آنچه یک رهبر سازمانی را متفاوت میسازد
مترجم: آناهیتا جمشیدنژاد
اگر به فردی ماهیگیری بیاموزید، برای کل دوران زندگیاش به او غذا دادهاید، درست است؟ همین مفهوم در رهبری سازمان نیز بهکار برده میشود: رهبری موفقیتآمیز به این معنی است که باید همان اندازه که از کارمندان انتظار کار کردن دارید، به همان اندازه از آنها بخواهید تا پاسخگو باشند. رهبران بزرگ انجام درست کارها را به سایرین آموزش میدهند. شرکتهایی با بهترین عملکرد چنین رهبرانی دارند؛ رهبرانی که اعتماد را در تیمشان ایجاد میکنند و دیدگاهشان را با سایرین به اشتراک میگذارند.
اگر به فردی ماهیگیری بیاموزید، برای کل دوران زندگیاش به او غذا دادهاید، درست است؟ همین مفهوم در رهبری سازمان نیز بهکار برده میشود: رهبری موفقیتآمیز به این معنی است که باید همان اندازه که از کارمندان انتظار کار کردن دارید، به همان اندازه از آنها بخواهید تا پاسخگو باشند. رهبران بزرگ انجام درست کارها را به سایرین آموزش میدهند. شرکتهایی با بهترین عملکرد چنین رهبرانی دارند؛ رهبرانی که اعتماد را در تیمشان ایجاد میکنند و دیدگاهشان را با سایرین به اشتراک میگذارند.
مترجم: آناهیتا جمشیدنژاد
اگر به فردی ماهیگیری بیاموزید، برای کل دوران زندگیاش به او غذا دادهاید، درست است؟ همین مفهوم در رهبری سازمان نیز بهکار برده میشود: رهبری موفقیتآمیز به این معنی است که باید همان اندازه که از کارمندان انتظار کار کردن دارید، به همان اندازه از آنها بخواهید تا پاسخگو باشند.رهبران بزرگ انجام درست کارها را به سایرین آموزش میدهند. شرکتهایی با بهترین عملکرد چنین رهبرانی دارند؛ رهبرانی که اعتماد را در تیمشان ایجاد میکنند و دیدگاهشان را با سایرین به اشتراک میگذارند. این مدیران عامل و مدیران اجرایی در سطح خرد مدیریت میکنند، تیمشان و کارمندان خود را پاسخگو نگه میدارند و آنها را راهنمایی میکنند و به آنها کمک میکنند تا خودشان مشکلات را حل کنند.بنابراین رهبران بزرگ چه ویژگیهایی دارند؟آنها....
۱. با حقایق روبهرو میشوند، مهم نیست که این حقایق تا چه حد بد باشند.
اخبار بد بخشی از کسبوکار است. رهبران بزرگ نه تنها منتظر این اخبار نمیمانند بلکه حتی به دنبال آن هستند. بهجای منتظر ماندن برای اینکه کار یا پروژهای تکمیل شود، آنها به دنبال علائم خطر هستند و زمان رسیدن به هدف را شناسایی میکنند. زمانی که یک کارمند به پروژههایی با عملکرد پایین یا شکستخورده اشاره میکند، این رهبران سازمانی وی را بازخواست نمیکنند؛ آنها از حقیقتی که آنها را آگاه کند، قدردانی میکنند. هر چه مشکلات زودتر شناسایی شوند به آنها زمان اضافی برای یافتن راهحل مشکلات بهطور سریعتر میدهد.
2. به شدت جوابگو هستند
مدیران اجرایی خواستار به روز شدن منظم در همه پروژهها هستند، حال چه در جلسات هفتگی باشد یا از طریق نرمافزاری که اجرای استراتژی را تسهیل میکند. آنها مردم را پاسخگو نگه میدارند تا وظایف خود را انجام دهند و کارهای محوله را به پایان برساند. اگر اهداف محقق نشوند، رهبران سازمانی بزرگ از فرصتها برای بحث کردن، جمعآوری دیدگاه و اصلاحات ضروری برای کارمندان شخصی و شرکتها استفاده میکنند تا برنده شوند.
3. نقاط روشن را جستوجو میکنند
رهبران بزرگ فعالانه فقط به دنبال اخبار خوب نیستند، بلکه به دنبال پیروزیهایی هستند که بتوانند بین بخشها و تیمهای دیگر تکرار شود. این کار رهبران سازمانی است که چگونگی اتفاق افتادن این پیروزیها را مشاهده و شناسایی کنند و به این وسیله همان استراتژیها در هر جای دیگر در شرکت برای اهداف بزرگتر بهکار برده شود.
