باران عقیلی در سال‌های اخیر مفهوم اقتصاد شهر در مباحث کلان اقتصادی کشورها و همچنین اقتصاد جهان اهمیت بیشتری یافته است. شهرها منبع و محرک مهمی در تولید و بهره‌وری، نوآوری و رشد اقتصادی کشورها هستند. قابلیت اقتصادی شهرها دامنه گسترده‌ای دارد. از خدمات عمومی مانند آب و فاضلاب و راه و حمل‌ونقل گرفته تا تسهیلات فرهنگی مانند کتابخانه و پارک. شهرهایی که نتوانند این خدمات را ارائه دهند، مزیت اقتصادی خود را از دست می‌دهند.
اما تقریبا همه شهرهای جهان با چالشی مشترک روبه‌رو هستند. این چالش، تامین درآمد برای اداره شهر و بهبود کیفیت خدمات است. شهرهای جهان بسته به اینکه در کدام کشور و تحت چه سیستم سیاسی و اقتصادی قرار دارند، هر کدام برای این چالش -تامین مالی شهر- راهی یافته‌اند. گزارش زیر نتیجه تحقیقی است که به سفارش شهرداری لندن و توسط دانشگاه تورنتو انجام شده‌است. در این گزارش، وضعیت تامین درآمد و شرایط مالی و اقتصادی ۷ کلان شهر جهان توضیح داده شده و با هم مقایسه شده‌است. این شهرها لندن، پاریس، برلین، فرانکفورت، مادرید، توکیو و نیویورک هستند.
منبع تامین درآمد شهرها بسته به اینکه در کدام کشور و با چه سیستم اداره و حکومتی واقع هستند متفاوت است. از میان این هفت شهری که در این گزارش مورد بررسی قرار گرفته‌اند، سه شهر لندن، پاریس و توکیو در کشورهایی واقع شده‌اند که دولت ملی و سراسری دارند. سه شهر دیگر یعنی برلین، فرانکفورت و نیویورک در کشورهایی با نظام فدرال واقع شده‌اند و مادرید در کشوری واقع شده که نیمه فدرال است؛ یعنی بعضی مناطقش به صورت ایالتی اداره می‌شوند. این شهرها از نظر جمعیت و وسعت هم متفاوت هستند و از شهر یک میلیون نفری فرانکفورت تا شهر 13 میلیون نفری توکیو را شامل می‌شوند.
در بعضی از این شهرها بعضی خدمات شهری توسط نهادهایی غیر از شهرداری ارائه می‌شود. این خدمات شامل خدمات حمل‌ونقل و تاسیسات آب و فاضلاب می‌شود. مثلا در شهر پاریس، شهرداری مسوول هزینه و درآمد شرکت‌های حمل‌ونقل و همچنین اداره پلیس است. اما در مادرید، شهرداری این کار را به دو شرکت عمده حمل‌ونقل واگذار کرده و خودش بر این خدمات نظارت می‌کند.
درآمدها و هزینه‌های شهرداری
ریز سرانه هزینه‌ها و مخارج شهرداری‌ها در هفت شهر مورد نظر در این گزارش، آمده‌است. هزینه‌ها و مخارج جاری این شهرها بسیار متنوع است و از رقم پایین سرانه ۲۱۲۱ دلاری در شهر مادرید تا سرانه بالای ۷۶۳۵ دلاری شهر نیویورک یا رقم ۸۲۱۹ دلاری شهر برلین را شامل می‌شود. دلیل این تفاوت در مخارج شهری این است که بعضی شهرداری‌ها هم مسوولیت شهری دارند هم دولتی. مثلا در برلین همه مخارج و مسوولیت‌ها و هزینه‌های اداره‌ای و دولتی در شهر برعهده شهرداری است. اما بعضی شهرها تنها مسوولیت خدمات شهری را دارند و دولت هزینه خدمات دولتی و اداری محلی را می‌پردازد. مادرید این‌گونه است. خدماتی که این شهرداری‌ها ارائه می‌کنند شامل خدمات آب و فاضلاب شهری، پلیس و آتش‌نشانی، حمل‌ونقل، اسکان بی‌خانمان‌ها، خدمات اجتماعی، پارک‌ها و فضاهای تفریحی و همچنین برنامه‌ریزی شهری است. براساس آمار، آموزش، ۳۰ درصد از هزینه‌ها و مخارج محلی شهرداری‌ها در شهرهای نیویورک و لندن را تشکیل می‌دهد. در توکیو، آموزش، ۱۶ درصد از هزینه‌های شهرداری و در مادرید تنها دو درصد از هزینه‌های شهرداری را تشکیل می‌دهد. (منظور از آموزش در این گزارش، اداره برخی مدارس ابتدایی و مراکز آموزش شهروندان در بخش‌های فرهنگی واجتماعی است.)
