۵ دقیقه زود رسیدن یعنی به موقع؛سروقت رسیدن یعنی دیر
مترجم: مریم رضایی
میخواهم دارویی جادویی را برای فروش به شما معرفی کنم. این دارو کمک میکند بیشتر پول درآورید، شادتر باشید، خوب به نظر برسید و روابط بهتری داشته باشید.
این محصول انقلابی جدید عبارت است از: «دیگر دیر نکنید. » روزانه تنها یک دوز از این دارو باعث میشود همیشه به موقع برسید و زندگی خود و اطرافیانتان را بهبود بخشید. شوخی را کنار بگذاریم، دیر رسیدن کاملا غیرقابل قبول است. این یک واقعیت ناخوشایند است که باید مدام در مورد آن گوشزد شود. فرقی نمیکند که قصد دارید در یک میهمانی شام شرکت کنید یا یک سخنرانی یا یک جلسه معمولی.
میخواهم دارویی جادویی را برای فروش به شما معرفی کنم. این دارو کمک میکند بیشتر پول درآورید، شادتر باشید، خوب به نظر برسید و روابط بهتری داشته باشید.
این محصول انقلابی جدید عبارت است از: «دیگر دیر نکنید. » روزانه تنها یک دوز از این دارو باعث میشود همیشه به موقع برسید و زندگی خود و اطرافیانتان را بهبود بخشید. شوخی را کنار بگذاریم، دیر رسیدن کاملا غیرقابل قبول است. این یک واقعیت ناخوشایند است که باید مدام در مورد آن گوشزد شود. فرقی نمیکند که قصد دارید در یک میهمانی شام شرکت کنید یا یک سخنرانی یا یک جلسه معمولی.
مترجم: مریم رضایی
میخواهم دارویی جادویی را برای فروش به شما معرفی کنم. این دارو کمک میکند بیشتر پول درآورید، شادتر باشید، خوب به نظر برسید و روابط بهتری داشته باشید.
این محصول انقلابی جدید عبارت است از: «دیگر دیر نکنید.» روزانه تنها یک دوز از این دارو باعث میشود همیشه به موقع برسید و زندگی خود و اطرافیانتان را بهبود بخشید.شوخی را کنار بگذاریم، دیر رسیدن کاملا غیرقابل قبول است. این یک واقعیت ناخوشایند است که باید مدام در مورد آن گوشزد شود. فرقی نمیکند که قصد دارید در یک میهمانی شام شرکت کنید یا یک سخنرانی یا یک جلسه معمولی. وقتشناسی شما همه چیز را در موردتان میگوید.
دیر رسیدن به قدری مرا میآزارد که حتی فکر کردن به آن موجب آشفتگی ذهنم میشود. وقتی خودم هر از گاهی دیر به قراری میرسم، به شدت عصبی میشوم و عرق میریزم. هر چقدر بیشتر دیر کنم، این تاثیرات بیشتر است.
در این شرایط، خودم را جزو یک اقلیت بسیار کوچک تصور میکنم. مشخص کردن زمان و ضربالاجل برای جلسات دلیل خاصی دارد. این کار امکان هماهنگی تلاشها را فراهم میکند، اتلاف وقت را به حداقل میرساند و به تعیین انتظارات کمک میکند. تصور کنید اگر همه آرامش داشتند و روند جاری را میپذیرفتند چقدر کار پیش میرفت؟ این همان تعریف کارآیی است. ظرف یک هفته کاری گذشته من 13 نفر (بله، من تعداد آنها را شمردم) مختلف به موقع در جلسات حاضر نشدند یا ضربالاجلها را رعایت نکردند. این یک اپیدمی قدیمی شده و افراد سعی میکنند با جملاتی مثل «از شانس بد من...، متاسفم... و میدانید که شرایط چگونه است...» آن را تعدیل کنند. پاسخی که معمولا در این شرایط داده میشود این است: «اشکالی ندارد،» اما واقعیت اصلا این طور نیست. واقعیت این است که دیر رسیدن و رعایت نکردن زمان مفاهیم زیر را به دنبال دارد:
بیاعتنایی: به موقع رسیدن یعنی به طرف مقابل احترام میگذارید و برای او ارزش قائل هستید. اگر قرار باشد به شرکتکنندگان در جلسه احترام نگذارید، پس در مرحله اول اصلا چرا با آنها جلسه گذاشتهاید؟
سهلانگاری: تاخیر غیرعمدی در جلسات و قرارهای کاری نشاندهنده بیتوجهی شما به وقت و زندگی دیگران است. یعنی به دیگران اهمیتی نمیدهید.