4. توسعه و اولویت دادن به کارهایی که موجب برنده شدن میشود.
هر ایده خوب و مجزایی نمیتواند یک ایده بزرگ باشد، ایدهای خوب خواهد بود که بهترین شانس را برای دستیابی به موفقیت ایجاد کند. اجرای استراتژیهای زیاد میتواند یک تیم را کوچک کند و باعث میشود مسائل مختلف در شرکت مورد غفلت قرار بگیرد. بهجای آن، رهبران بزرگ بر چندین استراتژی کلیدی تمرکز میکنند، استراتژیهایی که رهبران پیش از تصمیمگیری در مورد اینکه کدام یک از آنها شرکت را به اهدافش نزدیکتر میکند، با مدیران اجرایی تیمشان در مورد آنها بحث و گفتوگو میکنند. حرکتهای قدرتمند که منجر به پیروزی شرکت میشوند از تفکر و تصمیمگیری استراتژیک ناشی خواهند شد و همه گزینهها را مورد توجه قرار میدهند و آنگاه تعیین میکنند که کدام یک بزرگترین بازده را (فصل به فصل و سال به سال) خواهند داشت.
5. آنچه که مفید نیست را دور میاندازند
زمانی که شما یک پروژه، محصول یا خدمت را از شروع تصور میکنید، آن را پرورش میدهید و برای آن سخت کار میکنید، خب آن را راه میاندازید و اگر کار نکند خارج شدن از آن دشوار خواهد بود. رهبران بزرگ باید بتوانند زمانی را که کاری بیفایده است تشخیص دهند، مهم نیست که چقدر برای موفقیت آن تلاش کردهاند. اگر یک محصول جدید از یک جریان درآمد تغذیه میکند، این رهبران سازمانی قادرند تا یک قدم به عقب برگردند و دست از کار بکشند. اگر این طور نشد، رقابت به سمت محصول بزرگتر و بهتر پیش خواهد رفت.
6. روی بهترین محصول تمرکز میکنند
گیج شدن با ایدهها و استراتژیهای جدید آسان است، اما اگر یک هدف به اندازه کافی بزرگ و برجسته باشد، هر فردی با کار کردن روی آن احساس هیجان خواهد کرد. بهجای کار کردن روی گروهی از ایدههای کوچکتر و با جذابیت کمتر، یک رهبر سازمانی بزرگ استراتژیهایی که به تیمهایشان انگیزه موفقیت و حرکت میدهد را تشخیص خواهند داد.
7. برای اهداف سه ماهه برنامهریزی میکنند
تمرکز بر اهداف سالانه مهم است، اما اهداف سه ماهه، اهدافی هستند که اهمیت فوقالعادهای دارند و رهبران سازمانی بزرگ میدانند که هر هفته در یک دوره سه ماهه بسیار مهم و تاثیرگذار خواهد بود. بهترین شرکتها بر داشتن هفتههای موفقیتآمیز برنامهریزی میکنند بنابراین میتوانند در پایان هر سه ماه نتایج درستی را بهدست آورند. کسبوکار یک دو سرعت نیست، بلکه یک ماراتن است. هر دوره سه ماهه درحالیکه به شما کمک میکند تا زودتر به خط پایانی برسید، هدف نهایی را پشتیبانی میکند.
8. به نظم و ترتیب در فرآیند اهمیت میدهند
هماهنگ و با نظم حرکت کردن میتواند به فرآیندهای کسبوکار منظم کمک کند، اما به این معنی نیست که وقتی به هدفتان رسیدید باید استراحت کنید. زمانی که کسبوکارتان قابل پیشبینی باشد، رشد دچار رکود میشود و موفقیت میتواند با محدودیت مواجه شود. زمانی که یک کسبوکار پایدار است، رهبران سازمانی بزرگ از آن فرصت استفاده میکنند تا روی آنچه برای رسیدن به مرحله بعد مورد نیاز است تمرکز کنند. این نظم و ترتیب در پایداری به مدیران اجرایی کمک میکند تا افق دید خود را گسترش دهند، استراتژیهای جدید را ارزیابی کنند و ریسکهایی که میتواند کسبوکار را رشد دهد و به موفقیت بزرگتر برساند را برآورد کنند.