در لندن، حمل‌ونقل بخش عمده‌ای از هزینه‌ها و مخارج شهرداری را تشکیل می‌دهد. هزینه‌ها و مخارج بزرگراه‌ها و حمل‌ونقل عمومی 12 درصد از هزینه‌های شهری لندن را تشکیل می‌دهد. این رقم در مادرید 18 درصد است، در پاریس 5 درصد و در نیویورک رقمی اندک است زیرا در نیویورک نهادی مستقل از شهرداری به نام اداره حمل‌ونقل کلان‌شهر، مسوولیت حمل‌ونقل عمومی را به‌عهده دارد.
از مالیات ملی تا مالیات محلی
در این هفت شهر جهان، شهرداری‌ها، هم از مالیاتی که دولت از شهروندان می‌گیرد بهره‌مند می‌شوند و هم خودشان مستقیم برای بعضی خدمات از شهروندان مالیات دریافت می‌کنند. مثلا در لندن، شهرداری، مالیاتی مستقل از شهروندان دریافت می‌کند. در پاریس، شهرداری از ساخت‌وساز در برخی زمین‌ها و همچنین برخی مناطق مسکونی مالیات می‌گیرد. مالیات برای جمع‌آوری زباله، مالیات از محل پارکینگ، مالیات برای مصرف برق، مالیات املاک و مستغلات و مالیات برای برخی مکان‌های پیاده‌روی عمومی، از دیگر منابع تامین درآمد شهرداری پاریس از ناحیه مالیات است. در برلین، شهرداری در مالیات دولت هم سهیم است. همچنین از مالیات بر ثروت، مالیات بر ارث، مالیات از نقل و انتقال املاک و مستغلات، وسایل نقلیه، مسابقات و شرط‌بندی‌ها، زمین، مکان‌های تجاری، مکان‌های تفریحی و سرگرمی و همچنین مالیات بر خرید ملک دوم، منابع اصلی تامین‌مالی شهرداری برلین است. همچنین شهرداری برلین در بخشی از مالیات دولتی در بخش‌های زیر سهیم است: مالیات بر حقوق و دستمزد، مالیات بر درآمد، مالیات بر واردات.
در نیویورک، شهرداری بخشی از مالیات املاک و مستغلات، فروش سیگار، وام مسکن و نقل و انتقال سهام را دریافت می‌کند. همچنین شهرداری در مالیات بر درآمد، درآمدهای شخصی، درآمد عمومی شرکت‌ها، هتل‌ها، مسابقات و شرط‌بندی‌ها شریک است. در فرانکفورت هم بخشی از هزینه‌های شهری از دریافت مالیات املاک و کسب‌وکارها، مالیات دولت فدرال و مالیات بر معاملات تجاری تامین می‌شود. در مادرید، شهرداری از مالیات املاک، شرکت‌های تجاری و بازرگانی، مالیات وسایل نقلیه، ساخت‌وساز، افزایش ارزش زمین و درآمدهای شخصی بهره می‌برد. در توکیو علاوه‌بر این موارد، بخشی از هزینه‌های شهری از طریق مالیات خرید و فروش وسایل نقلیه، فروش سوخت و همچنین دخانیات تامین می‌شود.
همان‌طور که گفته شد، در میان این هفت شهری که در این گزارش مورد مطالعه قرار گرفته‌اند، تنها لندن است که منبع درآمدی محدودی از ناحیه مالیات دارد و تنها از طریق شورای شهر می‌تواند مالیات دریافت کند. البته شهرداری در لندن در مالیات ملی هم سهیم است.