زمانبندی خود بزرگ بینانه : تاخیر عمدی در جلسات و قرارهای کاری نشاندهنده قدرتنمایی است. این یعنی میخواهید به طرف مقابل نشان دهید فرد مهمی هستید و در نوع رابطه جایگاه بالاتری دارید اما این کار اصلا شما را فرد ویژهای نشان نمیدهد. قرار گرفتن در هر موقعیتی این حق را به شما نمیدهد که دیگران را معطل نگه دارید.
غیرقابل قبول: وقتی به موقع به جلسات یا قرارهای کاری نمیرسید، اعتبار شما همان مسیری را طی میکند که یک بالن با جهت باد حرکت میکند. اگر نمیتوانید فرد قابل اعتمادی برای قرار گذاشتن باشید، چگونه میتوان در مورد وظایف مهمتر روی شما حساب کرد؟
غیرسودآور: سناریویی را تصور کنید که قرار است 5 نفر در ساعت 2 بعدازظهر جلسهای برگزار کنند. شما به عنوان نفر پنجم 10 دقیقه دیر به جلسه میرسید که یعنی در مجموع 40 دقیقه از زمان دیگران را تلف کردهاید. تصور کنید سازمان در هر ساعت 200 دلار درآمدزایی دارد. آیا میتوانید 133 دلاری که تلف کردهاید را بپردازید؟
عدم سازماندهی: اگر نتوانید تقویم خودتان را کنترل کنید، دیگر جنبههای مهم زندگی را به خصوص هنگامی که به دردسر میافتید، چگونه مدیریت خواهید کرد. دیر رسیدن در بهترین حالت این پیام را منتقل میکند که آن فردی نیستید که دیگران بتوانند روی شما حساب کنند.
بسیار پرمشغله: همه دوست دارند پرمشغله بودن آنها مترادف با اهمیت داشتن کار آنها باشد، اما افراد واقعا موفق میدانند کاملا برعکس است. همواره داشتن یک برنامه درهم نشان میدهد نمیتوانید کارهای خود را اولویتبندی کنید.
اتکاناپذیر: ظاهرا برخی افراد وقتی جلسه دارند خیلی ساده «خواب میمانند». این یعنی تصمیم گرفتهاند کاری را که نسبت به آن تعهد دارند در لحظه آخر انجام ندهند. این موضوع بسیار مضحک به نظر میرسد. یک یا دو بار دیر رسیدن در زندگی اجتنابناپذیر است. اما اگر به این کار مشهور هستید، به فرد غیرقابل اعتمادی تبدیل میشوید.
جنون خودبزرگ پنداری: برخی افراد معتقدند نقطه مرکزی دنیا هستند و همه چیز حول آنها میچرخد. این اصلا ویژگی جذابی نیست. این گونه افراد فکر میکنند تا وارد جلسه نشوند کاری پیش نمیرود و بنابراین دیر رسیدن دغدغه آنها نیست.
همان طور که پیشتر گفتم، خود من نیز گهگاهی در جلسات تاخیر میکنم. گاهی اوقات یک کار واقعا اضطراری و غیرقابل انتظار پیش میآید. وقتی چنین اتفاقی رخ میدهد، سعی میکنم جزئیات کاملی از دلیل دیر کردنم ارائه دهم، بسیار زیاد و متواضعانه عذرخواهی کنم، مطمئن شوم طرف مقابل فهمیده که موضوع را چقدر جدی گرفتهام و به آنها اطمینان دهم این اتفاق دیگر تکرار نخواهد شد. به یاد داشته باشید که توجیههای بیاساس برای دیر کردن تنها توهین کردن به شعور طرف مقابل است.