9. جلسات را بهطور سازگار رهبری میکنند
علم به اینکه پروژهها در کجا موفقیتآمیز هستند. مهارتی است که همه رهبران سازمانی باید بهمنظور حفظ کسبوکارشان و حرکت رو به جلو دارا باشند. مدیران اجرایی بزرگ بر هدایت جلسات سازگار تمرکز میکنند؛ جلساتی که تیم میتواند در مورد برنامههایی که در حال اجرا است یا در مورد اشتباهات و فراهم کردن راهحلها و ایدههایی برای رشد و بهبود صحبت کند. شرکتهایی که عملکرد خوبی دارند و در صنایع خودشان تراز اول به شمار میآیند؛ همهشان یک نکته مشترک دارند و آن رهبری سازمانی فوقالعاده است. مدیران اجرایی که تنها، کارشان را درست انجام نمیدهند بلکه کارمندان خود را تشویق میکنند تا بهترین عملکرد خودشان را انجام دهند، میتوانند به رشد پایدار و قابلملاحظه، فصل به فصل و سال به سال، دست یابند.
منبع: success
اگر به فردی ماهیگیری بیاموزید، برای کل دوران زندگیاش به او غذا دادهاید، درست است؟ همین مفهوم در رهبری سازمان نیز بهکار برده میشود: رهبری موفقیتآمیز به این معنی است که باید همان اندازه که از کارمندان انتظار کار کردن دارید، به همان اندازه از آنها بخواهید تا پاسخگو باشند.رهبران بزرگ انجام درست کارها را به سایرین آموزش میدهند. شرکتهایی با بهترین عملکرد چنین رهبرانی دارند؛ رهبرانی که اعتماد را در تیمشان ایجاد میکنند و دیدگاهشان را با سایرین به اشتراک میگذارند. این مدیران عامل و مدیران اجرایی در سطح خرد مدیریت میکنند، تیمشان و کارمندان خود را پاسخگو نگه میدارند و آنها را راهنمایی میکنند و به آنها کمک میکنند تا خودشان مشکلات را حل کنند.بنابراین رهبران بزرگ چه ویژگیهایی دارند؟آنها....
۱. با حقایق روبهرو میشوند، مهم نیست که این حقایق تا چه حد بد باشند.
اخبار بد بخشی از کسبوکار است. رهبران بزرگ نه تنها منتظر این اخبار نمیمانند بلکه حتی به دنبال آن هستند. بهجای منتظر ماندن برای اینکه کار یا پروژهای تکمیل شود، آنها به دنبال علائم خطر هستند و زمان رسیدن به هدف را شناسایی میکنند. زمانی که یک کارمند به پروژههایی با عملکرد پایین یا شکستخورده اشاره میکند، این رهبران سازمانی وی را بازخواست نمیکنند؛ آنها از حقیقتی که آنها را آگاه کند، قدردانی میکنند. هر چه مشکلات زودتر شناسایی شوند به آنها زمان اضافی برای یافتن راهحل مشکلات بهطور سریعتر میدهد.
2. به شدت جوابگو هستند
مدیران اجرایی خواستار به روز شدن منظم در همه پروژهها هستند، حال چه در جلسات هفتگی باشد یا از طریق نرمافزاری که اجرای استراتژی را تسهیل میکند. آنها مردم را پاسخگو نگه میدارند تا وظایف خود را انجام دهند و کارهای محوله را به پایان برساند. اگر اهداف محقق نشوند، رهبران سازمانی بزرگ از فرصتها برای بحث کردن، جمعآوری دیدگاه و اصلاحات ضروری برای کارمندان شخصی و شرکتها استفاده میکنند تا برنده شوند.
3. نقاط روشن را جستوجو میکنند
رهبران بزرگ فعالانه فقط به دنبال اخبار خوب نیستند، بلکه به دنبال پیروزیهایی هستند که بتوانند بین بخشها و تیمهای دیگر تکرار شود. این کار رهبران سازمانی است که چگونگی اتفاق افتادن این پیروزیها را مشاهده و شناسایی کنند و به این وسیله همان استراتژیها در هر جای دیگر در شرکت برای اهداف بزرگتر بهکار برده شود.
4. توسعه و اولویت دادن به کارهایی که موجب برنده شدن میشود.
هر ایده خوب و مجزایی نمیتواند یک ایده بزرگ باشد، ایدهای خوب خواهد بود که بهترین شانس را برای دستیابی به موفقیت ایجاد کند. اجرای استراتژیهای زیاد میتواند یک تیم را کوچک کند و باعث میشود مسائل مختلف در شرکت مورد غفلت قرار بگیرد. بهجای آن، رهبران بزرگ بر چندین استراتژی کلیدی تمرکز میکنند، استراتژیهایی که رهبران پیش از تصمیمگیری در مورد اینکه کدام یک از آنها شرکت را به اهدافش نزدیکتر میکند، با مدیران اجرایی تیمشان در مورد آنها بحث و گفتوگو میکنند. حرکتهای قدرتمند که منجر به پیروزی شرکت میشوند از تفکر و تصمیمگیری استراتژیک ناشی خواهند شد و همه گزینهها را مورد توجه قرار میدهند و آنگاه تعیین میکنند که کدام یک بزرگترین بازده را (فصل به فصل و سال به سال) خواهند داشت.