راه خرج درآمد مالیاتی
درآمدی که شهرداری‌ها ازناحیه مالیات به دست می‌آورند، معمولا ذیل بودجه کلی شهرداری قرار می‌گیرد و منبع هزینه‌کرد آن به‌طور دقیق مشخص نمی‌شود. البته بعضی استثناها هم در این زمینه وجود دارد. مثلا در توکیو درآمد ناشی از مالیات محلی باید فقط صرف راه‌ها و بزرگراه‌ها شود. یا در شهر شیکاگو در آمریکا که البته مورد مطالعه این گزارش نبوده، درآمد ناشی از خرید و فروش در شهر، باید صرف حمل‌ونقل شود. در ونکوور کانادا، مالیاتی که از ناحیه فروش بنزین و پارک خودروها در خیابان‌های شهر دریافت می‌شود باید تنها برای سیستم حمل‌ونقل عمومی شهر هزینه شود. در شهرداری، نهاد مسوول حمل‌ونقل عمومی بر دریافت و هزینه این مالیات‌ها نظارت می‌کند. در لس‌آنجلس در سال 2008، مردم در یک رای‌گیری تصویب کردند که مالیاتی نیم سنتی برای هر خرید و فروشی در شهر به مدت 30 سال دریافت شود و این مالیات صرف تامین هزینه پروژه‌های جدید حمل‌ونقل شهری بشود. همچنین سهمی از مالیات بر فروش در این شهر باید به مدت 30 سال برای کتابخانه‌های عمومی هزینه شود.
استقلال مالی شهرها
قبل از ارزیابی استقلال مالی این هفت شهر، اول باید استقلال مالی را تعریف کنیم. شهری که وابستگی زیادی به مالیات داشته باشد حتما استقلال مالی بیشتری نسبت به شهری دارد که به درآمدها و کمک‌های دولتی وابسته است، اما همه ماجرا این نیست. تامین درآمد از ناحیه مالیات به تنهایی باعث استقلال شهرها نمی‌شود. استقلال مالی شهرها به آزادی دولت‌های محلی و شهرداری‌ها برای هزینه کردن این مالیات‌ها هم بستگی دارد. اگر شهرداری‌ها و دولت‌های محلی بتوانند میزان دقیق سهم مالیات محلی، نحوه اداره و هزینه آن، نگهداری آن در دست و اختیار خود و جزئیات اختصاص آن را هم خودشان تعیین کنند، آن وقت به استقلال مالی می‌رسند. اگر شهرداری‌ها و دولت‌های محلی بتوانند راه‌هایی برای جذب مالیات برای خود بیابند، این استقلال مالی کامل‌تر هم می‌شود. دریافت مالیات از نقل و انتقال‌های مالی دولتی به تنهایی باعث استقلال مالی شهرها نمی‌شود. با تعریف و توضیحاتی که داده شد، با توجه به اطلاعات موجود، در میان هفت شهری که در این گزارش مورد مطالعه قرار گرفته‌اند، پاریس و توکیو بیشترین استقلال مالی را دارند و لندن کمترین استقلال مالی. شهر پاریس بخش عمده‌‌ای از درآمدهای خود را از منابع خودش به دست می‌آورد. همچنین شهرداری پاریس بر مالیات‌هایی که دریافت می‌کند کنترل کامل دارد و با حداقل محدودیت در این زمینه روبه‌رو است.



آیا استقلال مالی باعث موفقیت شهر می‌شود؟
پاسخ به این سوال و نتیجه‌گیری مشخص در این باره دشوار است، چراکه تعاریف از موفقیت اقتصادی تعاریف روشنی نیست. همچنین نمی‌توان سهم دقیق استقلال مالی را در این موفقیت اقتصادی مشخص کرد. برای سنجش میزان موفقیت اقتصادی شهرها، شاخصی به نام تولید ناخالص کلان‌شهرها یا GMP بر وزن تولید ناخالص داخلی ملی یا همان GDP تعریف شده است. منظور از این شاخص، اندازه اقتصاد کلان‌شهر براساس ارزش بازاری کالاها و خدماتی است که در یک سال تولید می‌کند. بر اساس این شاخص و آمارهای موجود، توکیو بالاترین سرانه تولید ناخالص کلان‌شهری را دارد.مقایسه آماری نشان می‌دهد که میان عدم وابستگی شهرها به درآمدهای دولتی و موفقیت اقتصادی شهرها، رابطه‌ای وجود دارد؛ یعنی توکیو و پاریس که کمترین وابستگی را به درآمد دولتی دارند، از نظر اقتصادی هم شهرهای موفقی هستند.