توجه به وقتشناسی به این معنا نیست که باید تحت فشار باشید. در حقیقت، کاملا برعکس این است. وقتشناس بودن و برنامهریزی باعث میشود به افراد دیگر در زندگی خود، چه دوست و چه همکار، اهمیت بدهید. به این فکر کنید اگر همه اطرافیان شما به آنچه میگویند متعهد باشند و همه کارها را همان موقعی که وعده میدهند انجام دهند، چه اتفاقی رخ میدهد؟ از خودتان شروع کنید و این شعار را که از کودکی به من آموخته شده مدنظر قرار دهید:
«5 دقیقه زود رسیدن یعنی به موقع؛ سروقت رسیدن یعنی دیر؛ دیر رسیدن یعنی غیرقابل قبول.»
منبع: Forbes
میخواهم دارویی جادویی را برای فروش به شما معرفی کنم. این دارو کمک میکند بیشتر پول درآورید، شادتر باشید، خوب به نظر برسید و روابط بهتری داشته باشید.
این محصول انقلابی جدید عبارت است از: «دیگر دیر نکنید.» روزانه تنها یک دوز از این دارو باعث میشود همیشه به موقع برسید و زندگی خود و اطرافیانتان را بهبود بخشید.شوخی را کنار بگذاریم، دیر رسیدن کاملا غیرقابل قبول است. این یک واقعیت ناخوشایند است که باید مدام در مورد آن گوشزد شود. فرقی نمیکند که قصد دارید در یک میهمانی شام شرکت کنید یا یک سخنرانی یا یک جلسه معمولی. وقتشناسی شما همه چیز را در موردتان میگوید.
دیر رسیدن به قدری مرا میآزارد که حتی فکر کردن به آن موجب آشفتگی ذهنم میشود. وقتی خودم هر از گاهی دیر به قراری میرسم، به شدت عصبی میشوم و عرق میریزم. هر چقدر بیشتر دیر کنم، این تاثیرات بیشتر است.
در این شرایط، خودم را جزو یک اقلیت بسیار کوچک تصور میکنم. مشخص کردن زمان و ضربالاجل برای جلسات دلیل خاصی دارد. این کار امکان هماهنگی تلاشها را فراهم میکند، اتلاف وقت را به حداقل میرساند و به تعیین انتظارات کمک میکند. تصور کنید اگر همه آرامش داشتند و روند جاری را میپذیرفتند چقدر کار پیش میرفت؟ این همان تعریف کارآیی است. ظرف یک هفته کاری گذشته من 13 نفر (بله، من تعداد آنها را شمردم) مختلف به موقع در جلسات حاضر نشدند یا ضربالاجلها را رعایت نکردند. این یک اپیدمی قدیمی شده و افراد سعی میکنند با جملاتی مثل «از شانس بد من...، متاسفم... و میدانید که شرایط چگونه است...» آن را تعدیل کنند. پاسخی که معمولا در این شرایط داده میشود این است: «اشکالی ندارد،» اما واقعیت اصلا این طور نیست. واقعیت این است که دیر رسیدن و رعایت نکردن زمان مفاهیم زیر را به دنبال دارد:
بیاعتنایی: به موقع رسیدن یعنی به طرف مقابل احترام میگذارید و برای او ارزش قائل هستید. اگر قرار باشد به شرکتکنندگان در جلسه احترام نگذارید، پس در مرحله اول اصلا چرا با آنها جلسه گذاشتهاید؟
سهلانگاری: تاخیر غیرعمدی در جلسات و قرارهای کاری نشاندهنده بیتوجهی شما به وقت و زندگی دیگران است. یعنی به دیگران اهمیتی نمیدهید.
زمانبندی خود بزرگ بینانه : تاخیر عمدی در جلسات و قرارهای کاری نشاندهنده قدرتنمایی است. این یعنی میخواهید به طرف مقابل نشان دهید فرد مهمی هستید و در نوع رابطه جایگاه بالاتری دارید اما این کار اصلا شما را فرد ویژهای نشان نمیدهد. قرار گرفتن در هر موقعیتی این حق را به شما نمیدهد که دیگران را معطل نگه دارید.