5. آنچه که مفید نیست را دور میاندازند
زمانی که شما یک پروژه، محصول یا خدمت را از شروع تصور میکنید، آن را پرورش میدهید و برای آن سخت کار میکنید، خب آن را راه میاندازید و اگر کار نکند خارج شدن از آن دشوار خواهد بود. رهبران بزرگ باید بتوانند زمانی را که کاری بیفایده است تشخیص دهند، مهم نیست که چقدر برای موفقیت آن تلاش کردهاند. اگر یک محصول جدید از یک جریان درآمد تغذیه میکند، این رهبران سازمانی قادرند تا یک قدم به عقب برگردند و دست از کار بکشند. اگر این طور نشد، رقابت به سمت محصول بزرگتر و بهتر پیش خواهد رفت.
6. روی بهترین محصول تمرکز میکنند
گیج شدن با ایدهها و استراتژیهای جدید آسان است، اما اگر یک هدف به اندازه کافی بزرگ و برجسته باشد، هر فردی با کار کردن روی آن احساس هیجان خواهد کرد. بهجای کار کردن روی گروهی از ایدههای کوچکتر و با جذابیت کمتر، یک رهبر سازمانی بزرگ استراتژیهایی که به تیمهایشان انگیزه موفقیت و حرکت میدهد را تشخیص خواهند داد.
7. برای اهداف سه ماهه برنامهریزی میکنند
تمرکز بر اهداف سالانه مهم است، اما اهداف سه ماهه، اهدافی هستند که اهمیت فوقالعادهای دارند و رهبران سازمانی بزرگ میدانند که هر هفته در یک دوره سه ماهه بسیار مهم و تاثیرگذار خواهد بود. بهترین شرکتها بر داشتن هفتههای موفقیتآمیز برنامهریزی میکنند بنابراین میتوانند در پایان هر سه ماه نتایج درستی را بهدست آورند. کسبوکار یک دو سرعت نیست، بلکه یک ماراتن است. هر دوره سه ماهه درحالیکه به شما کمک میکند تا زودتر به خط پایانی برسید، هدف نهایی را پشتیبانی میکند.
8. به نظم و ترتیب در فرآیند اهمیت میدهند
هماهنگ و با نظم حرکت کردن میتواند به فرآیندهای کسبوکار منظم کمک کند، اما به این معنی نیست که وقتی به هدفتان رسیدید باید استراحت کنید. زمانی که کسبوکارتان قابل پیشبینی باشد، رشد دچار رکود میشود و موفقیت میتواند با محدودیت مواجه شود. زمانی که یک کسبوکار پایدار است، رهبران سازمانی بزرگ از آن فرصت استفاده میکنند تا روی آنچه برای رسیدن به مرحله بعد مورد نیاز است تمرکز کنند. این نظم و ترتیب در پایداری به مدیران اجرایی کمک میکند تا افق دید خود را گسترش دهند، استراتژیهای جدید را ارزیابی کنند و ریسکهایی که میتواند کسبوکار را رشد دهد و به موفقیت بزرگتر برساند را برآورد کنند.
9. جلسات را بهطور سازگار رهبری میکنند
علم به اینکه پروژهها در کجا موفقیتآمیز هستند. مهارتی است که همه رهبران سازمانی باید بهمنظور حفظ کسبوکارشان و حرکت رو به جلو دارا باشند. مدیران اجرایی بزرگ بر هدایت جلسات سازگار تمرکز میکنند؛ جلساتی که تیم میتواند در مورد برنامههایی که در حال اجرا است یا در مورد اشتباهات و فراهم کردن راهحلها و ایدههایی برای رشد و بهبود صحبت کند. شرکتهایی که عملکرد خوبی دارند و در صنایع خودشان تراز اول به شمار میآیند؛ همهشان یک نکته مشترک دارند و آن رهبری سازمانی فوقالعاده است. مدیران اجرایی که تنها، کارشان را درست انجام نمیدهند بلکه کارمندان خود را تشویق میکنند تا بهترین عملکرد خودشان را انجام دهند، میتوانند به رشد پایدار و قابلملاحظه، فصل به فصل و سال به سال، دست یابند.
منبع: success
ارسال نظر