معمولا مخصوص شهرهای متراکم است که با کمبود زمین مواجه هستند بهعنوان مثال شهر سئول به شدت این موضوع را پیگیری میکند.
آیا برای اجرای این طرح منابع مالی خاصی نیز پیشبینی شده است؟
این طرح که به نوعی نوسازی بافت فرسوده شهری هم محسوب میشود میتواند از طریق ارائه مجوزهای تراکم اضافه که بابت تشویق مالکان به نوسازی ارائه میشود و جذب سرمایهگذاریهای بخش خصوصی با همکاری مدیریت شهری تامین مالی شود.
منطقه خاصی از شهر برای توسعه فضاهای زیرسطحی عمومی به مدیریت شهری پیشنهاد شده است؟
یک نکته را مجددا تاکید میکنم شهر تهران که در ابتدای تبدیل به پایتخت کشور بهعنوان باغشهری کوچک شناخته میشد هماکنون به تودهای حجیم از ساختمانهای بلند بدون سابقه تاریخی و هویت سبز خود بدل شده است. این در حالی است که دو ضابطه برای حفاظت از اراضی سبز شهر تهران تحت عنوان «قانون حفظ و گسترش فضای سبز» و «طرح جامع تهران» وجود دارد؛ اما موارد متعددی سبب شده است تا توجه به توسعه و تامین فضای سبز و کیفیت زندگی شهروندان به کندی آغاز شود.در گام نخست منطقه ۹ و ۱۰ شهر تهران که در محدوده بافت فرسوده قرار دارند و با کمبود فضای سبز بیش از سایر مناطق مواجه هستند، بهعنوان اولین نقطه پیشنهادی برای اجرای این الگو ارائه شده است. ضمن آنکه این مناطق با مشکلات منطقه ۱۲ به لحاظ برخورداری از بافت تاریخی نیز مواجه نیستند که کار انتقال برخی کاربریها به زیرزمین پایتخت را با مشکل مواجه کنند.
در این راستا مقالهای برای ارائه به کنفرانس ACCUS که در سپتامبر ۲۰۱۶ در شهر سنپترزبورگ روسیه برگزار خواهد شد در دست تهیه است. بر اساس این طرح یک بلوک شهری با کاربری غالب مسکونی که فاقد فضاهای تاریخی و بناهای ارزشمند است انتخاب شده است، که این فضا واجد این شرایط است. نخست آنکه این محله یک فضای شهری در حال استفاده اما توام با مشکلات فراوان شهری است. دوم آنکه این محله فاقد فضای سبز و فضاهای عمومی کافی است. سوم آنکه فضای شهری این محله با گذرهای اصلی و گذرهای جمع و پخشکننده با دسترسیهای متعدد است. ویژگی چهارم این محله آن است که موقعیت انتخاب شده با قابلیت گودبرداری در عمق و ایجاد فضاهای زیرزمینی است. حالا برای اجرای الگوی پیشنهادی قرار است تغییراتی در ساماندهی وضعیت این محله به وجود آید. تغییر اول اینکه فضاهای مسکونی از طبقه همکف بهصورت نواری در حاشیه اطراف میدان و در محل قبلی پلاکهای تجاری و مسکونی پیشبینی شدهاند. در مقابل فضاهای تجاری در زیرزمین اول تا سوم قرار میگیرد و فضاهای خدماتی همچون سینما و سالنهای اجتماعات در زیرزمین چهارم پیشبینی میشوند. همچنین پارکینگهای موردنیاز نیز درطبقات زیرزمین پنجم تا هفتم در نظر گرفته میشود.
عبور و مرور وسایل نقلیه در این مدل چگونه پیشبینی شده است؟
عبور سواره در الگوی قابل توسعه و همچنین فضاهای دسترسی و پارکینگهای موقت و ایستگاه تاکسی در زیرزمین اول در نظر گرفته شده است. ضمن آنکه امکان دسترسی به ایستگاههای مترو از تجاریهای زیرزمین وجود دارد.
طرح چنین الگویی در میان برخی شهرسازان با انتقاداتی همراه بوده است. از جمله اینکه گروهی از شهرسازان معتقد هستند این الگو میتواند بافت شهری را بر هم بزند. برای این انتقاد چه پاسخی دارید؟
این طرح برنامهای برای انتقال شهروندان یک بافت شهری به بافت دیگر ندارد بلکه با افزایش کیفیت بافت و ایجاد حس رضایت و تعلق به مکانی جذاب برای زندگی و حضور در محله نزد ساکنان قبلی همان بافت بیشتر میشود. علاوه بر این توسعه پیادهراه هم به وجود میآید چراکه یکی از مشکلات فعلی پایتخت که ناشی از تراکم مسکونی بالا است، کاهش مراودات اجتماعی است. به هر حال انجام چنین طرحی قطعا با مطالعات بیشتر و توجه به جزئیات بیشتر و استفاده از تجارب علوم جامعه شناسی، اقتصاد و شهرسازی و معماری با توجه به رویکرد کیفی- حسی امکانپذیر است و باید بسیاری از موارد دیگری را که در چارچوب این گفتوگو نمیگنجد، پیشبینی کرد.
ارسال نظر