غیرقابل قبول: وقتی به موقع به جلسات یا قرارهای کاری نمیرسید، اعتبار شما همان مسیری را طی میکند که یک بالن با جهت باد حرکت میکند. اگر نمیتوانید فرد قابل اعتمادی برای قرار گذاشتن باشید، چگونه میتوان در مورد وظایف مهمتر روی شما حساب کرد؟
غیرسودآور: سناریویی را تصور کنید که قرار است 5 نفر در ساعت 2 بعدازظهر جلسهای برگزار کنند. شما به عنوان نفر پنجم 10 دقیقه دیر به جلسه میرسید که یعنی در مجموع 40 دقیقه از زمان دیگران را تلف کردهاید. تصور کنید سازمان در هر ساعت 200 دلار درآمدزایی دارد. آیا میتوانید 133 دلاری که تلف کردهاید را بپردازید؟
عدم سازماندهی: اگر نتوانید تقویم خودتان را کنترل کنید، دیگر جنبههای مهم زندگی را به خصوص هنگامی که به دردسر میافتید، چگونه مدیریت خواهید کرد. دیر رسیدن در بهترین حالت این پیام را منتقل میکند که آن فردی نیستید که دیگران بتوانند روی شما حساب کنند.
بسیار پرمشغله: همه دوست دارند پرمشغله بودن آنها مترادف با اهمیت داشتن کار آنها باشد، اما افراد واقعا موفق میدانند کاملا برعکس است. همواره داشتن یک برنامه درهم نشان میدهد نمیتوانید کارهای خود را اولویتبندی کنید.
اتکاناپذیر: ظاهرا برخی افراد وقتی جلسه دارند خیلی ساده «خواب میمانند». این یعنی تصمیم گرفتهاند کاری را که نسبت به آن تعهد دارند در لحظه آخر انجام ندهند. این موضوع بسیار مضحک به نظر میرسد. یک یا دو بار دیر رسیدن در زندگی اجتنابناپذیر است. اما اگر به این کار مشهور هستید، به فرد غیرقابل اعتمادی تبدیل میشوید.
جنون خودبزرگ پنداری: برخی افراد معتقدند نقطه مرکزی دنیا هستند و همه چیز حول آنها میچرخد. این اصلا ویژگی جذابی نیست. این گونه افراد فکر میکنند تا وارد جلسه نشوند کاری پیش نمیرود و بنابراین دیر رسیدن دغدغه آنها نیست.
همان طور که پیشتر گفتم، خود من نیز گهگاهی در جلسات تاخیر میکنم. گاهی اوقات یک کار واقعا اضطراری و غیرقابل انتظار پیش میآید. وقتی چنین اتفاقی رخ میدهد، سعی میکنم جزئیات کاملی از دلیل دیر کردنم ارائه دهم، بسیار زیاد و متواضعانه عذرخواهی کنم، مطمئن شوم طرف مقابل فهمیده که موضوع را چقدر جدی گرفتهام و به آنها اطمینان دهم این اتفاق دیگر تکرار نخواهد شد. به یاد داشته باشید که توجیههای بیاساس برای دیر کردن تنها توهین کردن به شعور طرف مقابل است.
توجه به وقتشناسی به این معنا نیست که باید تحت فشار باشید. در حقیقت، کاملا برعکس این است. وقتشناس بودن و برنامهریزی باعث میشود به افراد دیگر در زندگی خود، چه دوست و چه همکار، اهمیت بدهید. به این فکر کنید اگر همه اطرافیان شما به آنچه میگویند متعهد باشند و همه کارها را همان موقعی که وعده میدهند انجام دهند، چه اتفاقی رخ میدهد؟ از خودتان شروع کنید و این شعار را که از کودکی به من آموخته شده مدنظر قرار دهید:
«5 دقیقه زود رسیدن یعنی به موقع؛ سروقت رسیدن یعنی دیر؛ دیر رسیدن یعنی غیرقابل قبول.»
منبع: Forbes
ارسال نظر